بانک آینده: حکایت خانوادهای که برای بانک زدن، بانک تاسیس کرد
شیشه امنیت پسر حاج علیاکبر انصاری که هم کارگزارانیها و هم موتلفهایها را راضی نگه داشته بود، ترک برداشته است. آیا او به سرنوشت همتایان خود مبتلا میشود؟

اعلام انحلال بانک آینده بار دیگر نام علی انصاری، از ابرسرمایهداران رانتخوار را بر سر زبانها انداخته است. رسانهها از خروج او از ایران خبر دادهاند، قوه قضاییه این خبر را تکذیب کرده است. همزمان با خبرهای متناقض در باره مالک بازار موبایل و مبل و ایران مال و برجسته کردن نقش او در بانک آینده، نشانی از شریکان او در این سالها نیست. علی انصاری چگونه از یک بساز و بفروش به ابرمیلیاردر و بانکدار تبدیل شد؟
انحلال بانک آینده باید چند سال زودتر رخ میداد. همان دورهای که رئیس وقت بانک مرکزی گزارش تخلفات بانک تات را «بسیار تاسفبار» توصیف کرده و نوشته بود: «مگر میشود منابع بانک که متعلق به مردم است، به طرق مختلف مورد سوءاستفاده قرار داد؟ مگر میشود به شرکتهای وابسته و سهامداران دیگر تسهیلات پرداخت کرد. مگر میشود ذینفع واحد را مورد توجه قرار نداد؟ و بیش از سرمایه (آورده سهامداران) به اشکال مختلف از بانک خارج نمود و یا سپردهگذاری نزد موسسه دیگر کرد که آنها به شرکت وابسته تسهیلات بدهند؟»
محمود بهمنی اسفند ۱۳۸۹ خطاب به معاون خود گفته بود: ««وقتی این تخلفات را مشاهده میکنید، چرا اقدامی صورت نمیگیرد. در این گونه موارد مماشات باعث تسری تخلفات میشود. پس از احراز تخلفات، متخلفین را به کمیسیون انتظامی بانکها شوند.»
علی انصاری اما به واسطه روابط ویژه با نهادهای مذهبی و نظامی از مجازات مصون ماند. مصون ماندن انصاری از بازداشت و حبس، در سالهایی که همتایان او مانند بابک زنجانی، حسین هدایتی، مهآفرید خسروی و حتی محمدرضا زنوزی که روابطی ویژه دارد زندانی و محاکمه شدند، نشانی از روابط قدرتمند او با نهادهای خاص بود که در پروژه ایران مال و بانکداری «حاج علی انصاری» به کمکش آمدند.

بانکِ حاج علیاکبر و پسران
چرا علی انصاری به سرنوشت دوستان و همتایان خود که در این سالها به دلیل بدهی بانکی و فساد مالی محاکمه، زندانی و حتی اعدام شدند، گرفتار نشد؟ او و حسین هدایتی مسیری یکسان را طی کردند. هر دو نقش حامی مالی دو رقیب سنتی فوتبال ایران را بازی کردند تا از همین مسیر به نام و شهرت برسند. راه دستیابیشان به ثروت و همینطور دایره روابط با صاحبان قدرت و نهادهای مذهبی هم بی شباهت به یکدیگر نیست.
یا در مقایسه با بابک زنجانی که همزمان با ریاست جمهوری محمود احمدینژاد و سلطه سپاه بر وزارت نفت، نقش مهمی در فروش نفت و دور زدن تحریمها داشت و به همین دلیل از روابطی خاص برخوردار بود که باید به او حاشیه امن میبخشید، انصاری هیچ خدمتی به نظام نکرده است. همه افتخار خانواده انصاری اهداء فرش به اماکن مذهبی در عراق و ایران، ساخت مسجد و برگزاری مراسم مذهبی و کمک مالی به نهادهای مذهبی است، در کنار ساخت مدرسه، درمانگاه و کمک به کمیته امداد. حتی دارایی و ثروت انصاریها هم در مقایسه با بابک زنجانی نمیتوانست جایگاهی خاص و امن به علی انصاری ببخشد که سالهاست نامش به تخلف مالی، رانتخواری و فساد اقتصادی گره خورده اما به سرنوشت هدایتی و زنجانی دچار نشده است. چرایی این حاشیه امن را علاوه بر روابط ویژهای که خاندان انصاری در سایه «امام حسین» برای خود ساختند، باید در شیوه متفاوت او با همتایانش برای «دزدی» دید. او برخلاف همتایانش که به دلیل بدهی به بانکها محاکمه و مجازات شدند، به جای «دزدی از بانک» یک بانک تاسیس کرد تا هم بیشتر و هم راحتتر از آنها از منابع عمومی سود ببرد.
خانواده انصاری در دهه ۸۰، سالهایی که موسسههای مالی و قرضالحسنهها با نفوذ صاحبان قدرت روز به روز بیشتر میشدند، بانک تات را تاسیس کردند. پیش از اینکه علی انصاری با مشارکت جلال رسولاف، از مدیران بانکی ایران و چند تن دیگر تاسیس بانک تات را اعلام کنند، خانواده انصاری شرکت سرمایهگذاری تات انصار و گروه سرمایهگذاری تات را تاسیس کرده بودند. در آگهی روزنامه رسمی شرکت سرمایهگذاری تات انصار هفت عضو خانواده انصاری به عنوان اعضای هیئت مدیره معرفی شدند؛ علی اکبر انصاری، محمد انصاری، علی انصاری، ابوالفضل انصاری، حسین انصاری، مصطفی انصاری، مهدی انصاری. این شرکت بعدتر یکی از سهامداران عمده بانک تات شد.
تاسیس بانک تات و اعلام پذیرهنویسی سهام این بانک تازه تاسیس از همان آغاز با ابهام روبرو بود. رابطه نزدیک انصاری با محمود احمدینژاد که اعلام پیروزی او در انتخابات خرداد ۱۳۸۸ با اعتراض گسترده روبرو شد، تاسیس بانک تات را بدون اینکه از صلاحیت مالی برخوردار باشند و سرمایه اولیه مورد نیاز را تامین کنند، برای بسیاری هدیه ویژه رئیس دولت وقت به یکی از حامیان مالی خود در تبلیغات انتخابات آن سال نشان میداد. انتشار تامین سرمایه تاسیس این بانک با کمک وزارت ورزش و جوانان و بدهی خانواده انصاری به عنوان یکی از سهامداران اصلی در همان سال ۸۸ سبب شد تا پذیره نویسی سهام تات در فرابورس تعلیق شود.
چند فدراسیون ورزشی که به دلیل رابطه ویژه انصاری با دولت احمدینژاد به رغم اینکه در تامین هزینه جاری خود ناتوان بودند، دو باشگاه پرسپولیس و استقلال تهران که از بدهکارترین باشگاههای فوتبال در ایران هستند، در کنار شرکت خودروسازی سایپا و گروه سرمایهگذاری تات که به خانواده انصاری تعلق داشت، عمدهترین سهامداران بانک تات بودند. این بانک حتی تا پایان دولت محمود احمدینژاد هم دوام نیاورد. افشای تخلفهای متعدد سبب شد بانک مرکزی مالکان تات را به تن دادن به ادغام در بانک آینده مجبور کند.
اگرچه بانک آینده در آغاز ادغام تات را نپذیرفت و خود را یک بانک مستقل معرفی کرد اما علی انصاری با شرکتهای اقماری مالک نزدیک به ۶۵ درصد سهام بانک تازه تاسیس شد. در حالی که بر اساس اعلام بانک مرکزی بانک تات، موسسه مالی صالحین و بانک آینده هر یک مجوز مالکیت حداکثر ۲۵ درصد سهام آینده را داشتند، انصاری حتی بنیاد خیریه تات را هم سهامدار بانکی کرد که پیشتر گفته بود نهایت دو سال سهامدار آن خواهد ماند.
او سرنوشت بانک آینده را به «ایران مال» گره زد تا در روزهایی که رقبایش حبس بودند ثروت و روابط ویژهاش را به رخ بکشد. پروژهای که از همان آغاز مشخص بود به فساد آلوده است و البته سفرهای است گسترده برای همه جناحها و گروهها؛ از موتلفه اسلامی و امام جمعه سابق تهران تا تکنوکراتهای «اصلاح و اعتدال».
شرف خاندان انصاری
«ایران مال» که از زبان شرکای انصاری «آبروی ملی» نامیده شد و تخلفهای متعدد در تامین مالی و ساخت به دلیل نفوذ و روابط علی انصاری نتوانست مانع ساخت آن شود، باید پیش از این پرونده خانواده انصاری را در لباس «کارآفرین» و «خیر» رانتی و فاسد به جریان میانداخت.
قصه تخلف در پروژه ایران مال از سالها قبل موضوع شورای اسلامی شهر تهران و مجلس بود. سال ۱۳۹۷ علی عطا از اعضای وقت شورای شهر تهران «ابعاد پروژه و ابهامات» آن را «گسترده» اعلام کرد. احمد بیگدلی، نماینده وقت مجلس شورای اسلامی هم مرداد همان سال گفت در یک گزارش بازرسی که به کمیسیون اجتماعی تحویل شد «قیمت زمینهای واگذارشده به پروژه ایران مال بسیار پایینتر از قیمت واقعی محاسبه شده و بر اساس اطلاعات کسبشده هزینههای صدور جواز ساخت و عوارض پرداخت شده به شهرداری بسیار پایینتر از حد واقعی بوده است.»
تخلف در این پروژه عیانتر از آن بود که شهرداری بتواند انکار کند. علی نوذرپور، شهردار منطقه ۲۲ تهران تیر ۱۳۹۹ تخلف مالکان ایران مال را تایید کرد اما گفت که آنها جریمه این تخلف را پرداخت کردهاند. به گفته او کمیسیون ماده ۱۰۰ شهرداری تهران مالکان ایران مال را ۵۰۰ میلیارد ریال جریمه کرد.
در هیئت امناء این پروژه در کنار انصاری و رسولاف، علاء میرمحمد صادقی، از بنیانگذاران سازمان اقتصاد اسلامی و اعضای جمعیت موتلفه اسلامی هم حضور داشت. میرمحمد صادقی آذر ۱۴۰۳ مرد. یکی از فرزندان او سابقه سخنگویی قوه قضاییه را دارد. حضور علاءالدین میرمحمد صادقی که در جمهوری اسلامی ایران برای او «تمبر یادبود» چاپ شده است، حاشیه امن بیشتری را برای ایران مال ایجاد کرد.
انصاری و شرکا برای تامین مالی پروژهای که آن را «ملی» میخواندند از منابع بانکی که بیشترین سهم را انصاری در آن داشت، به شرکتهای زیرمجموعه دخیل در پروژه ایران مال وام دادند. همین رویه سبب شد بانک مرکزی چند مرتبه برای سلب مالکیت مالکان آینده از بخشی از سهام اقدام کند. دیوان عدالت اداری اما هر بار تصمیم بانک مرکزی را باطل کرد تا بانک آینده که با کمک ویژه بانک مرکزی فعالیت میکرد، همچنان به حیات خود ادامه بدهد و زنجیره تامین مالی انصاری و شرکاء آسیب نبیند.
گزارش بانک مرکزی در نیمه نخست سال ۱۴۰۴ نشان میدهد تا پایان تابستان ۱۴۰۴، بانک آینده در مجموع بیش از ۱۴۰ هزار میلیارد تومان تسهیلات به شرکتهای وابسته یا دارای ارتباط مستقیم با خود پرداخت کرده است. بیش از ۱۰۲ هزار میلیارد تومان از این رقم به عنوان بدهی مشکوکالوصول ثبت شده است؛ یعنی بیش از ۷۰ درصد از کل تسهیلات پرداختی به این مجموعهها در وضعیت بازگشتناپذیر قرار دارد. در عرف بانکی، بدهی مشکوکالوصول به تسهیلاتی گفته میشود که بیش از ۱۸ ماه از تاریخ سررسید یا قطع پرداخت اقساط آن گذشته باشد؛ وضعیتی که در عمل به معنای دشواری و گاه ناممکن بودن بازپرداخت منابع بانکی است.
| نام شرکت | وام دریافتی | بدهی | درصد |
| توسعه بینالملل ایران مال | ۹۷٬۲۴۵ | ۷۲٬۹۱۶ | ۷۵ |
| ارزشآفرینان آینده | ۱۳٬۲۲۹ | ۱۰٬۰۰۰ | ۷۶ |
| آرین پردیس دانا | ۶٬۷۱۱ | ۳٬۲۰۰ | ۴۸ |
| جمع | ۱۱۷٬۱۸۵ | ۸۶٬۱۱۶ | ۷۳٬۵ |
بزرگترین بدهکار بانک آینده شرکت توسعه بینالملل ایران مال، یعنی مالک اصلی ایران مال است. گزارش بانک مرکزی میگوید: این شرکت تا پایان شهریور ۱۴۰۴ طی ۱۳۵ فقره وام بیش از ۹۷ هزار و ۲۴۵ میلیارد تومان تسهیلات از بانک آینده دریافت کرده است. بیش از ۷۲ هزار و ۹۱۶ میلیارد تومان از این رقم، در ردیف بدهیهای مشکوکالوصول ثبت شده و بازپرداختی برای آن صورت نگرفته است. حدود ۷۰ درصد تسهیلات بانک آینده به شرکتهای وابسته، تنها به ایرانمال اختصاص داشته و این شرکت ۷۵ درصد تسهیلات دریافتی را بازپرداخت نکرده است.
ارزش آفرینان آینده و آرین پردیس دانا از دیگر شرکتهای اقماری خانواده انصاری هستند که در مجموع ۱۹ هزار و ۹۴۰ میلیارد تومان وام از بانک آینده دریافت کرده و ۱۳ هزار و ۲۰۰ میلیارد تومان از این مبلغ را هنوز تسویه نکردهاند.
در فهرست بدهکاران بانک آینده نام شرکتهای ماتریس خاورمیانه، نانو تجارت خاورمیانه و کتیبه خاورمیانه هم بارها تکرار شده است. سهم این سه شرکت از تسهیلات بانک آینده ۱٬۶ هزار میلیارد تومان اعلام شده که تا شهریور ۱۴۰۴ بیش از ۱٬۳ هزار میلیارد تومان از این مبلغ بازگردانده نشده است. کتیبه خاورمیانه به قاسم تقیزاده خامسی، شهردار مشهد در سالهای قبل، معاون وزیر نیرو در دولت حسن روحانی و از اعضای حزب کارگزاران سازندگی منسوب است. او رئیس هیئت مدیره این شرکت است.
ماتریس تجارت خاورمیانه و نانو تجارت خاورمیانه هم باید از شرکتهای تو در توی خانواده انصاری باشند. میثم، علیرضا و محسن خروشی اعضای هیئت مدیره شرکت نانو تجارت خاورمیانه که موضوع فعالیت آن واردات لوازم آرایشی و بهداشتی عنوان شده، هستند. علیرضا خروشی عضو هیئت مدیره ماتریس تجارت خاورمیانه هم است. در کنار او صدیقه رباطی فیروزچی دیگر نام مشترک این دو شرکت است. نام خروشیها در هیئت مدیره خیریهها و شرکتهای خانواده انصاری دیده میشود. همچنین خامسی و خروشی در هیئت مدیره شرکتهای توسعه و تجارت خاورمیانه، قند بلور تهران و آبادسازان در کنار هم به کسب و کار مشغول بودند و هستند. نکته قابل توجه اینکه خامسی در سالهای پیش از اعضای هیئت مدیره ماتریس تجارت خاورمیانه بوده است. علیرضا خروشی از اعضای حزب کارگزاران سازندگی و رئیس اسبق فدراسیون تنیس ایران است.
فهرست ذینفعان بانک آینده همانند حاضران در مراسم سوگواری علیاکبر انصاری «فراجناحی» است؛ از جریانهای محافظهکار مذهبی که در پناه دین به تجارت و بنگاهداری مشغولند تا تکنوکراتهای طرفدار آزادیهای اجتماعی؛ یعنی از حلقه نزدیک به مصباح یزدی و علمالهدی تا حسن روحانی و حسن خمینی.
همین گستردگی روابط و «نمکگیر کردن» همه جناحها و تقسیم سهم نهادهای خاص از وامهای بانک آینده، ایران مال، آینده و انصاری را به زبان خودش «بیمه امام حسین» کرد تا او همچنان مصون بماند و البته طلبکار. مصونیت او که حداقل سه سال قبل باید سند انحلال بانکش امضاء میشد، صدای هر دو جناح شریک در قدرت را بلند کرده است. حامیان او در جبهه موسوم به «اصولگرایی» میخواهند حکومت با برخورد با انصاری از خود رفع اتهام کند تا مشخص شود روابط قدرتمندتر از قانون نیست. در سوی دیگر رسانههای نزدیک به «اصلاحطلبان» با زبان کنایه خواستار رسیدگی به کارنامه علی انصاری هستند. یک نمونه از این رویکرد یادداشت عصر ایران بعد از اعلام انحلال بانک آینده و نامه طلبکارانه علی انصاری است که از دادستان خواست تا «سری به علی انصاری بزنند و ببینند اگر سجده شکرش تمام شده، از او بخواهند برای "ادای پارهای توضیحات" به محکمه برود؛ این کمترین انتظار ملتی است که حالا مشخص شده، یکی از عوامل گرانی و تورم و تنزل ارزش پول شان دقیقاً چه شخصی بوده است.»
سودای شهرت «حاج علی آقا»
علی انصاری در سالهایی که حسین هدایتی به عابر بانک پرسپولیس تهران شهره شد و سودای باشگاهداری در فوتبال به سرش زد، نقشی شبیه به او را برای استقلال بازی کرد. اگر هدایتی هیچگاه به آنچه که از پرسپولیس میخواست نرسید و به تلافی یک باشگاه تاسیس کرد تا با خرید ستارههای داخلی و خرجی پرسپولیس دوم را بسازد، انصاری شهریور ۱۳۸۷ عضو هیئت مدیره استقلال تهران شد. او تا خرداد ۱۳۸۹ عضو هیئت مدیره باشگاه استقلال تهران بود.
ریاست فدراسیون دوچرخهسواری هم بخش دیگری از کارنامه مالک بازار آهن، مبل یافتآباد، موبایل تهران و البته سهامدار عمده بانک منحل شده آینده و ایران مال است که به شهرت او کمک کرد.
خاندان انصاری تا پیش از ورود «حاج علی» به عرصه فوتبال دور از چشم رسانهها و افکار عمومی به کسب و کار در سایه «امام سوم شیعیان» مشغول بودند. وسوسه فوتبال و رقابت با حسین هدایتی اما خاندان انصاری را از سایه بیرون آورد. حاج علی انصاری که گفته است فعالیت تجاری را پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی با صادرات خشکبار به قفقاز آغاز کرد.
او روایت کرده است هنگامی که ۲۵ ساله بود با حمایت پدرش برای دریافت مجوز کارخانه تولید پروفیل اقدام کرد. کارخانه تولید لوله و پروفیل در سال ۱۳۷۱ به بهرهبرداری رسید. پس از آن، در آغاز دهه ۱۳۷۰، پس از پایان جنگ هشت ساله ایران و عراق، در سالهایی که دولت وقت به ریاست اکبر هاشمی رفسنجانی گامهای سریع برای تبدیل شدن به «ژاپن اسلامی» را با سیاست تعدیل ساختاری برمیداشت، انصاری بازار آهن تهران را ساخت تا به یکی از قطبهای آهن و فلزات تبدیل شود.
ساخت بزرگترین بازار آهن در تهران همزمان با فعالیت خانواده انصاری در ساخت و ساز، در سالهایی که آهن کمتر از نیاز بازار تولید میشد و دسترسی به آن به روابط ویژه نیاز داشت، برای انصاری یک امتیاز ویژه بود؛ نه تنها به خاطر تامین آهن مورد نیاز پروژههای خود که ساخت روابط اقتصادی ویژه با نهادهای شریک در «بازسازی پس از جنگ». در همین سالها بود که سپاه پاسداران مسیر تبدیل شدن به یکی از بزرگترین بنگاهها را آغاز کرده بود.
خانواده انصاری در ادامه بازار موبایل علاءالدین و بازار مبل یافتآباد را هم ساختند تا کسب و کارشان به «بساز و بفروش» محدود نماند. البته که عطش برای ثروت بیشتر انصاری و برادرانش را به بانکداری و ساخت بزرگترین مجتمع تجاری و تفریحی ایران کشاند. همینطور تاسیس دهها شرکت کوچک و بزرگ که زنجیرهای از شرکتهای تو در تو و نیابتی را به ابزاری مناسب برای ثروت اندوزی و رانت خواری خاندان انصاری ایجاد کرده است.
ماشین تولید ثروت «امام حسین»
علی انصاری به روایت خودش فرزند یک بساز و بفروش است که کار پدر را ادامه نداد. از پدر او علیاکبر انصاری به عنوان یکی از «خیرین» نام برده شده است. کار خیر او البته اهدای فرش به آستان قدس رضوی، مرقد سومین امام شیعیان و دیگر اماکن مذهبی، ساخت دارالقرآن و مسجد و برگزاری مسابقات مذهبی است.
علی قجری، از مداحان جوان در ایران در مدح علیاکبر انصاری روایتی جعلی بیان کرده است که شباهت زیادی به روایتهای جعلی در باره مسئولان جمهوری اسلامی دارد. او در یک ویدئو کوتاه ادعا میکند که علیاکبر انصاری «پس از این که ورشکسته شده است، به کربلا رفته و در داخل حرم به ذهنش رسیده است با امام حسین شراکت کند. در آنجا یک کاغذ برداشته و بر روی آن نوشته است تمام اموالش را با امام حسین شریک است؛ یک درصد برای امام حسین و ۹۹ درصد برای خودش. بعد از اینکه از کربلا بازگشته تمام زندگیش از این رو به آن رو شده است.»
در ادامه همین قدسیسازی، علی انصاری در مراسم ختم پدرش ادعا میکند که او از قبل زمان مرگ خود را میدانست و گفته بود که پنجشنبه تمام میکند. بامداد پنجشنبه بعد از اینکه پرچم مرقد امام اول شیعیان را بر روی او کشیدند، پنج دقیقه طول نکشید که تمام کرد.
این روایت زمانی منتشر شد که فساد اقتصادی و رانتخواری خانواده فرزندان انصاری دیگر پنهان نبود. ساخت ایران مال با سرمایهگذاری فرزندان او، قصه بانک تات و همینطور دهها شرکت کوچک و بزرگ که خانواده انصاری سهامدارش بودند محصول «توسل» حاج علیاکبر انصاری به نهادهای مذهبی و صاحبان قدرت بود که برای او و فرزندانش حاشیه امن ایجاد کرد.
علیاکبر انصاری خرداد ۱۴۰۴ مُرد. تصاویری که از مراسم سوگواری پدر علی انصاری منتشر شد نشان میداد او با همه صاحبان قدرت و ثروت «رابطه دوستانه» دارد. «فرارو» ۱۲ خرداد ۱۴۰۴وحید حقانیان (معاون سابق دفتر رهبری)، سید محمود علوی (وزیر سابق اطلاعات)، سید کاظم موسوی (نماینده دوره هشتم و یازدهم مجلس)، سید علی خمینی (نوه خمینی) را از چهرههای برجسته سیاسی و امنیتی حاضر در مراسم ختم علیاکبر انصاری خواند. علاوه بر این افراد، سیاستمداران دیگری، ورزشکاران، تجار هم برای همدردی با علی انصاری خود را به مسجد ایران مال رساندند.
پس از مرگ او علاوه بر تهران و دانصفهان که زادگاه خانواده انصاری است، در مشهد، قم و کربلا نیز مراسم سوگواری برای علیاکبر انصاری برگزار شد.
«بولتن نیوز» که به نهادهای نظامی و امنیتی نزدیک است، پس از انتشار تصاویر حضور مقامهای سیاسی، نظامی و امنیتی در مراسم یادبود علیاکبر انصاری، نوشت:
مراسم ختم پدر علی انصاری، چهرهای که نامش با دو غول اقتصادی یعنی "بانک آینده" و "ایران مال" گره خورده، میزبان جمع کثیری از مقامات عالیرتبه کشوری و لشکری بود. حضوری پررنگ و معنادار که در تضادی آشکار با سکوت مرگبار مسئولان در قبال ابهامات و اتهامات سنگین اقتصادی پیرامون این دو بنگاه قرار دارد. این تصاویر، بیش از آنکه تسلایی برای بازماندگان باشد، به نمادی از عمق نفوذ و شاید مصونیتی تبدیل شد که افکار عمومی را به شدت جریحهدار کرده است.
این رسانه در ادامه افزود: «این تصاویر، این پیام تلخ را مخابره میکند که گویی شبکهای از روابط و مناسبات، قدرتمندتر از هر قانون و نظارتی عمل میکند و منافع خاص، بر منافع عمومی ارجحیت دارد.». شبکهای که سالهاست علی انصاری و برادرانش را از هر پیگرد قانونی مصون نگاه داشته است.
کاخ ۶۰۰۰ متری فرزندان حاج علیاکبر
علیاکبر انصاری علاوه بر علی که به واسطه علاقهاش به فوتبال، حضور در هیئت مدیره استقلال تهران و ایران مال مشهور شده است، چند فرزند دیگر دارد که در شرکتهای خانوادگی سهامدارند و مشغول اداره اموال به جای مانده از پدری که راه کسب مال از مسیر رانت را خوب به آنها آموخت.
«دارالقران علی بن ابیطالب» در قم یکی از ابزارهای خانواده انصاری برای پناه گرفتن در نهادهای مذهبی با هدف کسب سود است. در وب سایت این موسسه آمده است تا به حال ۱۴ دوره مسابقه سراسری قرآنی «با هدف لبیک به ندای رهبری در جهت ضرورت انس با قرآن» و «تربیت ۱۰ میلیون حافظ قرآن» برگزار کرده است. محمد انصاری، یکی از فرزندان حاج علیاکبر از سال ۱۳۸۶ اداره این موسسه به ظاهر مذهبی را عهده دار و در قم مستقر است.
خانواده انصاری چند «خیریه» دیگر هم تاسیس کردهاند تا بخشی از فعالیت اقتصادی خود را در پوشش آنها پیش ببرند. خیریه نیایش نور با موضوع تامین جهیزیه برای افراد نیازمند و بنیاد نیکوکاری خیریه تات با حوزه فعالیت گسترده که برگزاری سمینارهای مرتبط با علوم پزشکی تا مراسم عزاداری مذهبی را شامل میشود، دو خیریه این خانواده هستند. نکته قابل توجه در این دو موسسه خیریه حضور افرادی است که در شرکتهای خاندان انصاری هم عضو هیئت مدیره یا از مدیران اجرایی هستند. علی انصاری در بنیاد نیکوکاری تات مدیرعامل است و برادر او، ابوالفضل عضو هیئت مدیره.
خاندان انصاری که نامشان با «خیرات» به اماکن مذهبی و برگزاری مراسم عزاداری مذهبی گره خورده است مالک یکی از بزرگترین ویلاهای لواسان تهران بودند که به باستی هیلز شهر شد. چند سال قبل که ماجرای ویلاهای صاحبان قدرت و ثروت در لواسان خبرساز شد، امام جمعه این منطقه در گفتوگو با صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران گفت: «در لواسان کاخ شش هزار متری ساختند و .. هرکسی که مطرح میکنیم و مراکزی که باید پیگیری میکنند چشمشان را میبینند. او نام مالک این کاخ را نبرد اما گفت که صدا و سیما برای او تبلیغ میکند، بانک دارد، مالک بازارهای مختلف هستند.»
امام جمعه لواسان که شهریور ۱۴۰۰ پس از افشای جزئیات بیشتری از مالکان ویلاهای لواسان برکنار شد، علت عدم برخورد با تخلفات خاندان انصاری را «نفوذ ویژه» آنها عنوان کرد.
حاشیه امن حاج علی ترک برمیدارد؟
مرگ علی اکبر انصاری و علاءالدین میرمحمد صادقی و احتمالا درگیری جناحهای درون حکومت در ایران علی انصاری را با وضعیتی روبرو کرده است که پیش از این تجربه نکرده بود. رئیس قوه قضاییه که قبلتر هشدارها در باره بانک آینده را نادیده گرفت، نهادهای حامی فرزند بزرگترین اهداء کننده فرش به «اماکن متبرکه» که مانع برخورد با حاج علی میشدند و حتی ذینفعان سفرهای که او پهن کرده بود، حالا خواستار برخورد جدی با بانک آینده هستند.
او که همین چند ماه قبل همه جناحها را بر سفره شام سوگواری پدر دید، حالا ممکن است به سرنوشت حسین هدایتی دچار شود. بدهی بانکی که بیش از ۶۰ درصد سهامش در اختیار علی انصاری و برادرانش بود، آنقدر زیاد است که بانک ملی حاضر به تقبل تمام آن نشود. بانک مرکزی هم که شاکی اصلی این وضعیت است و میخواهد بخشی از زیان را جبران کند. در این وضعیت حاج علی اگر به کمک همان دستهایی که این سالها چتر امنی بودند برای او، نجات پیدا کند مجبور است بخشی از اموالش را به بانک و طلبکاران واگذار کند و در محکمه پاسخگوی پرسشها و البته معرفی همدستان و حامیان نامدار خود شود.





نظرها
نظری وجود ندارد.