ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

شمایل لرزان دانشگاه‌های ایران در سال ۹۳

امید رضایی- واقعه تیر ۷۸ و نقش پررنگ دانشجویان در جنبش سبز، بیش از پیش به سران جمهوری اسلامی یاد داده است که باید مراقب نیروی بالقوه سیاسی در دانشگاه‌ها باشند.

مهم‌ترین اتفاق سال ۹۳ در حوزه آموزش عالی، احتمالاً استیضاح وزیر علوم، تحقیقات و فناوری است. رضا فرجی‌دانا که سومین گزینه روحانی برای تصدی وزارت علوم بود، در مرداد ماه ۹۳، در حالی که تنها نه ماه از وزارتش می‌گذشت، در مجلس اصول‌گرا استیضاح شد.

پیش از او قرار بود جعفر میلی‌منفرد (که مجلس به او رأی اعتماد نداد) و جعفر توفیقی (که روحانی تحت فشار جناح مخالف از معرفی رسمی‌اش به مجلس خودداری کرد)، وزیر علوم شوند.

حرف و حدیث مکرر بر سر تصدی وزارت علوم، معاونت‌ها و ریاست دانشگاه‌های تهران، امیرکبیر (پلی‌تکنیک) و علامه طباطبایی، درحالی که کمتر از دو سال از روی کار آمدن دولت روحانی می‌گذرد، آن هم در حالی که مسئله اصلی کشور مذاکرات هسته‌ای با قدرت‌های غربی و معضل‌های اقتصادی است، نشانه اهمیت حوزه آموزش عالی برای دو جناح اصلی جمهوری اسلامی است.

چرا وزیر نه ماه ماند؟

دو وزارت‌خانه آموزش و پرورش و علوم، از پرچالش‌ترین نهادهای دولتی در تاریخ جمهوری اسلامی‌اند. استیضاح و رأی عدم اعتماد به وزیران علوم و آموزش‌ و پرورش در دولت‌های اکبر هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی و محمود احمدی‌نژاد هم بی‌سابقه نیست.

تجربه، به ارکان قدرت (به خصوص نهادهای انتصابی) در نظام نشان داده که دانشگاه‌ها همواره می‌توانند چالش ایجاد کنند. واقعه تیر ۷۸ و نقش تعیین‌کننده دانشجویان در جنبش سبز، به سران جمهوری اسلامی یاد داده که باید مراقب نیروی بالقوه سیاسی در دانشگاه‌ها باشند.

توجه ویژه مجلس، روحانیون طرفدار رهبر جمهوری اسلامی، امامان جمعه، رسانه‌ها و نیروهای شبه‌ امنیتی به دانشگاه‌ها، در این چارچوب قابل فهم است.

اما گاهی برای نمایندگان مجلس، منافع بلاواسطه فردی مهم‌تر از منافع میان‌مدت نظام است: تیر خلاص فرجی‌دانا آنجا زده شد که ماجرای موسوم به «بورسیه‌های غیرقانونی» افشا شد.

استیضاح‌کنندگان اگرچه دلیل اصلی استیضاح فرجی دانا را «بازگرداندن برخی اساتید اخراج شده، تغییر شیوه انتخاب روسای دانشگاه‌ها، منصوب کردن عناصر دارای سابقه مشخص در فتنه ۸۸، عدم مواجهه درست با تحرکات سیاسیِ ضد انقلاب و ضد نظام و برخی عناصر فعال در دانشگاه‌ها و میدان دادن به برخی نشریه‌های دارای رویکرد ضد دینی و گرایش‌های شدیداً قومی و تجزیه‌طلبانه یا الحادی در محیط‌های دانشگاهی و احیای برخی تشکل‌های افراطی و آشوب طلب» و مدتی بعد «کم شدن تعداد مقالات ISI» که از نظر آن‌ها به معنی «کند شدن رشد علمی دانشگاه‌ها» بود، دانستند؛ اما وقتی مسلم می‌شود در میان سه‌ هزار بورسیه غیرقانونی افشا شده، نام نزدیکان، بستگان، فرزندان و حتی خود نمایندگان مجلس از همه پررنگ‌تر است، سخت می‌توان پذیرفت که استیضاح وزیر علوم، دلایل علمی داشته باشد.

بگذریم که دلایل رسمی اعلام شده هم اغلب سیاسی هستند و موضوع مقالات ISI بیشتر نقش گمراه‌کننده دارد.

واقعیت این است که برکناری نسبتاً گسترده حامیان جریان سیاسی مسلط بر مجلس از ریاست دانشگاه‌های بزرگ و همین‌طور نصب افرادی چون توفیقی و میلی منفرد در معاونت‌های وزارت علوم، ممکن بود شرایط سیاسی دانشگاه‌ه‌ها -و به تبع آن شاید جامعه- را تغییر دهند.
روز استیضاح فرجی دانا، برخلاف پیش‌بینی‌ها، به روز افشاگری اصول‌گرایان و اعتدالیون علیه یکدیگر تبدیل نشد و فرجی دانا، جای خود را در وزارت علوم به محمدعلی نجفی به عنوان سرپرست موقت و بعد محمد فرهادی داد.

«سرقت علمی استاد تمام فلسفه دانشگاه تهران»

در میان دلایل استیضاح فرجی‌دانا، آنکه بیشتر از همه وصله ناجور بود و در عین حال کمتر از همه به چشم آمد، «کند شدن رشد علمی دانشگاه‌ها» است. نمایندگان در حالی «کاهش مقالات ISI» را نشان «کند شدن رشد علمی» می‌دانند که فروش پایان‌نامه و مقاله ISI، از پررونق‌ترین کسب‌وکارهای فرهنگی در ایران امروز است.

حرف‌ و حدیث‌ها در مورد سرقت علمی محمود خاتمی، استاد تمام فلسفه دانشگاه تهران، که در نهایت به تشکیل هیأت ویژه از جانب گروه فلسفه این دانشگاه برای بررسی مسئله ختم شد، موضوع سرقت علمی، پایان‌نامه‌های جعلی و مقاله‌های سفارشی ISI را بار دیگر در سطح رسانه‌های ایران مطرح کرد.

اسلامی کردن علوم انسانی: چالش دولت و خامنه‌ای

بیش از پنج سال از زمانی که رهبر جمهوری اسلامی از تحصیل دو میلیون نفر در رشته‌های علوم انسانی انتقاد کرد گذشته است. علی خامنه‌ای در آن سخنرانی همچنین گفت که مبانی علوم انسانیِ غربی، مادی و بی‌توجه به اصول الهی است و آموزشش موجب «بی‌اعتقادی به تعالیم الهی و اسلامی و ترویج شک و تردید در مبانی دینی و اعتقادی» می‌شود.

در پی این سخنرانی بود که شورای تحول علوم انسانی تشکیل شد. این شورا قرار است علوم انسانی را اسلامی کند. در اولین قدم، ۹۱ کتاب به مقطع لیسانس رشته علوم سیاسی افزوده شد.

دولت اما چندان موافق این اقدامات نیست. حسن روحانی مهرماه سال جاری در یک سخنرانی‌ گفت: «اسلامی کردن علوم انسانی به این مفهوم نیست که دانش بشری را در بخش علوم انسانی کنار بگذاریم. ممکن است ما به بخشی از علوم انسانی نقد داشته باشیم که با آموزه‌های اسلامی ما منطبق نیست، اما باید علم را نقد کنیم، نه حذف.»

به نظر می‌رسد دولت برای قانع کردن بخشی از بدنه حامی خود هم که شده، ناچار است در برابر روند اسلامی کردن علوم انسانی بایستد. ضمن اینکه غلامعلی حداد عادل، از نزدیکان علی خامنه‌ای که خود رئیس شورای تحول علوم انسانی است، از کاهش متقاضی برای ورود به این رشته‌های اسلامی‌شده ابراز نگرانی کرده است.

واقعیت این است که از نظر کسانی که به تحصیل در علوم انسانی علاقه‌مند هستند، علوم انسانی اسلامی‌شده، «علوم اسلامی» هستند، نه انسانی.

در سال‌های اخیر، هم متقاضیان تحصیل در علوم انسانی کاهش یافته‌ و هم آمار فارغ‌التحصیلان بیکار این رشته‌ها افزایش داشته است، تا جایی که خود شورای تحول علوم انسانی هم از این مسئله ابراز نگرانی می‌کند.

اسلامی کردن البته فقط ویژه علوم انسانی نیست. اسلامی کردن فضای دانشگاه‌ها هم سال‌هاست در دستور کار بخشی از حاکمیت است. اسفند ماه سال جاری، امام جمعه اصفهان و نماینده ولی فقیه، از آن‌چه «اختلاط دختر و پسر در دانشگاه» می‌نامد، انتقاد کرد و گفت: «دانشگاه‌ها باید سه روز مردانه و سه روز زنانه شوند.»

دیگر نزدیکان خامنه‌ای هم از مسائلی مانند بازگشت دانشجویان ستاره‌دار، حضور فتنه‌گران و ورود لائیک‌ها در ۱۶ آذر، روز دانشجو به دانشگاه انتقاد کرده‌اند.

بحران مالی دانشگاه‌ها

کشکمش‌ها بر سر تصدی وزارت علوم، حضور «فتنه‌گران» و تفکیک جنسیتی در حالی ادامه دارد که به گفته محمدحسین امید، معاون اداری، مالی و مدیریت منابع وزارت علوم، «دانشگاه‌ها در پرداخت هزینه‌های آب، برق، گاز و تلفن خود با مشکل مواجه‌اند.»

بر اساس روایت‌های مختلف، وزرات علوم بین ۱۲۰۰ تا ۱۵۰۰ میلیار تومان بدهی دارد.

کاهش بودجه دانشگاه‌ها در سال‌های اخیر، به خصوص در دولت دوم محمود احمدی‌نژاد، از مشکلات اصلی فضای دانشگاهی کشور بوده و هست. این در حالی است که از طرف دیگر ظرفیت پذیرش دانشجو افزایش چشمگیری داشته است.

تجمع دانشجویان کوی دانشگاه تهران

هجوم نیروهای پلیس به دانشگاه هنر تهران و بازداشت یک دختر دانشجو، از جمله تنش‌های فضای دانشگاهی در سال ۹۳ بود.

به گزارش خبرگزاری‌های داخلی، گشت ارشاد بعد از تذکر به یکی از دانشجویان، سعی می‌کند به دنبال او وارد محوطه دانشگاه شود. ممانعت حراست دانشگاه، به درگیری بین پلیس و حراست منجر می‌شود. قرار بود هیأتی در پلیس این مسئله را بررسی کند، اما تاکنون خبری از نتایج این بررسی منتشر نشده است.

همچنین هجده بهمن ماه، نزدیک به ۱۰۰۰ نفر از دانشجویان کوی دانشگاه، برای پیگیری خواسته‌های صنفی خود، دست به تجمع در کوی زدند.

آن‌ها در نهایت با ارائه مکتوب خواسته‌های خود به احمدرضا خضری، مدیر کل حوزه‌ ریاست و روابط عمومی و نماینده‌ تام‌الاختیار ریاست دانشگاه تهران، به تجمع خود خاتمه دادند.

تجمع‌کنندگان به «افزایش هزینه‌ها و کاهش ظرفیت خوابگاه‌ها، محدود بودن ساعات تردد و اعلام ساعت خاموشی در شب برای دانشجویان‌، نامطلوب بودن خدمات اینترنت، افزایش قیمت هزینه مهمانان در کوی و برخورد نامناسب مأموران حراست با دانشجویان» اعتراض داشتند.

مطالبه‌های دانشجویان معترض عبارت بودند از: «بازگرداندن هزینه‌های اضافی گرفته شده از دانشجویان (به ویژه دانشجویان سنواتی) به آنان، لغو قانون سکوت و منع تردد از ساعت ۱۱شب تا شش صبح، لغو قانون اجازه مأموران حراست برای ورود به اتاق‌های دانشجویان، جلوگیری از برخودهای نامناسب حراست و انتظامات کوی دانشگاه با دانشجویان، رفع مشکل اینترنت کوی دانشگاه و عدم برخورد "انضباطی" با دانشجویان حاضر در تجمع».

تاکنون خبری در مورد پاسخ مسئولان دانشگاه به این خواسته‌ها یا پیگیری دوباره مطالبات از سوی دانشجویان منتشر نشده است.

خودکشی: بخشی از زندگی دانشجویی!

مسئولان دانشگاه‌ها می‌گویند که هر سال، چهار هزار دانشجو در ایران خودکشی می‌کنند. آماری که بدبین‌ترین ناظران را هم شوکه می‌کند.

در آخرین نمونه از این دست خودکشی‌ها، روز ۱۳ بهمن، یک دانشجوی دکترای روابط بین‌الملل دانشگاه تهران در میان هم‌دانشگاهی‌های خود، با سیانور خودکشی کرد.

هنوز علت خودکشی او به طور رسمی اعلام نشده است اما هم‌کلاسی‌ها و دوستانش «فشار کاری، اقتصادی و آموزشی» را دلیل خودکشی او می‌دانند.

آموزشِ «عالی»؟

تعداد شرکت‌کنندگان در آزمون کار‌شناسی ارشد، به شکل تصاعدی افزایش می‌یابد. فروش پایان‌نامه‌های دکترا و فوق‌لیسانس، امری عادی در خیابان انقلاب تهران است.

فارغ‌التحصیلان بیکار روزبه‌روز بیشتر می‌شوند و اغلب آن‌ها که کاری پیدا می‌کنند هم معتقدند آن‌چه که در دانشگاه یاد می‌گیرند، چندان کاربردی نیست.

«پیوند دانشگاه و صنعت» از بحث‌های همیشه مطرح در دانشکده‌های فنی-مهندسی است اما هنوز محقق نشده است.

در سال ۹۳ اما کمتر خبر مهمی درباره بالا رفتن کیفیت علمی و عملی دانشگاه‌ها می‌توان یافت. جریان‌های سیاسی همچنان بر سر کنترل دانشگاه‌ها می‌جنگند، روحانیت می‌خواهد علوم انسانی را حوزوی کند و برای دانشجویان دغدغه‌های صنفی و اقتصادی، در اولویت هستند.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.