«قلعه حیوانات» و درسهای جاودان آن برای ایران
هشتادمین سال انتشار «قلعه حیوانات» نوشته جورج اورول
نادر افراسیابی - هشتاد سال پس از انتشار «قلعه حیوانات»، شاهکار جورج اورول، این تمثیل سیاسی همچنان هشداری قدرتمند برای ایران و جهان است. این رمان که با الهام از تجربیات تلخ اورول و همسرش آیلین از خیانت استالینیستها به آرمانهای انقلاب نوشته شد، نشان میدهد که چگونه انقلاب ۵۷ ایران، با وعدههای عدالت و آزادی، به استبدادی جدید گرفتار شد. پیام اورول درباره خطر انحراف انقلابها و لزوم هوشیاری در برابر قدرتطلبان، امروز بیش از هر زمان برای ایران معنا دارد.

یک پلاک آبیرنگ میراثی روی دیوار خانه دیده میشود. خانه اورول در لندن. عکس: شاتراستاک
گاردین همزمان با هشتادمین سالگرد انتشار رمان بهیادماندنی «قلعه حیوانات» نوشته جورج اورول، متنی از ریچارد بلر درباره نقش مادرش در خلق «قلعه حیوانات» و دشواریهای انتشار این کتاب در جریان جنگ جهانی دوم به سبب نزدیکی سیاسی اتحاد جماهیر شوروی با بریتانیا منتشر کرده است. قلعه حیوانات بهعنوان یکی از مهمترین تمثیلهای سیاسی قرن بیستم شناخته میشود. این کتاب که در ۱۷ اوت ۱۹۴۵ منتشر شد، همچنان با پیامهای عمیق خود درباره قدرت، فساد و خیانت به آرمانها، خوانندگان را در سراسر جهان به خود جذب میکند.
نقش همسر اورول در خلق اثر
در زمستان سرد ۱۹۴۳-۱۹۴۴، جورج اورول و همسرش آیلین در آپارتمانی با گرمایش ضعیف در لندن زندگی میکردند. آیلین که در وزارت غذا مشغول به کار بود و در برنامه رادیویی «جبهه آشپزخانه» بیبیسی فعالیت داشت، نقش مهمی در شکلگیری «قلعه حیوانات» ایفا کرد. ریچارد بلر، پسر اورول، در مقالهای در گاردین مینویسد:
هر شب، پدرم آنچه نوشته بود را زیر پتوهای سنگین در رختخواب برای مادرم میخواند. این تنها جای گرم آپارتمان بود. آنها درباره داستان در حال شکلگیری و جهتگیری بعدی آن بحث میکردند. لتیس کوپر، رماننویس و همکار مادرم در وزارت غذا، به یاد میآورد که مادرم هر صبح آنها را با آخرین ماجراهای حیوانات بهروز میکرد. اینکه پدر و مادرم اینقدر نزدیک با هم کار میکردند، تعجبآور نیست. پدرم بسیار به استعدادهای مادرم احترام میگذاشت و بعدها به دوستی گفت که مادرم در برنامهریزی «قلعه حیوانات» به او کمک کرده بود.
آیلین نهتنها نوشتههای اورول را تایپ و ویرایش میکرد، بلکه پیشنهادهای کلیدی مانند تبدیل داستان به یک «افسانه حیوانی» ارائه داد که به اثر جذابیت و عمق بیشتری بخشید.
«قلعه حیوانات»
«قلعه حیوانات» هجویهای قدرتمند درباره انقلاب روسیه و خیانت آن به آرمانهای اولیه تحت رژیم استالین است. این رمان داستان حیواناتی را روایت میکند که علیه مالک مزرعه خود شورش میکنند تا جامعهای برابر ایجاد کنند، اما بهتدریج تحت سلطه خوکهای قدرتطلب به دیکتاتوری جدیدی گرفتار میشوند. این اثر با زبانی ساده و تمثیلی، هشدار میدهد که چگونه آرمانهای والا میتوانند به فساد و سرکوب منجر شوند. از زمان انتشار، این کتاب با فروش بیش از ۱۱ میلیون نسخه، به اثری کلاسیک و همیشه مرتبط تبدیل شده است که هرگز از چاپ خارج نشده است.
ریچارد بلر در معرفی «قلعه حیوانات» و نقش تجربه زیسته والدیناش در شکلگیری این داستان مینویسد:
در یک سطح، «قلعه حیوانات» هجویهای همیشه مرتبط درباره انقلاب روسیه و خیانت آن به خودکامگی استالینیستی است. این شرارتی بود که پدر و مادرم از نزدیک تجربه کرده بودند. در طول جنگ داخلی اسپانیا، آنها شاهد بودند که استالینیستها دهها نفر از دوستان و رفقایشان را که بهطور کامل از خط حزب شوروی پیروی نمیکردند، مورد تهمت، زندانی، شکنجه و قتل قرار دادند. آنها حتی خودشان مجبور شدند تحت تهدید دستگیری و اعدام توسط استالینیستها از اسپانیا فرار کنند.
او سپس در ادامه میافزاید:
هیچ چیز سریعتر از تعقیب شدن توسط قاتلان متعصب، توهمات سیاسی را از بین نمیبرد. این تجربیات، همراه با تاریکی بیپایان قحطیها، گولاگها و تصفیههای استالین، پدرم را متقاعد کرد که روسیه شوروی کاملاً مخالف سوسیالیسم واقعی بود. او با اشتیاق باور داشت که اگر سوسیالیسم دموکراتیک قرار است در غرب شکوفا شود، باید «افسانه» اینکه روسیه یک دولت سوسیالیستی است، افشا شود.
انتشار «قلعه حیوانات» با موانع جدی مواجه بود. در بحبوحه جنگ جهانی دوم، انتقاد از شوروی، متحد بریتانیا، با مقاومت نهادهای بریتانیایی روبهرو شد. بلر مینویسد پنج ناشر بزرگ، از جمله فابر به توصیه تی.اس. الیوت، این کتاب را رد کردند، زیرا معتقد بودند «این دیدگاه مناسبی برای انتقاد از وضعیت سیاسی کنونی نیست». با این حال، فردریک واربرگ از انتشارات سکر و واربرگ شجاعانه تصمیم به انتشار گرفت. اورول پس از انتشار گفته بود: «مردم از این همه مزخرفات روسی خسته شده بودند»، که نشاندهنده تغییر فضای سیاسی و پذیرش هجویه او بود.
جورج اورول و تمثیل او
جورج اورول (۱۹۰۳-۱۹۵۰)، با نام اصلی اریک آرتور بلر، نویسنده، روزنامهنگار و منتقد اجتماعی بریتانیایی بود که به خاطر آثار ضداستبدادیاش شهرت دارد. او که تجربه جنگ داخلی اسپانیا را از سر گذرانده بود، از نزدیک شاهد خیانت استالینیستها به آرمانهای سوسیالیستی بود. این تجربیات الهامبخش آثار کلیدی او از جمله «قلعه حیوانات» و «۱۹۸۴» شد. اورول با اعتقاد به سوسیالیسم دموکراتیک، بر ضرورت افشای دروغهای سیاسی و نظارت بر قدرت تأکید داشت. آثار او همچنان بهعنوان هشدارهایی علیه خودکامگی و سوءاستفاده از قدرت خوانده میشوند.
«قلعه حیوانات» جورج اورول از یک روایت خطی و ساده با زاویه دید سوم شخص محدود استفاده میکند که به تدریج به روایتی فریبنده و تحریفشده تبدیل میشود، همانگونه که خود حیوانات توسط رهبرانشان فریب میخورند. راوی، که ابتدا بیطرف و واقعگرا به نظر میرسد، به مرور همسو با روایت قدرت (خوکها) حرکت میکند و تغییرات در روایت (مثل تحریف تاریخچه اسنوبال یا دستکاری شعارها) بازتابی از کنترل ایدئولوژیک است. ساختار روایی کتاب نیز حلقهای است؛ داستان با ظلم انسانها آغاز میشود و با ظلمی جدیدتر پایان مییابد، اما این بار نه توسط انسانها، بلکه توسط حیواناتی که خود را به جای آنان نشاندهاند. این تقارن روایی، بیامیدی و چرخهٔ باطل ستم را تقویت میکند.
این رمان نشان میدهد که چگونه انقلابها ممکن است از آرمانهای اولیه خود منحرف شوند و به حکومتی مستبدتر از پیش منجر شوند. شخصیت ناپلئون، خوکی که به ژوزف استالین اشاره دارد، پس از انقلاب دیکتاتوری وحشتناکی برپا میکند. اورول همچنین به نقد تبلیغات و کنترل افکار میپردازد؛ اسنوبال، که نماد لئون تروتسکی است، بهعنوان خائن معرفی میشود و اسکوییلر با دستکاری تاریخ و شعارها، حیوانات را فریب میدهد. شعار اصلی «همه حیوانات برابرند» در نهایت به «همه حیوانات برابرند، اما بعضی برابرترند» تغییر مییابد که فساد قدرت را به تصویر میکشد. اورول هشدار میدهد که قدرت مطلق، فساد مطلق میآورد، حتی اگر انقلابیون در ابتدا نیتهای خیر داشته باشند. اگرچه داستان مستقیماً به شوروی اشاره دارد، پیام آن درباره هر نظام دیکتاتوری که با شعارهای فریبنده به قدرت میرسد، جهانی و همیشگی است.
«قلعه حیوانات» همچنان اهمیت خود را حفظ کرده است، زیرا بسیاری از دولتها امروز نیز با استفاده از پروپاگاندا، سانسور و تحریف تاریخ، قدرت خود را تثبیت میکنند. این اثر بهعنوان تمثیلی جاودان، به مردم یادآوری میکند که حفظ آزادی و برابری نیازمند هوشیاری مداوم است. «قلعه حیوانات» نهتنها یک شاهکار ادبی، بلکه درسی سیاسی و اخلاقی ماندگار است که هرگز کهنه نمیشود.
قلعه حیوانات در ایران
«قلعه حیوانات» که در ایران با عنوان «مزرعه حیوانات» نیز شناخته میشود با فاصلهای کوتاه پس از انتشار، به فارسی ترجمه شد. پس از ترجمه اولیه، مترجمان دیگری از جمله انوشیروان دولتشاهی، امیر امیرشاهی، همایون نوراحمر، کاوه میرعباسی، احمد کساییپور، حمیدرضا بلوچ، شهرزاد لولاچی، صالح حسینی به همراه معصومه نبیزاده، عباس زارعی و دیگران نیز این کتاب را ترجمه کردند. این کتاب توسط ناشران و مترجمان مختلف در ایران منتشر شد و به فروش بالایی دست یافت. یکی از اولین ترجمهها، ترجمه امیر امیرشاهی از سوی سازمان کتابهای جیبی (مؤسسه انتشارات فرانکلین) در سال ۱۳۴۸ بود که با عنوان «قلعه حیوانات» منتشر شد.
نمایش عروسکی این داستان نیز توسط شبکه ماهوارهای فارسیزبان منوتو در سال ۱۳۹۸ ساخته و پخش شد.
«قلعه حیوانات» اورول درس هشداردهندهای برای انقلاب ایران دارد: همانگونه که حیوانات مزرعه با شعار آزادی و برابری علیه آقای جونز شورش کردند، اما به دست خوکها به استبدادی جدیدتر گرفتار شدند، انقلاب ۵۷ نیز با وعدههای عدالت و استقلال آغاز شد، اما بهتدریج به حکومتی انحصاری و سرکوبگر تبدیل گشت. اورول نشان میدهد که انقلابها در معرض انحراف و مصادره توسط گروههای قدرتطلب هستند، بهویژه هنگامی که ایدئولوژی جای عقلانیت را بگیرد، مخالفان حذف شوند و تاریخ تحریف گردد. تجربه ایران نشان داد که هیچ انقلابی از تبدیل شدن به استبداد مصون نیست، مگر با وجود نهادهای دموکراتیک، شفافیت و حفظ آزادیهای اساسی. در غیر این صورت، تنها چهره ستمگران تغییر میکند، نه ماهیت ستم.
نظرها
نظری وجود ندارد.