رمان «کمی بهار» در سال ۱۳۱۲ آغاز میشود؛ دو سال پیش از کشف حجاب. اردکان در این رمان صحنهای است که در آن و در قالب یک «ساگای خانوادگی» تاریخ ایران رقم میخورد.
خانم پارسیپور در این رمان میخواهد نشان بدهد که چگونه تحولات زن ایرانی در طول تاریخ، منجر به تحول مردان نیز میشود. «کمی بهار» همانطور که بهتدریج نوشته میشود، در «رادیو زمانه» هم به شکل کتاب گویا در اختیار خوانندگان و شنوندگان قرار میگیرد.
شماره ۷۲ از این مجموعه را میتوانید بشنوید. خلاصه این بخش چنین است:
در حالى که فروغ در مشکلات خود سرگردان است شوکت از شوهرش طلاق مىگیرد و به خانه مادرش مىآید. او در اتاق کوچکى زندگى مىکند. پروانه که مرتب به دیدار او مىآید دائم در اینباره حرف مىزند که شوکت با پدرش آشتى کند. او به شدت نگران پدرش است. شوکت تصمیم مىگیرد درباره عشقش به بهروز و اینکه خیال دارد با او ازدواج کند با پروانه حرف بزند. هنگامى که مطلب را به پروانه مىگوید او به شدت حالش به هم مىخورد. در چنان وضعیتى است که مادر نگران او مىشود. پروانه اعلام مىکند که اگر شوکت دوباره ازدواج کند خودکشى خواهد کرد. او انچان مصمم حرف مىزند که شوکت جداً تصمیم مىگیرد رابطه خود را با بهروز قطع کند و…