بحران انسانی در پی حمله موشکی اسرائیل به زندان اوین: زنانی که فراموش شدهاند
مریم یحیوی - هنوز هیچ اطلاعی از زنان بازداشتی بندهای امنیتی در دست نیست. این سکوت، بیم آن را تقویت میکند که آنان ممکن است زخمی یا کشته شده و یا تحت بازداشت پنهان و شرایط شدیدتر سرکوب قرار گرفته باشند.


در پی حمله موشکی اخیر «رژیم فاشیستی اسرائیل» به زندان اوین، گزارشها و تماسهای مستقیم از داخل زندان پرده از فاجعهای انسانی برداشتهاند؛ فاجعهای که زنانی در بند، بهویژه در قرنطینه زندان قرچک، بیشترین آسیب را از آن دیدهاند. این زنان اکنون نه صرفاً زندانی، بلکه قربانی و گروگانهایی در شرایطی غیرانسانی رهاشده و بیدفاعاند.
صبح سهشنبه ۳ تیر زندانیانی که توانستند برای مدت کوتاهی از محوطه هواخوری بند زنان به بیرون قدم بگذارند با صحنهای آخرالزمانی روبهرو شدند. سالن ملاقات، آشپزخانه، بهداری و بندهای امنیتی ۲۰۹، ۲الف، ۲۴۰، ۲۴۱ و دادسرای اوین عملاً با خاک یکسان شدهاند. خرابی گسترده و فروریختن سقفها و دیوارها گواهی است بر میزان شدت حمله اسرائیل و بیتفاوتی به جان انسانها، که خود مصداق جنایت جنگی است.
از این حمله بند زنان اوین نیز بینصیب نماند. اتاقهایی که آخرین پناهگاههای حریم انسانی زنان زندانی بود، تخریب شدهاند. پنجرهها شکسته، سقفها فرو ریخته، دیوار از جا کنده شده و تختهای دوطبقهای که پناهی بودند در شبهای بیپایان زندان، زیر آوار ماندهاند. آب، برق و تلفن نیز در پی این حمله قطع شد.
در کمال ناباوری، بهجای امدادرسانی، زندانبانان با تهدید و اجبار زنان را مجبور به ترک بندهای آسیبدیده کردند. در روز سهشنبه، آنان را سوار اتوبوسهایی کردند و به زندان قرچک منتقل نمودند. انتقالی که با دستبند و پابند اجباری و تهدید فیزیکی در صورت مقاومت همراه بود؛ رفتاری که آشکارا مصداق نقض کرامت انسانی و شکنجه روانی است.
این زنان، با میانگین سنی ۵۵ سال و اغلب دچار بیماریهای مختلف، شب نخست را در باشگاه زندان قرچک سپری کردند و فردای آن روز به قرنطینهای منتقل شدند که نه ظرفیت نگهداری بیش از ۶۰ نفر را دارد و نه حداقلهای انسانی را رعایت میکند.
محل قرنطینه، سلولی جمعی با دو سرویس بهداشتی کثیف، بدون تهویه و با شرایطی که جای نگهداری هیچ انسانی با هیچ اتهام و جرمی نیست، تماسهای تلفنی، تنها پس از اعتراض شدید و مشاجره با مسئولان زندان، برای مدتهای بسیار محدود—۳۰ ثانیه تا ۲ دقیقه—ممکن شد. درخواست ملاقات با رئیس زندان همچنان بیپاسخ مانده است.
وضعیت نگرانکنندهتر آنجاست که هنوز هیچ اطلاعی از زنان بازداشتی بندهای امنیتی در دست نیست. این سکوت، بیم آن را تقویت میکند که آنان ممکن است زخمی یا کشته شده و یا تحت بازداشت پنهان و شرایط شدیدتر سرکوب قرار گرفته باشند.
نقض سیستماتیک حقوق بشر در قبال زنان زندانی اکنون به نقطهای بحرانی رسیده است. انتقال خشونتآمیز، نگهداری در شرایطی غیرانسانی، عدم دسترسی به دارو و درمان، محدودیت و ممانعت از تماس با خانواده و وکلا و تهدید آنها، مصادیق بارز رفتار ظالمانه و غیرقانونیاند، که باید بلافاصله متوقف شده و پاسخگو باشند.
در حمله اسرائیل، نه تنها زندانیان، بلکه کارکنان اداری، سربازان وظیفه، خانوادههای ملاقاتکننده و حتی رهگذران بیگناه زخمی، کشته و در معرض آسیب روانی قرار گرفتند. اما رنج اصلی را کسانی میبرند که هیچ راه فراری ندارند: زندانیانی که این روزها علاوه بر محبوس بودن، قربانی جنگ، سرکوب سیاسی و بیتفاوتی سیستماتیک شدهاند. عاقلانهترین راهکار در چنین شرایط بغرنجی آزادی زندانیان است.
جامعه جهانی، نهادهای حقوق بشری و رسانههای مستقل ضمن محکوم کردن این جنایت جنگی توسط اسرائیل باید هرچه سریعتر نسبت به وضعیت زندانیان زن در ایران، بهویژه پس از این فاجعه، واکنش نشان دهند. سکوت در این شرایط، خود شکلی از همدستی است.
نظرها
نظری وجود ندارد.