بیانیه نهصد نفر از فعالان فرهنگی، مدنی، و سیاسی در محکومیت موج سرکوب و بازداشت پژوهشگران مستقل و چپگرا
نویسندگان بیانیه تأکید میکنند که این پژوهشگران صدای اقشار فرودست و مدافع عدالت و آگاهیاند، اما حکومت بهجای شنیدن نقد و تحلیل، با تهدید و زندان پاسخ میدهد.

بازداشت و بازجویی روشنفکران، عکس از سمت راست بالا: پرویز صداقت، هیمن رحیمی، مهسا اسداله نژاد، از سمت راست پایین: شرین کریمی و محمد مالجو
موج احضار، تفتیش منزل و ضبط وسایل، و بازداشت پژوهشگران اجتماعی و اقتصاددانان مستقل و چپگرا در یک هفته گذشته با واکنشهای بسیاری از سوی چهرههای علمی و دانشگاهی، فعالان و نهادهای مدنی و سیاسی، و رسانههای داخل و خارج از کشور همراه بوده است.
پرویز صداقت، شیرین کریمی، مهسا اسداللهنژاد، محمد مالجو و هیمن رحیمی جزو بازداشتشدگان و بازجویی و ارعابشدگان این موج تازه سرکوب دگراندیشان هستند.
در همین راستا، در حدود نهصد نفر از فعالان فرهنگی، مدنی، و سیاسی با گرایشهای مختلف ضمن محکوم کردن این اقدامات نخنما، خواهان آزادی فوری و بی قید شرط این پژوهشگران، و پیگیری عاملان و مسببان فقر و فلاکت حاکم بر ایران شدند.
نویسندگان بیانیه تأکید میکنند که این پژوهشگران صدای اقشار فرودست و مدافع عدالت و آگاهیاند، اما حکومت بهجای شنیدن نقد و تحلیل، با تهدید و زندان پاسخ میدهد. در ادامه آمده است که سرکوب اندیشه در شرایط بحرانی کنونی به تکرار بنبستها و انکار آگاهی جمعی منجر میشود، حال آنکه آزادی اندیشه و بیان از حقوق بنیادین انسان است. امضاکنندگان ضمن محکومکردن این روند، خواستار آزادی فوری و بیقیدوشرط بازداشتشدگان و پاسخگویی عاملان وضعیت ناعادلانه و فقر حاکم بر کشور شدهاند.
از جمله چهرههای علمی و دانشگاهی مانند یرواند آبراهامیان، شیرین احمدنیا، آذین موحد، سیمین کاظمی، محمدرضا نیکفر، و فعالان مدنی و سیاسی مانند نوشین احمدی خراسانی، منیژه نجم عراقی، ژینا مدرس گرجی، محمود بهشتی لنگرودی، جعفر عظیم زاده، محمد حبیبی، کیوان مهتدی، منصوره بهکیش، نرگس محمدی، نسیم سلطان بیگی، امین بزرگیان، عبدالله مومنی، مهدیه گلرو، و نامهای آشنای دیگر از امضاکنندگان این بیانیه بودهاند.
متن بیانیه
در تاریخ ما پژوهش، اندیشه و نقد مستقل همواره زیر فشار، سرکوب و تهدید قرار گرفته، و اکنون شاهد موجی از بازداشت، احضار و ارعاب پژوهشگران اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی هستیم، نامهایی همچون پرویز صداقت، شیرین کریمی، مهسا اسداللهنژاد، محمد مالجو و هیمن رحیمی که وجه مشترکشان توجه به اقشار ضعیف بود، و قلمشان ـ یگانه سلاحشان ـ تنها به بهبود زندگی آنان متعهد بود. آنان منادی آزادی و عدالت بودهاند.
هر بار که جامعهپژوهان کوشیدهاند با تحلیل و گفتوگو راهی برای فهم وضعیت خود و جامعه بیابند، پاسخ آن نه شنیدن و همراهی، بلکه زندان، تهدید و سکوت اجباری بوده است. این رخدادها ادامهی همان روند است؛ خاموشکردن صداهای منتقد، حذف نگاههای مستقل و به حاشیه راندن اندیشههایی که بر عدالت، آگاهی و حقیقت پافشاری میکنند. اما تاریخ نشان داده که فکر را نمیتوان در بند کشید.
در شرایطی که جامعه درگیر بحرانهای پیاپی، بیعدالتی و نابرابری است، سرکوب اندیشه و تحلیل، به معنای تکرار بنبستها و انکار آگاهی جمعی است. حق اندیشیدن و نقد کردن حقی بنیادین است و هیچ ساختاری نمیتواند به هیچ بهانهای آن را محدود کند. جامعه مدنی و نیروهای اجتماعی ما دیگر در آن شرایطی نیستند که چنین تهاجمی را تاب آورند، برعکس، این تهاجمها به توجه بیشتر به گفتمانی منجر خواهد شد که عدالت و آزادی را در گروی همدیگر میداند.
تنها راه حفظ پویایی جامعه، یکصدایی در مقابله با سرکوب اندیشه و بیان است، و ضمن محکوم کردن چنین اقدامات نخنمایی، خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط این پژوهشگران، و پیگیری عاملان و مسببان فقر و فلاکت حاکم بر ایران هستیم.
*تا لحظه انتشار این بیانیه در سایت زمانه، ظهر ۱۸ آبان، ۸۹۸ نفر این بیانیه را امضا کردهاند.




نظرها
نظری وجود ندارد.