با شلیک مستقیم نیروهای امنیتی در سراوان یک شهروند بلوچ کشته و یک تبعه افغانستان زخمی شدند
این حادثه که بدون هشدار قبلی و بدون وجود تهدید آنی صورت گرفته، نقطهای دیگر در زنجیره طولانی خشونتهای مشابه در سیستان و بلوچستان است.

اسکندر شهنوازی، شهروند ۴۲ ساله بلوچ که قربانی تیراندازی مستقیم نیروهای امنیتی در سراوان شد. ـ عکس از حالوش
شامگاه سهشنبه ۴ آذرماه ۱۴۰۴، بار دیگر جادههای سیستان و بلوچستان شاهد رویدادی تکراری شدند؛ تیراندازی بیضابطه نیروهای یگان تکاوری به یک خودروی غیرمسلح در محور سراوان–خاش، جان یک شهروند بلوچ را گرفت و همراه او را بهشدت زخمی کرد. این
بر اساس اطلاعات بهدستآمده از منابع محلی و گزارش شبکه خبری حالوش که گزارشهای مربوط به بلوچها را منتشر میکند، اسکندر شهنوازی، شهروند ۴۲ ساله اهل روستای روتک شهرستان میرجاوه، قربانی اصلی این تیراندازی بود. او که بههمراه «محبالله»، تبعه افغانستان، از سراوان به سمت خاش در حرکت بود، در نزدیکی پمپبنزین میلاد در ورودی شهر خاش هدف گلولههای مستقیم نیروهای یگان تکاوری قرار گرفت.
شاهدان محلی میگویند خودرو بدون هیچ فرمان ایست یا هشدار قبلی متوقف و بلافاصله هدف شلیک قرار گرفت. اسکندر شهنوازی ساعاتی پس از انتقال به بیمارستان بر اثر شدت جراحات جان باخت و «محبالله» نیز با وضعیت وخیم تحت درمان قرار دارد.
در آبانماه گذشته نیز عبدالله شهنوازی (روشنزهی)، اهل شهرستان خاش، که در پی تیراندازی نیروهای نظامی جمهوری اسلامی ایران مجروح شده بود، جان باخت.
طبق آمار سالانه مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران (هرانا)، در سال ۲۰۲۴ میلادی دستکم ۱۶۳ شهروند در نقاط مختلف کشور در اثر شلیکهای بیضابطه نیروهای نظامی جان باخته و ۳۲۱ تن دیگر زخمی شدهاند؛ آماری که نسبت به دوره پنجساله پیش از آن، بیش از دو برابر افزایش داشته و از تشدید نگرانکننده استفاده غیرقانونی از سلاح حکایت میکند. سیستان و بلوچستان در بسیاری از این موارد سهم قابلتوجهی دارد.
در سالهای اخیر، فعالان مدنی، گزارشگران محلی و سازمانهای حقوق بشری بارها هشدار دادهاند که تیراندازی مستقیم به سوی خودروهای غیرمسلح – بهویژه در معابر و جادههایی که تردد عمومی در آنها جریان دارد – نهتنها با قوانین داخلی، بلکه با استانداردهای بینالمللی بهکارگیری قوه قهریه نیز در تضاد است. بهکارگیری سلاح گرم تنها در شرایط تهدید آنی و در مرحله آخر مجاز است، آن هم پس از هشدار روشن و قابلدرک. با اینحال، روایتهای مشابه نشان میدهند که در بسیاری از موارد این اصول نادیده گرفته شده و شهروندان بیدفاع هدف شلیک قرار میگیرند.
موضوع نگرانکننده دیگر، مصونیت عملی نیروهای دخیل در چنین حوادثی است. گزارشهای متعدد نشان دادهاند که در عمده موارد، حتی پس از رسانهای شدن تیراندازیهای منجر به مرگ، رسیدگی قضائی مؤثری انجام نشده یا نتیجه بررسیها اعلام نشده است. این چرخه عدم پاسخگویی، زمینه تکرار خشونت و اقدامات بیضابطه را فراهم میکند.
در کنار این موارد، واقعیتهای اجتماعی–اقتصادی نیز بر آسیبپذیری جامعه بلوچ میافزایند. بسیاری از شهروندان منطقه، بهدلیل فقدان فرصتهای شغلی و توسعه نامتوازن، از جادههای مرزی و مسیرهای پرخطر برای امرار معاش استفاده میکنند. این شرایط، برخوردهای امنیتی را افزایش داده و در غیاب نظارت مؤثر، زمینه را برای تخلفات گستردهتر فراهم کرده است.
در دهه گذشته، گزارشهای پراکنده محلی و ملی از حوادث مشابه – از تیراندازی به خودروهای حامل سوخت تا شلیک در ایستهای بازرسی – نشان میدهد که این مسئله یک بحران ساختاری و نه موردی است. فعالان حقوق بشر تأکید کردهاند که تداوم این وضعیت بدون اصلاح رویهها، آموزش نیروهای نظامی، محدودسازی استفاده از سلاح و ایجاد سازوکارهای شفاف پاسخگویی، به افزایش بیشتر تلفات انسانی منجر خواهد شد.
مرگ اسکندر شهنوازی، یکی از تازهترین نمونهها در این چرخه پُرهزینه است.




نظرها
نظری وجود ندارد.