دیدگاه هفتگی نهاد حقوق بشر مردم آذربایجان در ایران ـ آهراز
مرحله بدون بازگشت خشکی دریاچه اورمیه؛ میلیونها دلار کمک خارجی کجا خرج شد؟
آهراز ـ خشکشدن دریاچه اورمیه صرفاً یک بحران محیط زیستی نیست، بلکه نمایانگر یک الگوی کلیتر از ناکامی نظام حکمرانی جمهوری اسلامی ایران در مدیریت بحرانهاست. الگویی که در سایر حوزهها همچون بحران آب، بحران اقتصادی و بحران اجتماعی نیز قابل مشاهده است.

دریاچه در حال خشک شدن ارومیه، ایران، ۱۱-۰۱-۲۰۲۳ ، (Photo by Hamed / Middle East Images via AFP)

خشک شدن دریاچه اورمیه، بهعنوان بزرگترین پهنه آبی داخلی ایران، اکنون به مرحلهای رسیده است که بسیاری از کارشناسان آن را روندی بیبازگشت توصیف میکنند؛ روندی که نهتنها یک بحران زیستمحیطی، بلکه یک فاجعه انسانی و نقض جدی حقوق بشر به شمار میآید. این فاجعه، نشانه آشکاری از ناکامی ساختاری در نظام حکمرانی جمهوری اسلامی ایران است؛ ناکامیای که هم در مدیریت منابع آب و هم در نادیدهگرفتن هشدارها و اعتراضات فعالان و شهروندان بروز یافته است.
به جای پاسخ مسئولانه و علمی، حکومت با امنیتیانگاری موضوع، فعالان محیط زیستی و مردم معترض را تحت فشار، بازداشت و سرکوب قرار داد و بدین ترتیب فرصتهای حیاتی برای جلوگیری از گسترش بحران را از بین برد.
نگرانکنندهتر آن است که پیامدهای خشکشدن دریاچه اورمیه بیش از آنکه متوجه ساختار ناکارآمد حاکمیتی باشد، مستقیماً زندگی میلیونها شهروند در استانهای آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی را تهدید میکند؛ از طوفانهای نمکی و نابودی کشاورزی تا مهاجرت اجباری و بحران سلامت عمومی.
در حالی که تنها کشور ژاپن، از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۸، سالانه یک میلیون دلار و از سال ۲۰۱۹ تاکنون مبالغ متغیری از یک میلیون تا سقف ۴.۵ میلیون دلار برای پروژه نجات دریاچه اورمیه اختصاص داده است، هیچ گزارش شفاف و معتبری وجود ندارد که نشان دهد جمهوری اسلامی این منابع بینالمللی را واقعاً برای احیای دریاچه هزینه کرده است. این وضعیت، مصداق روشن عدم پاسخگویی، فساد و سوءمدیریت است که به بهای از دست رفتن حق حیات، سلامت و محیط زیست میلیونها شهروند تمام میشود.
به همین دلیل، خشکشدن دریاچه اورمیه صرفاً یک بحران محیط زیستی نیست، بلکه نمایانگر یک الگوی کلیتر از ناکامی نظام حکمرانی جمهوری اسلامی ایران در مدیریت بحرانهاست. الگویی که در سایر حوزهها همچون بحران آب، بحران اقتصادی و بحران اجتماعی نیز قابل مشاهده است. همانطور که حکومت در این مسئله حیاتی تنها مانده است، مردم نیز خود را در میانه یک فاجعه بزرگ اما بیپاسخگو میبینند.
این بحران باید بهعنوان یک مسئله زیستمحیطی فوری تلقی شود. کشورهایی که کمکهای مالی و مشاورههای علمی ارائه میدهند موظفاند دولت ایران را برای ارائه گزارشهای شفاف در مورد استفاده از کمکهای بینالمللی، اتخاذ سیاستهای علمی و پایان دادن به امنیتیسازی موضوع، تحت فشار قرار دهند. در غیر این صورت، تبعات خشکشدن دریاچه اورمیه، نهتنها مردم آذربایجان شرقی و غربی، بلکه کل ایران را به سمت بحرانی انسانی و غیرقابل بازگشت سوق خواهد داد.
نظرها
نظری وجود ندارد.