ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

رسانه ملی، کارخانه تولید انگ روانی

الاهه نجفی ـ در حالی که بودجه ۴۳ هزار میلیارد تومانی صداوسیما در سال ۱۴۰۴ آن را به غول رسانه‌ای ایران تبدیل کرده، معاون بهداشت وزارت بهداشت با نامه‌ای رسمی هشدار داد که بازنمایی‌های غلط اختلالات روانی در تولیدات رسانه‌ای نه تنها انگ اجتماعی را تقویت می‌کند، بلکه بیماران را از درمان دور و جامعه را به ترس بی‌اساس سوق می‌دهد – کارشناسان تأکید دارند رسانه می‌تواند از عامل انگ به ابزاری برای همدلی و درمان تبدیل شود.

بین انگ و رسانه یک رابطه دوسویه و بسیار قدرتمند وجود دارد. رسانه‌ها، به‌ویژه فیلم‌ها و سریال‌ها، با خلق و تقویت کلیشه‌های ساده‌انگارانه، یکی از اصلی‌ترین منابع تولید و تثبیت انگ در اذهان عمومی هستند. هنگامی که یک فرد مبتلا به اختلال روانی به‌طور مکرر در نقش یک «قاتل دیوانه»، «فردی غیرقابل پیش‌بینی و خطرناک» یا موضوع تمسخر نشان داده می‌شود، این تصویر نادرست به‌سرعت در فرهنگ عمومی نهادینه می‌شود. رسانه از این طریق، نه تنها بازتاب‌دهنده باورهای غلط جامعه نیست، بلکه به‌عنوان یک مدرس فرهنگی، این انگ‌ها را می‌آموزد و در مقیاسی وسیع تکثیر می‌کند.

نمونه بارز این تأثیر منفی را می‌توان در فیلم پرفروش «سکوت بره‌ها» مشاهده کرد که با خلق شخصیت «هانیبال لکتر» در نقش یک روانپزشک نابغه و آدمخوار، پیوندی عمیق و ماندگار بین بیماری روانی شدید و خشونت ماکیاولیستی در ذهن مخاطب جهانی ایجاد کرد. این بازنمایی کلیشه‌ای نه تنها باعث ترس بی‌دلیل از بیماران روانی شد، بلکه این انگ را تقویت کرد که چنین افرادی ذاتاً خطرناک و غیرقابل پیش‌بینی‌اند؛ این تصویر اما با واقعیت آماریِ خشونت در این بیماران در تضاد کامل است.

از سوی دیگر، همین قدرت، رسانه را به ابزاری ضروری برای مبارزه با انگ و ترویج دیدگاه‌های علمی و انسانی تبدیل می‌کند. هنگامی که رسانه مسئولیت خود را می‌پذیرد و تصاویر واقع‌بینانه، دقیق و همدلانه‌ای از زندگی افراد با چالش‌های روانی ارائه می‌دهد، می‌تواند درک عمومی را افزایش داده و ترس و پیش‌داوری را کاهش دهد. نمایش موفقیت‌ها، کشمکش‌ها و روند درمان این افراد، بیماری روانی را از یک تابوی ترسناک به بخشی از تجربه انسانی تبدیل می‌کند که قابل مدیریت و درمان است. بنابراین، رسانه این پتانسیل را دارد که به جای یک مشکل‌ساز، به یک تغییردهنده قدرتمند در راستای سلامت روان جامعه تبدیل شود.

یک تولید رسانه‌ای مسئول، باید از خود بپرسد هدف نهایی آن چیست؟ آیا صرفاً ایجاد ترس و هیجان ارزان است یا کمک به درک بهتر جامعه؟ رسانه می‌تواند با نشان دادن این که اختلالات روانی، قابل درمان هستند، پیام‌های قدرتمند آموزشی منتقل کند. همچنین، می‌توان با نشان دادن تاثیر مثبت حمایت خانواده و جامعه بر روند بهبودی، مخاطب را به همدلی تشویق کرد.

صدا و سیما رواج‌دهنده انگ‌های اجتماعی

بودجه سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۴۰۴ حدود ۴۳ هزار میلیارد تومان، بیش از مجموع بودجه ۱۰ وزارتخانه مهم کشور است. با این حال به گفته وزارت بهداشت، صدا و سیمای جمهوری اسلامی به رسانه‌ای برای بازتولید و گسترش انگ علیه بیماران روانی تبدیل شده است.

 معاون بهداشت وزارت بهداشت ایران در مهر ۱۴۰۴ با ارسال نامه‌ای رسمی به معاون سازمان صداوسیما و رئیس ساترا (سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی)، خواستار الزام استفاده از مشاور سلامت روان مورد تأیید وزارت بهداشت در مراحل تهیه و تولید آثار نمایشی شد. او با اشاره به تداوم نمایش‌های غیرواقعی و نادرست از اختلالات روان‌پزشکی و روندهای درمانی در مجموعه‌های نمایشی، هشدار داد که این بازنمایی‌های غلط منجر به افزایش انگ اجتماعی و پیامدهای منفی برای سلامت روان جامعه می‌شود.

محمد حاتمی، رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره، در گفت‌وگو با «پیام ما» می‌گوید:

تولیدات رسانه‌ای صداوسیما اعم از گزارش‌ها و اخبار، همه باید از نگاه روانشناختی به جامعه ارائه شوند. بنابراین، حضور یک روانشناس به‌عنوان مشاور در شبکه‌های تولیدی و شبکه خبر از نظر من بسیار ضروری است. حتی در مورد سریال‌هایی که تولید می‌شوند، از همان لحظه‌ای که سوژه شکل می‌گیرد تا زمانی که به سناریو تبدیل می‌شود، دکوپاژ و ساخته و آماده پخش می‌شود، حتماً باید نگاه روانشناختی وجود داشته باشد.

 سریال‌هایی مانند سریال «بدل» یا «رخنه»، یا غریبه برای بازنمایی آسیب‌های اجتماعی از شخصیت‌هایی مرموز و تهدیدآمیز با اختلال روانی استفاده کرده‌اند. هرچند این سریال‌ها مخاطب چندانی نداشتند، اما پخش آن‌ها از رسانه‌ای که می‌بایست در اختیار ملت باشد موهوم و مسأله‌ساز است. در سریال «سوجان» هم روایت اصلی سریال شامل پاره‌ای رفتارهای غیرعادی و طردشده اجتماعی است که نگاه منفی نسبت به اختلالات روانی را تقویت می‌کند. از بین سریال‌های شبکه خانگی می‌توان به شخصیت‌هایی مانند «ارغوان» (سریال بازنده) که دچار اختلال هویتی است،  یا کسرا در سریال خونسرد را نام برد که به دلیل تروماهای دوران جوانی به یک فرد انتقامجو و قاتل سریالی تبدیل شده است. در فصل چهارم سریال معروف و پرمخاطب «زخم کاری» مالک، شخصیت اصلی، بر اثر بازگشت بیماری روانی و شدت جنون پس از تحولات خانوادگی، به قتل روی می‌آورد و در نهایت در آسایشگاه روانی بستری می‌شود.

مساله واقعا ساده است. دست‌اندرکاران تولیدات رسانه‌ای باید همواره از خود بپرسند که آیا این تولید رسانه‌ای به فردی که با یک مشکل روانی دست و پنجه نرم می‌کند کمک می‌کند احساس تنهایی و شرم کمتری کند و برای دریافت کمک تشویق شود، یا بر بار شرم و ترس او می‌افزاید و او را از درمان فراری می‌دهد؟ پاسخ به این پرسش، مسیر درست تولید را روشن می‌کند.

تأثیر مخرب انگ بر حوزه سلامت روان

انگ» یا برچسب اجتماعی در حوزه سلامت روان، به معنای نگرش‌ها، باورها و رفتارهای منفی و تبعیض‌آمیزی است که جامعه نسبت به افراد مبتلا به اختلالات روانی نشان می‌دهد. این پدیده اغلب ریشه در جهل، ترس و باورهای غلط فرهنگی دارد که بیماری روانی را با ضعف شخصیت، خطرناک بودن یا غیرقابل درمان بودن مرتبط می‌دانند. انگ نه تنها از طریق کلیشه‌های آسیب‌زننده در رسانه‌ها و گفتار روزمره تقویت می‌شود، بلکه می‌تواند در قالب طعنه، تمسخر یا کناره‌گیری اجتماعی نیز خود را نشان دهد.

تأثیر این انگ بر بیماران روانی بسیار عمیق و ویرانگر است. بسیاری از افراد به دلیل ترس از قضاوت شدن یا از دست دادن موقعیت اجتماعی، از درخواست کمک خودداری می‌کنند که این موضوع منجر به تأخیر در درمان و تشدید بیماری می‌شود. احساس شرم و تنهایی ناشی از انگ، می‌تواند عزت نفس فرد را تخریب کرده و روند بهبودی را به شدت کُند کند.  محمد رضا شالبافان مدیرکل دفتر سلامت روان وزارت بهداشت در گفت‌وگو با پیام ما می‌گوید:

در برخی آثار طنز نیز متأسفانه شاهد مضحکه‌کردن بیماران هستیم. در این آثار، فضای بیمارستان‌های روانپزشکی، بیماران و حتی کادر درمان به‌شکلی اغراق‌آمیز، خشن یا غیرانسانی نمایش داده می‌شود. درحالی‌که واقعیت دقیقاً برعکس است؛ بیماران روان‌ در اغلب موارد قربانی خشونت‌اند نه عامل آن. این نوع تصویرسازی‌ها باعث می‌شود خانواده‌ها در مراجعه بموقع برای بستری بیماران خود تردید کنند، درحالی‌که تأخیر در بستری می‌تواند به پیامدهای بسیار جدی، مانند خودکشی یا وخامت بیماری، منجر شود.

به‌گفته شالبافان، تنها مبتلایان به اختلالات روانی نیستند که به آنها انگ زده می‌شود:

خانواده‌هایی که کودک مبتلا به اوتیسم دارند نیز از انگ در امان نیستند و همین مسئله باعث می‌شود بسیار دیر برای تشخیص و درمان مراجعه کنند. درواقع، انگ و انکار دو عامل مهم در تأخیر درمان بسیاری از اختلالات عصبی‌-رشدی هستند.

ملاک‌های تولیدات رسانه‌ای در مواجهه با موضوعات حساس

اصلی‌ترین ملاک دقت و صحت علمی (پرهیز از کلیشه‌سازی و تحریف) است. تولیدات رسانه‌ای باید مبتنی بر واقعیت‌های علمی و بالینی باشند. این به معنای پرهیز از نمایش‌های اغراق‌آمیز و ترسناک از تیمارستان‌ها به عنوان مکان‌هایی شبیه به زندان‌های قرون وسطایی است. همچنین باید از پیوند دادن خودکار «بیماری روانی» با خشونت یا جنایت اجتناب کرد، زیرا آمار واقعی نشان می‌دهد افراد مبتلا به اختلالات روانی بیشتر قربانی خشونت هستند تا عامل آن. شخصیت‌پردازی نیز باید واقع‌بینانه باشد؛ یک فرد افسرده تنها یک "غصه‌دار" ساده نیست، بلکه مجموعه‌ای پیچیده از علائم شناختی، عاطفی و فیزیکی را تجربه می‌کند.

مهم‌ترین خط قرمز اخلاقی، پرهیز از مضحکه کردن، مسخره کردن یا به تصویر کشیدن بیماران به عنوان ابژه‌ای برای خنده است. چنین رویکردی نه تنها انگ را تقویت می‌کند، بلکه بر رنج فرد و خانواده‌اش می‌افزاید.  

یک تولید رسانه‌ای مسئول، باید از خود بپرسد هدف نهایی آن چیست؟ آیا صرفاً ایجاد ترس و هیجان ارزان است یا کمک به درک بهتر جامعه؟ رسانه می‌تواند با نشان دادن این که اختلالات روانی، قابل درمان هستند، پیام‌های قدرتمند آموزشی منتقل کند. همچنین، می‌توان با نشان دادن تاثیر مثبت حمایت خانواده و جامعه بر روند بهبودی، مخاطب را به همدلی تشویق کرد.

مساله واقعا ساده است. دست‌اندرکاران تولیدات رسانه‌ای باید همواره از خود بپرسند که آیا این تولید رسانه‌ای به فردی که با یک مشکل روانی دست و پنجه نرم می‌کند کمک می‌کند احساس تنهایی و شرم کمتری کند و برای دریافت کمک تشویق شود، یا بر بار شرم و ترس او می‌افزاید و او را از درمان فراری می‌دهد؟ پاسخ به این پرسش، مسیر درست تولید را روشن می‌کند.

منابع:

در همین زمینه:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.