لغو کنسرت همایون شجریان در میدان آزادی؛ آیا هنرمند به مردم میپیوندد؟
الاهه نجفی ـ قرار بود برای نخستین بار کنسرت همایون شجریان در میدان آزادی برگزار شود اما لغو شد و در همان حال شهرداری مانند همیشه یک بازی رسانهای آغاز کرد و حالا معلوم نیست که کنسرت شجریان در ورزشگاه آزادی برگزار میشود یا نه. در هر حال لغو کنسرت در میدان آزادی قطعیست. آیا همایون شجریان از این فرصت برای پیوستن به مردم استفاده میکند؟

لغو کنسرت همایون شجریان در میدان آزادی؛ آیا هنرمند به مردم میپیوندد؟
همایون شجریان با انتشار پستی در صفحه اینستاگرام خود از لغو کنسرت رایگانش در میدان آزادی که قرار بود ۱۴ شهریور ۱۴۰۴ برگزار شود، خبر داد و دلایل این تصمیم را ناتوانی وزارت کشور در مدیریت حضور جمعیت میلیونی و ممانعت از ورود تجهیزات لازم طی دو روز گذشته عنوان کرد. او با ابراز تأسف از اینکه بررسیهای لازم پیش از موافقت با این رویداد در دو ماه گذشته انجام نشده بود، از تلاشهای حامیان این برنامه قدردانی کرد و آن را «آرزویی محال» خواند. شجریان در پایان، با آرزوی روزگاری خوش برای همگان، ابیاتی از حافظ را به اشتراک گذاشت در بیان معنای ناکامی در تحقق دوستی و حفظ حرمت.
ساعتی بعد علیرضا زاکانی، شهردار تهران در حاشیه نشستِ چهارشنبه ۱۲ شهریور هیات دولت، در جمع خبرنگاران گفت:
بنا شد که همه کمک کنیم در یک شرایط قابل اطمینان کنسرت آقای همایون شجریان برگزار شود، فکر میکنم که مکان آن نیز ورزشگاه آزادی شد.
البته این هم قطعیت ندارد. پس حالا باید منتظر ماند و دید که این کنسرت در ورزشگاه آزادی برگزار میشود یا نه و آیا اصلاً شجریان از این فرصت استفاده میکند و با انصراف خود و صدور یک بیانیه قوی به مردم میپیوندند یا همچنان در یک فضای خاکستری به زیست هنری خود ادامه میدهد. باید توجه داشت که همایون شجریان، بهعنوان فرزند محمدرضا شجریان، میراثدار جایگاهی فرهنگی و اجتماعی است که با احساسات ملیگرایانه و مردمی گره خورده است. او در گذشته نیز با اجراهایی مانند «ای ایران» و حمایت ضمنی از اعتراضات، نشان داده که نسبت به رنجهای مردم بیتفاوت نیست. بااینحال، او برخلاف برخی هنرمندان، هرگز بهطور علنی وارد عرصه سیاسی نشده و ترجیح داده از طریق هنر با مخاطبانش ارتباط برقرار کند.
برگزاری کنسرت در میدان آزادی، بهدلیل بار نمادین این مکان و شرایط بحرانی کشور، از ابتدا یک ریسک بزرگ بود. لغو این رویداد و حواشی آن، شجریان را در موقعیت دشواری قرار داده است. اگر او کنسرت را در ورزشگاه آزادی برگزار کند، ممکن است متهم به همکاری با حاکمیت شود. در مقابل، انصراف کامل و صدور بیانیهای قوی، میتواند او را به سمتی سوق دهد که بهعنوان صدای مردم شناخته شود، اما این کار هزینههای سنگینی، از جمله محدودیتهای حرفهای یا حتی تبعید، به دنبال خواهد داشت.
آرزویی که ناکام ماند
کنسرت خیابانی همایون شجریان قرار بود بهصورت رایگان و در فضای باز، روز جمعه ۱۴ شهریور ۱۴۰۴ (۵ سپتامبر ۲۰۲۵)، ساعت ۲۲ در میدان آزادی تهران، مکانی که صحنه خونبارترین سرکوبهای اعتراضات مدنی در تاریخ معاصر ایران بوده است، برگزار شود. این اجرا اگر برگزار میشد یکی از بزرگترین اجراهای موسیقی معاصر ایران بهشمار میآمد. قرار بود در این کنسرت، همایون شجریان بهعنوان تنها خواننده حضور داشته باشد و ارکستر «سیاوش» با حدود ۳۰ نوازنده ایرانی و کلاسیک او را همراهی کند. این رویداد با قطعه «دیار عاشقان» آغاز میشد و با قطعه «مرغ سحر» به پایان میرسید. به گفته سحر فروزان، مدیر برنامههای همایون شجریان و عضو هیئت امنای انجمن موسیقی ایران ۵ یا ۶ سال پیش همایون شجریان درخواست برگزاری چنین کنسرتی را به وزارت ارشاد اسلامی داده بود که بهدلیل اعتراضات مدنی که سرانجام به قیام ژینا و رویدادهای پس از آن انجامید کنسرت برگزار نشد. برخی از رقم ۲۰میلیاردی هزینه آن سخن گفته بودند. شجریان گفته بود خودش هیچ دستمزدی از این اجرا دریافت نخواهد کرد اما اسپانسر برنامه پذیرفته علاوه بر طراحی نور و صدا و تصویر، دستمزد نوازندگان ارکستر «سیاوش» را نیز بپردازد. حمایت مالی این رویداد بر عهده بانک صادرات ایران بود.
برگزاری کنسرت روی عرشه تایتانیک
بخش قابل توجهی از مخالفان کنسرت خیابانی همایون شجریان در شبکههای اجتماعی به ابراز نظرات خود پرداختند و این رویداد را بهشدت مورد انتقاد قرار دادند. برخی این کنسرت را نوعی فریب و سرگرمی مصنوعی تلقی کردند که با هدف انحراف افکار عمومی از مشکلات واقعی جامعه مانند بحران اقتصادی و اجتماعی برگزار شده است. عدهای با کنایه به فروپاشی جمهوری اسلامی از درون و بیرون، با تشبیه این رویداد به نواختن موسیقی روی عرشه کشتی تایتانیک پیش از غرق شدن، معتقد بودند که هنر و موسیقی نمیتواند دردهای اجتماعی را پنهان کند و تنها نقش سرگرمی موقت در شرایط بحرانی دارد. برخی فعالان سیاسی نیز با عباراتی چون «پخش موسیقی بهجای درمان درد» یا «تلاش برای نمایش گشایش اجتماعی»، این کنسرت را پروژهای حکومتی برای تبلیغ فضای فرهنگی یا عادیسازی شرایط بحرانی دانستند.
در کنار انتقادات سیاسی، گروهی از مخالفان بر دغدغههای امنیتی و اقتصادی متمرکز بودند. آنها استدلال کردند که دولت و شهرداری بهجای تمرکز بر مسائل اساسی مانند تورم و بحران برق، به امور نمایشی روی آوردهاند.
بسیاری از مخالفان جمهوری اسلامی این کنسرت را نشانهای از تلاش برای عادیسازی فضای بحرانی توصیف کردند. فضای شبکههای اجتماعی پس از اعلام این رویداد به میدانی برای جدال آراء تبدیل شد و مخالفان با بهکارگیری عباراتی چون «سرگرمی مصنوعی» یا «شادی سطحی برای پنهان کردن تلخیها»، نسبت به نیت برگزارکنندگان ابراز تردید کردند.
واکنش شجریان: موتورسواری در میدان آزادی
همایون شجریان با انتشار ویدئویی از خود در حال موتورسواری در میدان آزادی و یادداشتی در فضای مجازی، به انتقادات و حواشی پیرامون کنسرت رایگان این میدان واکنش نشان داد. او این اجرا را تحقق آرزوی دیرینهاش برای برگزاری برنامهای برای مردم و شهرش دانست و تأکید کرد که به عهد خود پایبند است. شجریان با اشاره به موج محبت و همراهی مخاطبان، از حمایت آنها قدردانی کرد و همزمان به نارضایتی برخی از این رویداد اذعان داشت. او زندگی را ترکیبی از شادی و غم توصیف کرد که در کنار مشکلات اقتصادی و اجتماعی جریان دارد و موسیقی را راهی برای ایجاد لحظهای آرامش و همدلی در این شرایط دشوار دانست.
شجریان با رد اتهام عادیسازی مشکلات از طریق موسیقی، تأکید کرد که این کنسرت تلاشی برای انکار رنجها یا پوشاندن مسائل نیست، بلکه اقدامی برای هدیه دادن لحظهای شادی به مردمی است که شایسته آن هستند. او با بیان اینکه «زندگی عادی ما، همان زندگی غیرعادی ماست»، موسیقی را ابزاری برای پیوند دلها و خلق امید معرفی کرد و از مخاطبان خواست این برنامه را با تحلیلها و قضاوتهای سیاسی گره نزنند. شجریان با اشاره به فرهنگ تبدیل غمهای بزرگ به کارهای بزرگ، این اجرا را حقی طبیعی برای مردم و گامی در راستای ایجاد حال خوش دانست.
این موضعگیری نشان میدهد که شجریان سعی دارد در فضای خاکستری بین هنر و سیاست حرکت کند. او نه بهطور کامل با حاکمیت همسو شده و نه بهصورت صریح موضعی اپوزیسیونی اتخاذ کرده است. شجریان با رد اتهامات عادیسازی و تأکید بر حق مردم به شادی، نشان داد که قصد دارد از سیاسی شدن بیشازحد این رویداد فاصله بگیرد.
بحرانهای عمیق مدیریتی، سیاسی و اجتماعی
برگزاری کنسرت در میدان آزادی، بهدلیل بار نمادین این مکان و شرایط بحرانی کشور، از ابتدا یک ریسک بزرگ بود. لغو این رویداد و حواشی آن، شجریان را در موقعیت دشواری قرار داده است. اگر او کنسرت را در ورزشگاه آزادی برگزار کند، ممکن است متهم به همکاری با حاکمیت شود. در مقابل، انصراف کامل و صدور بیانیهای قوی، میتواند او را به سمتی سوق دهد که بهعنوان صدای مردم شناخته شود، اما این کار هزینههای سنگینی، از جمله محدودیتهای حرفهای یا حتی تبعید، به دنبال خواهد داشت.
لغو کنسرت همایون شجریان در میدان آزادی، بیش از یک ناکامی هنری، بازتابی از بحرانهای عمیق مدیریتی، سیاسی و اجتماعی در ایران است. این رویداد نشان داد که حتی یک برنامه فرهنگی با نیت خیرخواهانه نیز در فضای ملتهب کنونی نمیتواند از فیلتر سیاست، سوءتفاهمهای اجتماعی و ناکارآمدیهای اجرایی عبور کند. مصداق آن واکنش امین توکلیزاده، معاون شهرداری تهران، که ساعتی بعد از این ماجراها اظهار داشت:
روز دوشنبه، یکی از همکاران سابق اطلاع داد که قصد برگزاری کنسرت در میدان آزادی دارند... فرض اولیه ما این بود که مقدمات قانونی و تمهیدات اجرایی از پیش فراهم شده، اما چند ساعت بعد مشخص شد که موضوع تازه در صبح سهشنبه در شورای تأمین استانداری بررسی میشود... پاسخ مکتوب شهرداری منطقه ۹ حاکی از عدم امکان فراهمسازی مقدمات در میدان آزادی بود.
این اظهارات، حتی اگر صادقانه بیان شده باشد، ناهماهنگی بین وزارت ارشاد، استانداری و شهرداری، تصمیمگیری شتابزده و فقدان برنامهریزی را نشان میدهد. پیشنهاد تغییر مکان به ورزشگاه آزادی، بدون زیرساختهای لازم و هماهنگی با مجریان، فقط ناکارآمدی مسئولان در برگزاری یک رویداد ساده فرهنگی را عیان میکند.
به نظر میرسد همایون شجریان فعلاً ترجیح میدهد در فضای خاکستری بین هنر و سیاست باقی بماند، جایی که نه کاملاً با حاکمیت همسو میشود و نه بهصورت صریح علیه آن موضع میگیرد. این رویکرد، با توجه به محدودیتهای موجود در ایران و سابقه فعالیتهای او، محتاطانه اما قابل درک است.
اگر کنسرت در ورزشگاه آزادی برگزار شود، واکنشهای عمومی و نحوه پاسخگویی شجریان به انتقادات میتواند مسیر آینده او را روشنتر کند. در غیر این صورت، ادامه فعالیت در فضای خاکستری احتمالاً انتخاب او خواهد بود، هرچند این مسیر در شرایط بحرانی کنونی و با توجه به شکاف عمیق اعتماد ملی، چالشهای بیشتری پیش روی او قرار خواهد داد.
نظرها
نظری وجود ندارد.