ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

در اسارت به جرم گفتن حقیقت

گفت‌وگو با برادر خبرنگار ایرانی ـ آمریکایی، رضا ولی‌زاده

این سرنوشت تلخ رضا ولی‌زاده، روزنامه‌نگار ایرانی ـ آمریکایی است که بیش از یک سال را در زندان‌های ایران گذرانده است. او که به دلیل کارش در رسانه‌های فارسی‌زبان به ۱۰ سال زندان محکوم شده، در شرایطی غیرانسانی و پر از شکنجه‌های روانی به‌سر می‌برد. عسل عباسیان در گفت‌وگویی اختصاصی با برادرش، محمدرضا ولی‌زاده، جزئیاتی تکان‌دهنده از فریب سپاه برای بازگرداندن او به ایران، شکنجه‌ها در زندان و وضعیت سلامتی او پس از حمله به زندان اوین را افشا می‌کند. این گزارش روایت تلاش یک خانواده برای آزادی فرزندشان و قیمت سنگینی است که روزنامه‌نگاری مستقل در ایران دارد.

رضا ولی‌زاده، روزنامه‌نگار ایرانی ـ آمریکایی، بیش از یک سال است که به واسطه شغل خود در زندان‌های ایران به‌سر می‌برد و متحمل شکنجه‌های روانی شدید و بازجویی‌های بی‌امان شده است. او ابتدا در زندان اوین تهران محبوس شد، اما وضعیت وخیمش پس از حمله ویرانگر اسرائیل به این مرکز، به‌شدت بدتر شد. ولی‌زاده به زندان فشافویه منتقل شد، زندانی به‌شدت پرجمعیت و از نظر امکانات پزشکی نامناسب؛ شرایط غیرانسانی و بی‌توجهی شدید، سلامتی او را به‌شدت تحت تأثیر قرار داد. در ۹ اوت ۲۰۲۵، او دوباره به اوین بازگردانده شد.

ولی‌زاده کار روزنامه‌نگاری مستقل خود را بیش از دو دهه پیش در ایران آغاز کرد. در سال ۲۰۰۷، به دلیل نوشتن یک پست وبلاگی که از تیم امنیتی محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور وقت، انتقاد کرده بود، دستگیر شد. او بعدها در جریان جنبش سبز سال ۸۸، که در واکنش به آنچه بسیاری نتایج انتخاباتی جعلی می‌دانستند، از کشور فرار کرد. پس از دریافت پناهندگی در فرانسه در سال ۲۰۰۹، ولی‌زاده بیش از یک دهه با رسانه‌های برجسته فارسی‌زبان مانند «رادیو فرانسه» و «رادیو فردا» همکاری کرد.

وزارت امور خارجه آمریکا به کمیته حمایت از روزنامه‌نگاران (CPJ) گفت که دولت ترامپ «پرونده آقای ولی‌زاده را به دقت دنبال می‌کند» و از ایران می‌خواهد «فورا آقای ولی‌زاده و تمامی افراد بازداشت‌شده ناعادلانه در ایران را آزاد کند.» نمایندگی ایران در سازمان ملل به درخواست ایمیلی برای اظهارنظر پاسخ نداد.

بر اساس تحقیقات کمیته حمایت از روزنامه‌نگاران، حداقل ۱۶ روزنامه‌نگار در سال ۲۰۲۴ به خاطر کارشان در ایران زندانی شدند و از زمان مرگ مهسا (ژینا) امینی در سپتامبر ۲۰۲۲، حداقل ۹۶ روزنامه‌نگار توسط حکومت بازداشت شده‌اند. ژینا امینی، زن ۲۲ ساله کُرد ایرانی، پس از اینکه توسط گشت ارشاد به دلیل «پوشش نامناسب» بازداشت شد، در بازداشتگاه درگذشت.

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

کمیته حمایت از روزنامه‌نگاران (CPJ) با محمدرضا ولی‌زاده، برادر رضا ولی‌زاده که در ایران ساکن است، از طریق تلفن درباره زندگی این روزنامه‌نگار در زندان و تلاش‌های جاری برای آزادی او صحبت کرده است.

می‌توانید توضیح دهید در جریان حمله اسرائیل به زندان اوین چه بر سر برادرتان آمد و پیامدهای فوری آن چه بود؟

محمدرضا ولی‌زاده - در ۲۵ ژوئن، روز حمله اسرائیل به زندان اوین، برادرم که از آسم و مشکلات ریوی رنج می‌برد، پس از یک معاینه پزشکی به سلولش باز می‌گشت. چند دقیقه بعد، انفجاری عظیم کلینیک را لرزاند و با تکه‌های شیشه و فلز آسیب‌های گسترده‌ای به زندانیان وارد کرد. با وجود دود غلیظ، آوار و هرج‌ومرج، رضا توانست به زندانیان مجروح کمک کند تا به فضاهای قابل تنفس بروند. در میان فریاد زندانیان وحشت‌زده که متقاعد شده بودند حملات بیشتری در راه است، با من تماس گرفت.

زندانیان سیاسی، از جمله رضا خندان (فعال حقوق بشر)، هم‌سلولی رضا، قول دادند که برای حمایت از یکدیگر کنار هم بمانند. پس از انفجار و آتش‌سوزی دیگری که توسط نیروهای زندان با گلوله‌های صوتی و نارنجک‌های دودزا ایجاد شد، زندانیان میان مرگ و زندگی سرگردان بودند. ترس، درماندگی و خشونت آن روز هنوز در خاطره ما زنده است.

زندان فشافویه که زندانیان اوین به آنجا منتقل شدند، در ابتدا برای مجرمان خشن ساخته شده بود و به‌هیچ‌وجه برای ورود هزاران زندانی سیاسی آماده نبود. برادرم از ازدحام شدید خبر داد؛ جایی که زندانیان مجبور بودند بسیار نزدیک به هم روی زمین بخوابند و صورت‌هایشان در کنار پای یکدیگر قرار می‌گرفت.

وضعیت بهداشتی فاجعه‌بار است - آب لوله‌کشی آنقدر آلوده است که نمی‌توان آن را نوشید، توالت‌های ناکافی در وضعیت اسفناک‌اند، و دوش‌هایی که به لوله‌های چکه‌کننده با صف‌های چند ساعته تبدیل شده‌اند. کمبود فوری لوازم ضروری مانند آب بطری، صابون و دارو وجود دارد. غذا آلوده است و اغلب با شن یا سنگ‌ریزه مخلوط است و زندانیان مجبورند هر وعده را دقیق بررسی کنند تا دچار آسیب نشوند. محیط اطراف زندان – در نزدیکی یک زباله‌دان که دائماً در حال سوختن است – شرایط را غیرقابل تحمل کرده است.

رضا از آسم رنج می‌برد و به دلیل دود سمی ناشی از انفجارها، گردوغبار و هوای آلوده، وضعیت بیماری‌اش به‌شدت وخیم‌تر شده است.

رضا از زمان زندانی شدن چه چالش‌هایی برای دسترسی به وکیل و مدیریت امور شخصی خود داشته است؟

حتی زمانی که رضا در اوین بود، ارتباط با وکیلش دشوار بود؛ پس از انتقالش به زندان فشافویه، این کار تقریبا غیرممکن شده است. طبق قوانین ایران، زمانی که حکم یک زندانی توسط دادگاه تجدیدنظر قطعی می‌شود و درخواست اعاده دادرسی توسط دیوان عالی رد می‌شود، او حق دارد اسناد شخصی خود – از جمله گذرنامه، شناسنامه و کارت ملی – را بازپس گیرد، که به او امکان می‌دهد وکالت‌نامه بدهد و امور مالی خود را مدیریت کند. با این حال، اداره حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی این اسناد حیاتی را نگه داشته است.

چگونه محاکمه رضا استانداردهای انصاف و دادرسی عادلانه را نقض کرده است؟

محاکمه رضا در دادگاه انقلاب با نقض‌های متعدد حق او برای محاکمه عادلانه همراه بود. در جلسه اول، تنها کیفرخواست خوانده شد و وکیل او از ارائه دفاع منع شد. جلسه دوم کمتر از ۴۰ دقیقه طول کشید، که در آن قاضی اجازه هیچ‌گونه پرسش یا استدلال دفاعی را نداد.

در نهایت، رضا به اتهام «همکاری با دولت متخاصم، ایالات متحده» به ۱۰ سال زندان محکوم شد، که صرفاً به خاطر کار روزنامه‌نگاری‌اش در رادیو فردا بود. این حکم بدون شواهد اساسی یا رویه قانونی مناسب صادر شد و به وضوح استانداردهای شناخته‌شده بین‌المللی برای محاکمه عادلانه را نقض می‌کند.

به نظر شما چرا اتهام رژیم ایران علیه برادرتان – یعنی معرفی فعالیت‌های روزنامه‌نگاری او در رادیو فردا به‌عنوان «همکاری با دولت متخاصم» – عمیقاً ناعادلانه است؟

تنها «جرم» برادرم، روزنامه‌نگاری متعهدانه او در رادیو فردا بود. با این حال، مقام‌های ایرانی فعالیت‌های رسانه‌ای او را به عنوان «همکاری با دولت متخاصم» به‌طور مغرضانه‌ای تعبیر کردند. محکومیت او اساسا روزنامه‌نگاری را جرم‌انگاری می‌کند.

سپاه پاسداران چگونه برادرتان را به ایران بازگرداند و پیامدهای این بازگشت چه بود؟

سپاه یک توطئه پیچیده و به‌شدت فریبکارانه را طراحی کرد تا به‌طور خاص روزنامه‌نگاران فارسی‌زبان در تبعید را با سوءاستفاده از پیوندهای خانوادگی، تنهایی و ناامیدی‌های حرفه‌ای به ایران بکشاند. پس از اینکه برادرم از رادیو فردا در پراگ استعفا داد، یک همکار قدیمی به مدت ۱۸ ماه به‌طور منظم با او در تماس بود. این فرد بارها به برادرم اطمینان داد که عموی بانفوذشان، که معاون عملیات ستاد کل نیروهای مسلح است، می‌تواند بازگشت ایمن او را برای یک دیدار خانوادگی موقت به ایران تضمین کند. آن‌ها قول دادند که هیچ خطر دستگیری یا آسیبی وجود نخواهد داشت. برادرم با اعتماد به این اطمینان‌ها و اشتیاق برای دیدار مجدد با والدین سالخورده‌مان پس از سال‌ها دوری، سرانجام موافقت کرد که بازگردد.

از سمت چپ: رضا ولی‌زاده، برادرش محمدرضا و مادرشان مرضیه دربانی در شهر بیجار در استان کردستان غربی ایران، در مارس ۲۰۲۴. (عکس: سایت CPJ).

اما او بلافاصله پس از ورود به ایران دستگیر شد و ماه‌ها تحت بازجویی‌های طاقت‌فرسا و انفرادی قرار گرفت. بازجویان بی‌وقفه او را تحت فشار گذاشتند تا اطلاعات حساس درباره رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور و همکارانش بدهد. این فریبکاری تراژیک نشان می‌دهد که روزنامه‌نگاران چه خطرات شدیدی را متحمل می‌شوند و نیروهای امنیتی ایران تا چه حد برای خاموش کردن مخالفان پیش می‌روند.

با وجود فشارهای بی‌امان مقام‌های ایرانی برای همکاری، رضا شجاعانه مقاومت کرد و حبس ۱۰ ساله را به خیانت به اصول اخلاقی خود ترجیح داد.

با توجه به وخامت پرونده برادرتان، آیا تلاش‌های دیپلماتیک دولت آمریکا یا حمایت نهادهای بین‌المللی تأثیر ملموسی داشته است؟

وزارت خارجه دولت بایدن دو بیانیه رسمی صادر کرده و بازداشت برادرم را «خودسرانه و مغایر با قوانین بین‌المللی» محکوم کرده و صراحتاً آزادی فوری او را خواستار شده است. با این حال، هیچ اقدام دیپلماتیک عملی در پی این بیانیه‌ها صورت نگرفت. همچنین، سازمان‌های حقوق بشری و گروه‌های حرفه‌ای مانند CPJ به‌طور مداوم آگاهی‌رسانی کرده و حکم صادره را محکوم کرده‌اند. اما این اقدام‌های ارزشمند، در نهایت بیشتر نمادین بوده و فشار واقعی و مؤثری بر تهران وارد نکرده‌اند. خانواده ما بارها با دفتر ایران در وزارت خارجه آمریکا تماس گرفته و از طریق سفارت سوئیس در تهران درخواست ملاقات کنسولی کرده است، اما هیچ پاسخ یا اقدام مؤثری دریافت نکرده‌ایم.

بیشتر بخوانید:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.