راهحل جمهوری اسلامی برای بیپولی: حذف میلیونی یارانهبگیران و حمله به نان مهاجران افغانستانی
دولت پزشکیان با حذف حدود ۱۷ میلیون نفر از شمار یارانهبگیران میخواهد بر کسری بودجه دولتش فائق آید. همزمان برنامهآی هم برای حذف یارانه نان پیشنهاد شده و برای پیش بردن آن هیولای «مهاجرستیزی» را به کار گرفتهاند.

برای هر کد ملی یارانه نان ثبت میشود و با هر کارت بانکی امکان خرید نان وجود دارد. کسانی که بیش از الگو نان مصرف کنند، باید نان را به قیمت آزاد بخرند.
مقامهای جمهوری اسلامی میگویند که در سال ۱۴۰۴ با کسری بودجه شدیدی در بخش هدفمندی یارانهها روبرو هستند؛ کسریای که برآورد شده بالغ بر ۲۲۰ هزار میلیارد تومان باشد.
براساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس درباره بودجه ۱۴۰۴، عمده کسری بودجه ردیف هدفمندی یارانهها از محل ناکامی وزارت نفت در دریافت مبالغ حاصل از فروش بنزین، گازوئیل و گاز طبیعی به مصرفکنندگان داخلی خواهد بود که به تنهایی ۷۱ هزار میلیارد تومان است. ۱۴۹ هزار میلیارد تومان هم احتمالاً به خرید فرآوردههای نفتی (واردات بنزین از دیگر کشورها) اختصاص مییابد که به کسری بودجه ۲۲۰ هزار میلیارد تومانی هدفمندی یارانهها منتج خواهد شد.
در چنین شرایطی، یکی از سیاستهای دولت پزشکیان برای تأمین منابع مالی اجرای طرح کالابرگ الکترونیک، حذف تدریجی یارانه سه دهک پردرآمد جامعه عنوان شده است.
احمد میدری، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، در تازهترین اظهارات خود اعلام کرده است که یارانه ۷۵۰ هزار نفر از افراد ثروتمند حذف شده که ۱۵۰ هزار نفر از آنها ساکن خارج از کشورند. با این حال، این تنها گام نخست است. بنا بر قانون بودجه ۱۴۰۴، باید یارانه نقدی ۱۷ میلیون نفر دیگر از سه دهک هفتم تا نهم نیز حذف شود. هرچند در ابتدا سخن از حذف ۲۴ میلیون نفر در میان بود، به دلیل عدم دریافت یارانه توسط بخشی از آنها، عدد نهایی به ۱۷ میلیون نفر کاهش یافت.
ابهام در مورد شاخصهای قرار دادن افراد در فهرست حذفشدگان یارانه سبب شد تا میدری روز چهارشنبه روانه مجلس شورای اسلامی شود.
میدری پس از حضور در کمیسیونهای تخصصی مجلس شورای اسلامی درباره قطع یارانه برخی از دهک ها، در جمع خبرنگاران گفت که دولت، لایحهای دو فوریتی به مجلس ارائه داده تا شیوه اجرای این تصمیم شفافسازی شود.
او با بیان اینکه افرادی که یارانه آنها قطع شده، میتوانند اعتراض کنند، ولی محذوفین را به این شکل تهدید کرد:
پس از بررسی ها اگر مشخص شد که افراد اطلاعات درستی ارائه کردهاند و زیر سقف تعیینشده درآمد دارند، یارانه آنها بازگردانده خواهد شد. اما اگر اطلاعات غلط داده باشند، پیشنهاد ما این است که دیگر مشمول هیچ نوع یارانهای از جمله دریافت وام یا زمین یارانهای نشوند. چرا که در همه کشورها، ارائه اطلاعات نادرست به دولت مجازات سنگینی دارد و ما نیز باید با این پدیده برخورد جدی داشته باشیم.
در غیاب آییننامه رسمی، دولت با استناد به معیارهایی چون داشتن ملک بالای ۳۵ میلیارد تومان، خودروی بالای ۵ میلیارد تومان، درآمد ماهانه بیش از ۳۰ میلیون تومان برای یک نفر یا ۴۵ میلیون تومان برای خانوار سهنفره، تعداد تراکنشهای بالا و حتی بیش از پنج سفر خارجی در سال، اقدام به حذف یارانهها کرده است.
این شاخصها، گرچه بهظاهر روشناند، اما به گفته منتقدان، نادیدهگیری کامل مخارج خانوار، تفاوت شهر و روستا، یا احتساب درآمد فرزندان بزرگسال در محاسبه درآمد خانوار، مشکلات جدی ایجاد کرده است.
در واقع، حذف گسترده یارانهها در حالی در دستور کار قرار گرفته که اجرای طرح کالابرگ به آن وابسته شده است. از ۱۰۴۷ هزار میلیارد تومان بودجه هدفمندی یارانهها در سال جاری، حدود ۳۲۰ هزار میلیارد تومان باید صرف یارانه نقدی و کالابرگ شود. اما اعتبار ماهانه پرداخت یارانه نقدی به تنهایی بیش از ۳۱۶ هزار میلیارد تومان است و تنها ۴ هزار میلیارد تومان برای کالابرگ باقی میماند؛ رقمی ناکافی. تنها در صورتی که ۱۷ تا ۱۸ میلیون نفر از فهرست یارانهبگیران حذف شوند، دولت خواهد توانست سرانه ماهانه طرح کالابرگ را از حدود ۱۷۶ هزار تومان به ۳۰۰ هزار تومان افزایش دهد.
بهرغم وعدههای دولت پزشکیان مبنی بر حمایت از سبد معیشت اقشار کمدرآمد، منتقدان معتقدند بدون مهار تورم، این حمایتها اثربخشی پایینی خواهند داشت. افزایش قیمت مواد غذایی، ارزش واقعی کالابرگها را کاهش داده و قدرت خرید خانوار را تضعیف کرده است. در چنین شرایطی، اجرای طرح کالابرگ نه تنها راهحلی کارآمد برای بحران معیشت نیست، بلکه ممکن است به تعمیق شکاف طبقاتی و نارضایتی اجتماعی منجر شود.
بر اساس آخرین آمار مرکز آمار ایران در ماه منتهی به فروردین ۱۴۰۴ نرخ تورم تغییرات متوسط قیمت اقلام خوراکی منتخب برای گروههای مختلف کالاهای خوراکی در مناطق شهری نشان میدهد درفروردین ماه ۱۴۰۴ از ۵۳ قلم خوراکی منتخب درنقاط شهری، تعداد ۳۰ قلم، درصد تغییر سالانه بالاتر از نرخ تورم نقطهای نقاط شهری کشور (۳۸.۵ درصد) داشتهاند. اما نسبت تغییر قیمتهای فروردین امسال نسبت به سال گذشته نشان میدهد که دست کم در خصوص ۶ مورد از کالاها از سال گذشته تاکنون شهروندان تورم سه رقمی را تجربه کردهاند و به نظر میرسد این روند ادامه داشته باشد.
بر این اساس درصد تغییر متوسط قیمت نسبت به ماه مشابه سال قبل نشان دهنده بازگشت تورمهای ۳ رقمی است. آنچه که در این جدول آمده گویای آن است که سیبزمینی ۱۹۳ درصد، لوبیا چیتی ۱۶۶ درصد، لیمو ترش ۱۳۶ درصد، لپه ۱۲۶ درصد، لوبیا قرمز ۱۱۲ درصد، بادمجان ۱۰۹ درصد رشد قیمت داشتهاند.
حذف نان از سفره مهاجران؛ بازی خطرناک با افکار عمومی
همزمان با بحثهای داغ درباره حذف یارانه سه دهک بالا، پروندهای دیگر در رسانهها به موضوع حذف یارانه نان از سفره مهاجران افغان در ایران اختصاص یافته است.
اظهارات محمد جواد کرمی، رئیس کارگروه آرد و نان اتاق اصناف مبنی بر اینکه «ده میلیون اتباع افغانستانی هر روز از یارانه نان ما استفاده میکنند» موجی از واکنشها را برانگیخت. او مدعی شده که سرانه مصرف نان مهاجران از شهروندان ایرانی نیز بیشتر است و راح حلش را این دانست: یارانه نان باید حذف شود.
طرحی که از آن سخن میرود، مبتنی بر حذف کامل یارانه مستقیم از نان است؛ به این معنا که نان به قیمت آزاد در نانواییها عرضه شود و یارانهای اندک به حساب سرپرستان خانوار واریز شود. این الگو، تجربه شکستخوردهای است که در دهه هشتاد امتحان شد و تورم غذایی، اعتراضات و نارضایتی گستردهای به همراه داشت. حالا در غیاب منابع پایدار برای ادامه طرح کالابرگ، دولت یا دستکم برخی محافل اقتصادی میکوشند با ابزار تحریک افکار عمومی، پذیرش این سیاست را تسهیل کنند.
روزنامه هممیهن در مطلبی به قلم علی ورامینی در مورد اظهارات این مقام اتاق اصناف نوشته است که استفاده از تصویرسازی «مهاجر پرمصرف و سربار»، حربهای است که بارها در سیاستورزی ایرانی تجربه شده است. اینبار نیز رسانهها و فعالان بازار کوشیدهاند با بزرگنمایی عدد «ده میلیون مهاجر افغان» و برساختن نوعی هیولای مصرفکننده، از قحطی نان در میان «ایرانیان مظلوم» سخن بگویند و پذیرش حذف یارانه نان را از مسیر احساسات میهندوستانه هموار کنند. تحلیلگران اجتماعی این روند را خطرناک و غیراخلاقی توصیف کردهاند؛ روندی که نه تنها موجب تقویت بیگانههراسی میشود، بلکه بنیانهای همزیستی را در جامعهای مهاجرپذیر متزلزل میکند.
نویسنده گزارش روزنامه هممیهن، با نگاهی انتقادی، این رویکرد را «میهمانکشی» خوانده و آن را در تناقض با فرهنگ ایرانیِ مهماننوازی و همدلی دانسته است. این گزارش، بهدرستی یادآور میشود که اگر مردم در ماجرای بندرعباس ساعتها در صف اهدای خون ایستادند، چرا همان مردم باید با شنیدن آمار فرضی درباره نان خوردن مهاجران، با حذف یارانه نان خود کنار بیایند؟ آیا همدلی باید تابع ملیت باشد؟
مسالهای که این گزارش به آن اشاره میکند، ورای عدد و آمار، به نوعی بحران اخلاقی در سیاستگذاری عمومی بازمیگردد: اینکه چگونه تأمین منابع مالی یک طرح شکستخورده به بهای تحریک نژادپرستی پنهان اجتماعی توجیه میشود. در شرایطی که دولت برای پرداخت یارانه نان و کالابرگ، با کسریهای هنگفت روبروست، تلاش میکند با بازی روی حساسیتهای ملی، بخشی از بار ناکارامدیاش را از دوش خود بردارد.
در مجموع، اگرچه حذف یارانه سه دهک پردرآمد با بندهای مربوط به قانون بودجه سالانه توجیه میشود، اما همزمانی آن با تلاشهایی برای حذف نان از سفره مهاجران و سپردن وظیفه تأمین عدالت به بازار و افکار عمومی، هشداردهنده است. حمایت از اقشار آسیبپذیر و تامین حداقل معیشت، باید بر پایه اصول حقوق بشری، عدالت توزیعی و واقعیتهای اجتماعی باشد، نه بر مبنای موجسواری بر نفرت یا ساختن دیگری هیولاشده.
در کشوری که نیمی از جمعیت آن زیر خط فقر مطلق زندگی میکنند، جمهوری اسلامی امید دارد بحران معیشت را با حذف هرچه بیشتر افراد از صف یارانه، تخفیف دهد. به نظر میرسد اصلاح سیاستهای اقتصادی به نفع فرودستان، مهار تورم، و افزایش بهرهوری منابع که راهحل بنیادین بحران اقتصادی است برای سیاستگذاران جمهوری اسلامی فعلا دور از دسترس است.
نظرها
نظری وجود ندارد.