کودتای ترکیه از پشت عینک ایرانیها
در میان دیدگاههای مختلفی که همزمان با کودتای ترکیه و پس از آن ابراز شد، یک روایت محبوبیت چشمگیری یافت. تعداد زیادی از شهروندان ایرانی دلبسته این روایت شدند که کودتا نمایشی به کارگردانی رجب طیب اردوغان بوده و تمامی آنچه اتفاق افتاده، ساختگی است.
کودتای نافرجام نظامیان در ترکیه کمتر از یک شب طول کشید و سرعت اجرا، اوجگیری و سقوط آن شگفت انگیز بود. با گذشت نزدیک به دو هفته از این رویداد، تبعات این کودتا همچنان ادامه دارد و در قالب طرح پاکسازی نهادهای دولتی و نظامی از حامیان کودتا و هواداران فتحالله گولن، هر روز بر تعداد دستگیرشدگان افزوده میشود. جامعه ترکیه عمیقا تحت تاثیر این کودتا قرار گرفته است.
به گزارش سازمان عفو بینالملل، تاکنون بیش از ده هزار نفر به جرم ارتباط با کودتا دستگیر شدهاند و گزارشهای مستندی مبنی بر بدرفتاری، شکنجه و حتی تجاوز در برخی از بازداشتگاههای ترکیه ثبت شده است.
همچنین چندین هزار نفر کارمند، قاضی، معلم و شهروند عادی از کار معلق یا اخراج شدهاند. مجوز ۲۴ شبکه رادیو تلویزیونی لغو شده و دانشگاهها و مدارس زیادی نیز بسته شدهاند.
در تازهترین تحولات، حکم بازداشت ۴۲ روزنامهنگار صادر شده است و با اعلام وضعیت فوقالعاده در سراسر ترکیه از سوی دولت، پیشبینی میشود که این وضعیت همچنان ادامه داشته باشد یا حتی تشدید شود.
اما واکنش ایرانیان به این کودتا و پسلرزههای آن چیست؟
فرض میکنند نمایش است
از نخستین دقایق کودتای ارتش در ترکیه و انتشار خبر آن، مردم در ایران با توجه به اوضاع منطقه، مجاورت جغرافیایی و روابط فرهنگی دیرینه، اتفاقات این کشور را با حساسیت دنبال میکردند.
این کودتا از همان آغاز نقد و نظرهای فراوانی را بهخصوص در شبکههای اجتماعی به دنبال داشت.
در میان دیدگاههای مختلفی که همزمان با این کودتا و پس از آن ابراز شد، یک روایت محبوبیت چشمگیری یافت. تعداد زیادی از شهروندان ایرانی دلبسته این روایت شدند که این کودتا نمایشی به کارگردانی رجب طیب اردوغان بوده و تمامی آنچه اتفاق افتاده، ساختگی است.
رادیو زمانه این موضوع را با سعید پیوندی، جامعهشناس و استاد دانشگاه لورن فرانسه در میان گذاشته است. او درباره مجموعه واکنشهای جامعه ایران به کودتای ارتش در ترکیه میگوید که بخشی از افکار عمومی این کودتا را یک «بازی» سیاسی میداند و آنچه در نوشتهها و گفتههای داخل ایران کمتر مورد توجه قرار گرفته است، سرنوشت دموکراسی و آزادیهای سیاسی و مدنی شکننده ترکیه است.
پیوندی میگوید: «بیشتر واکنشها را از طریق فضای مجازی یا رسانههای ایران دنبال کردم و تصویری که من دارم شاید ناقص باشد. در داخل کشور شماری از رسانهها و نخبگان سیاسی بیشتر به کودتا از منظر رابطه ایران و رقابت منطقهای میان دو کشور نگاه کردند. آنها از دولت ترکیه و شخص اردوغان دل خوشی ندارند و شاید هم ترجیح میدادند زیر پای این حکومت خالی شود و در تنشهای منطقهای یک رقیب جدی از صحنه خارج شود. شماری از کامنتهای خوانندگان در انتهای مقالات رسانههای داخلی، حکایت از تاثیر این نگرش روی نگاه مردم به کشور ترکیه و دولت آن دارد. آنها بیشتر به ترکیه به عنوان رقیب ایران نگاه میکنند.»
قاعده پشت پرده
در روزهای گذشته فتحالله گولن، واعظ ترک مقیم آمریکا که دولت ترکیه او را به طرحریزی کودتا متهم کرده است هم ادعا کرد که کودتای نافرجام ارتش، نمایشی بوده است.
در ایران هم با توجه به انتشار اخبار سرکوبهای پس از کودتا و استقبال بخشی از جامعه ترکیه از اقدامات اردوغان، روایتهای مبتنی بر سوءظن و شک بر دیگر برداشتها غالب شده است.
کانالهای تلگرامی پرمخاطب با انبوهی از جوک، شایعه و اخبار بیاساس، انگاره توطئه را تقویت کردهاند و به آن دامن میزنند.
به باور سعید پیوندی در این مورد گرایش افکار عمومی به نظریه توطئه دو علت اصلی دارد که یکی از آنها به شیوههای مرسوم تحلیل رویدادها در ایران بر میگردد و دیگری، مربوط به خود ترکیه است.
به اعتقاد او، در افکار عمومی در ایران «توطئه» بخش «پشت پرده» حوادث و «دخالت خارجی»، عناصر و ابزار روششناسانه مهمی برای درک و تحلیل دنیا و حوادث و پیچیدگیهای آن هستند.
در نقطه مقابل، فضای پر ابهام سیاست در ترکیه نیز زمینه را برای رشد تحلیلهای مبتنی بر توطئه مساعد کرده است.
پیوندی میگوید: «این نوع تحلیل آسان است و نیاز به درک پیچیدگیها و تحلیل چند وجهی هم ندارد و همه چیز را بسیار ساده، خطی و شسته و رفته به مخاطب منتقل میکند. وجه دیگر ذهنیت توطئه، نپذیرفتن "ابهام" به عنوان بخشی از واقعیت و رویدادهاست. بسیاری از واقعیتهای دوران ما بهخاطر پیچیدگی دارای ابعاد مبهمی هستند که روشن شدن آنها به زمان و باز شدن گرههای ناشناخته نیاز دارد. در مورد خاص ترکیه شاید تحولات دو سه سال اخیر و تمایل حزب عدالت و توسعه و بهویژه شخص اردوغان به داشتن قدرت بیشتر در راس حکومت، شرایطی را بهوجود آورده است که تحلیل روشن و دقیق رویدادها را کمی دشوار میکند. حادثه کودتای نافرجام اخیر در چنین فضایی رخ داد. رفتار دولت اردوغان پس از کودتا و شتاب بیسابقه در دستگیریهای گسترده در ارتش و برخی از دستگاههای دیگر، تردیدها و پرسشهای فراونی درباره انگیزههای کودتاچیان و دولت بهوجود آورده است.»
انقلاب اسلامی، معیاری برای قضاوت هر چیز
در داخل ایران، فهرست اتهامات اردوغان و دولت او کم نیست: دوستی با داعش، تلاش برای احیای امپراتوری عثمانی، ارتباط با اسرائیل و عربستان و حرکت بهسمت دیکتاتوری.
احمد خاتمی، خطیب موقت نماز جمعه تهران، در خطبههای نماز جمعه اول مرداد با اشاره به حوادث ترکیه گفته است که معنای مقابله با کودتا این نیست که از رییسجمهوری ترکیه انتقاد نداشته باشیم: «اردوغان باید بابت خرید نفت دزدی داعش و همچنین عادیسازی روابط با اسرائیل، از قربانیان داعش و مسلمانان عذرخواهی کند.»
به نظر میرسد دیدگاههای برخی جریانهای فکری و تبلیغات دولتی همراه با آن، تنها دریچه ارتباط مستمر بخش زیادی از مردم ایران با ترکیه است و همین مساله برداشت شفاف و بیطرفانه اوضاع داخلی ترکیه را برای آنها دشوار کرده است.
همچنین برای گروه دیگری از مردم وضعیت بعد از کودتا در ترکیه، ماجراهای انقلاب اسلامی ایران در سال ۵۷ را به یاد میآورد. تلاش برای شباهتیابی میان آنچه در ترکیه اتفاق میافتد با مسائلی نظیر «انقلاب فرهنگی»، «حجاب» و «نیروهای بسیجی» در تحلیلها و انتقادها حکایت از سنجش تحولات این روزهای ترکیه با متر و معیارهای تاریخ معاصر ایران دارد. رویکردی که ترجیح میدهد بدون در نظر گرفتن زمینههای تاریخی و اجتماعی تحولات ترکیه همه چیز را بر اساس پیشفرضها و تجربههای زیسته خود قضاوت کند.
از دیدگاه سعید پیوندی این وضعیت به عملکرد رسانهها، نظام آموزشی، نخبگان سیاسی و نیروهای زنده جامعه برمیگردد و به نوعی اکراه و بیمیلی عمومی را در مورد توجه به مسائل منطقهای که در آن زندگی میکنند، نشان میدهد.
پیوندی در پاسخ به این سوال که مردم ایران تا چه اندازه با جامعه و صحنه سیاسی ترکیه آشنایی دارند میگوید: «مشکل اساسی جامعه ما در رابطه با کشورهای همسایه شناخت ناچیز و ندیدن افق روشن آینده در رابطه میان ایران و کشوری مانند ترکیه است. در ذهنیت بخش بزرگی شناخت از ترکیه به امکانات توریستی، دخالت در سوریه یا سرکوب کردها محدود میشود. شاید افکارعمومی ما گاه با رویدادهای و شخصیتهای سیاسی اروپایی و آمریکایی آشنایی بیشتری دارند تا آنچه که در پاکستان، عراق یا ترکیه و افغانستان میگذرد. ایران از سال ۱۳۵۷ وارد دوران جدیدی از روابط سیاسی و اقتصادی با کشورهای منطقه شده است که در آن ماهیت اسلامی- شیعی حکومت ایران نقش تعیین کنندهای دارد. تمایل به صدور اسلام شیعه یا حمایت از اقلیتهای شیعه و نیز رقابت با دولتهای سنی در عمل ایران را در منطقه بسیار منزوی کرده است و این وضعیت در نوع نگاه افکار عمومی بیتاثیر نیست. در فضای کنونی به جای همگرایی منطقهای برای حل مسائل مهم این گوشه بحران زده جهان در بعد اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی، نوعی رقابت غیرسازنده و حتی ویرانگر بهوجود آمده و بخشی از افکار عمومی ما هم تحت تاثیر این بازی سیاسی تنشزاست. حکومت ایران نیز به این وضعیت دامن میزند چرا که دل خوشی از "الگوی ترکیه" و شخص اردوغان و بلندپروازیهای او و همزمان جذابیتهای توریستی "غیراسلامی" این کشور ندارد.»
پرچمهای افراشته
کودتای تانکها، جتهای جنگی و سربازان جوان در ترکیه، چند ساعت بیشتر دوام نیاورد.
حالا همه جا پرچم هلال و ستاره در زمینه قرمز به چشم میخورد و دادگاهها از همیشه شلوغتر شدهاند.
در این شرایط، اردوغان سقوط کودتا را هدیهای الهی توصیف کرده بود، ولی بسیاری از شهروندان معقدند که نه به کودتا، نشانهای از مدرن شدن جامعه ترکیه است. عدهای از مردم هر شب برای آنچه «پاسداری از دموکراسی» گفته میشود تا صبح در خیابانها میمانند و عدهای دیگر دعا میکنند شرایط به وضع پیش از کودتا برگردد.
در این اوضاع و احوال، ایرانیان از سفرهای تفریحی به ترکیه منع شدهاند و یکی از مهمترین راههایی را که به شناخت آنها از جامعه ترکیه کمک میکرد، تا اطلاع ثانوی از دست دادهاند.
نظرها
farafakanan rous
Iranian intellectuals, journalists, and political activists follow pro-Russian Marxists whenever it comes to be quiet about crimes, massacre, dictatorship, poverty in Russian and its Communist allies and on the other hand being so loud and suspicious about any events in the American or Western countries side Toudeh party, Fadaey, Melli mazhabi, Khte emam, eslah talaban, kurdish parties are all supporting pro-Russian corrupted poor countries They are all against Israel, America, Ukraine, Turkey, and even other developed reach countries like Japan This is not incidental that all farsi Media talk so much about Turkey and Arabic countries like Syria and Libya, Iraq and Afghanistan but they did not say a word about Russian occupying Crimea, and bullying Ukraine Nobody talks about corruption in Brazil and Dilemma ,Argentina involvement in terror act in Bluenose Aires and killing the attorney general of the country No body talks about 180 degree back off of Fidel Castro Nobody talks about Madero mess in Venezuela, no body says anything about Chavez legacy of poverty and chaos for Venezuela and people who do not have even food Is it not alarming that in all of these Iranian politicians repeat the same bullshit that Islamic government promote in its media What is the difference between Toudeh party, Fadayee, Melli mazhabi, and Mullahs or Putin political stance when it comes to above said issues Nothing That is why the Islamic Republic of Iran had no chance to reform and correct its stupid diplomacy about Arab issues, Russian aggregations and occupations, and hostility with Israel and Turkey Mullahs see pro-Russian Marxists and Melli mazhabi support them on major political issues that our country is facing Why should they change their failed diplomacy *** You are saying that you are concerned about democracy? *** Why you are not concerned about Democracy in Cuba and Russia You say you are concerned about Secularism in Turkey? Why do you support Golan? Why do you support Putin Orthodox and his Mullahs who mass Russian Bombs which are falling on pour people of Syria ***
سایه نشین تنها
برای ایرانی ها، اتفاقات کشورهای همسایه، حایز اهمیت است و متقابلا باری همسایگان همچنین. تعاملات اقتصادی غیره میان مردم کشورهای همسایه، مثلا در صورت بروز جنگ و نا امنی خطر هجوم مهاجران و اوارگان، همه اینها می تواند دلیلی باشد برای اظهار نظر یا ابراز نگرانی یا تحیل یا انتقاد یا پیشنهاد. اشاره درستی به نگرانی ها و دغدغه هیا حکومت ایران شده است، که لزما نگرانی و دغدغه مردم نیست. بخشی مربوط به مردم می شود، مثلا کسانی که مستقیم و غیر مستقیم تحت تاثیر تعامل اقتصادی با ترکیه هستند مانند آزانس های هوایی و گردشگری و مسافران. بخشی هم از نظر افراد نخبه و یا دگراندیش ایرانی است از منظر دموکراسی و حقوق بشر به عملکرد دولت ترکیه قبل و بعد از کودتا است.