روایت رسمی سقوط بالگرد رئیسی بار دیگر مورد تردید قرار گرفت
در پی سخنان علمالهدی، یک عضو کمیسیون امنیت ملی نیز گزارش نهایی ستاد کل نیروهای مسلح درباره سقوط بالگرد ابراهیم رئیسی را مورد تردید قرار داد.

مرگ ابراهیم رئیسی، عضو «هیئت مرگ» کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ ـ تصویر از «زمانه»
گمانهزنی درباره علت سقوط بالگرد حامل ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور پیشین ایران، بار دیگر به موضوع روز تبدیل شد. این بار، سخنان یک عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی که میگوید «سقوط بالگرد توسط دشمن نه رد شده و نه تأیید»، شکاف میان روایت رسمی و روایتهای غیررسمی را پررنگتر کرد.
سالار ولایتمدار، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی، دوشنبه یکم دیماه در گفتوگو با خبرگزاری کار ایران (ایلنا) تأکید کرد که تاکنون هیچ مرجع موثقی «دخالت دشمن» یا «اقدام سایبری» در سقوط بالگرد را بهصورت رسمی تأیید نکرده است. او در عین حال تصریح کرد که این فرضیه نیز «هیچگاه رد نشده است». او با اشاره به تحولات فنآوری و نمونههایی از عملیاتهای پیچیده امنیتی و سایبری در سالهای اخیر گفت:
با توجه به آنچه امروز در دنیا میبینیم، این گمانه وجود دارد که در آینده به این نتیجه برسیم که بالگرد آیتالله رئیسی نیز با چنین شیوههایی سقوط کرده باشد.
این اظهارات در حالی مطرح میشود که گزارش نهایی هیئت عالی بررسی سانحه، وابسته به ستاد کل نیروهای مسلح، پیشتر علت سقوط بالگرد رئیسی را «شرایط پیچیده اقلیمی و جوی» اعلام کرده بود. طبق این گزارش، شکلگیری ناگهانی تودهای متراکم از مه در منطقه کوهستانی محل حادثه، دید خلبان را بهشدت کاهش داده و در نهایت منجر به برخورد بالگرد با کوه شده است. در این جمعبندی رسمی، هیچ اشارهای به خرابکاری، خطای انسانی عمدی یا دخالت عامل خارجی نشده و پرونده از منظر نهادهای رسمی مختومه تلقی شده است.
با این حال، سید احمد علمالهدی، امام جمعه مشهد و پدر همسر ابراهیم رئیسی، در خطبههای نماز جمعه اخیر مشهد روایت متفاوتی ارائه کرد. او گفت که رئیسی «با یک حرکت ناجوانمردانه ترور شد». این سخنان، که بهطور گسترده در رسانهها و کانالهای وابسته به او بازنشر شد، آشکارا با گزارش رسمی جمهوری اسلامی در تعارض قرار داشت.
مرگ ابراهیم رئیسی در ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ رخ داد؛ زمانی که بالگرد حامل او، حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه وقت، امام جمعه وقت تبریز و چند مقام دیگر، در بازگشت از مراسم افتتاح یک پروژه در استان آذربایجان شرقی، در منطقهای کوهستانی و مهآلود سقوط کرد. این حادثه به کشتهشدن همه سرنشینان انجامید و یکی از بیسابقهترین بحرانهای سیاسی سالهای اخیر جمهوری اسلامی را رقم زد.
استناد به کتابی با عنوان «رایحه مرگ» یا «بوی مرگ» که به نویسندهای اسرائیلی نسبت داده میشود، به این بحثها دامن زده است. این کتاب، بدون ارائه سند قابل راستیآزمایی، مدعی است که موساد با بهرهگیری از شرایط جوی و آسیبپذیریهای فنی، نقشی پنهان در مرگ رئیسی داشته است؛ ادعاهایی که حتی در متن کتاب نیز با قطعیت بیان نشده و در حد فرضیه باقی ماندهاند.
در حالی که نهادهای رسمی کشور بر روایت «سانحه طبیعی» تأکید دارند، اظهارات اخیر برخی مقامات و روحانیون بانفوذ نشان میدهد که در سطح سیاسی و رسانهای، پرونده سقوط بالگرد رئیسی همچنان بسته نشده است؛ پروندهای که میان گزارشهای رسمی، تحلیلهای غیرمستند و تردیدهای علنی، به یکی از مبهمترین رخدادهای سیاسی معاصر ایران تبدیل شده است.
ابراهیم رئیسی را عمدتاً بهعنوان رئیسجمهور و رئیس سابق قوه قضائیه جمهوری اسلامی میشناختند. اما او کارش در جمهوری اسلامی را در سال ١٣۵٩، وقتی که فقط ٢٠ سال داشت، با دادستانی کرج آغاز کرد. مشارکت او در صدور احکام مرگ برای مخالفان سیاسی جمهوری اسلامی در جریان کشتارهای تابستان ۱۳۶۷ به اوج خود رسید. در آن زمان، او به همراه حسینعلی نیری، مرتضی اشراقی و مصطفی پورمحمدی عضو گروهی بود که به اعدام چند هزار نفر به اتهام ارتداد و یا نفاق حکم دادند؛ گروهی که به «هیئت مرگ» معروف شد.






نظرها
نظری وجود ندارد.