«اهواک یا وطنی»: فریاد عاشقانه مهدی یراحی در قلب تهرانِ بحرانزده
نادر افراسیابی- در غروب ۲۷ خرداد ۱۴۰۴، هنگامی که تهران زیر سایه تهاجم نظامی اسرائیل و تخلیه مناطق شمالیاش از نفس افتاده بود، مهدی یراحی از پنجرهای در لویزان ترانه «اهواک» را بدون موسیقی بازخوانی کرد. این اجرای خودجوش، نهتنها عشق به زادگاه را زنده کرد، بلکه فریادی علیه جنگ و خشونت بود.

مهدی یراحی: برای اجرای حکم ۷۴ ضربه شلاق آمادهام و ضمن محکوم کردن این شکنجه ضد بشری، هیچگونه درخواستی برای لغو آن ندارم.
مهدی یراحی یک روز پس از آغاز تهاجم نظامی اسرائیل به تهران ترانه اهواک یا وطنی را بازخوانی کرده است، بدون موسیقی. ظاهرا از پنجره باز، با صدایی که در حیاط خالی یک مجتمع مسکونی در لویزان در غروب دوشنبه ۲۴ خرداد طنینانداز است. رنگ آجری ساختمان از قاب پنجرهای بر همه جا غلبه دارد. خیابان و شهری در کار نیست. مثل این است که در حیاط زندان صدای هنرمند طنین انداخته. او میخواند، به زبان عربی، به زبان مادریاش میخواند که فرداست که با ابرها ترانه بخوانیم.
و روزگار تلخ غربت تمام شود
عمر و جوانیم را نذر چشمانت کردهام
و مرگ را تنها در آغوش تو میخواهم
نه شبها چشمانم را میربایند
و نه فراموشی شکستم میدهد
خاک تو اینگونه عاشقم خواست
و جز تو به هیچ موطنی مشتاق نیستم
بگذار در دنیایت باقی بمانم
هرچند که دنیایی مملو از اندوه است
(ترجمه از اینستاگرام یراحی)
یراحی این ترانه را ۲۷ خرداد در صفحه اینستاگرامش منتشر کرده است که تخلیه تهران، به ویژه مناطق شمالی شهر که زیر حملات اسرائیل قرار داشت شدت گرفته بود.
صدای مقاومت در حیاط خالی: پرفورمنسی علیه جنگ
صحنهی یاد شده، یک پرفورمنس هنریِ خودجوش در برابر جنگ است. یراحی با بازخوانی «اهواک»، هم نوستالژی وطن/ زادگاه را زنده میکند و هم فریادی است علیه خشونتی که خودسرانه و از روی تعصبات ایدئولوژیک به مردم تحمیل شده است. ساختمان آجری، قاب پنجره که دیده نمیشود، و حیاط خالی، همگی عناصری از «خانه» هستند که اکنون به صحنهی یک تراژدی تبدیل شده است. هنرمند در میانهی این ویرانی، با انتخاب ترانهای به زبانی که با شیر مادر آن را نوشیده و درونی کرده است، مرزهای هویتی را به چالش میکشد: عشق به زادگاه، نگرانی برای ایران که بسیار فراتر از زبان و جغرافیاست. ترانه اهواک با وطنی در چنین فضایی که دستکم تا آن تاریخ مناطق شمالی تهران به شکل گستردهای خالی از سکنه شده بود، مثل نوحهایست برای سرزمینی که از نفس افتاده است.
مهدی یراحی همواره یک خواننده اجتماعی بوده است. اجرای خودجوش او در لویزان یادآور و سرجمع تمامی لحظاتی از مقاومت است که او تا پیش از این رقم زده: از دفاع از کارون با بطری آب گلآلود روی صحنه تا پوشیدن لباس کارگران فولاد اهواز، از اعتراض به ریزگردها با ماسک تا همصدایی با معترضان «زن، زندگی، آزادی». این بار اما نه جمعیتی استقبال میکند و نه پلیس او را احضار میکند - تهران خلوت شده، گویی شهر با دیوارهای خانههای میلیاردیاش به صحنهی آخرین پرفورمنس او تبدیل شده باشد: این اجرا، ادامهی همان خط مقاومت هنری است که هرگز از پرداختن به دردهای جمعی دست نکشید، حتی وقتی مخاطبانش شهر را ترک کردهاند. او میخواند:
بگذار در دنیایت باقی بمانم
هرچند که دنیایی مملو از اندوه است
عشق به وطن در زبان مادری: چالش هویت در «اهواک»
ترانه «اهواک» یراحی (منتشرشده در سال ۱۴۰۰) اثری عاشقانه با شعری از مرتضی حیدری است.
واژه أهواك در عربی از ریشه «هوی» به معنای عشق، محبت یا میل شدید است. در عبارت «أهواك»، که به فارسی میتوان آن را «عاشق توام» یا «تو را دوست دارم» ترجمه کرد، شاعر مستقیماً عشق و شیفتگی خود را نسبت به مخاطب (در اینجا وطن) ابراز میکند. این کلمه با فعل مضارع (أهوى) به کار رفته که دلالت بر تداوم و استمرار این احساس دارد، یعنی عشقی که همیشه تازه و زنده است.
این ترانه را نباید با قصیده، «أهواك يا وطني» سروده حسن اسماعیل (۱۹۱۰–۱۹۷۷) اشتباه گرفت. با اینحال هر دو متن در مضمون بر عشق به وطن، فداکاری، و تحمل سختیها برای آن تأکید دارند. اما قصیده اسماعیل در چارچوب شعر عربی کلاسیک و با تصاویر خیالی پیچیده سروده شده، در حالی که زبان شعر ترانه یراحی سادهتر و مستقیمتر است.
مهدی یراحی، خواننده، آهنگساز، و نوازنده پاپ ایرانی، متولد ۲۳ آبان ۱۳۶۰ در اهواز است. او فعالیت حرفهای خود را از سال ۱۳۷۹ با مهاجرت به تهران آغاز کرد و پس از سالها تلاش و ناکامی در دریافت مجوز برای آلبومهای اولیهاش، با خواندن تیتراژ برنامه «ماه عسل» در سال ۱۳۸۸ با آهنگ «هوای تو» به شهرت رسید. یراحی که بهخاطر بازخوانی ترانه عربی «علی مودک» در خوزستان محبوبیت یافت، با آلبومهایی چون «منو رها کن» (۱۳۹۰) و «آینه قدی» (۱۳۹۵) جایگاهی ویژه در موسیقی پاپ ایران کسب کرد و در سال ۱۳۹۶ برنده جایزه باربد جشنواره موسیقی فجر شد. او که به نوازندگی تجربی پیانو و گیتار مسلط است، بهدلیل آثار اجتماعی و انتقادیاش مانند «پاره سنگ» و حمایت از مسائل اجتماعی نظیر اعتراضات کارگری خوزستان، بارها ممنوعالکار شده و در سال ۱۴۰۳ بهدلیل انتشار موزیکویدئوی «روسریتو» بازداشت و با احکام قضایی مواجه شد.
نظرها
نظری وجود ندارد.