ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

فریاد زیر وزنه؛ صدای زنانی که اجازه اعتراض نداشتند

یکتا جمالی: بیشتر از وزنه، سنگینی تبعیض را حس می‌کردم

سعیده فتحی - فریاد یکتا جمالی در سکوت سالن مسابقات جهانی وزنه‌برداری نروژ طنین انداخت؛ جایی دور از وطن، جایی که دختران سرزمینش از حضور منع شده بودند. او وزنه را بالا برد، موهای دم‌اسبی‌اش در هوا تاب خورد و برای لحظه‌ای کوتاه گویی جهان سبک‌ شد؛ نه فقط از وزن آهن، که از بار رنج و درد زنانی که سال‌ها اجازه نداشتند خودشان باشند.

نورافکن‌ها روشن‌اند. سکوت سالن با صدای نفس‌هایش درهم آمیخته، دستانش روی میله‌ سرد فلز می‌لغزد، شانه‌ها می‌لرزد و وزنه‌ ۱۰۸ کیلوگرمی بالا می‌رود. در لحظه‌ای که میله از زمین جدا می‌شود، گویی همه‌ دردها و سال‌ها خاموشی از زمین کنده می‌شوند. در آن لحظه، موهای دم‌اسبی او در هوا چرخید؛ همان موهایی که در وطنش باید پنهان می‌کرد. همان موهایی که اگر از زیر روسری بیرون می‌افتاد، می‌توانست برایش تذکر، تحقیر یا حتی محرومیت از مسابقه بیاورد.

و حالا، در آزادی، با هر تار موی رها، گویی شلاقی به قانون نانوشته‌ تحقیر زنان می‌زد.

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

فریادی که از دل سال‌ها محدودیت برخاست

در سالگرد قتل مهسا امینی، در مهرماهی که ایران در خون غلتید، در روزهایی که حکومت جمهوری اسلامی به چشم‌های دختران و پسران در خیابان شلیک و آنها را شکنجه و اعدام کرد، یکتا جمالی زیر وزنه‌ها در مسابقات جهانی نروژ فریاد کشید؛ فریادی که فقط صدای او نبود، بلکه فریاد تمام دختران ایران بود برای «زن، زندگی، آزادی».

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

گویی چیزی فراتر از وزنه‌ها روی سرش سنگینی می‌کرد: سال‌ها حرف‌های «نمی‌توانی»، «این ورزش برای زنان نیست» و بی‌توجهی مسئولان در برابر افتخارآفرینی.

او در گفت‌وگو با رادیو زمانه تاکید می‌کند که آن فریاد تنها از فشار رقابت نبود، بلکه واکنشی به سال‌ها تبعیض بود:

وقتی وزنه را بالا بردم، فقط آهن نبود که روی سرم بود. تمام سال‌هایی بود که گفتند نمی‌شود، نباید… آن فریاد از ته دلم بود، از دل همه‌ دختران ایرانی که با تبعیض و محدودیت باید بجنگند.

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

دختر تاریخ‌ساز

یکتا جمالی، همان دختر جوانی است که چند ماه پیش از قتل مهسا امینی و آغاز جنبش «زن، زندگی، آزادی»، تصمیم گرفت ایران را ترک کند. او پیش از آنکه نام مهسا بر زبان‌ها بیفتد، راوی خاموش درد دختران ایرانی بود؛ درد زیستن در سرزمینی که زن را نه برای رقابت، که برای که برای تحقق سیاست‌های حکومتی می‌خواست.

یکتا اولین دختر ایرانی بود که در ۱۷ سالگی برای زنان وزنه‌بردار کشورش تاریخ‌سازی کرد. سال ۱۴۰۰، در مسابقه‌های قهرمانی جوانان جهان در تاشکند در دسته ۸۷ کیلوگرم با ثبت رکورد ۹۲ کیلوگرم در یک ضرب، ۱۱۶ کیلوگرم در دوضرب و مجموع ۲۰۸ کیلوگرم به ۳ مدال برنز جهان دست پیدا کرد و اولین وزنه بردار زن ایرانی لقب گرفت که در مسابقه‌های جهانی صاحب مدال می‌شود.

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

واکنش‌های منفی به تشکیل تیم ملی وزنه‌برداری زنان

تا پیش از سال ۱۳۹۷، زنان ایران حتی اجازه‌ شرکت در رقابت‌های داخلی و بین‌المللی وزنه‌برداری را نداشتند. تنها زمانی این امکان فراهم شد که فدراسیون جهانی تهدید کرد اگر زنان ایرانی وارد میدان نشوند، مردان نیز از حضور در رقابت‌های جهانی محروم خواهند شد.

با تشکیل تیم ملی زنان وزنه‌بردار در ایران موجی از حمله‌ها به راه افتاد. داریوش ارجمند، بازیگر نزدیک به حاکمیت، گفت: «وزنه‌برداری زنان با مادر شدن‌شان منافات دارد» و مدعی شد رفتن زیر وزنه باعث آسیب به «رحم و سینه‌ها» می‌شود.

سخنانی بی‌اساس، اما بازتابی از ذهنیت مردانه‌ای که هنوز زن را میان آشپزخانه می‌خواست.

مهدی کوچک‌زاده، نماینده‌ سابق مجلس، با انتشار عکس یکتا جمالی نوشت: «دختری که این الگوها برایش ساخته شوند، چرا قمه‌کشی نکند؟»

این واکنش‌ها نشان می‌داد که یکتا و بقیه دختران وزنه‌بردار نه فقط علیه وزنه‌ها، بلکه علیه دیوارهای نامرئی جامعه‌ای می‌جنگند که حاکمیت آن هنوز زن را در پستوی خانه می‌خواهد.

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

خفه کردن در نطفه، پاسخ با مدال

یکتا جمالی درباره آن واکنش‌های منفی به رادیو زمانه می‌گوید:

وزنه‌برداری برای زنان تازه شروع شده بود و این بحث‌ها پیش از مدال‌آوری من مطرح و خیلی بزرگ شد. ما توقع داشتیم بعد از سال‌ها محرومیت، حمایت شویم، اما عده‌ای با طرح موضوع‌هایی بی‌اساس می‌خواستند حرکت زنان را در نطفه خفه کنند. من خودم قهرمانانی را می‌شناسم که بدون هیچ مشکلی زایمان کردند و مادر شدند. حتی بسیاری از زنان در دوران بارداری هم تمرین می‌کنند. این حرف‌ها هیچ پشتوانه علمی نداشت.

او در ادامه افزود که همین فضای منفی انگیزه‌اش را برای موفقیت بیشتر کرد:

بعد از آن صحبت‌ها، ما به مسابقات جوانان جهان اعزام شدیم و من تصمیم گرفتم ثابت کنم که زنان هم می‌توانند بدون مشکل وزنه بزنند. خوشبختانه توانستم اولین مدال تاریخ وزنه‌برداری زنان ایران را کسب کنم. این موفقیت بازتاب زیادی داشت و باعث شد نگاه مردم و خانواده‌ها نسبت به این رشته تغییر کند. بسیاری از زنان بعد از آن به وزنه‌برداری علاقه‌مند شدند. من همیشه تلاش کرده‌ام با کار و تمرین مداوم، نگاه‌های منفی را به مثبت تبدیل کنم. تنها هدفم برایم مهم است و در این مسیر قدم برمی‌دارم.

کنترل پرده اتاق و حرف زدن‌

پس از این اتفاق‌ها در اردیبهشت ۱۴۰۱، در مسابقه‌های جهانی یونان، یکتا جمالی در دسته ۸۷ کیلوگرم مدال نقره گرفت و روی سکو رفت اما کمی بعد، ناپدید شد. خبرش مثل برق در رسانه‌ها پیچید و بعد از چند روز مشخص شد در آلمان اعلام پناهندگی کرده است.

جمالی درباره تصمیمش برای مهاجرت به رادیو زمانه می‌گوید:

به‌دلیل شرایط سخت در ایران تصمیم گرفتم مهاجرت کنم. رفتار و صحبت کردن ما را کنترل می‌کردند و محدودیت‌های زیادی داشتیم. اگر مصاحبه می‌کردیم باید از فدراسیون تعریف می‌کردیم و می‌گفتیم همه چیز عالی است، در حالی که واقعیت این‌طور نبود. ما حتی غذای اردو را از خانه می‌آوردیم. افتخارات‌مان را به نام خودشان می‌نوشتند و به ما می‌گفتند همه‌چیزمان را مدیون آن‌هاییم.

تمرین بدون تخته و وزنه

او در ادامه با اشاره به شرایط دشوار معیشتی و تبعیض‌های گسترده، می‌گوید:

یکی از دغدغه‌های ورزشکاران آینده‌شان است. درآمد ما بسیار پایین بود و زندگی بعد از دوران قهرمانی سخت می‌شد. من سه سال در اردو بودم و فقط سه بار حقوق گرفتم، آن هم بین یک تا یک‌ونیم میلیون تومان. آخرین باری که در اردو بودم، هیچ تخته و وزنه‌ای برای تمرین من نگذاشته بودند چون هم‌زمان آقایان تمرین می‌کردند و همه وسایل را برای آنها برده بودند...من نمی‌گویم به آقایان رسیدگی نکنند، اما این میزان تبعیض غیرقابل تحمل بود. حتی در غذا و میوه هم تفاوت وجود داشت و واقعا خنده‌دار یا بهتر است بگویم دردآور بود. گاهی به خاطر بدن‌درد به ریکاوری نیاز داشتم، اما اجازه نمی‌دادند برای ماساژ بیرون بروم یا با هزینه‌ خودم ماساژور به اردو بیاورم.

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

ممنوعیت قدم زدن کنار دریاچه آزادی

او همچنین درباره فشارهای روحی و کنترل شدید بر ورزشکاران زن می‌گوید:

فشار روانی از سمت فدراسیون خیلی زیاد بود. حتی به پرده و پنجره اتاق ما هم ایراد می‌گرفتند و می‌گفتند چرا کنار رفته، ممکن است از بیرون اتاق دیده شود. اجازه نداشتیم از ورزشگاه برای خرید بیرون برویم یا حتی کنار دریاچه آزادی، که نزدیک خوابگاه بود، قدم بزنیم. می‌گفتند چون ورزشکاران مرد آنجا در حال دویدن هستند، حضور شما درست نیست.

تذکر حجاب به جای روحیه دادن

به گفته جمالی، محدودیت‌ها در مسابقه‌های بین‌المللی هم ادامه داشته است:

در یکی از مسابقات، وقتی یکی از وزنه‌برداران زن در حرکت دوضرب مقنعه‌اش کمی عقب رفت، به‌جای تمرکز بر اصلاح حرکات یا روحیه دادن، مدام به او تذکر حجاب می‌دادند. ما علاوه بر استرس مسابقه، استرس دیده شدن مو و حجاب را هم داشتیم. یکی از اصلی‌ترین مشکلات من حجاب بود. نمی‌خواستم دیگر با اجبار زندگی کنم. دلم می‌خواست در جایی باشم که بتوانم آزاد تصمیم بگیرم.

همین جمله، عصاره‌ تصمیمش بود، دختری که زیر وزنه‌های تبعیض خم نشد و ترجیح داد زیر آسمان دیگری بایستد.

او معتقد است زنان ورزشکار ایرانی با وجود تمام محدودیت‌ها قوی‌تر از آن هستند که از مسیرشان بازبمانند:

دختران ایران با محدودیت و تبعیض از هیچ شروع کردند و حالا روی سکوی جهانی و المپیک می‌ایستند. ما خودمان صدای خودمان شدیم. امیدوارم مهاجرت آخرین راه برای آنها باشد. حق‌شان است در کشور خودشان بهترین شرایط را برای تمرین و زندگی داشته باشند.

فرار از هتل تیم ملی

اما فرارش از هتل تیم ملی هم روایتی از شجاعت است:

یک نفر مامور شده بود مراقبم باشد تا فرار نکنم. یک روز او خواب ماند. من برای صبحانه رفتم و به بهانه‌ تماس با خانواده از هتل بیرون زدم. سوار ماشینی شدم که از قبل هماهنگ شده بودم و دیگر برنگشتم.

او با وجود عشق بسیار به خانواده و کشورش به آلمان مهاجرت کرد:

متاسفم که مجبور شدم کشوری را ترک کنم که عاشقش بودم اما می خواهم آزادانه زندگی کنم و تلاش خواهم کرد تا باز هم افتخارآفرین باشم.

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

چالش‌های مهاجرت

با وجود مهاجرت، چالش‌های زندگی برای او پایان نیافت. جمالی توضیح می‌دهد:

ماه‌های اول بسیار سخت می‌گذشت، چون تا زمانی که درخواست پناهندگی پذیرفته نشود، اجازه هیچ کاری نداری. من پنج ماه اول اصلا تمرین نداشتم و بعد از آن در یک باشگاه کوچک بدون مربی تمرین می‌کردم. تا اینکه فدراسیون آلمان من را به اردوی تیم ملی دعوت کرد و بعد از آن به عضویت تیم ملی پناهندگان درآمدم. حالا یک سال و هشت ماه است که مرتب زیر نظر مربی تمرین می‌کنم.

او در ادامه می‌گوید:

زبان آلمانی خیلی سخت است و یادگیری‌اش زمان می‌برد. مطمئنا مهاجرت بدون چالش نیست، باید همه‌چیز را از نو بسازی، از زبان و ارتباطات گرفته تا زندگی روزمره. اما من تلاش می‌کنم قوی بمانم و مسیرم را ادامه دهم.

تنها زن وزنه‌بردار تیم پناهندگان المپیک

پس از مهاجرت، یکتا جمالی به تیم پناهندگان المپیک پیوست، تیمی از ۳۶ ورزشکار که در پاریس ۲۰۲۴ زیر پرچم کمیته‌ بین‌المللی المپیک رقابت کردند. او تنها زن وزنه‌بردار این تیم بود و در دسته ۸۱ کیلوگرم به مقام نهم رسید.

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

در مسابقه‌های قهرمانی جوانان جهان در لئون اسپانیا هم در دسته ۸۱ کیلوگرم زنان، با کسب مقام دوم در یک ضرب، هر سه حرکت در دو ضرب را نیز با رکورد ۱۰۴، ۱۲۷ و ۲۳۱ به پایان رساند و در مجموع به مدال برنز رسید.

پس از مراسم اهدای مدال، جمالی با مدال خود در یک دست و تلفن همراهش که عکسی از خانواده‌اش را نشان می‌داد، عکس گرفت.

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

او گفت:

دوری از خانواده برایم بسیار سخت است. من با آنها در ارتباط هستم، اما فقط آنلاین.

جمالی ادامه داد:

دور بودن از خانواده، مشکلات و تنهایی انگیزه را می‌گیرد. کسانی که در خارج زندگی می‌کنند، کمتر درباره سختی‌های‌شان با خانواده صحبت می‌کنند. من خودم هم دوست ندارم بقیه درباره مشکلاتم بدانند تا ناراحت نشوند.

پاداش میلیاردی برای مردان، ممنوعیت برای زنان

حالا در آخرین رقابت در حالی‌که فدراسیون جمهوری اسلامی برای قهرمانی مردان وزنه بردار پاداش یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومانی در نظر گرفت، هیچ ورزشکار زنی را به مسابقه‌های جهانی نروژ نفرستاد. اما یکتا جمالی دختر ایرانی زیر پرچم تیم پناهندگان در دسته ۷۷ کیلوگرم‌ در یک ضرب با مهار وزنه ۱۰۸ کیلوگرمی به مقام پنجم جهان رسید و در دو ضرب وزنه ۱۳۰ کیلویی را ثبت کرد و در مجموع ۲۳۸ کیلو هم، میان ۳۶ زن از سراسر جهان، هشتم شد، تنها چهار کیلوگرم تا مدال فاصله داشت.

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

رکوردزنی با جراحی و آسیب دیدگی

او درباره این مسابقات می‌گوید:

من در زمان کوتاهی وزن کم کردم و خیلی اذیت شدم. قبل از مسابقات فکر نمی‌کردم بتوانم به آن برسم. چهار ماه قبل جراحی کرده بودم و از لحاظ جسمی مصدوم بودم، از چهار سر پا و مچ دست آسیب داشتم. از لحاظ روحی هم در وضعیت مناسبی نبودم و باید در حدود دو ماه، ۶ کیلو وزن کم می‌کردم چون دسته وزنی‌ام را تغییر داده بودم. در دوضرب پایم قفل شد و اسپاسم شدید داشتم، آب بدنم کم شده بود و در سالن تمرین روی زمین افتاده بودم. با این حال توانستم در مسابقه رکورد بزنم و باورم نمی‌شد.

فریادی از دل دختران رنج دیده

آن لحظه، انگار همه سال‌های ممنوعیت را با وزنه بالا بردم

یکتا جمالی در صفحه‌ اینستاگرامش نوشته است:

تاریخ هَمه چیز را بِخاطِر می‌سِپارَد.

و حالا تاریخ، نام یکتا جمالی را با همان فریاد به یاد می‌آورد؛ فریادی که در سکوت سالن مسابقات جهانی نروژ طنین انداخت، جایی دور از وطن، جایی که دختران سرزمینش از حضور منع شده بودند. او وزنه را بالا برد، موهای دم‌اسبی‌اش در هوا تاب خورد و برای لحظه‌ای کوتاه، انگار جهان سبک‌تر شد، نه فقط از وزن آهن، که از بار رنج و درد زنانی که سال‌ها اجازه نداشتند خودشان باشند.

یکتا درباره حسش در زمان بالا بردن وزنه‌های آهنین در قهرمانی جهان می‌گوید:

صدایم خودش بیرون آمد، آن فریاد از ته دلم بود، از دل همه‌ دختران ایرانی که سال‌هاست برای یک زندگی معمولی در حال مبارزه هستند. برای سختی‌ها، فشار و استرس و حتی خوشحالی بود که با وجود همه اینها من باز هم توانستم. جای زنان ایران در مسابقات جهانی خالی بود و امیدوارم شرایط برای آنها در ایران بهتر شود و بتوانند آزادانه در مسابقات شرکت کنند و بدرخشند.

مادر بودن یعنی زایش شجاعت

چند لحظه مکث می‌کند، بعد آرام‌تر ادامه می‌دهد:

آن‌ها گفتند وزنه‌برداری برای زن خوب نیست، رحمش را از بین می‌برد، مادر نمی‌شود… ولی من همان‌جا فهمیدم مادر بودن یعنی زایش شجاعت، یعنی خلق صدایی که خاموشش کردند. من برای دخترانی فریاد زدم که سال‌ها تحقیر شدند و حالا زیر همان وزنه‌هایی که به‌خاطرشان مسخره می‌شدند، ایستاده‌اند و تاریخ را عوض می‌کنند.

بیشتر بخوانید:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.