ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

زندان و جنگ: حذف خاموش در دل بحران

صدرا عبدالهی - زندان، حتی در شرایط عادی، محل تعلیق حقوق و حیات اجتماعی فرد است. اما در شرایط استثنایی مانند جنگ، این تعلیق به حذف می‌انجامد؛ نه به واسطه‌ی حکم قانونی، بلکه در نتیجه‌ی بی‌توجهی ساختاری.

جنگ، فراتر از مرزهای درگیری نظامی، همواره با بازتنظیم مرزهای حیات و مرگ همراه است. در چنین بزنگاه‌هایی، برخی حیات‌ها به‌طور ضمنی از دایره‌ی اولویت‌های حفاظتی خارج می‌شوند؛ از جمله جان زندانیانی که در وضعیت جنگی نه امکان دفاع دارند، نه دسترسی به رسانه و نه حتی حق شنیده شدن.

حملات نظامی اسرائیل به خاک ایران و بمباران منطقه‌ی دیزل‌آباد کرمانشاه – محل یکی از زندان‌های اصلی کشور – همراه با گزارش‌هایی از شورش و کشته شدن تعدادی از زندانیان، بر این واقعیت مهر تأیید می‌زند. این اتفاق صرفاً یک حادثه‌ی تلخ نیست، بلکه نشانه‌ای از جایگاه شکننده‌ی زندانی در نظم سیاسی‌ای است که کرامت انسانی را تابع ملاحظات امنیتی و بقای قدرت می‌سازد.

زندان، حتی در شرایط عادی، محل تعلیق حقوق و حیات اجتماعی فرد است. اما در شرایط استثنایی مانند جنگ، این تعلیق به حذف می‌انجامد؛ نه به واسطه‌ی حکم قانونی، بلکه در نتیجه‌ی بی‌توجهی ساختاری. هم‌زمان با فعال‌بودن ماشین اعدام در دل حملات نظامی، پرسش از جایگاه زندانی در نسبت با حاکمیت و بحران امنیتی اهمیت مضاعف می‌یابد: مسئولیت قوه قضائیه در قبال کسانی که عملاً تحت اختیار کامل آن‌اند، چیست؟

تمایز میان محرومیت از آزادی و محرومیت از کرامت انسانی، یکی از دستاوردهای پس از فاشیسم است. با این حال، در نظام‌های اقتدارگرا، این مرز به‌راحتی مخدوش می‌شود. زندانی به‌جای آن‌که یک سوژه‌ی حقوقی باقی بماند، به ابژه‌ای در پروژه‌ی انضباط‌بخشی و سرکوب بدل می‌شود؛ ابژه‌ای که در شرایط بحران، حذفش کم‌هزینه و حتی مطلوب تلقی می‌شود.

مطابق اصول حقوق بین‌الملل بشردوستانه، به‌ویژه ماده ۳ مشترک کنوانسیون‌های ژنو، هیچ شرایطی – حتی جنگ – مجوز نقض کرامت زندانیان و تعرض به حیات آنان نیست. با این حال، در مواردی نظیر ایران، جنگ به فرصتی برای تشدید سازوکارهای سرکوب بدل می‌شود. اجرای احکام اعدام در میانه‌ی حملات خارجی، از مصادیق بهره‌برداری از وضعیت اضطراری برای تثبیت نظم سرکوب است.

این وضعیت، جامعه‌ی جهانی و نهادهای حقوق بشری را در برابر وظیفه‌ای روشن قرار می‌دهد: نظارت، هشدار، و در صورت لزوم، مداخله. تداوم حبس یا اعدام زندانیان در مناطقی که در معرض بمباران قرار دارند، نه فقط نقض حقوق بنیادین، بلکه نمود بارز بی‌عدالتی ساختاری است.

از این منظر، مجموعه‌ای از اقدامات فوری باید در دستور کار قرار گیرد:

  • توقف اجرای احکام اعدام؛
  • آزادی فوری زندانیان از جمله زندانیان سیاسی، عقیدتی در مناطق پرخطر؛
  • اعطای مرخصی اضطراری به همه زندانیان؛
  • فراهم‌سازی زمینه برای نظارت نهادهای بین‌المللی بر وضعیت زندان‌ها؛
  • و پاسخ‌گویی حکومت در برابر جامعه‌ی جهانی در صورت نقض این اصول.

در نهایت، نوع مواجهه با زندانیان در لحظات بحرانی، محک روشنی برای سنجش حدود اخلاق سیاسی است. بی‌تفاوتی نسبت به آنان، نه‌فقط نقض حقوق یک گروه خاص، بلکه فروپاشی مفهوم عدالت به‌مثابه بنیان نظم انسانی است. دفاع از جان زندانیان، دفاع از مفهوم عام انسان‌بودن در زمانه‌ی اضطرار است.

صدرا عبدالهی
۱۴۰۴/۳/۲۷

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.