ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

اصالت به قیمت چند؟ دو تابلو، یک امضا و بازار میلیاردی هنر

نادر افراسیابی - نمایشگاه جدیدی در کنوود لندن، برای اولین بار پس از ۳۰۰ سال، دو نسخه از نقاشی «نوازنده گیتار» اثر یوهانس فرمیر را در کنار هم به نمایش گذاشته است. این دو تابلو، یکی متعلق به موزه هنر فیلادلفیا و دیگری در مجموعه کنوود، زمانی هر دو به این نقاش برجسته هلندی نسبت داده می‌شدند، اما اکنون پرسش‌هایی درباره اصالت یکی از آن‌ها مطرح شده است. آیا نسخه فیلادلفیا کپی‌ای از قرن هفدهم است یا اثری از خود فرمیر؟ بازدیدکنندگان دعوت شده‌اند تا خودشان در این معمای هنری کاوش کنند.

دو نقاشی تقریباً یکسان در مقطعی از تاریخ هنر به یوهانس فرمیر، نقاش برجسته هلندی، نسبت داده شده‌اند، اما رابطه بین این دو چیست؟

بازدیدکنندگان از نمایشگاه تازه‌ای در کنوود لندن دعوت شده‌اند تا خودشان درباره این پرسش به نتیجه برسند. در این نمایشگاه برای نخستین‌بار پس از ۳۰۰ سال دو نسخه از نقاشی قرن هفدهمی به نام «نوازنده گیتار» در کنار یکدیگر به نمایش درمی‌آیند.

یوهانس فرمیر (۱۶۳۲–۱۶۷۵)، که به «نقاش دلفت» نیز معروف است، یکی از برجسته‌ترین نقاشان هلندی دوران طلایی هلند به شمار می‌رود. او بیشتر به خاطر آفرینش صحنه‌های داخلی آرام و سرشار از نور که زندگی روزانه طبقه متوسط را به تصویر می‌کشند، مشهور است. فرمیر در استفاده از نور طبیعی و ترکیب‌بندی دقیق استاد بود و تکنیک فوق‌العاده‌ای در نمایش بافت‌ها و جزئیات داشت. از معروف‌ترین آثار او می‌توان به «دختری با گوشواره مروارید» و «زن شیردوش» اشاره کرد. اگرچه در طول زندگی‌اش چندان موفق نبود، اما امروزه به عنوان یکی از بزرگ‌ترین نقاشان تاریخ هنر غرب مورد تحسین قرار می‌گیرد.

تابلوی «نوازنده گیتار»

تابلوی «نوازنده گیتار» که در حدود سال ۱۶۷۲ پدید آمده یکی از آثار زیبا و متأخر یوهانس فرمیر است. در این اثر، یک زن جوان که لباسی زرد رنگ ابریشمی با حاشیه‌های خز به تن دارد، با تمرکز و لبخندی ملایم مشغول نواختن گیتار است. نور ملایمی که از پنجره سمت چپ به درون می‌تابد، بر چهره او، دستانش و پارچه لباسش تابیده و با ایجاد سایه‌روشن‌های ظریف، عمق و حجم خلق می‌کند.

تابلوی «نوازنده گیتار» اثر نقاش دلفت (ویکی‌پدیا)

تاریخ‌گذاری تابلوی «نوازنده گیتار» که در موزه هنر فیلادلفیا نگهداری می‌شود، به حدود ۱۷۲۵-۱۶۷۵ برمی‌گردد. این نقاشی، صحنه‌ای از یک نوازنده گیتار را در فضایی داخلی به تصویر می‌کشد که از نظر ترکیب‌بندی و موضوع، یادآور سبک فرمیر است.

سال‌ها، این نقاشی‌ها که یکی در مجموعه موزه هنر فیلادلفیا و دیگری در کنوود نگهداری می‌شود به عنوان آثار استاد هلندی شناخته می‌شدند. اما در سال‌های دهه ۱۹۲۰، نظر کارشناسان تغییر کرد. نقاشی کنوود که بهتر حفظ شده است و امضای هنرمند را هم دارد، به عنوان اثر اصلی فرمیر شناخته شد. نسخه فیلادلفیا، که در آن زن جوان به جای حلقه‌های مو، گیس‌های بافته‌شده تنگ دارد، به طور گسترده به عنوان کپی‌ای از قرن هفدهم یا هجدهم پذیرفته شد.

اما ماجرا به همین جا ختم نشد. در سال ۲۰۲۳، یک پژوهشگر هنری هلندی پیشنهاد کرد که نقاشی فیلادلفیا ممکن است کپی خود نقاش از این تصویر باشد. در نتیجه، موزه هنر فیلادلفیا آزمایش‌های بیشتری روی نقاشی خود انجام داد، در حالی که سازمان میراث انگلستان، که کنوود و مجموعه آن را مدیریت می‌کند، نیز نقاشی فرمیر خود را آزمایش کرد. هنوز نتایج این بررسی‌ها مشخص نشده است. با این‌حال این دو نقاشی به مدت چهار ماه در لندن در کنار یکدیگر به نمایش گذاشته شده‌اند تا بازدیدکنندگان خودشان به داوری برسند.

تابلوی «نوازنده گیتار» در موزه فیلادلفیا. اصل یا جعل؟

این پیشنهاد که تابلوی فیلادلفیا ممکن است نسخه‌ای از دست خود فرمیر باشد، بدون شک یکی از هیجان‌انگیزترین بحث‌های اخیر در دنیای هنر است. اگر این فرضیه تأیید شود، نه تنها شمار آثار تأییدشده این استاد هلندی را افزایش می‌دهد، بلکه بینشی کم‌نظیر درباره فرآیند خلاقانه در اختیار ما می‌گذارد. ممکن است انگیزه فرمیر در آفرینش دو نقاشی مشابه آموزش به شاگرد، آزمایش یک ترکیب‌بندی یا پاسخ به تقاضای بازار باشد. با این‌حال چنین ادعاهای انقلابی نیاز به شواهد مادی و سندیت تاریخی قاطع دارند. نمایش این دو اثر در کنار هم، فارغ از اینکه نتیجه نهایی چه باشد، ابتکاری درخشان است که به عموم مردم اجازه می‌دهد مستقیماً در فرآیند کشف و پژوهش هنری مشارکت کنند و به ما یادآوری می‌کند که تاریخ هنر یک حوزه ایستا نیست، بلکه همواره در حال بازنگری و تکامل است.

وندی مانک‌هاوس، متصدی ارشد کنوود در سازمان میراث انگلستان به گاردین گفته است اگرچه انگیزه اولیه برای این نمایش دوگانه، سیصد و پنجاهمین سالگرد فرمیر در ماه دسامبر بود، «ظهور بحث درباره نقاشی فیلادلفیا فرصتی را فراهم کرد تا بگوییم: خب، بیایید این موضوع را واقعاً بررسی کنیم. هم در سطح کارشناسی و هم با دادن فرصتی به عموم مردم برای تبدیل شدن به کارآگاه و سنجش شواهد.»

او می‌گوید مقایسه این آثار در کنار یکدیگر برای بیننده «نوعی سردرگمی زیبا» ایجاد می‌کند. «نمی‌توانید به چشمان خود اعتماد کنید.»

کپی برابر اصل

هرگاه در هنر با مسأله کپی برابر اصل مواجه می‌شویم، خواه‌ناخواه این پرسش پیش می‌آید که آیا به راستی اصالت در روزگار ما معنی دارد؟ اجازه بدهید از قرن هجدهم و یوهان هاینریش ویلهلم تیشباین (معروف به تیشباین گوتیایی) که در عصر طلایی چاپ سنگی (Lithography) و چاپ حکاکی (Engraving) زندگی می‌کرد یاد کنیم.

او به دلیل پرتره‌ مشهورش از گوته و مهارت برجسته‌اش در بازآفرینی آثار باستانی شهرت دارد. تیشباین که شیفته‌ هنر یونان و روم باستان بود، سال‌ها در ایتالیا اقامت کرد و با دقت و ظرافتی بی‌نظیر صدها اثر باستانی، از جمله نقاشی‌های دیواری پمپئی و موزاییک‌های رومی را کپی‌برداری کرد. این کپی‌ها، که با هدف حفظ و ترویج میراث هنری برای هنرمندان و دانشجویان اروپا خلق شدند، به دلیل کیفیت و دقت فوق‌العاده‌شان به منبعی ارزشمند برای مطالعه‌ی هنر کلاسیک تبدیل شدند و تأثیر به‌سزایی در شکل‌گیری جنبش نئوکلاسیسیسم داشتند. هدف اصلی تیشباین از کپی‌برداری دقیق از آثار باستانی، به ویژه نقاشی‌های پمپئی این بود که از این کپی‌ها به عنوان الگویی برای چاپ استفاده شود تا دانشجویان و هنرمندان در سراسر اروپا بتوانند از آنها بهره ببرند. این سرآغاز تغییر نقش مخاطب هنر بود.

 در دنیای معاصر که بازتولید مکانیکی (مثلاً چاپ دیجیتال یا پوستر) به راحتی امکان‌پذیر است، نقش مخاطب نیز تغییر کرده است. برای بسیاری، تجربه زیبایی‌شناختی که از یک پوستر باکیفیت بالا از یک اثر معروف می‌کنند، ممکن است بسیار شبیه به دیدن اصل باشد. در اینجا، ارزش اثر نه در اصالت مادی آن، بلکه در توانایی آن برای برانگیختن احساس و فکر است. بنابراین شاید بتوانیم بگوییم یک اثر اصیل مانند یک نسخه خطی منحصربه‌فرد است، در حالی که یک کپی خوب مانند یک ترجمه یا یک چاپ گسترده است که آن ایده را در دسترس همه قرار می‌دهد. هر دو می‌توانند به شیوه‌ای خود ارزشمند باشند، اما به دلایل کاملاً متفاوت.

اقتصاد هنر و نقش اصالت در بازار مالی

ورود اقتصاد هنر، مفهوم «اصالت در برابر کپی» را به طور کامل بازتعریف کرده و آن را به ابزاری در خدمت سازوکارهای پیچیده مالی تبدیل می‌کند. سالانه میلیاردها دلار از طریق بازارهای هنر در آمریکا، چین و بریتانیا پولشویی انجام می‌شود. مجرمان مالی اغلب با ترفندهایی مانند هویت‌های جعلی و تأسیس شرکت‌های صوری و انتقال از طریق انتقال از طریق فری‌پورت‌ها (انبارهای محرمانه)، و یا استفاده از آثار هنری به عنوان وثیقه برای وام، منشأ پول‌های غیرقانونی را پنهان می‌کنند. حتی تحریم‌شدگان و اولیگارش‌های روس نیز از خلأهای قانونی در بازار جهانی هنر برای پنهان‌کردن ثروت خود از طریق معامله آثار استفاده کرده‌اند.

حجم فروش سالانه بازارهای هنری ایران در سال ۱۴۰۳ (مارس ۲۰۲۴ تا مارس ۲۰۲۵) حدود ۱۷.۲ میلیون دلار بوده است. عمده فروش هم از طریق مزایده‌های داخلی مانند Tehran Auction و همچنین مزایده‌های بین‌المللی با آثار هنرمندان ایرانی صورت گرفته است. در همین بازه زمانی، سهم ایران از مجموع فروش سالانه تقریباً ۷.۷ میلیون دلار، بریتانیا ۴.۵ میلیون دلار و آمریکا ۱.۹ میلیون دلار بوده است. چین، فرانسه، امارات و عربستان نیز هر یک فروش‌های معناداری را ثبت کرده‌اند.

در این بازارها اصالت آثار هنری و مستندات مربوط به مالکیت (provenance) اهمیت ویژه‌ای دارد؛ مدارک اصالت نظیر گواهی‌نامه‌های معتبر منجر به افزایش ارزش اقتصادی و امنیت سرمایه‌گذاری می‌شود. نبود مدارک اصالت موجب کاهش ارزش تا ۳۰٪ می‌شود. پس می‌بینیم که اصالت به یک معنا پول نقد است و نه تنها یک مفهوم فلسفی.

در همین زمینه:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.