ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

خشونت علیه کودکان از پاکدشت تا پیشاور

مهران خرد - طالبان در پاکستان، داعش در عراق، بوکو حرام در نیجریه، حزب الله ولایتمدار در ایران برای خشونت آفرینی خود از یک نظام فکری بهره می برند.

روزهای اخیر که رسانه ها مملو از اخبار کشتار مردم بی گناه به نام اسلام است شاید گفتن از روش های غلط و افراطی تربیتی، به شکم سیری و کج سلیقه گی ربط داده شود. اما آیا رفتارهای افراطی و نهادینه شدن آن در ذهن و منش افراد از آموزش ها ی به ظاهر ریز اما بنیادی زاده نمی شود؟

در این طرف جهان، جایی که بنا بر ادعای حاکمان مرکز جهان اسلام است، فردی که به نام آموزگار در مدرسه ای در حاشیه محروم جنوب تهران در مدرسه ویژه کودکان مهاجر تبعه افغانستان تدریس می کرده، چهار تن از دانش آموزان را به رسم تنبیه به شیوه ای واقعی وادار به «گه» خوری کرده است. روزنامه شهروند روز سه‌شنبه ۲۵ آذر از شهرستان پاکدشت گزارش داد که «حمید، مرتضی، یاسین و محمدرضا» چهار دانش‌آموز افغان هستند که «معلم‌شان آن‌ها را به دلیل نداشتن کتاب، مجبور کرده که به سرویس‌های بهداشتی مدرسه بروند و دست‌شان را در سنگ توالت دستشویی فرو کنند.» (1) این تنبیه که پس از رسانه ای شدن، از طرف مدیر مدرسه تکذیب شده، بدون تردید با هیچ کدام از معیارهای تربیتی سازگار نیست، همچنان که با روحیه و منش آموزشی که بایستی در هر فرد شاغل در این عرصه وجود داشته باشد نیز همخوانی ندارد.

کمی دورتر در جایی که گروه دیگری خود را مرکز جهان اسلام می دانند، شش مرد مسلح به مجتمع آموزشی حمله کرده و بیش از 140 نفر را که 132 نفر آنها دانش آموز بودند به قتل می رسانند. عاصم سالم بجوا، سخنگوی ارتش پاکستان، عصر سه‌شنبه در یک نشست خبری گفت که هدف افراط گرایان کشتن بچه‌های بیگناه بود: «آنها قصد گروگان‌گیری نداشتند بلکه می‌خواستند تا می‌توانند آدم بکشند.» (2) در همین حال یک سخنگوی «تحریک طالبان» در تماس با رسانه‌های محلی پاکستان، از حمله به مدرسه پیشاور دفاع کرده و می گوید «آنها هم به خانواده‌های ما حمله می‌کنند و می‌خواستیم رنجی را که ما می‌بریم، آنها هم احساس کنند.» (3)

در حالی است که جمع کردن این خبرها و پیگیری اخبار دیگر همچون نسل کشی داعش، بمب گذاری ها و آدم ربایی های بوکوحرام آمار وحشتناکی از قتل را نشان می دهد. (4) گزارش های محلی نیز حاکی از نزدیک شدن به فاجعه ای انسانی است. تک گویی، جزم اندیشی و سرخوردگی هایی که گسترش یافته و از دل خود خشونت، خونریزی، و وحشت می آفریند. اگر دیر زمانی سرخط اخبار رسانه ها را رفت و آمدهای سیاسی و نظرات سیاستمداران شکل می داد، امروز اخبار کشتار چنان روزمره شده که کمتر توجهی را جلب می کند. اما نکته مهم تر اینکه وقوع این حوادث در جغرافیایی به وسعت تقریبی یک پنجم جمعیت دنیا، یعنی جامعه مسلمانان را باید نشانه چه چیزی دانست؟ آیا این یک بلای نوین جهانی است که اینک خود را در بین مسلمانان به رخ می کشد یا گیاه هرزی است که در این بستر بهتر رشد می یابد؟ آنچه درست پیش چشم ما در حال وقوع است را از چه زاویه ای باید دید؟ نگاه جهانی بر نگاه منطقه ای غلبه دارد یا دیدگاه انسانی بر زاویه نگاه اعتقادی؟

تردیدی نیست که خشم فرو نهفته جوامع عموما عقب افتاده مسلمان درکنار احساسات تندروانه ای که در جریان کشمکش های سیاسی مناطق مسلمان نشین رخ نموده، بستر مناسبی برای رشد افکار افراطی فراهم کرده است، اما به نظر می رسد اگر هر کدام از ما همچنان خود را برای مقابله موشکافانه و مستمر با این نوع تفکرات آماده نکنیم، همچنان بر ابعاد این ماجرا افزوده می شود. رفتارهای تندی که از تنبیه کودکان دانش آموز در نقطه ای به فاصله چند ده کیلومتر با مرکز حکومت ولایتمدار شروع شده و با قاطعیت محکوم نمی شود، به کشتار بیش از صد نفر دانش آموز دیگر در پیشاور به دست طالبان می انجامد. گرچه مسلمانان عموما دیگران را در بروز این وضعیت مقصر می دانند اما نباید کسی جز خود را بابت سستی در پیشگیری از گسترش آن سرزنش کنند.

طالبان در پاکستان، داعش در عراق، النصره در سوریه، بوکو حرام در نیجریه، حزب الله ولایتمدار در ایران، سلفی گری در عربستان، . . . برای خشونت آفرینی خود از یک نظام فکری بهره می برند؛ اگر بپذیریم که غالبا «تخم مرغ دزد شتر دزد می شود» (5) بی تردید «گه خوری در پاکدشت» به «خونریزی در پیشاور» منجر می شود. خاستگاه هر دوی این رفتارهای سخیف و غیر انسانی یکی است و بروز آن در تهران یا پیشاور تفاوت معناداری را نشان نمی دهد. جهان امروز شوربختانه به سمت خشونت حرکت می کند و مسلمانان به جای ابراز دین رحمانی در دایره خشونت افزایی گرفتار شده اند. اگر عبارات حاکی محل وقوع هر دوی این رفتارها را حذف کنیم، اگر توجیهات قومی و مذهبی و سیاسی پشت این رفتارها را کنار بزنیم، چیزی جز خشونت عریان نمایان نمی شود؛ و با تاسف باید گفت که بی گناه ترین افراد در این میانه بیشترین آسیب را می بینند. زمانی که کودکان این چنین بی پروا آماج خشونت قرار گیرند به چیزی بیش از هشدار و نصیحت نیاز است.

پی‌نوشت‌ها:

لینک مطلب در تریبون زمانه

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.