طراحان لباس و پارچه: تلاش برای بقا در دوران تحمیل حجاب
فروغ شمسآبادی - طراحی لباس و پارچه از محبوبترین و مهمترین رشتههای تحصیلی دانشگاههای هنر است. وضعیت اقتصادی و معیشتی برخی از فارغالتحصیلان این رشته را در گفتوگو با آنها بررسی کردهایم.
جواد رمضانی (متولد ۱۳۶۳) یکی از فارغالتحصیلان رشته طراحی لباس و پارچه است که ۱۵ سال است در این حوزه مشغول به کار است. او در سال ۱۳۸۶ در رشته طراحی لباس و پارچه از دانشگاه هنر تهران فارغالتحصیل شد و پس از فارغالتحصیلی کار حرفهای را با طراحی و بیشتر به صورت کامپیوتری برای شرکتهای مختلف چاپ پارچه، فرش، کاغذ دیواری، سرامیک و کارگاه چاپ سیلک شروع کرد. سال ۸۵ یک کارگاه کوچک چاپ سیلک راهاندازی کرد و بعدها با چند نفر از فارغالتحصیلان طراحی پارچه در این کارگاه را با تولید لباس با الیاف پنبه توسعه داد. در همان حال با شرکت «ماهرنگ» زیرمجموعه «پوشان» در بخش طراحی و تحقیق و توسعه و آموزش پرسنل در بخش رنگسازی و چاپ به صورت قراردادی کار کرد و بعدها به شرکت «طیف گستر» آمد و بخش چاپ را با ۷۰ تا ۱۰۰ تُن تولید در ماه برای پارچههای گردباف راهاندازی کرد. رمضانی در کارخانه طیفگستر، مدیریت چاپ را به عهده دارد و همزمان در کارگاه کوچک خودش در کرج هم چاپ تولید لباس را انجام میدهد.
رمضانی که مدت دو سال مسئول کمیته نمایشگاهی انجمن طراحان پارچه و لباس بوده و نمایشگاههای زیادی را برگزار کرده است، در مصاحبه با ما میگوید:
برای کار در حوزه نساجی، دانشجویان این رشتهها فاصله زیادی با بازار رقابتی دارند و حتی بازار هنری این کار مثل کارهای مزونی. دانشجوی این کار حتما ارتباطات خود را باید گسترش بدهد و اطلاعات فنی خود را بالا ببرد تا در نهایت بتواند پلههای موفقیت را طی کند. من از ابتدا روی نرمافزار و چاپ تمرکز داشتم و سعی کردم مسائل فنی این کار و متریال این کار از پارچه تا مواد چاپ و دستگاهها را طبقهبندی کنم.
رمضانی معتقد است که برخی از مشکلات طراحی لباس و پارچه ناشی از آموزش در دانشگاههاست و برخی دیگر از مشکلات هم به محیط کار و فضای اقتصادی در کشور ربط دارد. میگوید:
نساجی در ایران توسعه خوبی دارد، اما با مشکل نیروی کار مواجه است. نیروهای جوان در ایران به مسئله کار به صورت خیلی آرمانی نگاه میکنند و این باعث فاصلهگرفتن آنها از واقعیت کار در بازار کار ایران میشود. از سوی دیگر، هم فضای آکادمیک و هم فضای کسبوکار نواقص زیادی دارند. فضای کسبوکار در تلاش است که به جای توسعه با مشکلات مختلف دستوپنجه نرم کند و حفظ سود و حاشیه سود را در نظر بگیرد که با فضای آرمانی دانشجوی فارغالتحصیل در این رشته فاصله زیادی دارد و به همین دلیل دانشجویان رغبتی برای کارکردن در چنین محیطی را ندارند. فضای آکادمیک ما پویا و عملگرا نیست و بیشتر بر تئوری متمرکز است و در همان زمینه هم بهخاطر دوری از محدودیتهای تولید واقعی چندان کارآمد نیست.
او سپس در ادامه درباره تجربه و راهکار خودش برای پر کردن فاصله بین آموختههای دانشگاهی و بازار میگوید:
من سعی کردم در هر دو زمینه فعالیت کنم: هم بازار کار، هم تئوری. در چند سال تدریس در دانشگاه هم دانشجوها را به این سمت سوق دادم که اگر میخواهید حرفهای باشید باید از کارتان کسبِ درآمد کنید.
آنچه دانشجویان رشته طراحی لباس و پارچه در دانشگاهها میآموزند در بسیاری از مواقع با واقعیتهای بازار جور درنمیآید. در این رشته حفاظتنشده و فاقد تعرفهمندی کارمندی امنترین و باثباتترین شکل تحصیل درآمد است اما باید قید خلاقیت را زد. در بازار راهی جز پذیرش واقعیتهای اقتصادی نیست. در مجموع درآمد طراحان پارچه و لباس بین ۱۰ تا ۴۰ میلیون تومان است.
رمضانی که کارشناسی ارشد فلسفه هنر هم دارد و مدتی هم در این رشته تدریس کرده است، اشتغال برای فارغالتحصیلان رشته طراحی لباس و پارچه را نسبت به دیگر رشتههای هنری آسانتر میداند و درآمد آن را بسته به کارایی و توانایی و میزان عملکرد طراح لباس، پارچه و چاپ، چیزی بین ۱۰ تا ۴۰ میلیون تومان در ماه برآورد میکند و میگوید:
گستردگی شغلی این رشته بسیار است، از جمله تولیدیها، کارخانجات نساجی، طراحی دکوراسیون داخلی، مبلمان شهری و موارد دیگر. اما فارغ التحصیلانی که در دوره دانشگاه سعی کردند ارتباط با صنعت و تولید داشته باشند معمولا افراد موفقتری هستند تا اینکه با اتکا به آموزش آکادمیک بخواهند کسب درآمد کنند و اگر درآمد هم داشته باشند معمولا درآمد مستمر نیست. ارتباط با تولید برای فارغالتحصیلان این رشته بسیار ضروری است، وگرنه مثل کارکردن در خلاء هست و منفعت مالی و تجربی برایشان نخواهد داشت.
فقدان تعرفهبندی و محدودیت در زمینه تبلیغات
مرضیه زارع (متولد ۱۳۶۶) از فارغالتحصیلانی است که از سال ۸۸ تا امروز به عنوان طراح پارچه و لباس، و مدرس دانشگاه مشغول به کار است. او کارشناسی طراحی پارچه و لباس دانشگاه هنر، کارشناس ارشد پژوهشِ دانشگاه هنر و دکترای پژوهش هنرِ دانشگاه الزهرا را دارد. زراع پروسه کار برای فارغالتحصیل این رشته را بسته به روندِ دانشجو و هنرش میداند که گاهی در زمان دانشجوی کارشناسی شروع به کارآموزی یا کار پارهوقت میکند و گاهی هم پس از آن. او در همین زمینه در مصاحبه با ما میگوید:
زمانی که من فارغالتحصیل شدم این رشته پذیرش کمتری برای اشتغال داشت، در این چند سال اخیر وضع بهتر شده و حتی صنایع هم برخی فارغالتحصیلان را جذب میکنند.
زمینههای کاری در رشته طراحی پارچه و لباس بهگونهای است که میتوان به صورت پارهوقت یا تماموقت مشغول به کار شد. هرکدام اما سختیهای خودش را دارد. زارع که خود به صورت پروژهای برای برندها و تولیدیهای پوشاک کار میکند، درباره زمینههای شغلی این رشته میگوید:
فعالیتهای فریلنسری در حوزه طراحی و پارچه به صورت پروژهای و قراردادی امکانپذیر است. از زمان کرونا هم این مساله پررنگتر شد و خیلی از نیروها به صورت دورکار علیالخصوص برای شرکتها (نه کارخانهها) فعالیت دارند. برپایی مزونهای شخصی و ایونتها هم از قضا این روزها با توجه به وضعیت اقتصادی رونق گرفته است.
درآمد مکفی در شرایط تورمی و بحران اقتصادی، از مهمترین چالشهای یک فارغالتحصیل طراحی پارچه و لباس است. زارع میگوید:
اصولاً اگر قرار باشد کارمند باشی (کارخانه، تولیدی یا...) که همان حقوق کارمندی هست و به طور قطع در حد زندگی کارمندی کفایت میکند. هستند کسانی که توانستند جایگاه خوبی به دست بیاورند و درآمدهای بسیار خوبی داشته باشند، ولی اغلب طراحان پارچه و لباس در کسب درآمد کافی مشکل دارند. اوضاع در مجموع با توجه به شرایط اقتصادی که هر روز زندگیهای ما را تهدید میکند، معمولیست. نه خوب. نه بد.
این طراح و مدرس لباس و پارچه، کار با برندهای خارجی را هرچند «بسیار سخت» میداند، اما براساس تجربه خودش، کار فریلنسری خارجی را موفقتر از کار با برندهای ایرانی میداند و دلیلش را پذیرش بهتر این حرفه در خارج از ایران و سابقه آن برمیشمرد. او براساس همین تجربه، درباره مشکلات کار در ایران میگوید:
تغییر قوانین کاری و حرفهای برای رشته ما، نبود تعرفه مشخص برای افراد فعال این رشته، حضور هرکسی با هر سطح از دانش در حوزه فعالیتی ما (چون همه میتوانند یک طراح لباس باشند مگر خلافش ثابت بشود!)، آموزشهای نادرست، گرانی مواد اولیه و وضعیت نوسان شدید قیمتها و... همه اینها مشکلاتی است که محدودیتهای حرفهای را برای فارغالتحصیلان این رشته پیش میآورد. از همه مهمتر، قوانین این حوزه است که عملا باعث شده خیلیها فعالیت حرفهای نکنند. درنتیجه عملا شاهد سکونِ حرفهای طراحی هستیم. مثلا تبلیغات حوزه پوشاک عملا چندین پله از همهجای دنیا عقب است، در این شرایط چگونه میتوان در جذب مشتری موفق عمل کند؟
مساله همیشگی سانسور
رضا احسانی، متولد ۱۳۶۴ در سال ۱۳۸۷ از دانشگاه فارغالتحصیل شده و بیش از یک دهه است که در حوزه چاپ و طراحی لباس و پارچه کار میکند. به نظر او دستیابی به ثبات شغلی از مهمترین چالشها در زمینه چاپ و طراحی لباس و پارچه است. او با اشاره به اینکه در سالهای اخیر، تلاشهایی برای شناساندن این رشته به صاحبان کسبوکارها شده است، میگوید:
با این همه در این شرایط بد اقتصادی و با توجه به پایینآمدن ارزش پول ملی، کار برای یک طراح سخت است. من با هر تولیدی که کار میکنم، تمام هموغمشان فقط این است که بفروشند. آنها چندان به اجرای طرح و مدلِ نو و خلاق توجه نمیکنند. برخی از آنها هنوز همان مدلهای قدیمی را تولید میکنند و میفروشند و برای طراحی مدلهای جدید هزینه نمیکنند. دلیلشان هم این است که میگویند اگر ریسک کنیم و با یک مدل جدید وارد بازار شویم، سیستم فروش به مشکل برمیخورد و تا دوباره سر بلند کنیم زمان میبرد. این یعنی تولیدیها ریسکِ یک مدل جدید را به طراح نمیدهند.
اصولا درآمدزایی در رشته چاپ و طراحی لباس و پارچه بسیار سخت است. طراح یا باید با تولیدیها و کارخانههای چاپ پارچه همکاری کند، که در آن صورت کارمند آنهاست. اگر هم بخواهد تولیدی بزند، با توجه به وضعیتِ اقتصادی کشور عملا غیرممکن است؛ احسانی با یادآوری این نکات می گوید:
من یک کارگاه چاپ لباس دارم که به صورت محدود و براساس سفارش مشتری کار میکنم. وضعیت بد اقتصادی، عملا جای خلاقیتی برای طراح لباس و پارچه باقی نمیگذارد. براساس تجربه من که با تولیدیهای بسیاری کار میکنم، یک طراح لباس درآمد قابل قبولی ندارد.
احسانی کار با برندهای خارجی برای طراح ایرانی را یک «رویا» میداند. به نظر او، طراح لباس با آن تعریفی که در غرب داریم، در ایران وجودِ خارجی ندارد. او میگوید:
ما یک بازار کپیکار داریم، آنهم براساس پوششی که مورد تایید حکومت است. در اینجا پوشاک با محدودیت تعریف میشود، بهویژه مساله حجاب اجباری که پس از کشتهشدن مهسا امینی برای حکومت شکل حیثیتی پیدا کرده است؛ بنابراین یک طراح با محدودیت بسیاری مواجه است که بتواند کار خلاقهای در طراحی لباس داشته باشد. در چندسال گذشته، لباسهای چاپداری که یک مدت مُد شده بود، الان همینها را هم نمیگذارند. این تنها یک مورد است. شما در کار طراحی، مثل کار در حوزه رمان و فیلم و تئاتر و موسیقی، کُلا با سانسور وخودسانسوری مواجه هستید.
نظرها
نظری وجود ندارد.