ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

آرتین رحمانی پیانی: «شرمنده‌ام مادر، می‌خواهم در راهی قدم بگذارم که شاید جوانی‌ام را نبینی»

آرتین رحمانی کودک کارگری بود که با سه گلوله نیروهای امنیتی به سر و سینه‌اش در ایذه کشته شد و حکومت سعی کرد او را به عنوان «شهید حکومتی» ثبت کند، اما خانواده‌اش مخالفت کردند.

شرمنده‌ام مادر، می‌خواهم در راهی قدم بگذارم که شاید جوانی‌ام را نبینی...

چهارشنبه ۲۵ آبان، هم‌زمان با سومین سالگرد اعتراضات آبان ۹۸ شهرهای سراسری ایران شاهد اعتراضات و اعتصابات گسترده‌ای بود. اما در این روز شهر ایذه به واسطه خشونت نیروهای امنیتی به خون کشیده شد و دست‌کم سه کودک به نام‌های کیان پیرفلک (۹ ساله)، سپهر مقصودی (۱۴ ساله) و آرتین رحمانی پیانی (۱۷ ساله) در بین آنها بود.

یک منبع آگاه و از نزدیکان خانواده آرتین رحمانی که نخواست نامش فاش شود، به زمانه گفت او شامگاه چهارشنبه ۲۵ آبان در خیابان حافظ جنوبی بر اثر اصابت گلوله نیروهای امنیتی کشته شد.

آرتین رحمانی پیانی با وجود سن کم در اعتراضات شرکت می‌کرد و در آخرین استوری اینستاگرام خود ضمن اشاره به سالگرد آبان ۹۸ و اعتصابات ۲۴، ۲۵ و ۲۶ آبان نوشته بود:

«حالمون خوب میشه یه روز، ولی شایداون روز من نباشم، اگه تو بودی جای من بخند :)) از ته دل...»

این جمله بر سنگ مزار آرتین رحمانی حک شده است.

به گفته منبع آگاه زمانه آرتین قرار نبود آن شب برای شرکت در اعتراضات به خیابان برود، اما بدون اطلاع خانواده خود را به جمع معترضان رسانده بود:

«یکی از فامیل‌‌ها آرتین را خیابان دیده بود و از او خواسته بود نزدیکش بماند، ولی زمانی که اعتراضات اوج می‌گیرد و همه‌جا شلوغ می‌شود آرتین را گُم می‌کند... کمی بعدتر یکی از دوستانش خبر داد که آرتین در خیابان حافظ جنوبی تیر خورده و او را به بیمارستان برده‌اند...»

به گفته منبع آگاه زمانه، سه گلوله به آرتین رحمانی پیانی اصابت کرده و او درجا کشته شد:

«سه تا تیر خورده بود، یکی به سر و دو تا هم به قفسه سینه‌اش... در [پزشکی قانونی] بغل سرش را پاره کرده بودند که جای گلوله مشخص نباشد، ولی در سینه‌اش مشخص بود تیر خورده است.»

خیابان حافظ جنوبی در مرکز شهر کوچک ایذه قرار دارد و بازار ایذه نیز در نزدیکی این خیابان قرار دارد. شامگاه چهارشنبه ۲۵ آبان نیروهای امنیتی به معترضان در بازار ایذه حمله کردند که در نتیجه آن تعدادی از شهروندان و نیروهای امنیتی کشته شدند.

مقام‌های جمهوری اسلامی تلاش کردند حمله به بازار ایذه را یک «حمله تروریستی توسط داعش» جلوه دهند و بعدا مشخص شد که بیانیه «قبول مسئولیت داعش» مربوط به قبل بوده و ارتباطی به ایذه ندارد. با این وجود حکومت هم‌چنان سعی کرد این حمله را «تروریستی» و به عوامل خارجی ربط دهد.

به گفته منبع آگاه زمانه مردم آرتین را به اورژانس ایذه منتقل کردند:

«مادرش زنگ زد ببیند آرتین حالش خوب است یا نه، وقتی زنگ زد گوشی‌اش را جواب دادند گفتند به بیمارستان بیایید آرتین تمام کرده است...»

منبع آگاه زمانه توضیح می‌دهد برخی از زخمی شدگان در بیمارستان به آنها رسیدگی پزشکی لازم صورت نمی‌گرفت و به همین دلیل درگذشتند.

مادر آرتین رحمانی بعد از اینکه متوجه می‌شود پسرش کشته شده به اورژانس که در انتهای همان خیابان حافظ جنوبی واقع شده، مراجعه می‌کند:

«مادرش دیده بود چند جنازه وجود دارد و یکی از آنها جنازه آرتین بود...»

پیکر آرتین رحمانی را به اهواز منتقل کردند و از خانواده خواسته شد بار دیگر برای شناسنایی به اهواز مراجعه کند و این بار پدر آرتین پنج‌شنبه ۲۶ آبان به اهواز می‌رود تا جنازه پسرش را شناسایی کند: «با آنها با بی احترامی رفتار کرده بودند...»

به گفته منبع آگاه زمانه، نیروهای امنیتی سعی داشتند همه افرادی که در جریان اعتراضات ۲۵ آبان کشته شده‌اند را «شهید حکومتی» معرفی کنند و در آرامستان «تپه شهدا» به خاک بسپارند، اما خانواده آرتین رحمانی با این کار مخالفت می‌کنند:

«خانواده گفت به دست خود شما کشته شده... به همین خاطر تهدید کرده بودند که جنازه را تحویل نمی‌دهند و گفته بودند خودشان می‌برند در تپه شهدا خاک می‌کنند...»

روز جمعه ۲۷ آبان حکومت با برنامه‌ای از پیش تعیین شده مراسم تشییع جنازه جان باخته‌های ایذه را برگزار کرد و محسن رضایی، معاون اقتصادی رئیس جمهوری نیز در این مراسم شرکت کرد و با تکرار «تروریستی خواندن حمله به بازار ایذه» سعی کردند کشته شدن معترضان را به عوامل خارجی نسبت دهند.

منبع آگاه زمانه درباره روز خاک‌سپاری چنین توضیح می‌دهد:

«جنازه‌ها را به تپه شهدا بردند، برای صدا و سیما کلیپ پر کردند و وقتی کارشان تمام شد جنازه‌ها را تحویل دادند. هرچند سعی داشتند آرتین را به زور در قطعه شهدا ایذه به خاک بسپارند، ولی خانواده او اجازه ندادند.»

آرتین رحمانی پیانی نهایتا جمعه ۲۷ آبان در روستای «پیان»، که در ۱۸ کیلومتری ایذه قرار دارد، به خاک سپرده شد. از خانواده این کودک کشته شده تعهد گرفته شد که مراسم باید بی‌سروصدا و در سکوت برگزار شود، اما خانواده اجازه حضور نیروهای امنیتی در مراسم را ندادند و طبق مراسم بختیاری‌ها به خاک سپرده شد:

«اجازه ندادند نماز میت بخوانند و پیکر آرتین را بدون رعایت آیین اسلامی به خاک سپردند.»

چند روز بعد از جان باختن آرتین، یادداشتی را در کمدش پیدا کردند که روی آن نوشته شده بود:

«شرمنده‌ام مادر، می‌خواهم در راهی قدم بگذارم که شاید جوانی‌ام را نبینی...»

دست‌نوشته آرتین رحمانی

تاکنون گواهی فوت و گزارش پزشکی قانونی نیز به خانواده آرتین رحمانی تحویل داده نشده است.

آرتین رحمانی پیانی، یک کودک-کارگر بود، او از ۱۴ سالگی در کنار تحصیل، در تعمیرگاه خودروی عموی‌اش کار می‌کرد:

«خیلی تعمیرات ماشین را دوست داشت و عاشق ماشین بود، به همین خاطر درس را رها کرد. همیشه درباره ماشین صحبت می‌کرد و آرزو داشت تعمیرات ماشین خارجی را یاد بگیرد.»

پایین و بالا بگیرید و بکشید

آرتین رحمانی متولد یکم مرداد ۱۳۸۴ بود و دو خواهر و برادر کوچک‌تر از خودش داشت.

آرتین تنها کودک-کارگری نیست که در ایذه و در جریان اعتراضات کشته می‌شود، هادی بهمنی ۱۷ ساله نیز دیگر کودک-کارگری بود که سه‌شنبه شب ۲۹ تیرماه ۱۴۰۰ در جریان اعتراض‌های ایذه کشته شد.

در همین زمینه:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.