ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

میراث ادبی در خطر: از بازسازی خانه شاملو تا چالش‌های حفاظت از خانه‌های شاعران

خانه احمد شاملو در تهران با تبدیل به پلتفرمی فرهنگی، نمونه‌ای موفق از احیای میراث ادبی است. در همان حال ممانعت‌های مداوم از برگزاری مراسم یادبود او در امامزاده طاهر کرج و وضعیت نابسامان خانه‌های دیگر شاعران ماندگار گویای تناقضی آشکار در برخورد با میراث فرهنگی کشور است. این وضعیت نه تنها نیازمند بازنگری در سیاست‌های فرهنگی، بلکه مستلزم عزمی ملی برای حفظ هویت ادبی ایران است.

خانه قدیمی احمد شاملو در خیابان نجات‌الهی (ویلا) تهران، با نمای آجری و شعر «آیدا در آینه» به دست‌خط شاملو روی دیوار داخلی، بازسازی شد. این خانه، که پیش‌تر محل زندگی شاملو قبل از فردیس کرج بود، توسط علیرضا تغابنی و دفتر «دیگرد» به پلتفرم فرهنگی تبدیل شده است.

شاملو پس از ترک خانه خیابان خردمند جنوبی مدتی در این خانه زندگی می‌کرد و درست همین خانه نزدیک یک سال میعادگاه او و آیدا بود. آیدا سرکیسیان (همسر شاملو) در مصاحبه‌ با «شرق» داستانی از دیوارهای این خانه روایت کرده است:

شب پیش شاملو در خانه مادرش بودم. تابستان بود و در غروبش باران عجیبی هم بارید. فردا که به خانه آنها رفتم، او نبود. نشستم روی تختش که کنار دیوار بود و پشت به دیوار. ناگهان برگشتم دیدم با مداد روی دیوار شعری نوشته شده با اسم آیدا در آینه که تاریخ و امضا هم دارد. متحیر شده بودم و حال عجیبی داشتم. ناگهان وارد شد. نگاهش کردم! گفت: بخوان! شعر که می‌نوشت من باید با صدای بلند می‌خواندم. خیلی عادی گفت: دیشب بیدار شدم، خواستم بنویسم دیدم کاغذ نیست. روی دیوار نوشتم. آن شعر بدون هیچ تغییری در کتاب چاپ شد.

پروژه‌ی «خانه شاعر» در سال ۱۳۹۹ آغاز شد و به تازگی در سال ۱۴۰۴ همزمان با بیست و پنجمین سالگرد درگذشت احمد شاملو به پایان رسید.

طراحی علیرضا تغابنی در بازسازی خانه احمد شاملو هویت و ارزش‌های فرهنگی از جمله خاطره یاد شده را حفظ کرده است: نمای آجری و اسکلت اصلی بنا، شامل آجر بَهمَنی و فرم کلی ساختمان، حفظ شد تا نشانه‌های تاریخی و هویت معماری آن دست‌نخورده باقی بماند. یک سازه مفهومی مدرن، به نام «ستون فقرات مفهومی»، در امتداد دیواری با دستخط شعری از شاملو در طبقه دوم طراحی و اجرا شد که به صورت پرومنادی سه‌بعدی، خانه را به روی شهر باز کرده است. فضای حیاط که پیش‌تر خصوصی بود، به یک عرصه عمومی و فرهنگی تبدیل شد تا امکان بازدید را برای علاقه‌مندان به میراث شاملو فراهم کند و زندگی، اندیشه و آثار شاعر را در بستری فرهنگی معرفی نماید. این خانه اکنون به عنوان پلتفرمی برای برگزاری رویدادها، گفت‌وگوها و برنامه‌های فرهنگی مورد استفاده قرار می‌گیرد و با حفظ ریشه‌های هویتی شاعر، رویکردی مدرن به فضا بخشیده است. حفظ دستخط شاملو بر دیوار و تبدیل خانه به مکانی عمومی و فرهنگی از برجسته‌ترین ویژگی‌های این بازطراحی است که پیوند بنا با گذشته و تاریخچه حضور شاملو را حفظ کرده و همزمان فضاهایی مناسب برای گسترش ارتباط با شهر و علاقه‌مندان به فرهنگ و ادب ایجاد کرده است.

از تلاش برای تخریب خانه تا تخریب شخصیت شاملو

نخستین بار در سال ۱۳۹۸ بحث تخریب خانه شاملو در رسانه‌ها مطرح شد. در آن زمان برخی رسانه‌ها، برای مثال خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) گزارش داده بودند که به جز در ورودی که همیشه با قفل و زنجیر بسته است، حتی هیچ چارچوبی و در و پنجره‌ی دیگری هم ندارد. زباله‌ها درون خانه پراکنده‌ بودند. تبدیل یک اثر به زباله‌دانی و یا مرکز زیست انسان‌های مبتلا به بیماری اعتیاد، این یک ترفند شناخته‌شده است که شهرداری‌ها برای زمینه‌سازی تخریب به کار می‌بندند. میراث فرهنگی هم معمولاً در نقش مخالف با تخریب در رسانه‌ها ظاهر می‌شود. برای مثال در آن زمان محسن شیخ‌الاسلامی، معاون وقت میراث فرهنگی استان تهران به ایسنا از مخالفت میراث فرهنگی با تخریب خانه شاملو خبر داده و گفته بود: «تاکید می‌کنیم که تخریب و نوسازی این بنا ممنوع است.»

و در ادامه تاکید کرده بود که مخالفت میراث فرهنگی نه به دلیل اهمیت احمد شاملو، بلکه به دلیل اهمیت بناست. او گفته بود:

اگر شخصی به نام شاملو هم برای مدتی در این خانه نبود، باز هم همین کار را انجام می‌دادیم، چون این بنا از نظر معماری دارای ارزش است و نباید از جداره‌ی خیابان نجات‌الهی حذف شود.

 مالک این بنا شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران (وزارت نیرو) است و در گذشته اخباری درباره تلاش او برای گرفتن مجوز گودبرداری و تخریب منتشر شده بود.

در همان زمان که بحث تخریب خانه شاملو درگرفته بود، صدا و سیمای جمهوری اسلامی هم با پخش مستند «قدیس» ساخته فردی به نام حسین لامعی در صدد تخریب چهره شاملو برآمد. این مستند، هم از نظر محتوایی (نقدهای شخصی، تأکید بر نقاط منفی شخصیت شاملو، گزینش نقل‌قول‌ها و حذف دیدگاه‌های منتقد یا حامی) و هم از منظر پخش از رسانه ملی، اقدامی جهت زیرسؤال بردن جایگاه شاملو تلقی شد و موجی از واکنش‌ها در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی را برانگیخت.

تجمعات یادبود احمد شاملو در امامزاده طاهر کرج پس از درگذشت او در ۲ مرداد ۱۳۷۹، به‌طور مداوم با ممانعت مأموران امنیتی مواجه شده است. مراسم اولیه با حضور گسترده برگزار شد، اما از سال ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۴ تحت نظارت امنیتی بود. از ۱۳۹۵ به بعد، بستن درهای آرامگاه، متفرق کردن یا بازداشت شرکت‌کنندگان، به‌ویژه در سال‌های ۱۳۹۶، ۱۳۹۸، ۱۳۹۹، ۱۴۰۱ و ۱۴۰۴، شدت گرفت. سنگ مزار شاملو چندین بار تخریب شده و فضای یادبود همواره محدود بوده است. سرکوب این تجمعات، به‌خصوص در سالگرد درگذشت او، در سال‌های اخیر افزایش یافته است.

چالش‌های سیاسی و اقتصادی در حفظ خانه‌های نویسندگان منتقد

مسئله‌ی حفاظت از خانه‌های نویسندگان منتقد در ایران، مانند احمد شاملو، فروغ فرخزاد ، تنها یک مشکل اداری یا مالی نیست، بلکه ریشه در تنش‌های سیاسی و ایدئولوژیک دارد. بسیاری از این چهره‌ها، اگرچه در مبارزه با حکومت پهلوی نقش داشتند، پس از انقلاب به دلیل مخالفت با سانسور، سرکوب آزادی‌های مدنی و اعدام مخالفان، به حاشیه رانده شدند. امروز، میراث فکری آنان از سوی نهادهای رسمی به حاشیه می‌رود و این بی‌اعتنایی در غفلت عمدی از حفظ خانه‌هایشان نمود یافته است.

خانه‌ای که فروغ فرخزاد در سال‌های پایانی زندگی‌اش در آن زندگی می‌کرد را در سال ۱۳۹۵ تخریب کردند و به جای آن یک عمارت سه طبقه ساختند.

باید توجه داشت که حتی وقتی سازمان میراث فرهنگی به‌صورت نظری با تخریب این خانه‌ها مخالف است، در عمل کمبود بودجه، نبود مدیریت یکپارچه و اختلافات مالکیتی مانع از حفظ آن‌ها می‌شود. شهرداری‌ها، که عمدتاً به دنبال پروژه‌های سودآور هستند، این خانه‌ها را رها می‌کنند تا به‌تدریج فرسوده شوند یا در اختیار مالکان خصوصی قرار گیرند که تنها به ارزش زمین آن‌ها توجه دارند. در برخی موارد، وارثان یا خریداران جدید نیز ترجیح می‌دهند به جای حفظ خانه به‌عنوان میراث فرهنگی، آن را تخریب و به پروژه‌های تجاری تبدیل کنند.

در بسیاری از کشورها، خانه‌های نویسندگان و شاعران به موزه‌هایی پویا تبدیل شده‌اند که نه تنها یادبودی از زندگی آنان، بلکه مرکزی برای پژوهش و ترویج ادبیات هستند. برای مثال، خانه تولستوی در یاسنایا پالیانا (روسیه) با حفظ وسایل شخصی و فضای روستایی او، میزبان رویدادهای ادبی بین‌المللی است. در انگلیس، خانه شکسپیر در استراتفورد سالانه میلیون‌ها بازدیدکننده دارد و با نمایش‌های زنده، آثار او را زنده نگه می‌دارد. در ترکیه، خانه ناظم حکمت در استانبول به موزه‌ای تبدیل شده که همزمان با نمایش دست‌نوشته‌هایش، از هنرمندان معاصر حمایت می‌کند. این تجربه‌ها نشان می‌دهد که حفظ این مکان‌ها نیازمند سه عامل کلیدی است: بودجه دولتی-خصوصی، مدیریت تخصصی، و برنامه‌ریزی فرهنگی بلندمدت. ایران نیز می‌تواند با الگوبرداری از این نمونه‌ها، خانه‌های شاعرانش را از «ساختمان‌های فرسوده» به «کتابخانه‌های زنده ادبی» تبدیل کند.

حفظ خانه‌های شاعران و نویسندگان بزرگ، فراتر از یک وظیفه فرهنگی، حرکتی برای پاسداشت هویت ملی است. تجربه موفق خانه شاملو نشان می‌دهد که حتی در شرایط دشوار نیز می‌توان راه‌حل‌هایی یافت. اما تا زمانی که نگاه امنیتی به میراث فرهنگی غالب باشد و سازوکارهای منسجمی برای حمایت مالی و حقوقی از این اماکن وجود نداشته باشد، شاهد از دست رفتن بخش‌های بیشتری از حافظه جمعی خود خواهیم بود. اینجاست که نقش نهادهای مدنی، رسانه‌ها و افکار عمومی در ایجاد تغییر و فشار برای حفظ این میراث گرانبها پررنگ می‌شود.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.