ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

پیک‌های موتوری و خواسته‌هایی که شنیده نمی‌شود

کارگران "اسنپ" در ایران معترض‌اند. آنان از گروه بی‌حقوقان مطلق در میان طبقه کارگر ایران هستند. نگاهی به زندگی و کار آنان و تلاشی که در برخی کشورها برای بهبود وضعیت کارگران پلتفرم‌های آنلاین صورت گرفته است.

عبدالله: ما در زندان اسنپ گیر کرده‌ایم

شرایط کارگران ایرانی پلتفرم‌های آنلاین متفاوت است. از مشهورترین آنها "اسنپ" است. شرکت اسنپ تمایلی برای به‌رسمیت شناختن شاغلان از طریق این اپلیکیشن، به‌عنوان کارگر ندارد. عبدالله، ۴۹ ساله و اهل خراسان است. او به گفته‌ی خودش ۱۷ سال است در تهران با موتورش کار می‌کند، و سه‌سال است در اسنپ‌فود فعالیت دارد. او می‌گوید:‌

«شرکت وقتی که ما می‌خواهیم عضو شویم خیلی راحت به ما اجازه‌ی فعالیت می‌دهد و عضو شدن بسیار راحت است. اما بعد از عضویت هیچ تسهیلاتی برای ما نیست و اصلا تماس گرفتن با آن‌ها تقریبا ممکن نیست. آن‌ها هروقت خودشان بخواهند زنگ می‌زنند. شرکت به دوستانم گفته که کار آن‌ها آزاد است و خودشان خواسته‌اند کار کنند و شرکت مسئولیتی در مقابل‌شان ندارد.»

او که سه فرزند دارد تاکنون در حین‌کار سه‌بار دچار سانحه‌‌ی رانندگی شده، یک‌بار کارش به بیمارستان کشیده شده و یک‌بار موتورش چنان آسیب دیده که مجبور به تعویض آن شده است. یک‌بار هم به مدت یک‌ماه به علت آسیب‌دیدگی پای راستش در حین حمل درخواست مشتری اسنپ آسیب دیده و یک ماه از ادامه‌ی کار محروم بوده است. اما در هیچ‌کدام از این موارد اسنپ از او حمایتی نکرده است.

عبدالله بیمه نیست و می‌گوید شرکت نمی‌خواهد او را بیمه کند:

«بعضی‌ها از جای دیگری بیمه هستند که خوب اسنپ دیگر بیمه‌ای برای‌شان در نظر نمی‌‌گیرد. افرادی مثل من هم که شغل دیگری ندارند باید خودشان برای بیمه به تامین اجتماعی مراجعه کنند. تامین اجتماعی به راحتی قبول نمی‌کند که مثلا من روزی تا ۱۰ ساعت برای اسنپ کار می‌کنم. می‌گویند باید از شرکت اقدام شود. دوبار اقدام کردم ولی آن‌قدر من را سردواندند که از خیرش گذشتم. برخی از دوستانم توانسته‌اند بیمه‌ی تامین‌اجتماعی بگیرند اما برای تمدیدش دچار مشکل می‌شوند». عبدالله می‌گوید «از خیر بیمه شدن گذشته است.»

او به‌ناچار قبول کرده که اگر می‌خواهد با اسنپ کار کند، نباید ادعایی داشته باشد. می‌گوید:

«خیلی راحت دسترسی ما را می‌بندند. اگر اعتراض کنم حتما این‌کار را می‌کنند. بهتر است به امید خدا باشم و به‌همین درآمد ناچیز قانع باشم».

به‌گفته‌ی او درآمدش از اسنپ با حذف هزینه‌ی سوخت و اصطکاک موتورش، بسیار ناچیز است:

«همیشه شرمنده‌ی زن و بچه‌ام می‌شوم. من فقط همین یک موتور را دارم و هرروز با آن کار می‌کنم. اولش فکر کردیم اسنپ فرصت خوبی می‌دهد و درآمدمان بالا می‌رود. حالا مشکل دوتا شده. اول این‌که اگر ]راننده‌ی عضو[ اسنپ نباشی کار گیر نمیاوی. دیگر کسی که موتور دربستی یا پیک می‌خواهد اسنپ می‌گیرد و به موتوری عادی اعتماد نمی‌کند. ولی اسنپ هم برای ما ارزشی قائل نیست. پول سوخت و تعمیر موتور را باید خودمان بدهیم و شرکت برای ما کاری نمی‌کند. مثل زندانی شده که بیرونش جهنم است و درونش هم همین‌طور. مثل موشی شده‌ایم که در تله افتاده باشد.»

با روابط عمومی اسنپ تماس می‌گیرم. بعد از این‌که می‌گویم ممکن است گفته‌هایشان در رسانه‌ای خارج از ایران منعکس شود تلفن را قطع می‌کنند.

یک سخنگوی این شرکت تابستان امسال (۱۴۰۰) در گفت‌و‌گویی کوتاه با سایت «اقتصاد ۲۴» تایید کرده بود که رانندگانی که از جای دیگری بیمه نیستند، خودشان باید به سازمان تامین‌اجتماعی مراجعه کنند:

«کاربران راننده خود کارفرما هستند و ساعت کاری، دریافتی و نحوه اشتغال‌شان کاملا با افرادی که به عنوان کارمند مشمول قانون کار فعالیت می‌کنند متفاوت است. نحوه استفاده از بیمه برای این عزیزان هم متفاوت خواهد بود. کاربران راننده به دو دسته تقسیم می‌شوند. کسانی که به عنوان شغل دوم فعالیت می‌کنند و در دستگاه یا شرکتی بیمه شده‌اند و گروه دیگر که تمام‌وقت در پلتفرم ]اسنپ[ فعالیت می‌کنند. دسته دوم نیاز دارند که مباحث مربوط به تامین اجتماعی و بیمه‌های تکمیلی مورد نیازشان تامین شود» (منبع).

روابط عمومی اسنپ در این مصاحبه تأکید کرده که کارگران اسنپ باید برای «بیمه خویش‌فرما» اقدام کنند. چیزی که نشان می‌دهد شرکت اسنپ کارگرانش را به رسمیت نمی‌شناسد و به بیمه معرفی نمی‌کند.

محمدعلی: یا باید سربه‌زیر بود یا نابودت می‌کنند

محمدعلی راننده‌ی موتور ۳۴ ساله‌ای است که از دانشگاهی غیرحضوری فوق‌دیپلم حسابداری گرفته است. او می‌گوید امکان ادامه‌ی تحصیل یا کار مرتبط با رشته‌اش ندارد. پدر همسرش برای او یک موتور خریده و این تنها ابزاری است که می‌تواند با آن کار کند. محمدعلی می‌گوید:

«من روزها برای مغازه‌داران در بازار و شب‌ها برای یک‌رستوران در شمال تهران وسیله و غذا جابه‌جا می‌کنم. قبلا در بین کار مسافر هم می‌بردم. الان چند وقت است در اسنپ ثبت‌نام کرده‌ام. آن‌ها می‌گویند بین من و شما رابطه‌ی کارگر و کارفرما وجود ندارد. فقط منفعت خودشان برای‌شان مهم است. یک بار حساب من را بستند و تهمت زدند که فرستنده شکایت کرده و گفته من دزدی کردم. بعد آن چیز پیدا شد و حسابم را دوباره باز کردند. اگر نیاز نداشتم با اسنپ کار نمی‌کردم. این‌ها ما را اسیر خودشان می‌دانند. درآمدشان ناچیز است و همیشه طلب‌کارند.»

از محمدعلی درباره‌ی وضعیت بیمه‌اش می‌پرسم. یادآوری می‌کنم که ممکن است در حین کار برایش سانحه‌ای اتفاق بیفتد و نیاز به حمایت بیمه و کارفرما داشته باشد. او تایید می‌کند که این‌ها را می‌داند ولی امیدی ندارد که از او حمایتی بشود. یادآوری می‌کنم که این حمایت، حق اوست. می‌‌گوید:

«اسنپ یا این مغازه‌دارها همین که به من کار می‌دهند منت هم می‌گذارند. من اصلا به خیر رسیدن از این‌ها امیدی ندارم. بارها دیده‌ام که دوستانم حق‌شان را خواسته‌اند ولی همان‌چیزی که قبلا داشتند را هم ازشان گرفتند. یا باید سربه‌زیر بود یا نابودت می‌کنند.»

سمت‌گیری عمومی پلتفرم‌ها

گلایه‌های عبدالله، محمدعلی، و هزاران نفر مثل آن‌‌ها مختص ایران نیست. بعد از فروپاشی اقتصادی سال ۲۰۰۸ میلادی، اپلیکیشین‌هایی که برای افراد اجازه‌ی کار اندک و برای کاربران امکان دریافت خدمات را فراهم می‌کنند زیاد شدند. آن‌ها آن‌طور که نیک سرنیچک، متخصص علوم رسانه در کتاب «سرمایه‌داری پلتفرم‌ها» شرح می‌دهد در گروه پلت‌فروم‌های اجاره‌ای قرار می‌گیرند )پلتفرم‌هایی چون اوبر یا ایر‌بی‌ان‌بی). سرنیچک تاکید می‌کند که حیات این پلتفرم‌ها فقط به دو صورت ممکن است ادامه پیدا کند. آن‌ها یا باید به خدماتی گران‌قیمت و مجلل تبدیل شوند یا به استعمار و بهرشی‌کشی از کارگران و فریب مشتریان روی بیاورند. پیش‌‌بینی‌ای که او حدود پنج‌سال پیش انجام داد امروزه در واقعیت دیده می‌شود. پلت‌فروم‌هایی چون ایر‌بی‌ان‌بی که برای اجاره‌ی محل سکونت ارزان و موقت بود حالا گاهی از هتل‌ها گران‌تر است و توجه خود را به فروش تجربه‌های توریستی برای افرادی با توان اقتصادی بالاتر معطوف کرده است. شرکت‌هایی مثل اوبر و معادل‌های ایرانی‌اش (اسنپ تا تپسی) اما سعی می‌کنند خود را ارزان نگه دارند و تعادل سرمایه‌ی خود را با تحمیل کار سخت‌تر به کارگرانشان حفظ کنند.

حقوق کارگران پلتفرم‌ها در جهان

خدمات و شرایط سخت کاری شرکت اوبر (شامل خدمات حمل‌و‌نقل مسافر، کالا یا غذا) و شرکت‌های مشابه، در سال‌های اخیر بسیار خبرساز شده و در برخی موارد توجه قانون‌گذاران، حقوق‌دانان یا اتحادیه‌های حمایت از حقوق کارگران را برانگیخته است. کمتر از یک‌سال پیش دادگاه عالی بریتانیا ادعای اوبر را مبنی بر این‌که فقط تسهیل کننده‌ی قرارداد میان متقاضی و عرضه کننده‌است مردود دانست. دادگاه تشخیص داد که رانندگان اوبر تابع و وابسته به شرکت اوبر هستند و باید به‌عنوان کارمند/کارگر رسمی این شرکت شناخته شده و از حداقل حقوق سالیانه، مزایای قانونی کار و حقوق تعطیلات برخوردار شوند (منبع).

متخصصان علوم رسانه نسبت به عملی نشدن این حکم هشدار دادند. تام ویکرز، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه ناتینگهام تاکید می‌کند که این قانون باید ضمانت اجرایی پیدا کند و برای تمام کارگران شرکت‌هایی همانند اوبر تعمیم داده شود. الکس وود، محقق موسسه نظارت بر اینترنت هم نگرانی‌های خود از اجرا نشدن این احکام را بیان کرده است. او به بی‌بی‌سی گفته است: «این قانون اجرایی نخواهد شود، چون در بریتانیا بازرسی کافی برای امور مربوط به کار وجود ندارد. این به‌عهده‌ی کارگران است که بازهم به دادگاه بیایند. نادیده گرفتن این حکم تا زمانی که همه‌ی کارگران اوبر به دادگاه نیایند بسیار ساده است» (منبع). این دادگاه که مدت‌ها طول کشید تنها چالش حقوقی شرکت اوبر نبوده است.

اواخر تابستان امسال (۱۴۰۰) اوبر با چالش حقوقی دیگری در مورد وضعیت استخدامی رانندگانش مواجه شد. دادگاه منطقه‌ای آمستردام از دعوی فدراسیون اتحادیه‌های کارگری هلند حمایت کرد و تایید کرد که رانندگان اوبر پیمان‌کار نیستند و باید به‌عنوان کارگر/کارمند رسمی شناخته شوند. دادگاه آمستردام ادعای اوبر مبنی بر خوداشتغالی رانندگان این شرکت را رد کرد و حکم داد که این رانندگان باید تحت پوشش یک قرارداد کاری قرار بگیرند و شرکت اوبر ملزم به پرداخت مزایایی مانند دستمزد بیماری به رانندگان است.

 در پی این حکم، مرکز ملی اتحادیه کارگری هلند (FNV) در بیانیه‌ای اعلام کرد: این حکم همان‌چیزی را نشان می‌دهد که ما سال‌ها می‌گوییم: اوبر کارفرما است و رانندگانش کارمند هستند، بنابراین اوبر باید به قرارداد کار جمعی برای حمل و نقل پایبند باشد. این همچنین یک سیگنال به لاهه است که این نوع ساخت و سازها غیرقانونی هستند» (منبع).

پس از آن، اوبر قبول کرد که که با رانندگان به عنوان کارگر رفتار کند. اگرچه چالش‌های قانونی همچنان وجود دارد (مانند تعریف آن از زمان کار) و اوبر با استخدام وکلای فراوان در تمام شهرها به چنین احکامی اعتراض می‌کند. در سایر نقاط اروپا، این شرکت به مبارزه با دعوای استخدامی ادامه می‌دهد و از لابی‌گری برای تاثیر گذاشتن بر قانون‌گذاران اتحادیه اروپا استفاده می‌کند.

در همین زمینه

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.