ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

نامه‌های بی‌پاسخ به مقصد واشنگتن

حمید رضایی- نامه نویسی به اوباما برای لغو تحریم‌های ایران، مخالفان کمی در میان فعالان سیاسی ندارد. دلایل مخالفت و ملاحظات منجر به سکوت مخالفان این رویکرد چیستند؟

تعداد نامه‌هایی که با موضوع ایران و توسط ایرانیان مقیم داخل و خارج کشور به باراک اوباما نوشته می‌شود در حال افزایش است. از نامه دانشجویان مقیم خارج کشور تا نامه سرگشاده‌ای از عسگر اولادی و حالا نامه‌ای از سوی تعدادی از زندانیان سیاسی ایران، همگی خطاب به رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا نگاشته می‌شوند. نامه‌هایی که تاکنون همگی بی پاسخ مانده‌‌اند.

در روزهای گذشته نامه‌ای خطاب به باراک اوباما، رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا با امضای «۵۵ نفر از زندانیان سیاسی فعلی و سابق» در رسانه‌های فارسی زبان منتشر شد. نامه‌ای که هدف از نگاشتن آن «درخواست برای لغو تحریم‌های آمریکا علیه ایران» اعلام شد. به دنبال انتشار این نامه ۴۶۶ نفر با عنوان جمعی از «فعالان سیاسی و حقوق بشر، اساتید دانشگاه و دانشجویان ایرانی» در نامه‌ای دیگر با حمایت از نامه ۵۵ نفره قبلی، در نامه‌ای خطاب به باراک اوباما اعلام کردند «رفع تحریم‌ها و تلاش برای تنش‌زدایی از سوی همه طرفین، خواسته اکثریت مردم ایران و جزء دغدغه‌های اصلی آنهاست.»

این دو نامه موافقان و مخالفان زیادی در بین فعالان سیاسی و اجتماعی ایران دارد. از آنجا که مخالفان نامه‌ها در ایران بنابر دلایلی که در میان گفتگو‌ها اعلام می‌شود، از اظهار نظر خودداری کرده‌اند در گزارش پیش‌ رو تلاش شده است برخی موارد مخالفت و نیز پاره‌ای از ملاحظاتی که به سکوت مخالفان این دو نامه منجر شده، بازتاب داده شود. به دلیلی بر همگان روشن، نام‌ کسانی که در این گزارش نظرشان منعکس شده، ذکر نشده است.

آیا خوب یا بد بودن تحریم اقتصادی یک کشور را شرایط زمانی مشخص می‌کند؟

یک حقوق‌دان ساکن ایران می‌گوید: «برای من حفظ حرمت و شخصیت زندانیان سیاسی در ایران یک اصل است. نه اینکه اگر خارج از ایران باشند حرمت و شخصیت ندارند. منظورم این است که بیرون از ایران ابزارش هست. سایت‌ها و شبکه‌ها هستند. از همه مهم‌تر اگر فردی بخواهد از خودش دفاع کند دغدغه امنیتی وجود ندارد. در ایران ابزار اطلاع رسانی مناسب برای یک منتقد یا مخالف حکومت وجود ندارد. گذشته از این، فرد ممکن است برای دفاع از خودش متهم شود به تبلیغ علیه نظام یا اتهامات دیگر.

البته نمی‌توان منکر شد فاصله افراد از ساختار قدرت و اندیشه یک فعال سیاسی در خطراتی که متوجه اوست اثرگذار است. بنده در پرونده‌های مختلف تجربه داشته‌‌ام که رفتار مجموعه قوه قضاییه با یک فعال شناخته شده و مطرح در رسانه، با کسی که شناخته شده نیست تفاوت بسیار دارد. ممکن است بسته به موضوع و محل، جای طرفی که مورد ستم بیشتر قرار می‌گیرد عوض شود در این معادله؛ اما اغلب وضعیت برای فردی که شناخته‌شده نیست، بدتر است.»

این حقوق‌دان اضافه می‌کند: «در مورد این نامه حرف بسیار است. ما ایرانی‌ها معروف هستیم به احساساتی بودن و رودربایستی داشتن. شاید دلیل اینکه بسیاری از مسائل مسکوت گذاشته می‌شود همین مسئله است. یکی از نتایج این سکوت که به دلیل رودربایستی صورت می‌گیرد، رواج حرف‌های درگوشی و غیرعلنی است. حتماً در محافل می‌شنوید و اطلاع دارید. پیشنهاد من درباره این نامه آن است که بدون نام بردن از افراد به مباحثی که درون آن مطرح شده است پرداخته شود.

وحدت عمل در این نامه مورد سوال است. اینکه چرا این نامه در زمان ریاست محمود احمدی‌نژاد نگاشته نشده است. برای افراد زیادی سوال است آیا تحریم اقتصادی یک کشور بد است یا بد و خوب آنرا وضعیت زمانی و مکانی مشخص می‌کند.

در مورد ایران، برداشتی که از این نامه می‌شود آن است که امضاکنندگان با توجه به روی کار آمدن دولت آقای روحانی درخواست لغو تحریم‌ها را کرده‌اند و این شائبه وجود دارد که نویسندگان نامه معتقد هستند تحریم‌ها در زمان محمود احمدی‌نژاد خوب و یا لازم بوده است.

گروهی که بنده نیز جزء آنان هستم بر این اعتقاد هستیم که تحریم‌های اقتصادی گسترده مانند وضعیت فعلی ایران بسیار بیشتر از دولت و حاکمیت، متوجه زندگی مردم عادی است و فارغ از آنکه بر سر کار بودن این یا آن دولت را در نظر داشته باشیم به سبب آسیب رساندن به زندگی مردم مسئله مطلوب و قابل دفاعی نیست. این تحریم‌ها باعث بسته شدن یک حساب بانکی افراد رده بالای حکومت نشد اما قیمت دارو را سه برابر کرد. مردم زمان احمدی‌نژاد هم در تنگنای تحریم بودند.

ضمن اینکه من نگاه می‌کنم و می‌بینم این نامه توسط رؤسا و مسئولان سابق اداره‌جات دولتی، برخی نوکیشان مسیحی، دختر هاشمی رفسنجانی و چند دانشجو از جریان دفتر تحکیم وحدت امضا شده است.

وکلا، فعالان کارگری، فعالان حقوق اقوام ایران و همچنین زندان سیاسی بسیار خوشنامی که ما اطلاع داریم در زندان‌ اوین و رجائی‌شهر هستند این نامه را امضا نکرده‌‌اند. در مورد مسئله‌ای که مربوط به همه مردم ایران است شایسته بود نگاه مرکز محور کنار گذشته شود به خواست و نظر همه زندانیان سیاسی ایران در شهرهای مختلف بها داده شود.»

به قصد کمک به مردم سرزمین مادری!

یکی از روزنامه‌نگاران ایرانی می‌گوید: «موضع من در مورد نامه اول، موسوم به نامه ۵۵ نفره با نامه دوم که در حمایت از نامه اول منتشر گردیده است کاملاً متفاوت است. از نامه اول دفاع می‌کنم. باید کاری کرد که صدای فعالان سیاسی داخل کشور در رسانه‌ها شنیده شود. به خصوص اینکه این فعالان سیاسی در زندان باشند و کمک به این مسئله که صدای آنان شنیده شود اهمیت استراتژیک دارد.

به دلیل شغلم و اعتقادی که در این زمینه دارم، هرچه در توان داشتم برای انتشار نامه اول کوشش کردم. تا قبل از انتخابات ۸۸ فعالان سیاسی ایران با رسانه‌های خارج ایران گفتگو می‌کردند و این باعث شده بود افرادی که در خارج ایران موضوع گیری می‌کردند مواضع‌شان را با مواضعی که از داخل ایران مطرح می‌شد متعادل نگاه دارند. وقتی دستگیری‌های سال ۸۸ شروع شد، فضای رعب و وحشتی که حاکم شد باعث شد هیچ کس جرات نکند صحبت کند. برای همین رسانه‌ها از مواضع فعالان سیاسی داخل کشور خالی شد. افرادی با مواضع غیر واقعی و اشتباه عرصه را خالی دیدند و سمت و سوی رسانه‌ها را به سمتی بردند که تحریم و جنگ را توجیه می‌کرد.

صدای این افراد جدید به عنوان صدای اپوزیسیون ایران به مخاطب عرضه می‌شد. راهی هم برای مقابله با آن وجود نداشت چون فضا خیلی احساسی بود در ابتدا و بعد تبدیل شد به یک بی‌تفاوتی. باید تلاش کرد شرایط را به سمتی سوق داد که دوباره صدای فعالان سیاسی ایران به رسانه‌های غیر حکومتی بازگردد. چه بهتر که این صدا، صدای زندانیان سیاسی ایران باشد.

اما در مورد نامه دوم حالا که قرار شده است صادقانه و بدون محدودیت صحبت کنیم باید بگویم نامه دوم بیشتر به نوعی پر کردن رزومه سیاسی است. من به طریقی در جریان جمع‌آوری نامه دوم قرار گرفتم اما امضا نکردم. این سبک نامه‌ها برای سرپوش گذاشتن به بی‌عملی و انفعال است که ما در دور دوم ریاست جمهوری احمدی‌نژاد شاهد آن بودیم. افراد محترم و متشخصی هم از روی انسان دوستی و به قصد اینکه کمکی به مردم کشور مادری خود بکنند نامه دوم را امضا کرده‌اند که این، راه نقد مستقیم را بسته است. این خودش یکی از محذوراتی است که باعث سکوت می‌شود.

نفس یک نامه مشترک ایجاب می‌کند که امضا‌کنندگان بتوانند از متن و مندرجات نامه که بر مبنای یک توافق مشترک است دفاع کنند اما نامه‌هایی این شکلی گاهی بدون خوانده شدن و اغلب بدون توجه کافی امضا می‌شوند. در دوران اصلاحات هم چنین مسائلی وجود داشت. یک نفر که در بین دانشجویان یک دانشگاه یا یک گروه سیاسی مورد قبول داشت گاهی یک لیست را به عنوان امضا کننده معرفی می‌کرد که افراد آن لیست خبر نداشتند. به خاطر دارم دوره دوم آقای خاتمی که در ایسنا کار می‌کردم و اخراج نشده بودم یکی از دانشجویان دانشگاه علامه را دیدم که برای مصاحبه آمده بودند. از او راجع به بیانیه‌ای که شب قبل روی اینترنت خوانده بودم سوال کردم. از وجود این نامه مطلع نبود در صورتی که اسمش زیر نامه بود. نامه‌ یا بیانیه دسته‌جمعی باید حاصل بحث و گفتگو باشد. این شکل که فرد یا افرادی متن را بنویسند و بعد برای آن امضا جمع کنند برای یک کار گروهی سیاسی سم است.»

نامه باید به خامنه‌ای نوشته می‌شد نه اوباما

یکی از فعالان سیاسی با سابقه ایران که سابقه تحمل زندان سیاسی در هر دو رژیم شاهنشاهی و جمهوری اسلامی را دارد درباره این دو نامه می‌گوید:«خوب الان شرایط تغییر کرده است. افرادی مانند من وقتی حرف می‌زنند متهم می‌شوند به آرمان‌گرایی یا داشتن اخلاقیات مذهبی. شرایط زندان‌ها به کلی با شرایط زندان در رژیم شاه، دهه شصت و سال‌های ۷۴-۷۶ خیلی تفاوت دارد با شرایط امروز. الان زندانیان سیاسی در اوین از امکاناتی برخوردار هستند که در سال‌های دور در هتل‌های لوکس ایران پیدا می‌شد. سال ۸۹ که مدت کوتاهی برای تهیه سند در بند عمومی بودم تعجب کردم وقتی امکانات را دیدم. اتفاقاً در هواخوری بحث شد که باید استقبال کنیم از شرایط ویژه زندانیان سیاسی و یک نفر از جوان‌هایی که آنجا بود افکار بنده را تشبیه کرد به مرتاض‌ها.

مقصود من این نیست که زندانی سیاسی حتماً باید ناخنش کشیده شود یا در سلول نمور باشد. حرف من این است که به جای اتو، صفحه نمایش بزرگ و امکانات دیگری که هست بباییم تاکید کنیم روی روال انسانی قضاوت، روی قوانین، دادرسی بر مبنای قوانین عادلانه و آزادی فعالیت سیاسی. اتفاقی که افتاده است متاسفانه و غفلت می‌کنند افرادی که در زندان هستند این است که امکاناتی داده شده و در مقابل دهان زندانی سیاسی در برابر مسائل دیگر بسته شده است. الان اگر زندانی سیاسی حرف درستی بزند، بر مبنای دلسوزی [نسبت] به مردم و جامعه حرف بزند، جلوی بی عدالتی بایستد، اتو و دستگاه موسیقی و لباس‌شویی و چیزهای دیگر را می‌برند. رژیم جواب گرفته از این حربه. یعنی راحتی جسم از فکر و عقیده مهم‌تر شده است. اینها که می‌گویم ابداً منظورم این نیست که قصد و نیت آن وجود دارد، می‌خواهم عرض کنم ناخودآگاهِ آدم، روان آدم خیلی پیچیده است. بون اینکه خود انسان بخواهد اثر می‌گذارد.»

این فعال سیاسی ادامه می‌دهد: «آمریکا کشور مهمی است. قطب اصلی اتفاقات دنیا است. اشکالی ندارد نامه نوشتن به فردی که منتخب مردم یک کشور است حالا به نوعی. زندانی سیاسی ایرانی باید اول نامه بنویسد به مسئولان کشور خودش. بگوید این فکر من است که به خاطرش در زندان هستم. این کار شما غلط است، به ضرر مردم است. بعد آن به هر کجای دیگر هم که می‌خواهد [نامه] بنویسد. باید به خامنه‌ای نامه بنویسیم و بگوییم شرایط کشور این است و مردم در سختی هستند و این نتیجه کارها و تصمیمات نادرستی است که مسئولان کشور گرفته‌اند و تو حمایت کرده‌ای. حالا نباید حتماً نامه با فحش و بی‌ادبی باشد. با ادب و احترام می‌شود با منطق انتقاد کرد، حتی انتقادات تند و ریشه‌ای. باور کنید نامه به مسئولان کشور نوشته شود، خوانده می‌شود، به گوش آنها می‌رسد و اثرش را می‌گذارد. نامه به اوباما اگر هم خوانده شود -که بعید است- اثری ندارد. رئیس جمهور آمریکا منافع کشور خودش را رها نمی‌کند به حرف چند نفر ایرانی گوش بدهد.»

ما خودی هستیم؛ ساختارشکن نیستیم!

یکی از فعالان دانشجویی ایران در مورد موضوع مورد بحث این گزارش می‌گوید: «...نوشتن این نامه‌ها یعنی ما خوبیم. شیرین‌کاری است بیشتر تا کار سیاسی. اسمش را خوش خدمتی نمی‌گذارم ولی جلوی جمهوری اسلامی یعنی اینکه ما خودی هستیم، ساختارشکن نیستیم. از آن طرف چون به اوباما است عده‌ای برای معروف شدن امضا می‌کنند! این همه مسئله در کشور ما هست. من راجع به زندانیان سیاسی حرف نمی‌زنم که داخل زندان هستند.

از لیست دوم خیلی‌ها قبلاً فعال دانشجویی بوده‌اند. چرا هشت سال کسی نامه ننوشت درباره وضعیت دانشگاه؟ این همه زندان رفتند بچه‌ها، برای چند نفرشان بیانیه حمایت در آمد؟ برای یک از بچه‌های دانشگاه دنبال وکیل بودم. ایمیل زدم به چند نفر، یکی از کسانی که قبلاً خیلی قبولش داشتم و رویش حساب می‌کردم، برایم جواب فرستاد که "خودت را برای کف خیابانی‌ها به دردسر نیانداز". خیلی از این اصلاح کف خیابانی بدم می‌آید. توهین به مردم شجاعی است که به خیابان آمدند. پشت کامپیوتر نشستن بهتر از کف خیابان بودن است؟»

این فعال دانشجویی ادامه می‌دهد: « این نامه نوشتن به اوباما دیگر دارد شورش در می‌آید. مد شده است هر کسی می‌خواهد خودش را معروف کند نامه می‌نویسد به اوباما. زندانی‌ها را نمی‌گویم، نامه دوم را می‌گویم. سال پیش هم چند نفر نامه نوشتند به اوباما که ایران را تحریم کن. دیگر مد شد! بچه‌های سال اولی و سال دومی راه افتاده بودند که بیایید به اوباما نامه بنویسیم. ایمیل می‌زدند، در فیس‌بوک صفحه می‌زدند، همه را تب نامه به اوباما گرفته بود. من یکبار پیشنهاد دادم درباره مسائل اقتصادی نامه بنویسیم، یکبار دیگر هم درباره وضعیت سیاست خارجی پیشنهاد دادم که نامه بنویسیم، چند نفر بیشتر علاقه نشان ندادند اما الان شما برو بگو می‌خواهیم برای اوباما نامه بنویسیم، همه دنبالت راه می‌افتند.»

فعال سیاسی باید دید عمیق داشته باشد!

یکی از اقتصاددانان ایران درباره تحریم‌ها و نامه‌هایی که در این زمینه به اوباما نوشته شده است می‌گوید: «شما وقتی از اقتصاد ایالات متحده صحبت می‌کنید باید بدانید درباره قوی‌ترین قدرت نظامی جهان و اقتصاد اول جهان صحبت می‌کنیم. وقتی پای منافع سیاسی و اقتصادی وسط باشد این کشور حتی نیازی نمی‌بیند در مقابل نهادهای بین‌المللی پاسخگو باشد.

نمی‌دانم در جریان هستید این کشور بارها حق عضویتش در نهادهای سازمان ملل متحد را نپرداخته است. به درخواست‌های جهانی برای کاهش تولید گازهای گلخانه‌ای اهمیت نمی‌دهد چون به اقتصادش ضربه می‌زند و برایش هزینه دارد. مخالفانش را با استفاده از هواپیمای بدون سرنشین ترور می‌کند. رسوایی شنود شهروندان و جاسوسی از کشورهای دیگر، دنیا را تکان داده است اما دولت آمریکا از اینکار دفاع می‌کند. آلمان که قطب صنعتی اروپا و شریک آمریکا است اعتراض کرده اما هیچ [اهمیتی ندادند]. و موارد دیگری که اگر تا فردا برای شما بگویم تمام نمی‌شود. صرف نظر از اینکه داخل نامه‌های ما چه باشد، ما به چه عنوانی و با چه امیدی به اوباما نامه بنویسیم؟ بگوییم آقای اوباما ما چه نفعی برای تو داریم که از تو درخواست می‌کنیم؟

اروپا را در اوج مشکلات اقتصادی وادار کرد از ایران نفت نخرند. کره جنوبی که شریک نظامی و تجاری آمریکا است از ایران نفت نمی‌خرد با اینکه نفت ایران برای پالایشگاه‌هایش مناسب‌تر است تا نفت جاهای دیگر که ترکیباتش فرق دارد. ما مهمتر از دولت آلمان، یونان، کره جنوی و امثالهم هستیم؟»

این اقتصاددان ادامه می‌دهد:«متاسفانه فعالان سیاسی ایران با اقتصاد آشنایی ندارند برای همین نمی‌توانند آن منافع کلان اقتصادی که موتور محرکه حوادث سیاسی است را ببینند و درک کنند. به خطا می‌روند چون صورت مسئله را طور دیگری برای خودشان ترسیم می‌کنند. گردش مالی اقتصاد اروپا و آسیای جنوب شرقی به هم ریخته است. عدد‌های بزرگی تغییر کرده‌اند. خیلی از شرکت‌های جهان از تجارت با ایران منع شده‌اند در حالی که کشورهای بحران زده اقتصادی نیاز دارند به بازار بزرگ ایران. تصور اینکه این تحریم‌ها با صورت‌ مسائلی به اسم آزادی و دموکراسی قابل تفسیر و توضیح است خیلی کودکانه است.»

او سخنان خود را این گونه به پایان می‌رساند: «...با توجه به همه این مسائل یا باید فرض کنیم کسانی که نامه می‌نویسند درک درستی از شرایط جهانی و روابط دنیای امروز ندارند یا اینکه باید فرض را بگذاریم که این نامه‌ها با اهداف دیگری نوشته شده است.»

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • samad

    این نامه دهندگان هیچ  نامه اعتراضی در باره غارت بیت و پاسداران به کسی ننوشته اند؟  ۳۰ میلیارددلار  درآمد سالیانه بیت و بباد رفتن صدها میلیارد دلار سرمایه ملی ؟! 

  • پ.ی

    تا به کجا این بازی های جاهلانه ی حکومت اسلامی ادامه دارد...کمیک ترین و مضحک ترین قسمت اش هم شده اند (پدیده ای) به نام (اصلاح طلبی!!!) این مورد هم آخرین شیرین کاری آنهاست.

  • sara

    در جواب رضا :  منکه فحشی در اظهارنظر شخصی آقای طبرزدی ندیدم ؟  سوال این است که بهتر نیست نامه به آقا بنویسند و تقاضا ی کوتاه آمدن از ساختن بمب فرمایند؟!   تا تحریمها لغو شود؟ 

  • رضا

    واکنش همسر یکی از زندانیان امضا کننده به یک مورد از انتقادات: متن زیر قسمتی از نوشته مفصل آقای طبرزدی هست که ساعتی قبل در فیسبوک خودشون منتشر کردند، ایشون به شدت به نامه 55 زندانی به اوباما نقد وارد کردند. فارغ از نقد ایشون ترکیب بدیع و جالبی در قسمتی از متن بود که واقعا برام جالب بود: "" زندانیانِ سیاسی مستقل از قدرت""!! با این حساب الان متوجه شدم که ما یه سری زندانی سیاسی هم در زندان های اوین و رجایی شهر داریم که متصل به قدرت هستند و فعلا چند سالی مامور به خدمت هستند در آن نواحی و آقای طبرزدی هم چون از قدرت مستقل هستند، الان می تونن آزادانه در فیسبوک خودشون به اونها فحش بدن! این قسمت نوشته ایشون رو بخونید و قضاوت کنید: "(ملت ایران اگر امروز ازادی داشت و می توانست حرف خود را بزند، از اوباما می خواست که با حکومت ایران بیش از این مماشات نکند و نفت او را نخرد و با مقامات او لاس نزند و بگذارد تا این ملت با نیروی ملی و سیاسی-اجتماعی خودش، سرنوشت خود را تعیین کند...پس جا دارد این مقاله ی من را نیز پرزیدنت امریکا بخواند و اگاه شود زندانیان سیاسی مستقل از قدرت، و اکثریت ملت سرکوب شده ی ایران، از ان ها چه می خواهند.)"

  • javad

    تقاضای نصب صندوق کمیته امداد امام در کاخ سفید توسط امین موحدی با توجه به افزایش فشار‌های اقتصادی ناشی‌ از تحریم بر آقازاده ها... ببخشید ملت ایران ،و تاثیر مخرب آن‌ بر چرخه سوخت اورانیوم و سانتریفیوژ‌ها ...باز هم ببخشید منظورم همان چرخه اقتصادی طبقه آسیب پذیر ملت ایران بود، ما جمعي از "همه چیز‌های سابق و فعلی‌" که قادر هستیم همزمان هم وزیر یا وکیل رژیم شویم و هم مخالف رژیم و زندانی سیاسی! از محضر با سعادت ریاست جمهوری آمریکا جناب آقای باراک اوباما تقاضای عامدانه! ببخشید من چقدر تپق میزنم...تقاضای عاجزانه داریم با نصب تعداد زیادی صندوق کمیته امداد امام خمینی (ره) در کاخ سفید و خیابانهای اطراف آن موافقت فرمایند. آقای رئیس جمهور ؛ چند روز پیش نامه‌ای برای لغو تحریمها برای شما نوشتیم اما متاسفانه هنوز پاسخی از سوی جنابعالي به ما داده نشده است لذا خواهشمندیم حد اقل اگر تحریم‌ها را لغو نمی‌کنید اجازه دهید ما "همه چیز‌های سابق" با هزینه شخصی‌ نسبت به نصب صندوق‌های کمیته امداد حضرت امام راحل در کاخ سفید اقدام نمائیم تااندکي از بار سنگين مشکلات اقتصادي از روي دوش آقايان وآقازاده هاي ملت ايران برداشته شود. آقای رئیس جمهور ؛ تاثیر سو کمبود بودجه و نقدینگی ناشی‌ از تحریمها ،کانون گرم خانواده‌های ایرانی را نیزنشانه گرفته وآنها را به سوی فرو پاشی پیش میبرد تا جائیکه خبر دار شدیم درگیری شدیدی در بیت رهبری و بیوت سران نظام و علمادر جریان است ،آقازاده‌هایی‌ که قدرت خرید ملک و ماشین آنها کم و پس انداز‌هایشان در بانکهاي خارجی‌ در حال اتمام است سخت به والدین خود فشار میاورند ،حرف حساب که سرشان نمی‌شود و معنای‌ ندارم را نيز نمیدانند !خب جوان هستند مضاف بر آن‌ تابحال اصلا کلمه‌ای به نام ندارم و از این حرفها را نشنیده اند !لذا خواهشمندیم برای نجات کانون گرم خانواده‌ها و جلوگیری از شکستن غرور جوانان برومند مورد اشاره ،با درخواست ما موافقت فرمائید. آقای رئیس جمهور شمامثل آنکه حرف حساب حالیتان نیست؟ به چه زبانی‌ باید به شما گفت که کمر نظام و حزبالله لبنان و حماس ...چه دارم میگویم ؟همان ملت ایران ،زیر بار تحریمهای شما در حال شکستن است ونظام، قدرت انجام هیچ کار زیر بنایی‌ در کشور را ندارداز جمله اینکه حتا پول نصب يک سانتریفیوژ جدید که از نان شب هم برای ملت ایران واجبتر است را نميتواند تامين کند ،علاوه بر اين طی‌ سال گذشه نتوانسته حتا یک بند و سلول کوچک به زندان‌ها برای جلوگیری از افزایش جرم و جنایت !اضافه کند. مهمتر از همه اینکه به واسطه تحریمهای شما بهداشت و سلامتی‌ در کشور نیز به خطر افتاده آنچنانکه نظام اسلامی قدرت خرید باتوم و چوب و دسته برای جارو را نیز از دست داده که اگر خدای نکرده فردا طوفانی رخ داد و خس و خاشاک به خیابانها ریختند آنوقت چگونه و با چه وسیله‌ای باید آنها را از خیابانها جارو کرد؟ به واسطه همین تحریمهای شما کلیه کارخانه‌های نوشابه سازی در کشور تعطیل شده است و سازمان زندانها مجبور است شیشه نوشابه مورد نیاز زندانيان را به شکل قاچاق و با هزینه‌های گزاف از بازار سیاه تهیه نماید که هزینه گزافی را بر ملت ایران تحمیل می‌کند! ما به چه چیز دلخوش باشیم ؟نه آقای رئیس جمهور ،اگر به لغو تحریم‌هایي که ما را حتا از داشتن بندهای اضافی و بزرگ مجهز به سونا و استخر و جکوزی و شیشه نوشابه محروم کرده اقدام نفرمایید یا حد اقل اجازه نصب صندوق‌های کمیته امداد امام راحل را در کاخ سفید ندهید،دیگر روی ما حساب نکنید ،بدون رو دروایسی عرض می‌کنیم که اگر تقاضای ما مورد قبول واقع نشود ، مبارزه با جمهوری اسلامی را فورا متوقف خواهیم کرد ،باور فرمایید بدون گرفتن پاسخ مقتضی از شما دیگر حاضر نیستیم حتا ریش و سبیل و...خود را نیز اصلاح کنیم چه برسد به اصلاح نظام! آقای رئیس جمهور؛ برای شکستن دیوار بلند بی‌ اعتمادی میان آمریکا و ایران علاوه بر اینکه تقاضاي نصب صندوق‌های کمیته امداد در کاخ سفید را داریم که پذيرش آن از سوی شما منجر به اثبات حسن نیتتان میشود بلکه پیشنهاد می‌کنیم با موافقت با نصب سانتریفیوژ‌های جدید جمهوری اسلامی در کاخ ریاست جمهوری آمریکا ،از نزدیک بر میزان و نوع فعالیتهای هسته‌ای جمهوری اسلامی نظارت کافی‌ و وافی نیز داشته باشید

  • Bahram

    امضا کنندهگان نامه سوراخ دعا را ‌گم کرده اند. مقصر اصلی‌ همیه این بد بختیها خامنه‌ای و رژیم کثیف اسلامیست.امضا کنندهگان که شیفیه رژیم اند قادر به گفتن حقیقت به ملت نیستند. گناه را متوجه اوبا ما و افکار عمومی را منحرف می‌کنند.