چگونه مردم پاکستان با انرژی خورشید به جنگ خاموشیهای ممتد رفتهاند؟
رامتین شهرزاد ـ پاکستان حالا یک نماد در رشد سریع تولید انرژی پاک، آن هم بهدست مردم و نه حکومت است. مثالی که در دیگر کشورها، بهویژه در قاره آفریقا تکثیر میشود. راهحل مردم پاکستان پس از رویداد اقلیمی ویرانگر ۲۰۲۲ برای رفع مشکل انرژی و کاهش خاموشیهای ممتد، میتواند راهحل ایران هم باشد.

پنلهای خورشیدی در پاکستان، آوریل ۲۰۲۴، منبع: shutterstock
«در نومیدی بسی امید است، پایان شب سیه سپید است» را میتوان در بسیج مردمی پاکستان برای استفاده از انرژی خورشیدی در مقابله با ناتوانی حکومت برای عرضه انرژی ارزان و در دسترس پیدا کرد. حتی دولت پاکستان هم خبر نداشت که انرژی خورشیدی با چه سرعتی دارد در سراسر این کشور رشد میکند.
وقتی در ۲۰۲۴ میلادی پاکستان با کاهش مصرف برق مردم روبرو شد، حکومت به سراغ این سوال رفت که چه شده است و پاسخ را تصویرهای ماهوارهای نشان جهان دادند: هرکجا که میشد، پنلهای انرژی خورشیدی نصب شده بودند و در فاصلهای کمتر از دو سال، نزدیک به یکسوم نیاز برق پاکستان را نه تولید دولتی برق از نیروگاههای بزرگ، بلکه نور خورشید بر ساختمانها و زمینها ارائه میدهد.
برنامه دولت پاکستان برای گسترش تولید انرژی با سرمایهگذاریهای چین گره خورده است ولی صبر مردم به سر رسیده بود، برق کافی نبود اما نیاز به آن گسترده وجود داشت.
بازار آزاد البته اگر کنترل نشود، میتواند بهترین پاسخ را به نیازمندی یک سوال بدهد.
سوال مردم این بود: برق لازم داریم و برق کافی در دسترس نیست و خاموشی میتواند ممتد و طولانی باشد، چه کنیم؟
ابزار در دسترس، مازاد تولید پنلهای خورشیدی چین بود.
پنلهایی که به شکلهای مختلف از جمله قاچاق به پاکستان رسیدند ولی نصب آنها سخت نیست و استفاده از آنها به تخصص ویژهای نیاز ندارد.
از ویرانی اقلیمی ۲۰۲۲ میلادی به راهحلی پایدارتر
سیل تابستان ۲۰۲۲ میلادی، سهمگینترین رویداد آبوهوایی تاریخ پاکستان بود. نزدیک یک سوم این سرزمین دستگریبان ویرانیهای سیل شد و بیش از دو میلیون نفر بیخانمان شدند و سیل، جان ۱۷۳۹ نفر را گرفت.
برای کشوری که با مشکلات تولید و عرضه انرژی، از جمله برق، دست به گریبان است، این رویداد ناشی از تغییرات اقلیمی، میتوانست صرف عقب راندن زندگی برای عمده مردم باشد و فقر را گستردهتر کند. این حرفی بود که تحلیلگران اقتصادی در آن زمان میگفتند و حدس میزدند که این سیل ویرانگر، پاکستان را چقدر به عقب رانده است.
برای بخشهایی از کشور، خاموشیهای ممتد و طولانی بدل به یک بخش عادی زندگی شدند.
با وجود این و فقط یک سال بعد، پاکستان شاهد کاهش تقاضای مصرف برق بود، به جای اینکه رشد مصرف وجود خارجی داشته باشد و این عجیب بود.
در ۲۰۲۴ میلادی، نزدیک به یکسوم نیاز برق پاکستان را نه دولت، بلکه ساختمانهای مردم عادی تامین میکرد، آن هم بدون آنکه حکومت برنامهای برایش ریخته باشد. تصویرهای ماهوارهای پاسخ را نشان میدادند: صدها هزار پنل برق خورشیدی که بر سقف خانهها، مغازهها و دیگر سازهها و زمینها نصب شده بودند، برق تولید میکردند.
آنچه در پاکستان رخ داد، حالا در کشورهای قاره آفریقا بیشتر از بقیه دنیا دیده میشود و فرمول آن ساده است: قیمت پنلهای تولید برق خورشیدی که اغلب در چین ساخته میشوند، از هر زمانی ارزانتر شده است. چین، فراتر از مصرف داخلی خودش پنل تولید میکند و مازاد آن را در بازارهای مختلف میفروشد. حکومتهای محلی در تولید انرژی ارزان و در دسترس و پایدار، ضعیف عمل میکنند. نتیجه این میشود که مردم دست به کار میشوند تا مشکل انرژی را خودشان با امکانات موجود حل کنند.
وقتی یک خانواده، یا یک مزرعه، یا یک تولیدی کوچک مشکل خاموشی را با برق ارزان خورشیدی حل میکند، به همسایههایش هم ثابت میکند که این فرمول برای آنها هم جوابگو خواهد بود. نتیجه گسترش سریع این فرمول تا به آنجاست که بر برنامههای حکومتها پیروز میشود و برق ارزان و در دسترس پدید میآورد.
برق ارزان نیازمند باطری مناسب است. فنآوری دارد راهحل باطری مناسب را هم به ما میدهد.
چین بهجای لیتیوم، حالا با نوعی نمک هم باتری میسازد. نمک، یکی از دسترسترین مواد در عمده نقاط جهان است.
باتری ارزان و در دسترس بهمعنای این خواهد بود که برق را میتوان ارزان از انرژی خورشید گرفت و ارزان نگهداری و عرضه کرد.
همزمان این شیوه تولید انرژی، تولید برق را از دست حکومت جدا میکند و به جامعه میسپارد. تعامل میان افراد جامعه بیشتر میشود، مشاغل محلی بیشتری تولید میشوند و درنهایت جامعه، چهارچوبی استوارتر میشود، چون سازماندهی و تعامل بین بخشهای مختلف آن به واقعیت تبدیل شده است.
چین با انرژی پاک آینده را بهدست گرفته است
نزدیک به ۸۰ درصد پنلهای خورشیدی جهان در چین تولید میشوند. دو تولیدکننده بعدی این پنلها در جهان، ویتنام و مالزی هم از فنآوری و سرمایهگذاری چین سود میبرند. چین در مسیری طولانیتر، با سرمایهگذاری گسترده و برنامهریزی متمرکز حکومتی توانست به تولید ۳۰ درصد انرژیاش از انرژی پاک از جمله انرژی خورشیدی برسد.
چین بهطور گسترده بر تولید ماشینها و موتورسیکلتهای برقی هم سرمایهگذاری کرده است. یک آزمون چینی، موتورسیکلتهایی است که باتریشان با نمک ساخته شده است. سوار آن میتوانی به کار و کسب روزمرهات برسی و وقتی باتری تمام میشود، میتوانی در کنار خیابان آن را با یک باتری شارژ کامل تاخت بزنی و هزینهاش را پرداخت کنی. بدین شکل پمببنزین زدن بدل به فعالیتی خیلی سریع میشود.
سرمایهگذاری گسترده چین بر تولید انرژی پاک از نور خورشید، باد و آب، به اندازه کافی برای مهار تغییرات اقلیمی سریع نیست اما جزو سریعترین برنامههای واقعا اجرا شده حکومتهای جهان است. چین در کنار آمریکا، همچنان جزو بزرگترین تولیدکنندگان گازهای گلخانهای است. با این تفاوت که دولت آمریکا و دیگر کشورهای غربی، مانند کانادا، بهطور گسترده بر کشف، استخراج و عرضه سوختهای فسیلی ـ زغالسنگ، نفت و گاز ـ سرمایهگذاری میکنند. هرچند دولتهای غربی مانند چین برای انرژیهای پاک سرمایهگذاری نکردهاند، از جمله بر فنآوریهای تولید آن به مقدار مشابه امکانات درست نکردهاند.
سوختهای فسیلی، گرانقیمت هستند و تولید آنها سخت است و جان آدمی را به شکلهای مختلف میگیرد. این سوختها، پس از آنکه سوزانده میشوند، دیگر ناپدید میشوند. پنلهای خورشیدی اما پس از پایان عمرشان، بازیافت میشوند و دوباره میتوان آنها را بازتولید کرد. این تفاوت اصلی دو سرمایهگذاری است: در یک مدل سرمایهگذاری، انرژی فسیلی استخراج، مصرف و تمام میشود ولی عوارض آن به شکل آلودگیهای مختلف، مانند آلودگی هوا در کوتاهمدت و گازهای گلخانهای در درازمدت، بر زندگی ما و دیگر جانداران زمین باقی میماند.
در مدل دوم، برای تولید چهارچوب جذب انرژی از نور خورشید، آب یا باد گازهای گلخانهای تولید میشود، اما برای دورهای طولانی، انرژی تولید میشود و درنهایت بازمانده این چهارچوب را میتوان دوباره بازیافت کرد.
هیچکدام از دو مدل ایدهآل نیست اما در شرایط موجود و رودررو با گسترش رویدادهای شدید آبوهوایی ناشی از گرمایش جهانی، راهحل دوم منطقیتر است. بهخصوص که ارزانتر هم تمام میشود.
همچنین میتوان مد نظر داشت که علم پیشرفت میکند. وقتی یک تولید مانند پنلهای خورشیدی بهطور گسترده در دسترس عموم جامعه قرار بگیرد، جامعه راهحلهایش برای بهبود آن را پیدا خواهد کرد.
همانطور که اولین معدنهای استخراج زغالسنگ، منبع کاهش عمر و مرگ انسانها بودند و حالا ماشینها به شیوههایی بسیار امنتر زغالسنگ استخراج میکنند.
همانطور که نخستین ماشینها، مانند اتوموبیلهای امروزی آنقدر پیشرفته نبودند که خود بتوانند رانندگی کنند.
گسترش استفاده از یک محصول، در یک بازار از بالا هدایت نشده، بهترین پاسخها را به نیازمندیهای ما خواهد داد.
برنامه چین برای پاکستان: دالان اقتصادی از کشمیر تا دریای عمان
«ابتکار کمربند و جاده» چین، به اسم توسعه زیرساختنی، مسیرهای اقتصادی چین به آسیا، اروپا و آفریقا را گسترش میدهد. بخشی از این برنامه با سرمایهگذاری ولی عمده آن با قرض ممکن میشود و کشورهای حاضر در آن را بهتدریج به چین وابستهتر میکند.
برای پاکستان، چین برنامه «دالان اقتصادی چین و پاکستان» را اجرا میکند که بخشی از آن توسعه زیرساختهای انرژی است، از جمله نیروگاههای زغالسنگی، برقآبی و انرژیهای پاک، خطوط انتقال سوختهای فسیلی، خطوط انتقال برق و برای چین، دسترسی شینجیانگ ـ یا ترکستان شرقی، منطقه ایغورینشین چین ـ را به بندر گوادر در بلوچستان پاکستان را ساده میسازد.
بدینشکل، تولیدات غرب چین میتوانند به دریای عرب برسند. بخشی از این تولیدات را مسلمانان و دیگر اقلیتهای اردوگاههای کار اجباری چین آماده میکنند.
«دالان اقتصادی پاکستان و چین» در ۲۰۱۵ میلادی با ۴۶ میلیارد دلار سرمایهگذاری چین آغاز شد و تخمین زده میشود که درنهایت ۶۵ میلیارد دلار خرج در بر داشته باشد.
واردات پنلهای خورشیدی پاکستان از چین، در چهار سال منتهی به ۲۰۲۵ میلادی، کمی بیش از چهار میلیارد دلار بوده است. هزینه اولیه خرید و نصب پنلها برای ساکنین محلی پایین نیست، اما در درازمدت، هزینه انرژی آنها گسترده پایین میآید و این سرمایهگذاری را ارزشمند میکند.
سودمندی برق ارزان، فقط برای سرمایهگذارانش نیست.
آلودگیها، از جمله آلودگی هوا هم کاهش پیدا میکند. چون در گام نخست، نیازمندی به سوزاندن سوختهای فسیلی، بهخصوص زغالسنگ کمتر میشود. با گسترش استفاده از باتری برای ذخیره برق، گرمایش را هم میتوان به انرژی پاک واگذار کرد. بهتدریج، انرژی تولیدیها، یا کشاورزها، یا دامداریها هم پاک میشود. گام به گام، هوا هم پاکتر میشود.
پاکستان حالا یک نماد در رشد سریع تولید انرژی پاک، آن هم بهدست مردم و نه حکومت است. مثالی که در دیگر کشورها، بهویژه در قاره آفریقا تکثیر میشود. راهحل مردم پاکستان پس از رویداد اقلیمی ویرانگر ۲۰۲۲ برای رفع مشکل انرژی و کاهش خاموشیهای ممتد، میتواند راهحل ایران هم باشد. شاید بتوان خیلی سادهتر از آنچه فکرش را میکنیم، با انرژیهای پاک، چراغ خانه را روشن نگهداریم.






نظرها
نظری وجود ندارد.