فاجعه چنارمحمودی: فروپاشی اجتماعی بهدلیل انگ و پنهانکاری
الاهه نجفی ـ در سال ۱۳۹۸، روستای چنارمحمودی در چهارمحال و بختیاری با بحرانی بیسابقه درگیر شد که نه تنها سلامت ساکنان را به خطر انداخت، بلکه با انگ اجتماعی، فروپاشی اقتصادی و بیاعتمادی عمیق به نهادهای بهداشتی، زندگی این منطقه را به ورطه نابودی کشاند. آزمایشهای خون بدون اطلاعرسانی شفاف، شایعات سرنگهای آلوده و تناقضات آماری، این روستا را به نمادی از ناکارآمدی سیستم بهداشتی و پیامدهای ویرانگر پنهانکاری تبدیل کرد. ساکنان همچنان با یأس، تبعیض در ازدواج و اشتغال، و انزوای کامل دستوپنجه نرم میکنند.

فاجعه چنارمحمودی: فروپاشی اجتماعی به دلیل انگ و پنهانکاری
روستای چنارمحمودی یکی از روستاهای استان چهارمحال و بختیاری در جنوب غربی ایران است که در حوالی شهر لردگان قرار دارد. چنارمحمودی به دلیل نزدیکی به جادههای بینشهری، مانند مسیرهای منتهی به لردگان و سایر شهرهای اطراف، از زمینههای لازم برای توسعه برخوردار است اما به دلیل رویدادهای مرتبط با شیوع HIV در سال ۱۳۹۸، با انزوای اجتماعی و اقتصادی مواجه شده است. این انزوا به حدی است که حتی رانندگان عبوری از توقف برای خرید یا تعامل با اهالی خودداری میکنند که نشاندهنده تأثیر عمیق مسائل اجتماعی بر موقعیت جغرافیایی و اقتصادی این روستا است.
بر اساس گزارش روزنامه شرق (به قلم محمد باقرزاده) وضعیت مردم روستای چنار محمودی در مهر ۱۴۰۴، تصویری از یک فاجعه انسانی ادامهدار را نشان میدهد. آنان نه تنها با تبعات پزشکی HIV دست و پنجه نرم میکنند، بلکه با انگ اجتماعی شدیدی مواجه هستند که زندگی عادی را برایشان غیرممکن ساخته است. جوانان در ازدواج و اشتغال با تبعیض فاحشی روبرو شدهاند؛ چنانکه عروسیها لغو میشوند و افراد حتی با داشتن مهارت، پس از آشکار شدن وضعیت سلامتشان از محل کارشان اخراج میشوند. این شرایط منجر به یأس عمومی شده، بهطوری که اهالی از جوان تا پیر«هیچ امیدی به زندگی» ندارند و حتی انگیزه برای کار و کشاورزی را از دست دادهاند. یکی از اهالی روستا درباره قطع امید ساکنان روستا از زندگی به خبرنگار شرق گفته است:
همین دو ساعت پیش بار دیگر همسرم قصد خودکشی داشت که خدا رو شکر شانسی به دادش رسیدیم. خدا میداند این زندگی نیست.
او در ادامه میگوید:
دولت سال اول تأیید کرده بود که همه بیمه تکمیلی داشته باشیم اما الان نیست و برای یک کار ساده باید هفت خان رستم را طی کنیم. بسیاری عملاً از کار افتاده شدیم اما الان کل درآمدمان ماهی سه میلیون و ۸۰۰ هزار تومان است که یک میلیون را بنیاد جانبازان میدهد و ۵۰۰ را یک بیمه و همینطور تقسیم کردهاند. کاش حداقل مشمول بیمه بیکاری همین مملکت میشدیم؛ مگر ازکارافتاده نیستیم؟ ولی کیست که سراغی از ما بگیرد اصلاً؟
و سپس یادآوری میکند که زنان و دختران روستا شرایط دشوارتری دارند:
هرچه هست اما حالا ازدواج جوانان این روستا عملا به صفر رسیده و در این بین زنان و دختران شرایط سختتری را هم میگذرانند.
تنشها و تناقضات در بحران HIV چنار محمودی
در مهر ۱۳۹۸، بحران اچآیوی در روستای چنار محمودی با انجام آزمایشهای خون بدون اطلاع رسانی صحیح به ساکنان آغاز شد. مقامات بهداشتی این آزمایشها را به عنوان غربالگری دیابت معرفی کرده بودند، اما وقتی نتایج مثبت اچآیوی اعلام شد، شایعاتی درباره استفاده از سرنگهای آلوده گسترش یافت. این امر به اعتراضات خشونتآمیزی انجامید که در آن مردم به مراکز بهداشتی حمله کردند و شعارهای سیاسی سر دادند، پلیس هم مثل همیشه با گاز اشکآور و باتوم به جان معترضان افتاد.
بحران روستای چنارمحمودی همچنین نشان میدهد که چگونه انگ اجتماعی مرتبط با HIV، به دلیل مشکلات فرهنگی روابط اجتماعی را مختل میکند تا آن حد که حتی اقتصاد محلی ممکن است با مشکلات جدی مواجه شود. از بین رفتن اعتماد عمومی به نهادهای بهداشتی و امنیتی را هم نباید نادیده گرفت که معمولاً مانند مورد چنارمحمودی به شایعهپراکنی و گمانهزنیهای رسانهای میانجامد.
در پی این حوادث، مقامات رسمی از جمله وزیر بهداشت وقت، هرگونه ارتباط بین برنامه غربالگری و شیوع ویروس را رد کرده و اعلام کردند که علت اصلی ابتلا اعتیاد تزریقی و روابط جنسی پرخطر است. با این حال، تناقض در اظهارات مسئولان زمانی آشکار شد که دادگستری استان از دستگیری یک کارمند بهداشتی به دلیل استفاده از سرنگ مشترک خبر داد. همچنین اختلاف عمیقی در آمار مبتلایان به وجود آمد؛ مقامات حدود ۷۰ مورد را تأیید کردند، در حالی که ساکنان و برخی مقامات محلی از ۲۰۰ تا ۳۰۰ مورد ابتلا خبر میدادند.
این بحران منجر به چند روز اعتراض و اعتصاب در روستا شد که هم عدم اعتماد عمومی به سیستم بهداشتی و هم شکاف عمیق بین آمار رسمی و واقعیت میدانی را نشان میداد. تناقضگویی مقامات، عدم شفافیت در فرآیند آزمایشها، و انتشار اطلاعات خصوصی افراد، همگی به گسترش بحران و تبدیل آن به یک مسئله اجتماعی-سیاسی کمک کرد.
از گزارشهایی که در این سالها در رسانههای داخلی منتشر شده، به نظر میرسد که ترکیبی از خطای پزشکی (استفاده از سرنگ مشترک در آزمایشها) بهعنوان عامل محرک و سریعِ شیوع، همراه با زمینه مساعدِ اعتیاد تزریقی و یک سیستم بهداشتی ناتوان در آموزش، پیشگیری و شفافیت، دست به دست هم دادند تا این فاجعه انسانی رخ دهد. اگرچه مقامات بر عامل اعتیاد تأکید داشتند، اما شیوع ناگهانی و گسترده در یک روستا، همراه با ابتلای کودکان و نوزادان، بیش از آنکه با الگوی شناخته شده اعتیاد تزریقی قابل توضیح باشد، با یک «رویداد نقطهای» مانند استفاده از تجهیزات آلوده پزشکی همخوانی دارد.
انگ اجتماعی و فروپاشی اعتماد: پیامدهای بحران HIV در چنارمحمودی
پیامدهای اجتماعی و اقتصادی این بحران قابل توجه بود. انگ اجتماعی مرتبط با HIV باعث اختلال در ارتباطات اجتماعی شد و منطقه با مشکلات اقتصادی مانند صادرات محصولات محلی مواجه گردید. اعتماد بین ساکنان و مقامات، از جمله نیروهای انتظامی و وزارت بهداشت، از بین رفت. رسانهها نقش منفی ایفا کردند و با پخش شایعات، احساسات را تحریک کردند. پنهانکاری وزارت بهداشت در مورد بحران، مانع اقدامات پیشگیرانه شد. الهه شعبانی، مدیرعامل «انجمن حمایت و یاری آسیبدیدگان اجتماعی احیای ارزشها» به خبرنگار شرق میگوید:
خاطرم هست که تلاش کردیم که با روستا و اهالی تماس بگیریم اما به خاطر جو موجود این امکان وجود نداشت و بعدش هم ما پیگیری نکردیم؛ به این دلیل که آنها دچار مسائل زیادی شده بودند؛ چه در بحث ازدواج و چه در بحث فروش محصولات کشاورزی و (...) ماجرا چندبعدی و فراتر از حوزه فعالیت و توان یک مؤسسه مردمنهاد بود (...) یکی از دلایلی که هم پیگیری نکردیم نه لزوماً به دلایل امنیتی که با هدف افتادن اسم این روستا از زبان مردم است و فکر میکنیم یکی از روشهای انگزدایی هم همین است.
بحران روستای چنارمحمودی اهمیت شفافیت در ارتباطات ریسک، آموزش عمومی درباره HIV، و رعایت اصول اخلاق پزشکی مانند اطلاعرسانی در مورد نوع آزمایشها را یک بار دیگر به ما یادآوری میکند.
بحران روستای چنارمحمودی بر اهمیت حیاتی «شفافیت»، «آموزش عمومی» برای کاهش انگ بیماریهایی مانند HIV و «رعایت اصول اخلاق پزشکی» در اطلاعرسانی به مردم تأکید میکند. اقدامات پس از بحران، از جمله اعزام تیمهای تخصصی و راهاندازی مراکز مشاوره به بازسازی اعتماد از دست رفته کمک میکند. سرانجام این بحران لزوم سرمایهگذاری بیشتر بر روی سیستم بهداشتی، به ویژه در مناطق محروم، و گنجاندن آموزشهای سلامت در سطوح مختلف جامعه را برای جلوگیری از تکثیر چنین فجایعی برجسته میکند.
طبق آمار سازمان ملل متحد (UNAIDS) برای سال ۲۰۲۴، تعداد افراد مبتلا به ویروس HIV در ایران حدود ۴۵ هزار نفر برآورد شده است. از این تعداد، حدود ۲۵ هزار نفر شناسایی و ثبت شدهاند و بقیه افراد مبتلا هنوز شناسایی نشدهاند. در میان این افراد، بیشترین انتقال ویروس اکنون از طریق رفتارهای جنسی پرخطر است و بخش قابل توجهی از مبتلایان افراد جوان بین ۲۰ تا ۴۵ سال هستند. همچنین تعداد زنان مبتلا روند افزایشی دارد.
بحران روستای چنارمحمودی همچنین نشان میدهد که چگونه انگ اجتماعی مرتبط با HIV، بهدلیل مشکلات فرهنگی روابط اجتماعی را مختل میکند تا آن حد که حتی اقتصاد محلی ممکن است با مشکلات جدی مواجه شود. از بین رفتن اعتماد عمومی به نهادهای بهداشتی و امنیتی را هم نباید نادیده گرفت که معمولاً مانند مورد چنارمحمودی به شایعهپراکنی و گمانهزنیهای رسانهای میانجامد. در این میان پنهانکاری مقامات، امکان اجرای اقدامات پیشگیرانه به موقع را از بین میبرد و احتمال گسترش اخیر بیماری را تقویت میکند.
بحران روستای چنارمحمودی بر اهمیت حیاتی «شفافیت»، «آموزش عمومی» برای کاهش انگ بیماریهایی مانند HIV و «رعایت اصول اخلاق پزشکی» در اطلاعرسانی به مردم تأکید میکند. اقدامات پس از بحران، از جمله اعزام تیمهای تخصصی و راهاندازی مراکز مشاوره به بازسازی اعتماد از دست رفته کمک میکند. سرانجام این بحران لزوم سرمایهگذاری بیشتر بر روی سیستم بهداشتی، بهویژه در مناطق محروم، و گنجاندن آموزشهای سلامت در سطوح مختلف جامعه را برای جلوگیری از تکثیر چنین فجایعی برجسته میکند.
منابع:
نظرها
نظری وجود ندارد.