از یاد نمیبریم: بازتاب حافظه جمعی در رپ اعتراضی اشکان فدایی
وحید امیری - این گزارش به بررسی سبک موسیقیایی و مضامین اعتراضی مهدیار آقاجانی و اشکان فدایی در رپ فارسی میپردازد، با تمرکز بر ترانه «ما یادمون نمیره». مهدیار، با تلفیق سازهای سنتی ایرانی مانند عود و سنتور با بیتهای الکترونیک و هیپهاپ، و فدایی، با اشعار چندلایه و تصاویر بصری حافظه جمعی و دادخواهی مردم ایران را بازتاب میدهد. سبک آنها، مشابه روندهای جهانی در رپ عربی و آفریقایی، پیوند سنت و مدرنیته را برای بیان مسائل سیاسی به کار میگیرد و به بلوغ هنری قابلتوجهی رسیده است.

ترانه «ما یادمون نمیره» با صدای فدایی، شعری از او و آهنگسازی مهدیار، روایتی اعتراضی و چندلایه از حافظه جمعی ایرانیان است که با تصاویر تلخ خشونتهای سیاسی و برخی ارجاعات تاریخی، مقاومت در برابر فراموشی را فریاد میزند. مهدیار با تلفیق سازهای سنتی مانند عود و بیتهای الکترونیک، فضایی حماسی و غمگین خلق کرده، و در همان حال فدایی با زبان کف خیابان، خشم و امید ملتی را به تصویر میکشد.
دو چهره شاخصِ رپ فارسی
اشکان فدایی با نام پیشین کوین ۶۹، از چهرههای شاخص رپ فارسی و عضو گروه «ملتفت» است. او فعالیت خود را با محتوای اعتراضی و اجتماعی آغاز کرد و با ترانههایی مانند «ایران ایران» (پس از اعتراضات ۱۳۸۸) به شهرت رسید. فدایی در ترانههایش از زبان کوچه و خیابان و مضامین سیاسی استفاده میکند. همکاری او با مهدیار آقاجانی (آهنگساز پرآوازه) در آثار مشترکی مانند «ساز ما» و «از کرج تا لنگرود»، سبک منحصربهفردی از تلفیق هیپهاپ با سازهای شرقی خلق کرد. پس از اختلاف با هیچکس، فدایی بهعنوان مدیر ملتفت به کار خود ادامه داد و ترانههای جنجالی مانند «دیگه تابلو شده» و «فاتحه» را منتشر کرد. او اکنون در تبعید (فرانسه) زندگی میکند و آثارش بهدلیل موضعگیریهای صریح ضد حکومتی، در ایران ممنوع هستند.
مهدیار آقاجانی (متولد ۲ بهمن ۱۳۶۷ در تهران) آهنگساز، نوازنده و تهیهکننده موسیقی ایرانی است که بهعنوان پیشگام تلفیق سازهای سنتی ایرانی (مانند عود، سنتور، دف و قانون) با موسیقی الکترونیک و هیپهاپ شناخته میشود. او در ۱۸ سالگی با آهنگسازی آلبوم انقلابی «جنگل آسفالت» برای هیچکس، استانداردهای جدیدی در رپ فارسی ایجاد کرد و با آثار اعتراضی و اجتماعی خود مانند «اختلاف» و «وطنپرست» به چهرهای تأثیرگذار در موسیقی زیرزمینی ایران تبدیل شد.
پس از فشارهای حکومتی بهدلیل مصاحبههای جسورانه درباره موسیقی زیرزمینی، در ۲۰ سالگی به اروپا مهاجرت کرد و هماکنون در پاریس فعالیت میکند. از دیگر آثار شاخص او میتوان به موسیقی متن فیلم «کسی از گربههای ایرانی خبر ندارد» (بهمن قبادی)، آلبوم «زیر و بم زیرزمین» برای قاف و همکاریهای گسترده با هنرمندانی مانند فدایی، ریویل و اسنوپ داگ اشاره کرد. سبک منحصربهفرد او در ترکیب ملودیهای شرقی با بیتهای غربی، تحسین بینالمللی را برانگیخته است.
ترکیب سازهای سنتی ایرانی با المانهای الکترونیک غربی
ترکیب سازهای سنتی ایرانی مانند عود، سنتور و دف با المانهای الکترونیک غربی در آثار مهدیار آقاجانی، فضایی منحصربهفرد خلق کرده که اصالت فرهنگی شرقی را با انرژی پویای موسیقی شهری معاصر در هم میآمیزد. ضربآهنگ پویا و تهاجمی در ترانه «ما یادمون نمیره» به ریتمی اشاره دارد که با بیسهای سنگین، تمپوی تند و تغییرات ناگهانی در ساختار موسیقی، حس فوریت، خشم و مقاومت را منتقل میکند. این ریتم، که یادآور کارهای قبلی مهدیار مانند «جنگل آسفالت» و «زیر و بم زیرزمین» است، با ملودیهای شرقی در پسزمینه تقویت شده و انرژی اعتراضی رپ را به شکلی تهاجمی و تأثیرگذار به مخاطب القا میکند، گویی موسیقی خود بخشی از فریاد مبارزه است.
ترکیب سازهای سنتی با المانهای الکترونیک و بیتهای مدرن در موسیقی اعتراضی و رپ در مناطق عربی و آفریقایی سابقهای غنی دارد و بهعنوان روشی برای حفظ هویت فرهنگی و در عین حال بیان مسائل اجتماعی و سیاسی معاصر به کار میرود. در جهان عرب، موسیقی رپ و هیپهاپ عربی از دهه ۱۹۹۰ رشد کرد و هنرمندانی مانند گروه فلسطینی DAM یا رپرهای لبنانی مانند El Rass از سازهای سنتی مانند عود، قانون و نای در کنار بیتهای الکترونیک و سینتیسایزرها استفاده کردهاند تا مضامین اعتراضی مانند اشغال، فقر و سرکوب را منتقل کنند.
این تلفیق، که ریشه در مقامهای عربی و میکروتونها دارد، به موسیقی عمق احساسی و هویت محلی میبخشد. در آفریقا، بهویژه در سبکهایی مانند افروبیت (نیجریه) و آماپیانو (آفریقای جنوبی)، ترکیب سازهای سنتی مانند کورا، جمبه و زایلوفون با ریتمهای الکترونیک و هیپهاپ رایج است. رپرهایی مانند Youssou N'Dour (سنگال) یا Sarkodie (غنا) از این رویکرد برای بیان مسائل اجتماعی و سیاسی استفاده میکنند، که مشابه سبک مهدیار آقاجانی در تلفیق سازهای ایرانی (عود، سنتور) با بیتهای رپ است. این روند در هر دو منطقه نشاندهنده تلاش برای پیوند سنت و مدرنیته در راستای تقویت پیامهای اعتراضی است.
در ضرورت یادآوری جمعی
مفهوم ترانه «ما یادمون نمیره»، روایتی تلخ و شجاعانه از مسائل اجتماعی و سیاسی ایران است. با تصاویر بصری قدرتمند («بچههامون کف خیابون لای خون غوطهور»، «مارمولکای عباپوش») و ارجاعات تاریخی-فرهنگی («تخت جمشید»، «شاهنامه و عاقبت ضحاک»)، شعری چندلایه خلق شده که هم اعتراض است و هم یادآوری جمعی. شاعر با تکرار مکرر «ما یادمون نمیره»، بر اهمیت حافظه تاریخی تأکید میکند که در جنبش دادخواهی در ایران در شعار «نه فراموش میکنیم، نه میبخشیم» تجلی پیدا کرد.
شعار «نه فراموش میکنیم، نه میبخشیم» بازتابی از خواست جمعی برای دادخواهی و مقاومت در برابر فراموشی است. این شعار با تأکید بر حفظ حافظه تاریخی از قربانیان خشونتهای سیاسی، خواهان مسئولیتپذیری عاملان این خشونتهاست.
تأکید ترانه بر حفظ حافظه تاریخی مشابه روحیه حاکم بر آثار دیگر مهدیار مانند «اختلاف» در فیلم «کسی از گربههای ایرانی خبر ندارد» است که نقدی صریح بر سیستم حاکم بود.
سبک این اثر را میتوان تلفیقی از رپ اعتراضی زیرزمینی با عناصر موسیقی فولکلور ایرانی دانست. مهدیار با الهام از تجربیاتش در تبعید زبانی جهانی برای بیان مسائل محلی ایجاد کرده است. استفاده از استعارههای پیچیده («آسمون مصنوعیه، خیالیه ابرا») و کنتراستهای معنایی («دل آینهها سیاه» در مقابل «شهر نمیبازه»)، اثر را از سطح شعارهای ساده فراتر برده و به هنر متعهد ارتقا میدهد. این سبک پیشرفته، ادامه مسیری است که مهدیار از همکاری با هنرمندانی مانند هیچکس و فدایی آغاز کرد و امروز به بلوغ هنری قابل توجهی رسیده است.
نظرها
نظری وجود ندارد.