ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

شجره‌نامه‌سازی و فقدان تبارنگاری در ایران

مجید محمدی - در ایران که افراد حداکثر تا اسم مادربزرگ مادرشان را می‌دانند و ثبت احوال هم از دوره‌ رضاشاه آغاز شده است، شجره‌نامه نویسی سابقه چندانی ندارد.

در یکصدسال اخیر، گروهی برای برساختن نهادهای دینی و شکل دادن به یک طبقه از اشراف دینی به شجره‌نامه‌نویسی یا شکل دادن به درخت خانوادگی متمسک می‌شوند.

 تنها گروهی که در ایران با جدیت و مصرانه در پی شجره‌نامه‌نویسی و ارائه‌ آن بوده سیدها و اسلاف‌ آنها بوده‌اند. به همین دلیل است که در دیوار برخی از امامزاده‌ها با متنی به عنوان شجره‌نامه برمی‌خوریم یا گه‌گاه شجره‌نامه‌ برخی از روحانیون منتشر می‌شود. این شجره‌نامه‌ها عموماً متنی است با عربی بسیار ضعیف و نزدیک به عربی آموخته شده در حوزه‌های علمیه که با عربی دوران صدر اسلام یا عربی معاصر فاصله دارد و مشخص است یک ملای کم سواد یا با سواد متوسط آن را نوشته و در آن فهرستی از اسامی عربی همراه با یک دعا یا حدیث به چشم می‌خورد.

شجره‌نامه علی خامنه‌ای

شجره‌نامه‌های مدرن

شجره‌نامه‌های اندکی قدیمی‌تر به‌ندرت به صورت درخت ترسیم می‌شدند. ترسیم به صورت درخت یک ابداع گرافیکی است که در شجره‌نامه‌های جدید به چشم می‌خورد. نمونه‌ این نوع تازه، شجره‌نامه‌ای است که اخیراً برای خمینی عرضه شده است. به علت فقدان اطلاعات تنظیم‌کنندگان آنچه به نام شجره‌نامه عرضه می‌شود کمتر شکل درختی دارد و بیشتر شبیه به یک سلسله است.

 اگر به شجره‌‌نامه‌هایی که برای خمینی و خامنه‌ای عرضه شده (و هیچکدام آنها را نفی نکرده‌اند) نگاه کنید، خواهید دید که بیشتر یک سلسله اسامی را پشت سر هم قرار داده‌اند و دیگر اعضای خانواده در هر نسل در آن گم هستند. همین موضوع یکی از دلایلی است که ساختگی بودن این شجره‌نامه‌ها را نشان می‌دهد.

خانواده‌هایی بدون تاریخ

در کشوری که افراد فقط حداکثر تا اسم مادربزرگ مادرشان را می‌دانند و اطلاعی از ماقبل وی ندارند و ثبت احوال از دوره‌ رضاشاه آغاز شده ادعای ارائه‌ شجره‌نامه فقط یک شوخی است.

در ایالات متحده می‌توان شجره‌ خانوادگی افراد را تا قرن شانزدهم دنبال کرد چون نظامی برای ثبت تولد و مرگ در کلیساها یا شهرداری‌ها وجود داشته است، اما کمتر ایرانی را می‌توان یافت که پنج نسل قبل خود را بشناسد، بداند که و چه کاره بوده‌اند، از کدام نژاد یا منطقه بوده‌اند یا چگونه در دنیای خاکی جا به جا شده‌اند.

شجره‌نامه روح‌الله خمینی

کسانی که چنین شجره‌نامه‌هایی را تنظیم می‌کنند باید منبع آن را نشان دهند تا دیگر افراد نیز بتوانند مانند شجره‌ خمینی تا 32 پشت خود و مانند خامنه‌ای تا 36 پشت خود را تشخیص دهند. نمی‌شود در یک روستا یا شهر یا جامعه تنها نظامی برای ثبت تولد گروهی خاص وجود داشته باشد. حتی اگر چنین باشد باید مدارک این سلسله نسب‌ها عرضه شود که چنین اتفاقی نیفتاده است. آنها ادعا می‌کنند و بقیه باید با اتکا به صدق آنها سخنان‌شان را باور کنند در حالی که همه‌ قراین بر دروغگویی مکرر این جماعت دلالت می‌کند.

قران خانوادگی؟

نوشتن تاریخ تولد افراد در پشت قران نیز تنها در تعداد بسیار اندکی از خانواده‌ها رواج داشته و کمتر خانواده‌ای در ایران دارای یک متن قرانی است که بیش از صدسال عمر داشته باشد.

 در خانواده‌های روحانیون نیز موضوع به همین شکل است. تا قبل از ورود چاپ به ایران تعداد نسخ دست‌نویسی شده‌ی قران در هر شهر و روستا بسیار اندک بوده و اکثر قریب به اتفاق خانواده‌ها قران خانوادگی نداشته‌اند. اصولاً این ترم یعنی "قران خانوادگی" در ایران یک ترم غریب و نا‌ آشناست.

 غیبت زنان

نکته‌ی دیگری که شجره‌نامه‌های موجود را بی‌اعتبار می‌سازد غیبت زنان در آنهاست. شجره‌نامه‌هایی که نام زنان در آنها قید نمی‌شود چگونه می‌توانند قابل اعتماد باشند و اصولاً تبار خانوادگی را نشان دهند؟

 بسیارند خانواده‌هایی که فرزند پسر ندارند و بدین‌ترتیب به بیان جامعه‌ مردسالار، "مقطوع النسل" می‌شوند. هیچ تحقیق مستقلی به‌جز ادعای شجره‌نامه‌سازان وثوق شجره‌های آنها را تائید نمی‌کند. نام زنان حتی در صورت ثبت تولد و ذکر آنان در اسناد در شجره‌نامه‌ها ذکر نمی‌شده است. چون آنان ناموس مردان تلقی می‌شدند و باید همه‌ وجوه شخصیت‌شان ازجمله زمان تولدشان و نام‌شان پنهان نگاهداشته می‌شد.

واقعه‌ بی‌اهمیت تولد

در جامعه‌ای که اصولاً ولادت پدیده‌ مهمی تلقی و بزرگ داشته نمی‌شده (جشن تولد از غرب به ایران آمد) چگونه می‌توان انتظار داشت که ثبت شده باشد؟ نویسنده‌ این متن همانند بسیاری از ایرانیان نسل خود یا نسل‌های قبلی نمی‌داند روز تولدش چه روزی است. به من می‌گفتند موقع انگورها به دنیا آمدی یا به برخی گفته شده فصل دروی گندم به دنیا آمد‌ه‌اند. در شناسنامه‌ این افراد نیز تاریخ‌ها الابختکی است.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • mohsen

    1" من هم با نظر مریم خانم موافقم قبلا هیچ حقی برا خانم ها در ایران قائل نبودند.‏ ‏‎ ‎2‏" شجره نامه یک مدرک معتبر است که سادات به واسطه ی آن به اجداد خود مرتبط میشوند که مثلا به کدام امام منتسب می شوند.

  • تاریخ

    عمر متوسط هر نسل در ایران را بایستی 20 سال و نهایتا 25 سال محاسبه کرد. با نگاه به سلسه پادشاهان و تاریخ میتوان به راحتی این «عمر متوسط» را حساب کرد. حتی با نگاه به طول عمر امامان این سن متوسط قابل محاسبه است. حال 35 پشت و یا 35 اسم به تنها میتوانند به معنی 700 سال تا 800 سال باشند. برای رسیدن به پیامبر بایستی حداقل 50 تا 60 اسم ردیف شوند. در غیر این صورت فهرست مربوطه مسلما چیزی جز افسانه نیست

  • بابک

    *** 2 خوبه که سری به شاهنامه فردوسی بزنید و ببینید چطور بار ها و بار ها اشخاص در رجز خوانی ها اجداد دورشون رو نشانه اعنبار خودشون گرفتن. 3 تا قبل از دوره حکومت رضا شاه ، ایرانیان بدون نام فامیل و بر مبنای نام پدری شناخته میشدن. 4 همه جا طبقه اشراف ( یا مدعی اشرافیت) سعی داشته اعتبار خون و نسل خاصش رو حفظ و یاد اوری کنه. در ایران طبقه سادات رو میشه نوعی اشراف از نوع مذهبی دونست. چندان دور از ذهن نیست که این افراد نسل خودشون رو حفظ کنند. 5 برای انسان هایی که سنت مکتوب ندارن و چندان خبر و اتفاقی هم درکنارشون رخ نمیده چندان دشوار نیست که به سنت شفاهی خاطرات و داستان های نسل های قبل رو به نسل بعد منتقل کنند. در این روال باز هم دور از ذهن نیست که بتونن در ذهنشون اسامی اجدادشون رو به خاطر داشته باشن. 6 - پدر خود من ( مردی از نسل قدیم که کودکی خودش رو در دوران رضا شاه گذرونده) با کمی خطا و تردید در ترتیب اسامی نام اجدادش رو تا 5 نسل به خاطر میاورد. 7 نویسنده فراموش کرده که تا کمتر از صد سال پیش خانم ها اصولا فاقد هر نوع حق و جایگاهی در اجتماع بودند. وقتی درباره مسایل گذشته داوری میکنیم بهتره شرایط اون زمان رو هم لحاظ کنیم. معیار های امروز ( روشنی و پیشرفت فکری سال های اخیر) رو وارد تحلیل رخداد های قرون گذشته نکنیم.

  • maryam

    به دلیل نبودن شناسنامه تا سال۱۳۰۴ در واقع همه ایرانی ها فاقد هویت رسمی بوده اند بنابراین  نداشتن شجره نامه هم امری است طبیعی وعادی.

  • آزیتا

    جانا سخن از زبان ما میگویی... کاملا با نظر نویسنده محترم موافق هستم.

  • مهرداد

    توجه دارید که هیچ یک از شجره نامه های خانواده های روحانیون - به ویژه سادات- با ادعای ثبت اسامی در سازمانی شبیه به ثبت احوال و یا در قرآن همراه نیستند. مدعای این گونه خانواده ها ثبت نام اجداد و اخلاف در درون خانواده است. البته این هم می تواند سفسطه آمیز باشد، ولی لازم است به این مدعا پرداخته شود.