«تندادگی»؛ روایتی جسورانه از جنگ، زن و زایش در دل آشوب
فاطمه حسنپور - رمان «تندادگی» با روایتی نوآورانه از زبان جنینی در آستانه تولد، تجربهای تازه در ادبیات جنگ ارائه میکند که از کلیشههای تاریخی فراتر رفته و با تمرکز بر بدن، مادر شدن و مقاومت زنانه، جنگ را نهتنها در میدان نبرد، بلکه در قلب روابط خانوادگی و کشمکشهای درونی بازتاب میدهد. این اثر با تلفیق زبانی شاعرانه و ساختاری چندلایه، روایتی صمیمی و جسور از تابآوری و هویت زنانه در دل ویرانیهای جنگ خلق کرده است.

رمان "تندادگی" نوشتهی ریرا عباسی
رمان «تندادگی»، تجربهای جسورانه و نو از ادبیات جنگ است؛ تجربهای که با عبور از روایتهای کلیشهای و تاریخی، بهدنبال کشف معناهایی عمیقتر از زیستن، بدن، مادر شدن، و مقاومت زنانه در دل مخاصمهای خشن و ویرانگر است.
مهمترین ویژگی این اثر، زاویهی دید متفاوت آن است. روایت از زبان جنینی در آستانهی تولد است و این انتخاب، نه صرفاً یک نوآوری فرمی، بلکه انتخابی معناییست که به نویسنده امکان داده تا تقابل عریان و بنیادی میان زندگی و مرگ را از درون بدن زنانه و در میانهی آوار جنگ روایت کند.
جنینی که از دل تاریکی و آشفتهحالی زهره - مادرش - صدای جهان بیرون را میشنود، در واقع با هر ضربهی بمب و هر لرزش زمین، حضور سنگین جنگ را حس میکند؛ و همین روایت را به بستر خاصی از درک بدن، خشونت، و میل به زندگی پیوند میزند. این نگاه زنانه، برخلاف بسیاری از روایتهای جنگ که در آن مردان کنشگر و زنان تنها در حاشیهی عواطف و اندوهاند، تجربهای زیستی و فعال از زن بودن را در کانون خود قرار میدهد.
زهره، با وجود تمام آسیبها، برای بقا میجنگد؛ نه فقط برای خود، بلکه برای فرزندی که هنوز نیامده، اما حضورش جهان درونی او را دگرگون کرده است.
یکی از نقاط قوت قابلتوجه در این اثر، ساختار چندلایهی کشمکشهاست. نویسنده موفق شده سه سطح از درگیری را بهشکلی همزمان پیش ببرد و میان آنها رابطهای ارگانیک برقرار کند.
جنگ بهعنوان کشمکش فرافردی، بستریست که سایهاش بر همهی زندگیها افتاده است.
در سطح دوم، درگیری میان زهره و مراد بهعنوان زن و شوهر، بازتابدهندهی تضادهای معیشتی، عاطفی و استقلالطلبی زنانه است. و در سطح سوم، ما با کشمکش درونی زهره مواجهایم؛ با ترسها، اضطرابها، و تردیدهای زنانهای که حول مادر شدن، ترک خانواده، و ساختن خود در جهانی ناامن شکل گرفتهاند. این سه سطح، در هم تنیدهاند و بهجای آنکه خطوط موازی جداگانهای باشند، چون نخهایی پنهان، در تار و پود روایت تنیده شدهاند.
هرچند انتخاب جنین بهعنوان راوی، امکانی استثنایی برای آشناییزدایی و دیدن جهان از منظر نادیدههاست، اما در زبان راوی تفاوت بارزی با سایر شخصیتها ندارد که البته شاید یکی از دلایل آن در هم آمیختگی دو بدن در یک بدن است گاه با زبانی شاعرانه، کودکانه، یا شهودی جهان را توصیف می کند، گاه زبانی یکدست با دیگر شخصیتها دارد
نکتهی دیگر، مربوط به انتخاب رویدادها و انسجام روایت است. در برخی بخشها، گاه روایت دچار پراکندگی و رویدادهای غیرضروری میشود. به نظر میرسد نویسنده کوشیده تکلیف همهی شخصیتها را روشن کند، اما این وفاداری به شخصیتها گاه به بهای از دست رفتن تمرکز و ضربآهنگ اثر تمام شده است. رمان میتوانست با حذف یا فشردهسازی برخی وقایع فرعی، انسجام بیشتری پیدا کند.
با اینهمه، نمیتوان دستاوردهای تندادگی را نادیده گرفت. این اثر نهتنها در فرم، بلکه در مضمون نیز جسور و تازه است. عباسی با خلق فضایی زنانه، صمیمی، و درعینحال پیچیده، توانسته تجربهی جنگ را از دریچهی بدن، تولد، و هستیِ فردی بازخوانی کند.
او جنگ را تنها بهمثابه خشونت نظامی نمیبیند، بلکه آن را در قلب خانواده، در روابط عاطفی، و در کنشهای درونی شخصیتهایش بازتاب میدهد. از اینرو، تندادگی نه صرفاً یک رمان دربارهی جنگ، بلکه روایتیست دربارهی تابآوری، زایش، و بازتعریف زن بودن در زمانهای ملتهب.
این رمان، گام بلندیست در جهت تجربهگرایی در ادبیات جنگ و صداییست تازه که میخواهد از لایههای پنهان رنج و قدرت در دل زنان پرده بردارد.
نظرها
نظری وجود ندارد.