زمستان جنگ اوکراین؛ تاکتیکهای تازه روسیه در میدان، پاسخ اروپا در دریا و هوا
تصویر کلی توازن قوا همچنان به نفع روسیه است. مسکو توانسته است بدون اعلام بسیج عمومی سراسری، هر ماه دهها هزار نیروی تازهنفس جذب کند و بهرغم تلفات بسیار سنگین، سرعت جایگزینی نیروهایش را حفظ کند؛ در حالی که اوکراین با کمبود نیروی انسانی، خستگی عمومی و محدودیت در بسیج داوطلبان مواجه است.

یک سرباز داوطلب ارتش اوکراین در نزدیکی باخموت ـ عکس از خبرگزاری فرانسه
در حالی که زمستان نزدیک میشود، جنگ اوکراین وارد مرحلهای شده که در آن «پیشروی آرام اما مداوم» روسیه در شرق و جنوب، با تلاشهای شتابان اروپا برای نمایش قدرت بازدارندگی و پر کردن شکافهای دفاعی اوکراین همزمان شده است.
در ۲۴ ساعت گذشته مسکو اعلام کرده نیروهایش در جبهههای دنیپروپتروفسک و زاپوریژیا چند روستا و شهرک دیگر را تصرف کردهاند که حلقه فشار بر شهر راهبردی هولیایپوله و محور دفاعی اریخیو را تنگتر میکند.
برآوردها نشان میدهد روسیه اکنون حدود ۱۹ درصد از خاک اوکراین را در کنترل دارد و طی شش هفته اخیر در جبهه جنوبشرقی تا حدود ۳۰ کیلومتر در عمق مواضع اوکراینی پیش آمده است.
همزمان، حملات موشکی و پهپادی روسیه تقریبا هر روز شهرهای اوکراین را هدف میگیرد؛ از بالاکلیا در خارکیف گرفته تا زیرساختهای انرژی، با هدف فرسودن توان دفاعی کییف در سرمای زمستان.
این پیشرویها فقط روی نقشه نیست؛ شکل جنگ هم تغییر کرده است. روسها که در نبرد باخموت در سال ۲۰۲۳ به «چرخگوشت انسانی» متهم میشدند، حالا در جبهه پوکروفسک و محور نووپاولیوکا بیشتر به واحدهای کوچک، موتورسیکلتها، کتمیونها و خودروهای سبک متکیاند.
گزارشهای میدانی و ویدیوهای مکانیابیشده نشان میدهد ستونهای کوچک سربازان روس با موتور و وانتهای فرسوده در مه غلیظ به سمت پوکروفسک حرکت میکنند؛ شهری در دونتسک که اگر بهطور کامل سقوط کند، بزرگترین شهری خواهد بود که روسیه از زمان باخموت تصرف کرده است.
هدف مسکو در اینجا، بهگفته تحلیلگران، نه لزوما تصرف خانهبهخانه، بلکه محاصره تدریجی و قطع خطوط تدارکاتی است؛ تاکتیکی که در هفتههای گذشته تا حد زیادی موفق بوده و تخلیه مجروحان اوکراینی را بسیار دشوار کرده است. در برخی نقاط، خودروهای امدادی نمیتوانند بیش از ۱۰ تا ۱۵ کیلومتر به خط مقدم نزدیک شوند و مجروحان ساعتها و حتی روزها در مواضع خط مقدم گرفتار میمانند.
در جنوبشرقی، تصویر مشابهی دیده میشود. روسیه از ماه ژوئن، با استفاده از توپخانه سنگین، پهپادهای انتحاری و موجهای پیدرپی حملات کوچک، خط دفاعی اوکراین را در امتداد رود یانچور شکافته و در ده روز گذشته دستکم ۹ روستا را به تصرف درآورده است؛ روستاهایی که بهظاهر کوچکاند اما بر روی ارتفاعات و گلوگاههای جادهای قرار دارند و سقوطشان دفاع اوکراین را در منطقه زاپوریژیا فرسودهتر میکند.
در دنیپروپتروفسک نیز، حمله زرهی روسیه نشان میدهد کرملین همچنان در تلاش است در این محور هم روزنهای برای نفوذ به عمق اوکراین باز کند؛ تلاشی که به گفته ارتش اوکراین در ۲۴ ساعت گذشته دفع شده، اما فشار را از بین نبرده است.
در این میدان نبرد اشباعشده از پهپاد، دو طرف مدام خود را با فناوری جدید تطبیق میدهند. گسترش پهپادهای شناسایی و تهاجمی، «حوزههای مرگ» را کیلومترها عقبتر از خط تماس گسترش داده و هر حرکت دستهجمعی را به هدفی بالقوه تبدیل کرده است.
برای همین، روسیه به جای ستونهای بزرگ زرهی، گروههای دو تا سه نفره را با وسایل نقلیه سبک به خط اوکراینیها نزدیک میکند تا کمتر در چشم پهپادها دیده شوند.
در مقابل، واحدهای اوکراینی ناچار شدهاند برای زمانی که مه غلیظ، پهپادهایشان را «کور» میکند، به خودروهای بدونسرنشین زمینی روی بیاورند؛ نمونهاش در نزدیکی پوکروفسک، جایی که یک تیپ اوکراینی از ادوات زمینی برای کشف مواضع روسها زیر پوشش مه استفاده کرده و سپس با پهپادهای انتحاری ضدحمله کرده است.
این ترکیب تکنولوژی و تاکتیک، جنگ را بیش از پیش به جنگی فرسایشی، میلیمتری و وابسته به پهپادها و جنگ الکترونیک تبدیل کرده است.
با این حال، تصویر کلی توازن قوا همچنان به نفع روسیه است. مسکو توانسته است بدون اعلام بسیج عمومی سراسری، هر ماه دهها هزار نیروی تازهنفس جذب کند و بهرغم تلفات بسیار سنگین، سرعت جایگزینی نیروهایش را حفظ کند؛ در حالی که اوکراین با کمبود نیروی انسانی، خستگی عمومی و محدودیت در بسیج داوطلبان مواجه است.
پیشرویهای اخیر روسیه در محور زاپوریژیا نشان میدهد روسیه حاضر است با ریتمی کندتر اما پیوسته، کیلومتر به کیلومتر جلو بیاید، حتی اگر این پیشرویها از نظر نظامی تعیینکننده نباشند، از نظر روانی و نمادین، پیامی از فرسوده شدن توان اوکراین مخابره میکند.
در مقابل این فشار میدانی، اروپا تلاش میکند نشان دهد هنوز توان و ارادهای جمعی برای مهار روسیه دارد. اتحادیه اروپا و کشورهای عضو تا امروز در مجموع حدود ۶۶ میلیارد یورو کمک نظامی برای اوکراین ارسال کردهاند؛ از جمله از طریق «صندوق صلح اروپا» برای تامین مهمات، سامانههای پدافند هوایی و تجهیزات زرهی.
آلمان ماه گذشته اعلام کرد که بستهای بیش از ۲.۳ میلیارد یورویی شامل سامانههای پدافند هوایی پاتریوت و IRIS-T، مهمات توپخانهای و خودروهای زرهی به دست کییف میرساند که هدف آن، تقویت سپر هوایی اوکراین در برابر حملات موشکی و پهپادی روسیه است.
همزمان، کشورهای شمال اروپا و حوزه بالتیک ابتکاری راه انداختهاند تا بدون مشارکت مالی مستقیم آمریکا، هر بار ۵۰۰ میلیون دلار از تسلیحات و مهمات آمریکایی را با پول خود برای اوکراین خریداری کنند؛ ابتکاری که زیر چتر سازوکار تازهای به نام «فهرست اولویتهای اوکراین» (PURL) قرار دارد.
این تلاشها البته در خلاء رخ نمیدهد؛ آنها واکنشیاند به فضایی که در آن دولت جدید آمریکا تاکید دارد حاضر نیست «هزینه اصلی جنگ» را بپردازد و انتظار دارد اروپاییها بار بیشتری بر دوش بگیرند. در نتیجه، بحث «خوداتکایی دفاعی اروپا» دیگر یک شعار کلی نیست، بلکه به تصمیمهای عینی تبدیل شده است: از سفارشهای بزرگ مهمات گرفته تا سرمایهگذاری در ظرفیت تولید پدافند هوایی و توپخانه.
با این حال، هم در بروکسل و هم در کییف نگرانی عمیقی وجود دارد که سرعت این تصمیمها با سرعت مصرف مهمات در خط مقدم همخوان نیست و شکاف زمانی بین تعهدات روی کاغذ و تحویل واقعی سامانهها ممکن است در زمستان پیشِ رو به قیمت زمین از دست رفته تمام شود.
در همین چارچوب است که اعلام دیروز بریتانیا درباره قرار گرفتن ناو هواپیمابر «اچاماس پرینس آو ویلز» تحت فرمان مستقیم ناتو اهمیت نمادین و عملی پیدا میکند.
این ناو ۶۵هزار تُنی، به همراه اسکادرانی از جنگندههای نسل پنج اف-۳۵، برای نخستین بار بهعنوان یک «گروه ضربت هواپیمابر» تمامعیار، زیر فرماندهی ناتو در مدیترانه مستقر شده و حالا بهطور رسمی «کاملا آماده عملیات» اعلام شده است.
لندن میگوید این تصمیم نشان میدهد بریتانیا «گامهای بیشتری برای تقویت امنیت اروپا برمیدارد» و در کنار ایتالیا و دیگر متحدان، آماده است قدرت دریایی و هوایی ناتو را در برابر روسیه، از مدیترانه تا دریای سیاه، تقویت کند.
اینکه یک گروه ضربت هواپیمابر با دهها جنگنده نسل پنجم زیر فرمان مستقیم ناتو قرار میگیرد، لزوما معادله میدان نبرد در اوکراین را عوض نمیکند، اما پیام روشنی برای کرملین دارد: ناتو آماده است در سطح راهبردی، از مهار روسیه در صحنه اوکراین فراتر برود و در صورت هرگونه رویارویی مستقیم، از ابزارهای سنگینتر نیز استفاده کند.
هشدار اخیر یک فرمانده پیشین نیروی دریایی بریتانیا درباره اینکه هر برخورد مستقیم بین ناتو و روسیه «خطر وقوع جنگ هستهای» را به همراه دارد، نشان میدهد که غرب در تلاش است بازدارندگی را تقویت کند، بدون آنکه پا را از خط قرمز جنگ مستقیم فراتر بگذارد.
در مجموع، موقعیت امروز روسیه در جنگ اوکراین را میتوان چنین صورتبندی کرد: مسکو در زمین، بهویژه در شرق و جنوبشرق، ابتکار عمل را به دست گرفته و با تکیه بر برتری عددی در نیرو و مهمات، آهسته اما پیوسته پیش میآید؛ در حالی که اوکراین، زیر سایه کمبود نیروی انسانی و فرسودگی، تلاش میکند با سلاحهای دقیق غربی، شبکه پهپادی پیچیده و تاکتیکهای دفاع عمقی، این پیشروی را تا حد امکان پرهزینه و کند کند.
در همین حال اروپا میکوشد با بستههای کمک نظامی، سازوکارهای تامین مشترک مهمات و نمایش قدرت دریایی و هوایی، خلاء ناشی از تردیدهای واشنگتن و طولانی شدن جنگ را جبران کند.
زمستانی که در راه است، احتمالا به جای «فصل سکون»، به مرحلهای تازه از جنگ پهپادها، حملات به زیرساختهای انرژی و نبرد فرسایشی بر سر هر روستا و محور جادهای تبدیل خواهد شد؛ مرحلهای که در آن، هم سرعت تولید و تحویل سلاح در اروپا و هم توان روسیه برای ادامه این جنگ فرسایشی، تعیین خواهد کرد نقشه اوکراین در سال ۲۰۲۶ چه شکلی خواهد داشت.



نظرها
نظری وجود ندارد.