جشنواره فیلم سبز، تعبیر کابوس محیط زیست
بهنام خسروانی- پنجمین جشنواره فیلم سبز ایران در حالی آغاز میشود که در نهایت این جشواره توانست به طور رسمی به شبکه جهانی فستیوال فیلمهای سبز (GFN) جهان بپیوندد.
سینما از جهاتی مکانیسمی شبیه خواب دارد. پس از ورود به سینما چراغها خاموش میشوند، همگی خیره میشویم، پردهای کنار میرود و در صفحهای بزرگ گویی رویای خود را مشاهده میکنیم. از این جهت سالن سینما نیز به طرزی عجیب به اتاق خواب شبیه است.
پنجمین دوره جشنواره فیلم سبز ایران قرار است با تِم اختصاصی «بحران آب» در برخی شهرهای ایران برگزار شود. نام بحران که به میان میآید خواب و رویا هم به کابوس بدل میشود؛ اینبارکابوس محیط زیست.
اکنون گویی با برگزاری این جشنواره قرار است کابوس محیط زیست نیز به نحوی برای مردم تعبیر شود و به قول فرهاد توحیدی دبیر جشنواره فیلم سبز، مردم را نسبت به محیط زیست «حساس و آگاه» کند.
نگاهی به گذشته جشنواره فیلم سبز
جشنواره فیلم سبز ایران در سال ۱۳۷۷ و در زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی، هجده سال پیش و تقریباً همزمان با معتبرترین جشنوارههای فیلم سبز در دنیا کلید خورد. به این لحاظ جشنواره فیلم سبز را میتوان جشنوارهای پیشرو نامید.
دستکم در خاورمیانه ایران تنها کشوری است که چنین جشنواره زیست محیطی برگزار میکند.
از سال ۱۳۷۷ این جشنواره به صورت دو سالانه برگزار شد و تا سال ۱۳۸۴ نیز ادامه یافت. بر اساس گزارش سایت «جشنواره بینالمللی سبز» در مجموعِ چهار دوره پیشین برگزار شده، ۱۹۳۴ فیلم نمایش داده شدند که از این میان ۱۵۸۵ اثر از ایران، و ۳۴۹ اثر از دیگر کشورها به جشنواره ارسال شده بودند.
با این حال بر خلاف تمام جشنوارههای معتبر سبز در جهان شعارهای ادوار پیشین این جشنواره در ایران بیشتر با مضامین و درونمایههای دولتی بودند تا تمرکز بر موضوع و نگرانی زیست محیطی مشخص و انضمامی. به عنوان مثال پر اقبالترین دوره جشنواره در سال ۱۳۷۹ و با شعار «محیط زیست در آیینه گفتگوی تمدنها» برگزار شد. شعاری که به وضوح یک شعار تبلیغاتی مینمود.
در واقع تِم اصلی این جشنوارهها به جای آنکه ترویج سیاستهای سبز باشد، بیشتر بر مواضع دولت و صحهگذاشتن بر آن تأکید میکرد. این مسئله در شعارهای دو دوره اخیر نیز به وضوح روشن است: تأکید بر انسان و آموزش در توسعه پایدار. همان ترجیعبند ابدی دولتهای ایران.
علاوه بر این هیچکدام از این چهار جشنواره پیشین عضو شبکه جهانی فستیوالهای فیلم سبز(GFN:Green Film Network) نبودند و به همین سبب توان جذب فیلمهای شاخص زیست محیطی در سینمای جهان را نداشتند. در سینمای داستانی ایران نیز موضوع محیط زیست به کل پدیده نادری است. با نگاهی به این جشنواره در ادوار گذشته آن میتوان دریافت که اغلب فیلمهایی که اکران شدند سالها از ساخت آنها میگذشت و با روح زمان اکران خود همخوانی نداشتند. حتی در بسیاری از موارد فیلمهایی به نمایش درآمدند که ربط چندانی نیز به محیط زیست نداشت. در واقع از پیوند سینما و محیط زیست که رکن اساسی چنین جشنوارههایی است خبری نبود.
- بیشتر بخوانید: نمایش آثار فیلمسازان شناختهشده در جشنواره فیلم سبز
اکنون پنجمین دوره جشنواره فیلم سبز در حالی برگزار میشود که از واپسین دوره برگزاری آن ده سال میگذرد. دههای در آن نه تنها خبری از این قبیل جشنوارهها نبود بلکه اساساً عرصه محیط زیست به ورطه فراموشی پرتاب شده بود.
با روی کارآمدن دولت محمود احمدی نژاد در سال ۱۳۸۴ این جشنواره به محاق افتاد. دولت احمدی نژاد و سازمان حفاظت محیط زیست وابسته به آن حاضر به هیچ کمکی درجهت برگزاری و از سرگیری دوباره این جشنواره نشد.
وضعیت سینما در دوران احمدی نژاد تا جایی بیخ پیدا کرد که در دیماه ۱۳۹۰ خانه سینمای ایران که همواره بخش اجرایی چنین جشنوارههایی را برعهده داشت توسط محمد حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد دوره وقت به طور کامل منحل و غیر قانونی اعلام شد.
با انحلال خانه سینما طنز تلخ تاریخ سینمای ایران نیز رقم خورد: تشکیل شورای عالی سینما به جای خانه سینما آنهم به ریاست محمود احمدی نژاد.
در نهایت اما خانه سینما پس از تقریباً دوسال تعطیلی، همزمان با روز ملی سینما در شهریور ۱۳۹۲، بر اساس حکمی از علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد دولت حسن روحانی بازگشایی شد. از آن زمان نیز سازمان حفاظت محیط زیست به فکر احیای جشنواره فیلم سبز افتاد تا در نهایت این گره کور پس از تعویق و تعلیقهای فراوان باز شود.
پنجمین دوره و عضویت در شبکه جهانی فیلم سبز
پنجمین جشنواره فیلم سبز ایران در حالی آغاز میشود که در نهایت این جشواره توانست به طور رسمی به شبکه جهانی فستیوال فیلمهای سبز (GFN) جهان بپیوندد. نام و مشخصات پنجمین دوره جشنواره و فراخوان آن روی سایت رسمی این شبکه معتبر بین المللی قرار گرفت. شاید تازه میتوان از جشنواره «بینالمللی» فیلم سبز در ایران سخن گفت و این را باید به فال نیک گرفت.
از این پس ایران با عضویت در این شبکه دستکم میتواند تعامل فرهنگی بیشتری در زمینه محیط زیست با دیگر کشورهای دنیا داشته باشد.
با این حال با چند مثال و مقایسه میتوان دریافت که روح حاکم بر جشنواره بینالمللی سبز ایران خود فاقد مضمون و محتوای زیست محیطی است. به عنوان مثال جشنواره فیلم سبز تورین، یکی از معتبرترین جشنواره زیست محیطی در دنیا، در مراسم خود در سال گذشته تمام محصولات خود اعم از بخش تبلیغات و فروش بلیط و محصولات جانبی را از مواد بازیافتی تأمین کرد و بخشهای مختلفی از جامعه را برای چنین کار بزرگی به کار گرفت و در نهایت به همت نهادهای مردمی این جشنواره پاگرفت.
از دیگر ویژگیهایی که در جشنوارههای سبز در دیگر کشورها میتوان مشاهده کرد برگزاری همزمان نمایشگاههایی برای معرفی انرژیهای نو و تجدیدپذیر، محصولات بیوکشاورزی، معرفی دستگاههای امحای زباله جدید و ... است.
درواقع تبلیغات و فعالیتهای فرهنگی و ارتقاء آگاهی مردم و مسئولان که سیاست عمده پنجمین جشنواره فیلم سبز ایران اعلام شده، تنها با مشارکت خود مردم و حضور آنها در این قبیل مراسم است که میسر میشود و نه صرفاً با «فرهنگسازی» از بالا. این مسئله تنها با پاگرفتن نهادهای مردمی صورت میگیرد و نه معرفی فلان چهره سینمایی به عنوان سفیر سینمای سبز که بیشتر جنبه تزئینی برای جشنواره دارد.
به عبارت دیگر اینگونه جشنوارهها در صورتی توفیق مییابند که به نحوی «کارناوالیزه» شوند و تمام اقشار جامعه در آن به طرق مختلف مشارکت کنند تا آنگاه بتواند حوزه وسیعی از مخاطبان را به طرز فعال درگیر کرد.
علاوه بر این، فلسفه وجودی فستیوالهای فیلم سبز اقتضا میکند با در نظر گرفتن تمهیداتی ویژه، فرم (جشنواره) و محتوا (محیط زیست) به هم نزدیک شوند و دستکم رسوبی از محتوا در فرم مشاهده شود.
- در همین زمینه:
نظرها
نظری وجود ندارد.