ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

دیدگاه

طرح صلح ترامپ:‌ پایان توهم اخراج اجباری فلسطینی‌ها

مهران ربیعی در این یادداشت می‌نویسد که طرح بیست‌ماده‌ای ترامپ برای پایان جنگ غزه، اعترافی ضمنی به شکست پروژه‌ای است که دو سال به نام امنیت، در عمل در پی پاکسازی کامل فلسطینیان بود. این طرح، با همه‌ی ابهاماتش، بازگشت واقعیت فلسطین روی میز کسانی است که آن را انکار می‌کردند؛ طرحی که البته به معنای گشایش مسیر به سوی تحقق عدالت نیست.

دیدگاه

در لحظه‌ای که دونالد ترامپ در کنار بنیامین نتانیاهو در کاخ سفید ایستاده بود تا از «طرح بیست‌ماده‌ای صلح در غزه» پرده بردارد، حواس بسیاری از ناظران، بیش از خود طرح، به چهره‌ی نتانیاهو بود؛ مردی که دو سال جنگ، محاصره و ویرانی را به نقطه‌ای رسانده بود که دیگر ادامه‌اش ممکن نبود. شاید برای نخستین بار از زمان حملات هفتم اکتبر ۲۰۲۳، واژه‌ی «پایان» در گفتار رسمی اسرائیل ظاهر شد؛ اما نه پایان به مثابه‌ی پیروزی، بلکه همچون رنگ باختن یک توهم: توهم نابودی کامل فلسطین.

«طرح صلح» ترامپ بیش از هر چیز، پایان رؤیای پاکسازی قومی است که جناح راست اسرائیل دو سال تمام در پی تحقق آن بود.

رؤیای پاکسازی و بن‌بست واقعیت

چند روز پس از حملات هفتم اکتبر ۲۰۲۳، وزارت اطلاعات اسرائیل به ریاست گیلا گملیئل از حزب لیکود، سندی رسمی منتشر کرد که در آن «تخلیه‌ی کامل نوار غزه» و انتقال دو میلیون و سیصد هزار ساکن آن به صحرای سینا پیشنهاد شده بود. هرچند این طرح الزام‌آور نبود، اما به‌سرعت به شالوده‌ی سیاست میدانی ارتش بدل شد. در چارچوب «طرح ژنرال‌ها» و سپس عملیات «ارابه‌های جدعون»، قرار بود ارتش غزه را تخریب و اشغال کند به‌گونه‌ای که ساکنان آن چاره‌ای جز مهاجرت اجباری، گریز به «منطقه‌ی بشردوستانه» و نهایتاً رفتن به کشوری دیگر نداشته باشند.

در همین چارچوب، بیشتر مناطق خان‌یونس و شمال غزه، از بیت‌حنون و بیت‌لاهیا تا بخش‌هایی از شهر غزه، تقریباً نابود شدند. این ویرانی بخشی از طرحی بود که به تعبیر وزیر شهرک‌سازی و مأموریت‌های ملی، اُوریت استروک، «فرصت معجزه‌آسا» برای حذف فلسطینیان بود. بزالل اسموتریچ، وزیر دارایی، حتی از تقسیم زمین‌های غزه با همکاری دولت ترامپ سخن گفت.

اما هیچ کشور عربی یا غربی حاضر به پذیرش پناهجویان نشد. مصر مرزهای سینا را بست و انتقال اجباری را رد کرد. با شکست این سیاست، اسرائیل پس از شصت‌وشش هزار کشته و نابودی گسترده، خود را در وضعیتی یافت که دیگر نه می‌توانست فلسطینی‌ها را بیرون براند و نه جنگ را ادامه دهد.

در چنین لحظه‌ای، طرح ترامپ از راه رسید. ماده‌ی دوازدهم آن می‌گوید: «هیچ‌کس مجبور به ترک غزه نخواهد شد، و کسانی که بخواهند، آزادند بروند و آزادند بازگردند.» ماده‌ی شانزدهم نیز تأکید دارد که اسرائیل نه غزه را اشغال و نه ضمیمه خواهد کرد. این دو جمله، نقطه‌ی پایانی بودند بر سیاستی که طی دو سال به بهانه‌ی امنیت ملی اسرائیل پیش می‌رفت.

قیمومت نولیبرال، صلح پلیسی… و البته پایان توهم انکار فلسطین

طرح ترامپ بر اساس ایجاد «هیئت صلح» به ریاست خود او و تونی بلر بنا شده است؛ هیئتی که ورود کمک‌های بشردوستانه، بازسازی و مدیریت عبور و مرور را بر عهده دارد. بر پایه‌ی آن، محاصره‌ی هجده‌ساله‌ی غزه پایان می‌یابد و کمک‌ها ــ به‌طور میانگین روزانه شش‌صد کامیون ــ از مسیر سازمان ملل و صلیب سرخ وارد خواهند شد، بدون دخالت اسرائیل یا حماس.

در سطح امنیتی نیز «نیروی ثبات بین‌المللی» (ISF) با مشارکت کشورهایی چون پاکستان، اندونزی و احتمالاً مصر تشکیل می‌شود و در کنار پلیس محلی فلسطینی عمل خواهد کرد. اگرچه جزئیات این نیرو مبهم است، هیچ بندی از توافق به اسرائیل حق عملیات آزاد در مناطق تحت کنترل ISF نمی‌دهد. یوسی فوکس، دبیر کابینه‌ی اسرائیل، هنوز از «کنترل کلی امنیت» سخن می‌گوید، اما متن توافق آشکارا نشان می‌دهد که دوران تسلط نظامی مستقیم اسرائیل بر غزه رو به پایان است.

اجماع تازه‌ای در حال شکل‌گیری است: زخم خاورمیانه تنها از مسیر ایجاد دولت فلسطینی درمان می‌شود. موج اخیر شناسایی بین‌المللی این دولت، نتیجه‌ی همین تغییر درک است. اسرائیل به نقطه‌ای از انزوا رسیده که در تاریخ آن کم‌سابقه است.

از نگاه حماس، این توافق بدون شک نوعی تسلیم‌نامه است: خلع سلاح کامل، واگذاری قدرت و وعده‌ی امان دادن به رهبرانی که «متعهد به همزیستی» باشند. تشکیلات خودگردان نیز تنها پس از اجرای «برنامه‌ی اصلاحی» با زمان‌بندی نامشخص می‌تواند به غزه بازگردد. تا آن زمان، غزه زیر قیمومت مستقیم آمریکا و بریتانیا اداره خواهد شد. این وضعیت، به‌درستی، نوعی «قیمومت نولیبرال» است: بازسازی زیر نظر قدرت‌های جهانی با وعده‌ی توسعه، اما بدون تضمین استقلال.

با این‌همه، مشارکت کشورهای عربی و حضور نیروهای اسلامی در سازوکار جدید، می‌تواند زمینه‌ی بازتعریف حاکمیت را فراهم کند. برای نخستین بار در دو دهه‌ی گذشته، کنترل امنیتی غزه در انحصار اسرائیل نخواهد بود. همین تغییر کوچک، چرخشی بزرگ در منطق سیاست منطقه‌ای است.

در میان بندهای طرح، تنها اشاره‌ای مبهم به گشودن «مسیری معتبر برای تحقق حق تعیین سرنوشت و تشکیل دولت فلسطین» آمده است، مشروط به بازسازی غزه و اجرای کامل اصلاحات در تشکیلات خودگردان. این عبارت همان‌قدر امیدبخش است که فریبنده. اگر سنجش میزان تحقق اصلاحات در دست اسرائیل بماند، راه استقلال تا ابد بسته خواهد ماند؛ اما اگر این اختیار به «هیئت صلح» سپرده شود، ممکن است ورق برگردد.

این دگرگونی در توازن منطقه‌ای نیز بازتاب یافته است. ما با گذار از «منطق مدیریت منازعه» به «منطق مدیریت صلح» روبه‌روییم. سیاست نتانیاهو بر آن استوار بود که منازعه را بی‌پایان نگه دارد، روابط منطقه‌ای را گسترش دهد و فلسطینیان را به حاشیه براند. امروز اما، حمله به قطر و ویرانی‌های جنگ، دولتمردان عرب را به این نتیجه رسانده است که اسرائیل تهدیدی برای ثبات خودِ آن‌هاست. اجماع تازه‌ای در حال شکل‌گیری است: زخم خاورمیانه تنها از مسیر ایجاد دولت فلسطینی درمان می‌شود. موج اخیر شناسایی بین‌المللی این دولت، نتیجه‌ی همین تغییر درک است. اسرائیل به نقطه‌ای از انزوا رسیده که در تاریخ آن کم‌سابقه است.

برای راست اسرائیلی، این لحظه پایان «زمان معجزه‌ها»ست. دیگر خبری از طرح تبدیل غزه به «ریویرا» که ترامپ قبلاً پیشنهاد داده بود، نیست. فلسطینی‌ها هیچ‌جا نمی‌روند، و غزه فلسطینی باقی خواهد ماند.

در سطح انسانی، اگرچه جنایت و ویرانی را هیچ صلحی جبران نمی‌کند، اجرای کامل این توافق ــ به‌رغم تناقض‌ها و ابهام‌هایش ــ می‌تواند به معنای پایان نسل‌کشی، توقف بمباران، ورود کمک‌های بشردوستانه و آزادی هزاران اسیر فلسطینی و اسرائیلی باشد.

بازگشت واقعیت فلسطین روی میز کسانی که آن را انکار می‌کردند، البته به معنای گشایش مسیر در جهت تحقق عدالت نیست. صلحی که ترامپ وعده می‌دهد، بیش از آنکه نوید رهایی دهد، یک «صلح پلیسی» است: پایان خشونت بدون آغاز عدالت. با این حال، رنگ باختن رؤیای حذف، خود نوعی آغاز است ــ آغازِ فرصتِ بازاندیشی در خودِ مفهوم صلح.

در همین زمینه:‌

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.