ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

به یاد ناصر تقوایی و بازنمایی‌هایش از جامعه و دوران

عباس مؤدب ـ یادی همراه با اندوه از آثار به یادماندنی ناصر تقوایی

ناصر تقوایی در گذشت. این ابتدا خبری بود در میان خبرهای دیگر در دنیای مجازی؛ اما طولی نکشید که این خبر با تصاویر مختلفی از او دنیای مجازی را پر کرد.

در چند روز آینده نیز مرگ او موضوع نوشته‌های بسیاری خواهد بود. اما در کشوری با بیش از هشتاد میلیون جمعیت چند در صد مردم می‌دانند که او که بود و چه کرد؟ یا حتی آنانی که نام او را شنیده‌اند و علاقه‌ای به تحولات فرهنگی دارند تا چه حد از نقش او در هنر معاصر ایران و جایگاه او در سینمای ایران اطلاع دارند؟

 شاید بعضی‌ها بگویند « تا قبر آ آ آ« به یاد سریال دائی جان ناپلئون که تنها بخشی از کار‌های بزرگی است که او در سینمای ایران به یادگار گذاشت.

بازنمایی‌هایی شگرف بر بنیاد مشاهداتی عمیق

تقوایی زخمی دشنه کودتای بیست و هشت مرداد بود. او که زاده جنوب بود و در جنوب بزرگ شده بود، بیش از ساکنین دیگر نقاط ایران شور و شعف جنبش کارگری را تجربه کرده بود. شاید همراه خالد «همسایه‌ها» در بازداشتگاه بوده است. شاید او نیز در گرفتن جنازه شریفه از آب در داستان یک شهر همراهی کرده است. شاید تابستان همان سال در کوچه‌های شهر با «خورشیدو» بد مستی کرده باشد و اگر نبود این چنین تجربه‌هایی، نمی‌توانست «نفرین» را بسازد تا نفرینی را که بر این سرزمین رفته است بر ما بنماید، همان نفرینی که پیش از آن در «بادجن» در همکاری با غلامحسین ساعدی با  تصاویری مستند در آمیخته با موسیقی پر از رنج مراسم ماما زار، در برابر چشم تماشاگر گذاشت.

هر چند زخم عمیق کودتا دردناک بود ولی تقوایی را از پای نینداخت تا نا امیدی را ترویج کند.

به راستی چه کسی به غیر از او می‌توانست مستندی از مراسم اربعین در بوشهر بسازد که بی آنکه ستایش‌گر مرگ باشد، دگردیسی آئینی مذهبی را در ستایش از زندگی بیان کند؟

در روزگاری که انتقام و قهرمان سازی بر سینمای ایران حاکم بود تقوایی داستان زندگی «صادق کرده» را به تصویر کشید، داستانی که تمامی زمینه‌های لازم را برای قهرمان‌پروری و انتقام کور در خود داشت، اما تقوایی انتقام‌جویی صادق کرده را بر زمینه اجتماعی زمان خود و روابط محیط به گونه‌ای قاب بندی کرد که انتقام رنگ باخت.

در «ناخدا خورشید» بار دیگر تقوایی شناخت خود از فرهنگ جنوب ایران و ادبیات را به کار گرفت تا با برداشتی آزاد از «داشتن و نداشتن» همینگوی نسخه‌ای بومی شده از این اثر را خلق کند؛ چرا که فقر در هر کجای دنیا یکسان به انسان‌ها ستم می‌کند.

اگر هیچ یک از این آثار را که نام بردیم تقوایی خلق نکرده بود و تنها «آرامش در حضور دیگران» را ساخته بود بدون شک سینمای ایران وامدار او می‌بود. حتی اگر تنها صحنه پایانی «آرامش در حضور دیگران» را خلق کرده بود برای جاودانه شدنش در تاریخ سینمای ایران کافی بود.

 در انتظار تو این دفتر خالی تا چند تا چند ورق خواهد خورد.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.