قلبهای تپنده انرژی ایران و اسرائیل در معرض تهدید
حملات متقابل ایران و اسرائیل به مراکز انرژی کلیدی، از عسلویه و انبار نفت شهران در ایران گرفته تا پالایشگاه حیفا در اسرائیل، نشاندهنده اهمیت استراتژیک این تأسیسات است که هرگونه اختلال در آنها میتواند اقتصاد، امنیت و ثبات منطقهای و جهانی را به مخاطره اندازد. این حملات که زنجیره تامین سوخت و انرژی را هدف گرفته، نه تنها امنیت منطقه را تهدید میکند، بلکه با ایجاد اختلال در تولید و توزیع انرژی، زندگی روزمره شهروندان را تحت تاثیر قرار میدهد. در شرایطی که هر دو کشور با چالشهای اقتصادی جدی روبرو هستند، ادامه این تنشها تنها بر دشواریهای معیشتی مردم خواهد افزود.

حمله موشکی ۲۴ خرداد/ ۱۴ ژوئن به پالایشگاه حیفا (عکس: خبرآنلاین)
سید عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، صبح روز یکشنبه ۲۵ خرداد/۱۵ ژوئن با سفرا، کارداران و رؤسای نمایندگیهای خارجی و بینالمللی مقیم تهران در محل وزارت امور خارجه ایران دیدار کرد. عراقچی در بخشی از سخنانش از بیتفاوتی شورای امنیت سازمان ملل متحد گلایهمند بود و در فرازی از سخنانش به حمله به عسلویه نیز اشاره کرد و نسبت به گسترش دامنه جنگ به خلیج فارس هشدار داد. عراقچی گفت:
حمله به عسلویه یک تجاوز آشکار و اقدام بسیار خطرناک است. کشاندن درگیری به خلیج فارس اشتباه راهبردی است و هدف آن کشاندن جنگ به خارج از خاک ایران است. هرگونه تحول نظامی در این منطقه میتواند کل جهان را تحت تأثیر قرار دهد و امیدواریم جامعه بینالملل برای توقف این جنایات اقدام کند.
از غروب ۲۴ خرداد حملات اسرائیل به مراکز انرژی ایران با حمله به فاز ۱۴ پارس جنوبی، عسلویه و انبار شهران آغاز شد. جمهوری اسلامی ایران هم در پاسخ پالایشگاه استراتژیک حیفا را هدف حمله موشکی قرار داد. در این گزارش پیامدهای این حملات بر اقتصاد دو کشور را آشکار میکنیم:
اهمیت راهبردی عسلویه
اظهارات سید عباس عراقچی در محکومیت حمله به عسلویه و هشدار درباره کشاندن درگیری به خلیج فارس، بر اساس چند دلیل راهبردی و امنیتی کلیدی مطرح شده است: عسلویه، بهعنوان مرکز اصلی تولید گاز و محصولات پتروشیمی ایران، نقشی حیاتی در اقتصاد و امنیت انرژی کشور دارد. حمله به این منطقه نهتنها تولید و صادرات انرژی ایران را مختل میکند، بلکه ممکن است به بحران اقتصادی داخلی و کاهش درآمدهای ارزی دامن بزند. اعلام این حمله بهعنوان «تجاوز آشکار» نشاندهنده حساسیت بالای ایران نسبت به امنیت این تأسیسات است.
خلیج فارس، شاهراه انتقال انرژی جهان، در صورت درگیری با شوک بازارهای جهانی نفت و گاز مواجه خواهد شد. ایران با اشاره به «اقدام بسیار خطرناک»، به طرف مقابل هشدار میدهد که چنین حملاتی میتواند چرخهای از تشدید تنش ایجاد کند و ثبات منطقه را بیش از پیش تهدید نماید. این موضوع بهویژه در شرایطی اهمیت دارد که اختلال در تنگه هرمز میتواند قیمت نفت را به شدت افزایش دهد و اقتصاد جهانی را تحت تأثیر قرار دهد.
با توصیف این حمله بهعنوان «اشتباه راهبردی»، ایران تلاش میکند جامعه جهانی و کشورهای منطقه را نسبت به عواقب گسترش درگیری آگاه کند. این موضعگیری با هدف افزایش فشار دیپلماتیک بر عاملان حمله، مانند اسرائیل یا متحدانش، و جلب حمایت کشورهای منطقه که منافع اقتصادی آنها به امنیت خلیج فارس وابسته است، بیان شده است. اظهارات عراقچی نهتنها محکومیتی سیاسی، بلکه هشداری امنیتی و اقتصادی است که نشان میدهد ایران هرگونه تهدید علیه عسلویه و خلیج فارس را خط قرمز خود میداند و احتمال پاسخ دیپلماتیک یا نظامی در صورت تکرار چنین حملاتی را منتفی نمیکند.
علاوه بر این تداوم حملات اسرائیل به مراکز انرژی ایران از جمله عسلویه و پاسخ ایران در حمله به بندر حیفا نشاندهنده چرخش درگیریها از اهداف نظامی به زیرساختهای اقتصادی است. این اقدام ممکن است واکنشهای زنجیرهای را در پی داشته باشد، از جمله حملات متقابل ایران به تأسیسات انرژی کشورهای متحد اسرائیل، مانند عربستان سعودی یا امارات، که خود تولیدکنندگان عمده نفت هستند. چنین چرخهای میتواند خلیج فارس را به میدان جنگ تبدیل کند.
باید توجه داشت که فازهای گازی و پتروشیمی عسلویه بیش از ۵۰ درصد درآمد ملی ایران را تأمین میکنند، از جمله تولید روزانه ۵۰ میلیون مترمکعب گاز متان، ۷۵ هزار بشکه میعانات گازی، و مقادیر قابلتوجهی گاز مایع و اتان که خوراک صنایع پتروشیمی هستند. این منطقه به دلیل نقش محوری در صادرات گاز و محصولات پتروشیمی، ستون اصلی اقتصاد ایران محسوب میشود. از نظر ژئوپلیتیکی، نزدیکی عسلویه به تنگه هرمز، که ۲۰ درصد نفت جهان از آن عبور میکند، اهمیت آن را دوچندان میکند، زیرا هرگونه اختلال در این منطقه میتواند بازارهای جهانی انرژی را متلاطم کند.
از منظر امنیتی، عسلویه به دلیل تمرکز تأسیسات حیاتی، هدفی بالقوه برای حملات نظامی است. حمله گزارششده اسرائیل به پالایشگاههای عسلویه در ۲۴ خرداد ۱۴۰۴ (۱۴ ژوئن ۲۰۲۵)، که منجر به آتشسوزی گسترده شد، نشاندهنده آسیبپذیری این منطقه است. چنین حملاتی میتوانند تولید انرژی ایران را مختل کنند، منجر به خاموشی برق، توقف پمپهای آب، و قطع ارتباطات شوند (زیرا یوپیاسهای آنتنهای موبایل تنها ۲۴ ساعت کار میکنند). این امر نهتنها اقتصاد ایران را فلج میکند، بلکه ممکن است ناآرامیهای اجتماعی را نیز تشدید کند.
اهمیت راهبردی پالایشگاه حیفا
ایران در پاسخ به حمله اسرائیل به مراکز انرژی، شامگاه ۲۴ خرداد/۱۴ ژوئن پالایشگاه حیفا را هدف حملات موشکی قرار داد.
پالایشگاه حیفا، واقع در شهر ساحلی حیفا در شمال اسرائیل، یکی از مهمترین زیرساختهای انرژی این کشور است. این پالایشگاه که توسط شرکت پالایشگاههای نفت اسرائیل (بازان) اداره میشود، نقش کلیدی در تأمین سوخت مورد نیاز اسرائیل، از جمله بنزین، گازوئیل و سوخت جت، ایفا میکند. با ظرفیت پالایش حدود ۱۹۷۰۰۰ بشکه نفت خام در روز، پالایشگاه حیفا بخش قابلتوجهی از نیازهای داخلی اسرائیل به فرآوردههای نفتی را تأمین میکند و از وابستگی این کشور به واردات سوخت میکاهد. این پالایشگاه همچنین به دلیل موقعیت استراتژیک خود در نزدیکی بندر حیفا، امکان صادرات محدود فرآوردههای نفتی و دریافت نفت خام از طریق دریا را فراهم میکند، که برای اقتصاد اسرائیل حیاتی است.
از منظر امنیتی و سیاسی، پالایشگاه حیفا به دلیل نقش محوریاش در خودکفایی انرژی، هدفی بالقوه برای تهدیدات نظامی و حملات گروههای متخاصم محسوب میشود. این پالایشگاه در طول تاریخ، بهویژه در زمان درگیریهای منطقهای، به عنوان یک دارایی استراتژیک تحت حفاظت شدید قرار داشته است. موقعیت جغرافیایی آن در نزدیکی مرز لبنان، آن را در برابر تهدیدات موشکی و حملات احتمالی آسیبپذیر میکند، که این امر اهمیت سیستمهای دفاعی مانند گنبد آهنین را برای حفاظت از این تأسیسات افزایش میدهد. علاوه بر این، هرگونه اختلال در فعالیت پالایشگاه میتواند تأثیرات جدی بر اقتصاد و امنیت ملی اسرائیل داشته باشد، زیرا سوخت تولیدشده در این پالایشگاه برای ارتش، حملونقل و صنایع حیاتی است.
از منظر اقتصادی و زیستمحیطی، پالایشگاه حیفا تأثیرات دوگانهای دارد. از یک سو، این پالایشگاه با ایجاد اشتغال و پشتیبانی از زنجیره تأمین انرژی، به اقتصاد محلی و ملی کمک میکند. از سوی دیگر، فعالیتهای صنعتی آن نگرانیهایی در مورد آلودگی هوا و تأثیرات زیستمحیطی در منطقه حیفا ایجاد کرده است. در سالهای اخیر، فشارهای اجتماعی و زیستمحیطی برای کاهش آلایندگی و بهبود استانداردهای زیستمحیطی پالایشگاه افزایش یافته است. با این حال، اسرائیل به دلیل محدودیتهای منابع انرژی و نیاز به استقلال در این حوزه، همچنان به این پالایشگاه به عنوان ستون اصلی زیرساخت انرژی خود وابسته است، هرچند تلاشهایی برای تنوعبخشی به منابع انرژی، مانند گاز طبیعی و انرژیهای تجدیدپذیر، در حال انجام است.
حمله به انبارهای نفت
اسرائیل شامگاه۲۴ خرداد/۱۴ ژوئن به انبار نفت شهران در شهرری نیز حمله کرد. انبار نفت شهران یکی از زیرساختهای کلیدی تأمین سوخت ایران است که اهمیت استراتژیک، اقتصادی و امنیتی دارد. این انبار با ظرفیت تقریبی ۲۲۰ تا ۲۶۰ میلیون لیتر سوخت، بهویژه بنزین، تأمینکننده ۶۰ تا ۷۰ درصد بنزین مورد نیاز تهران و حدود ۳۷ درصد سوخت غرب این شهر است. وجود این انبار برای سوخترسانی پایدار و ایمن در کلانشهر تهران حیاتی است، زیرا از تردد گسترده تانکرهای سوخت در سطح شهر میکاهد و به توزیع کارآمد سوخت کمک میکند. با توجه به ورودی روزانه حدود ۸ میلیون لیتر بنزین و ذخیره حداقل سه روز، این انبار نقش مهمی در تضمین تداوم خدمات شهری و پشتیبانی از فعالیتهای اقتصادی و حملونقل ایفا میکند.
در اسرائیل از مخازن ذخیرهسازی نفت عسقلان در بندر عسقلان، یکی از سه بندر اصلی ورود نفت خام به اسرائیل (همراه با حیفا و ایلات)، برای ذخیرهسازی نفت وارداتی از خط لوله باکو-تفلیس-جیهان (تأمینکننده ۶۰ درصد نفت اسرائیل) استفاده میشود. عسقلان به دلیل نقش لجستیکی در زنجیره تأمین نفت، هدف استراتژیکی محسوب میشود. هرگونه حمله به این مخازن میتواند جریان ورودی نفت به پالایشگاههای حیفا و اشدود را مختل کند. ایران ممکن است با تدوام حملات به مراکز انرژیاش این تأسیسات را هدف قرار دهد.
پیامدهای فاجعهبار برای معیشت مردم
درگیریهای اخیر میان ایران و اسرائیل که با هدف قرار دادن زیرساختهای حیاتی انرژی مانند عسلویه، حیفا و انبارهای سوخت تشدید شده، نه تنها امنیت منطقه را تهدید میکند، بلکه پیامدهای فاجعهباری برای زندگی شهروندان دو کشور دارد. اختلال در تولید و توزیع انرژی میتواند به افزایش قیمت سوخت، قطعی برق، کمبود مواد اولیه صنعتی و نهایتاً تشدید مشکلات معیشتی مردم منجر شود. این در حالی است که هر دو کشور با چالشهای داخلی از جمله تورم، بیکاری و نیاز به توسعه پایدار مواجهاند. ادامه این چرخه خشونت تنها منابع اقتصادی را به جای سرمایهگذاری در رفاه عمومی، به هزینههای نظامی و بازسازی اختصاص میدهد.
جامعه بینالملل و رهبران دو کشور باید با درک این واقعیت که امنیت واقعی از طریق گفتوگو و همکاری اقتصادی حاصل میشود، از تشدید تنشها جلوگیری کنند. تمرکز بر دیپلماسی و اولویتدادن به نیازهای اساسی مردم، تنها راه خروج از این بحران و تضمین آیندهای پایدار برای منطقه است.
نظرها
نظری وجود ندارد.