ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

چه ترکیبی برای سبد انرژی ایران مناسب است؟

مجید محمدی محقق- چرا دولت ایران می‌خواهد نیروگاه اتمی را در سبد انرژی کشور جای دهد؟ چرا می‌خواهد ساخت نیروگاهی را توسعه دهد که بهره‌برداری از آن از همه امکانات مشابه گران‌تر است؟

ایران با انجمن ملی سازندگان انرژی‌های خورشیدی انگلیس یک توافقنامه‎‌ به قیمت ۱٫۵ میلیارد یورو را امضا کرد که هدف آن طراحی و استقرار یک مزرعه خورشیدی -از نوع پی وی- با ظرفیت ۱۰۰۰ مگاوات بود.

خبرگزاری جمهوری اسلامی در اواخر تیرماه سال ۱۳۹۵، ضمن اعلام این خبر نوشت که از جمله شرایط اجرای این توافقنامه، تأمین تمامی سرمایه مورد نیاز این پروژه از طریق سرمایه گذاری خارجی است.

همچنین این توافقنامه سعی دارد که تولید کارخانه ساخت پانل‌های خورشیدی به میزان ۵۰۰ مگاوات در سال را به صورت مشارکت با شرکت‌های ایرانی احداث کند.

بنابر این گزارش این پروژه برای دولت ایران درآمدزایی می‌کند و به اشتغال‌زایی می‌انجامد.

در این گزارش آمده: «در حال حاضر انگلیس سالانه رقمی معادل ۵ تا ۷ میلیون پوند تنها بابت صدور مجوز نصب سیستم‌های مرتبط با انرژی‌های خورشیدی بر روی سقف خانه‌ها درآمد کسب می‌کند. ضمن اینکه از سال ۲۰۱۰ میلادی تاکنون ۳۵ هزار نفر در این بخش مشغول به کار شده اند.»

اما به عقیده راقم این سطور نکته ابهام برانگیزی در سیاست انرژیی ایران وجود دارد. پیش از این اجازه دهید اندک توضیحاتی در باره سیاست انرژی ایران مطرح کنم.

از یک طرف ایران تمایل دارد که علاوه بر نیروگاه اتمی بوشهر هشت نیروگاه اتمی دیگر ایجاد کند. از طرف دیگر قراردادی برای ساخت نیروگاه خورشیدی ۱۰۰۰ مگاواتی با انگلیس منعقد می‌سازد.

اجازه دهید ابتدا تولید این دو نیروگاه را از منظر اقتصادی و نیز از منظر سیاست انرژی با یکدیگر مقایسه کنیم و سپس به نکته پرسش‌برانگیز برگردیم.
برای مقایسه نیروگاه اتمی و نیروگاه خورشیدی، درهر دو حالت بهترین شرایط برای این دو نیروگاه جدید فرض شده است. به این ترتیب که برای نیروگاه اتمی قیمت آن از پنج میلیارد دلار بیشتر نشود و میزان تولید برق آن به ۷٫۴ تراوات ساعت در سال برسد. لازم به ذکر است که متوسط تولید نیروگاه بوشهردر دوره چهارساله (بدون در نظر گرفتن سال اول) حدود چهار تراوات ساعت بوده است.

نمودار ۱: نقشه خورشیدی ایران بر سطح عمودی

حال باید دید که یک نیروگاه خورشیدی از نوع پانل پی وی با ظرفیت ۱۰۰۰ مگاوات، چه میزان برق در سال می‌تواند تولید کند. برای محاسبه میزان تولید این نیروگاه چند پیش فرض لازم است که قسمت عمده آن‌ها را در پانویس آورده‌ام.

کسانی که مایل‌اند خود این ارقام را کنترل کنند و محاسبه‌ای بر آن اساس انجام دهند می‌توانند به پاورقی مراجعه کنند. اما در این میان مهمترین پارامتر، میزان تشعشع خورشید بر یک سطح عمودی نسبت به تابش خورشید است که همانطور که در نقشه بالا مشاهده می‌شود اگر این مزرعه خورشیدی برای مثال در سیستان بلوچستان واقع باشد سالانه بالغ بر ۲۴۰۰ کیلووات بر متر مکعب برق تولید خواهد کرد.

با این شرایط در بهترین حالت یک چنین مزرعه خورشیدی می‌تواند درسال حدود ۱٫۹ تراوات ساعت برق تولید کند. اما موضوع بسیارمهم‌تر در این مقایسه، هزینه‌های هر کیلووات ساعت برق تولید شده توسط نیروگاه اتمی و نیروگاه مزرعه خورشیدی است که در نمودار یک هزینه‌های تولید هر کیلووات ساعت برای نیروگاه‌های مختلف آمده است.

علاوه بر این هزینه‌ها، قیمت خرید تضمینی مصوبه دولت برای سال ۹۵ نیز آورده شده است. همانطور که مشاهده می‌شود، این قیمت فقط برای دو نیروگاه بادی و نیروگاه خورشیدی آمده است و برای نیروگاه اتمی که گران‌ترین نوع تولید برق در سبد انرژی ایران است هیچ‌گونه قیمت تضمینی خرید اعلام نشده است. البته این موضوع به خاطر آن است که نیروگاه اتمی با مخارج دولتی بنا شده است اما در نظر است نیروگاه‌های بادی و خورشیدی با مخارج سرمایه خصوصی ایجاد شود و سرمایه در پی سود است آن هم با تضمین.
و از آنجا که این نیروگاه‌ها گران‌تر از نیروگاه گازسوز حتی با قیمت گاز صادراتی و مخارج برای دی اکسید کربن است لاجرم اگر سرمایه‌های خارجی بخواهند رغبتی به سرمایه‌گذاری نشان دهند می‌بایست دولت حداقل قیمت تضمین شده‌ای را بپردازد که بسیار بیشتر از قیمت بازار است. مطلب مهم دیگری که درهمین نمودار مشاهده می‌شود این است که رقم خرید تضمینی برق توسط دولت، بیشتر از هزینه‌های آن است.

در این محاسبات، نرخ بهره ۱۲٪ در نظر گرفته شده است که به احتمال زیاد سرمایه خارجی با نرخ بهره تضمینی دولت که کمتر از این رقم است دائر خواهد شد.(۱)

اکنون، پس از این مقدمه کوتاه، جای آن است که پرسش خود را مطرح کنم.

فرض کنید که هزینه‌های مربوط به نیروگاه خورشیدی همان باشد که دولت آورده است و دولت قادر است نیروگاه خورشیدی را با همین قیمت ذکر شده، تاسیس کند. همچنین فرض کنید که دولت می‌تواند طبق قیمت‌های استاندارد، به ایجاد و راه‌اندازی مزرعه‌های نیروگاه‌های بادی اقدام کند که قیمت برق تولیدی این دو نوع نیروگاه کمتر از قیمت برق تولیدی توسط نیروگاه اتمی است.

نمودار ۲: مخارج تولید برق برای هر کیلووات ساعت برای راه حلهای مختلف سبد انرژی ایران را در این نمودار می توانید مشاهده کنید. همانطور که مشاهده می کنید نیروگاه خورشیدی و نیروگاه بادی بسیار ارزانتر از نیروگاه خورشیدی برای ایران است

نکته دیگر این که سوخت نیروگاه اتمی در داخل موجود نیست و کشور وابسته به خارج می‌شود و سوخت نیروگاه بادی و خورشیدی به رایگان در کشور موجود است. افزون بر این، ساخت نیروگاه‌های خورشیدی و بادی می‌تواند برای ایران خود به یک صنعت تبدیل شود در صورتی که چنین فرضی را حتی دولتمردان ایران برای نیروگاه اتمی فرض نکرده‌اند.

حالا پرسش این است: چرا دولت ایران می‌خواهد نیروگاه اتمی را در سبد انرژی کشور جای دهد؟ چرا دولت می‌خواهد ساخت نیروگاهی اتمی را توسعه دهد که ساخت و بهره‌برداری از آن از همه امکانات مشابه گران‌تر است؟

در پایان بد نیست به بررسی این ادعا نیز بپردازیم که گویا کشور انگلیس توانسته است از این بابت درآمد داشته باشد. اولاً، دولت انگلیس تا آخرین متر مکعب گاز خود را در سبد انرژی‌اش تا سال ۲۰۵۰ حفظ کرده است. ثانیاً اقتصاد دولت انگلیس برپایه تولیدات غیرنفتی بنا شده است و از این رو می تواند قیمت تضمینی را از طریق کسب درآمدهای مالیاتی کسب کند که به نوبه خود از طریق صادرات غیر نفتی یا هرگونه مواد خام است.

اما در ایران قیمت تضمینی لاجرم باید از طریق صادرات مواد نفتی تهیه شود. به همین دلیل چاره‌ای به‌جز یکی از دو گزینه زیر ندارد:

۱- یا باید نفت و گاز را صادر کند و کشوری دیگر آن را بسوزاند و دی اکسید کربن در جای دیگر تولید شود تا بتواند از درآمد فروش آن یارانه به برق تولید شده با مصرف غیر سوخت فسیلی بدهد.

۲- یا باید از فروش نفت صرف نظر کند. اما با توجه به این که ناچار است تا سال ۲۰۳۰ سهم سوخت فسیلی در سبد انرژی خود را به شدت کاهش دهد(۲)، در این صورت معلوم نیست که با کدام درآمد خواهد توانست برق به قیمت تضمینی را از این نیروگاه‌های غیر فسیلی بخرد.
پاسخ به این سوال شاید بتواند به درک بهترین ترکیب برای سبد انرژی ایران تا حدی کمک کند.

پانویس

۱- از اینرو ۱۲٪ نرخ بهره در این محاسبات استفاده شده که مخارج واقعی بیشتر به واقعیت نزدیک باشد.

۲- یکی از قولهای که دولت ایران در بیانه ای محیط زیست پاریس داده است این است که نرخ تولید گاز دی اکسید کربن را تا سال ۲۰۳۰ نسبت به سال پایه ۲۰۱۰ به میزان ۱۲٪ پائین بیاورد البته به شرط برداشته شدن تحریمها که از بابت چرخه سوخت نیروگاه اتمی به ایران تحمیل شده است. در مقاله آینده سعی می کند چالشهای این قول را برسی کنم.

از این نویسنده

در همین زمینه

    این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

    آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

    .در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

    توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

    نظر بدهید

    در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

    نظرها

    • سرگشته

      ایارن الویت نخستش انرژی گاز است. این ننگ بزرگ ایارنی است که نتواند تولید انرزی برقش از گاز تهیه کند. این ننگ برای ایندگان و نفرین ایندگان بر این اخوند و سپاهی خاهد بود چگونه این اقیانوش گازی بهر برداری نکردند و پ.ل اندک کملی صرق بمب اتم موشک و حرزب الله و فلظین تروریست سنی ضد شیعه کردند. ایندگاه هر روز نفرین حواهند بر این اخو.ند و اهی چننیم فرصنتی از نسل اینده گرقفتند

    • مجید محمدی محقق

      با سلام خدمت آقا و یا خانم تفکر و تفاهم با سپاس از بیان نظر خودتان. با شما موافقم که ضریب شدت مصرف انرژی بالا است حتا در مقایسه با کشورهای سردسیر و یا کشورهای که وضعیت آب و هوایی یک سانی دارند. تا حدودی با شما موافقم که سیستمهای مصرفی ما یا قدیمی هستند و بهره وری بسیار پائین کار می کند. اما این بخشی از جواب است بخش دیگر است فرهنگی است که ما در مصرف کردن پیدا کرده ایم که آنرا هم می باید نغییر دهیم. بخش دیگرش هم سیاست کلان کشور است که بخشهایش با هم همخوانی ندارد. برای مثال ساخت ساختمانها ، کارخانه ها ، روشهای تولید ، واردات وسائل هیچکدام به نظر نمی رسد که با هم در جهت کم کردن مصرف استفاده شود و هر کدام ساز خود را می زند. اما مشکل و یا سوال من این شده است که چرا با وجود داشتن گاز که برای مثال از زغال سنگ بسیار کمتر گاز دی اکسید کربن تولید می کند و ارزانترین روش برای تولید برق در ایران است حتا با احتساب قیمت گاز صادراتی و هزینه دی اکسید کربن باز می خواهیم روی انرژی اتمی سرمایه گذاری کنیم که حتا گرانتر از نیروگاههای خورشیدی و بادی تمام می شود. چرا اصولا می خواهیم انرژی اتمی را وارد سبد انرژی بکنیم که با هیچکدام از پایه های سنجش (اقتصاد ، سیاست و محیط زیست) خوانایی برای کشور ما ندارد. بار دیگر از شما سپاسگزارم شاد باشید مجید محمدی محقق

    • تفکر و تفاهم!

      خلاصه مطلب و کامنتها این است که: در ایران، بالا بودن نسبی ظریب شدت مصرف انرژی و به تبعش آلایندگی و دیگر مشکلات، بخاطر بالا بودن رفاه عمومی نیست، بلکه به دلیل پایین بودن بهره وری است.

    • اندیشه و دریافت

      بخش مهمی از تولید گزاهای گلخانه ای در جهان مربوطه صنعت گاوداری است. در ایران عمده مصرف گوشت قرمز ، مربوط به گوشفند است. در کل سهم تامین پروتئن در ایران بیشتر گیاهی و بعد مرغ و تخم مرغ است. بخاطر فقر و پایین بودن قدرت خرید اکثریت مردم، مصرف در همه چیز پایین است و عمده زیادی مصرف در برخی موارد بیشتر ناشی از بهره وری پایین است. ------------ سرانه مصرف سالانه گوشت: ایران: 6 کیلوگرم/ ترکیه: 27 کیلو/ اروپا: 45/ آمریکا: 70

    • اندیشه و دریافت

      غلی رغم شعارهای چون اقتصاد مقاومتی و درون زایی! انرزی اتمی با اروانیوم غنی شده بر خلاف این شعارها است که وابستگی علمی و منابع به خارج دارد در حالی که در ساخت نیورگاه گازی قابلیت علمی و فنی و تامین مواد اولیه داخلی است.

    • اندیشه و دریافت

      اکنون 90% جمعیت ایران تحت پوشش گاز طبیعی است و بخش مهمی از ناوگان خودرو سواری و عمومی گاز سوز شده است که از معدود دستاوردهای خوب این نظام است. گاز طبیعی نسبت به دیگر سوخت های فسلی آلایندگی کمتری دارد، در حالی کشور چین عمده مصرف انرژی شان از محل زغال سنگ و سوخت فسیلی و امریکا شمالی و اروپا، و سوخت فسیلی است و البته بخش تولید برق فرانسه استثنائا برق اتمی اش خیلی بالا است. در حالی چین و اروپا و آمریکا توسعه صنعتی زیادی نسبت به ایران دارند.

    • اندیشه و دریافت

      اول اینکه کشور ایران در این چهار دهه اخیر توسعه نامتوازن و کمترین توزیع متناسب با جغرافیا و عد توجه به عدالت و امایش سرزمینی و با بهره وری پایین داشته است. صنایع پر مصرف انرژی و به شدت آلاینده با فناوری قدیمی و تمرکز صنایع در حاشیه کویر مرکزی! وجود 18 میلیون خودرو که بیش از نمی از انها از فناوری پایین و پرمصرف هستند و 4 میلیون آنها نیز اسقاطی هستند! بر طبق آمارها عمده الودگی شهرها ناشی این خودروها است که متوسط دو برابر خودروهای روز دنیا مصرف بنزین دارند! میزان آلودگی خودرهای سواری و موتور سیکلت در شهران را بسته به نوع آلاینده از 29 تا 90 درصد گفته اند! متاسفانه به دلیل ساختار اقتصاد حکومتی/دولتی/شبه دولتی، رانت و انحصار و منفعت طلبی حاکمیت از صنعت خوردو، این محصول با قیمت بالا و کیفیت پایین به مردم رعضه می شود و همچنان هم ادامه دارد. از طرفی سوءمدیریت از برنامه ریزی تا اجرا، باعث شده تولید و توزیع و مصرف انرژی در ایران به شدت درای اتلاف باشد! پس با این توضیحات ایران، به قدر کشورهای پیشرفته توسعه صنعتی واقعی و مناسب نیافته، بلکه عمدتا ناشی بهر روی پایین است. مصرف سوخت فسیلی بخصوص گاز، اصلا موجه نیست و بلکه باید بهره وری بالا ببرد.

    • اندیشه و دریافت

      اما درباره اینکه نظام ایران در قبال رفع تحریم ها چنین قولی داده جای وسال و تعجب دارد! نخست اینکه همیشه ادعا کرده اند برجام تنها شامل هسته ای می شود و به این بهانه از همکاری با جهان برای منازعات منطقه ای سربازده یا همکاری مناسبی نکرده و همچنین حاضر به بهبود وضع حققو بشر و یا عدم حمایت از گرو ه های متهم به تررویستی از سوی غرب مثل حزب الله و حماس و عدم مداخله امور کشورها نشده اند، ولی پیشاپیش قول 12 درصد کاهش می دهند! من اجازه میخواهم در چند کامنت مطرح کنم آیا اساس این قول ها با منافع ملی و حقایق اقتصادی و نیازهای کشور همخوانی دارد و یاب رطبق معمول منافع ملی مردم ایران وجه مصالحه ایدئلوژی و منافع نظام شده است! متاسفانه در طول 37 سال حکومت فلاک بار اینها، در بسیاری مواقع منافعشان با منافع ملت ایران در تضاد بوده است! با مشاهده عملکردها در خواهیم یافت همچنان تضاد منافع میان نظام و ملت ادامه دارد!

    • اندیشه و دریافت

      بر اساس مطالعات، مزیت نسبی ایران و کشورهای مشابه، استفاده از نیروگاه های گازی و خورشیدی و بادی است. گاز منبع انرژی برای صدها سال است که نسبت به دیگر سوخت های فسیلی آلودگی کمتر دارد. خورشید و باد هم که رایگان و به فور در دسترس است. در حالی که ایارن بر طبق آنچه در رسانه ها منتشر شده، با محدودیت و فقر منابع رو برو است و مزیت نسبی پایینی دارد و یکی از دلایل مشکوک شدن به برنامه های هسته ای نظام حاکم بر ایران طرف های خارجی همین است!