مافیای قاچاق حیات وحش؛ تهدیدی جدی برای آینده تنوع زیستی ایران
بازار پرندگان خلیج فارس تهران به یکی از گرههای اصلی شبکه قاچاق حیات وحش تبدیل شده؛ شبکهای که جمعیت گونههای بومی ایران را تحلیل میبرد.

مرکز فروش پرندگان زینتی در بزرگراه آزادگان تهران ـ عکس از روزنامه همشهری
بازار پرندگان خلیج فارس تهران، در نگاه نخست بازاری محلی برای فروش پرندگان و حیوانات خانگی به نظر میرسد، اما نتایج یک پژوهش علمی تازه نشان میدهد این فضا در عمل یکی از مهمترین حلقههای تجارت غیرقانونی حیات وحش در ایران است؛ بازاری که با اتکا به گونههای بومی از طبیعت ایران و در عین حال با عرضه گونههای کمیاب و گرانقیمت خارجی، نقشی دوگانه در تشدید بحران تنوع زیستی ایفا میکند.
روزنامه «پیام ما» در گزارشی که پنجشنبه ۴ دی منتشر کرده نوشته است که این یافتهها حاصل پژوهشی با عنوان «بازارهای حیوانات خانگی بهمثابه پوششی برای تجارت غیرقانونی حیاتوحش: مطالعه موردی بازار پرندگان خلیجفارس، تهران» است که بهتازگی در نشریه علمی «پایداری و حفاظت از تنوع زیستی» (Sustainability and Biodiversity Conservation) منتشر شده است.
محمدامین غفاری، الوند محمدعلیزادگان و نیما بادلو، پژوهشگران این مطالعه در سال ۲۰۲۲، طی هفت نوبت پایش میدانی و عمدتاً در روزهای جمعه، وضعیت عرضه حیاتوحش را در این بازار بررسی کردهاند.
بر اساس دادههای میدانی، در مجموع ۲۶ هزار و ۷۵۳ فرد جانوری متعلق به ۱۵۴ گونه در بازار ثبت شده است؛ آماری که بهتنهایی از مقیاس بزرگ تجارت حیات وحش در یک بازار شهری خبر میدهد. از این تعداد، ۹۵ گونه بومی ایران و ۵۹ گونه غیربومی بودهاند. نکته نگرانکننده آن است که حدود ۸۰ درصد جانوران عرضهشده بومی بودهاند؛ به این معنا که بخش عمده بازار همچنان بر برداشت مستقیم از طبیعت ایران استوار است.
پرندگان با اختلاف، بیشترین سهم را در این تجارت دارند. ۱۳۱ گونه پرنده با ۲۶ هزار و ۵۶۱ فرد در پایشها مشاهده شده است. سهره طلایی اروپایی بهعنوان فراوانترین گونه بومی و طوطی خاکستری آفریقایی بهعنوان فراوانترین گونه غیربومی، نماد دو سوی این تجارتاند؛ یکی گونهای بهظاهر «کمخطر» که فشار بازار میتواند جمعیتهای محلیاش را تهدید کند و دیگری گونهای در معرض خطر جهانی که نشاندهنده پیوند بازار تهران با قاچاق فرامرزی است.
تحلیل وضعیت حفاظتی گونهها تصویر پیچیدهتری ارائه میدهد. هرچند بیش از ۹۰ درصد گونههای بومی در طبقه «کمترین نگرانی» فهرست جهانی IUCN قرار دارند، اما حدود یکسوم آنها روند جمعیتی کاهشی دارند. فهرست جهانی IUCN (فهرست سرخ) جامعترین مرجع جهانی برای ارزیابی وضعیت بقای گونههای زنده در برابر انقراض است.
این تناقض نشان میدهد اتکای صرف به فهرستهای جهانی میتواند خطرات واقعی در مقیاس محلی و ملی را پنهان کند. در مقابل، در میان گونههای غیربومی، بیش از نیمی در طبقات نزدیک به تهدید، آسیبپذیر یا در معرض خطر قرار دارند.
از منظر کنوانسیون CITES یا «کنوانسیون بینالمللی تجارت گونههای جانوری و گیاهی وحشی در حال انقراض»، شکاف نظارتی آشکاری دیده میشود؛ بیش از ۷۰ درصد گونههای بومی عرضهشده در بازار در هیچیک از پیوستهای این کنوانسیون ثبت نشدهاند، در حالی که اکثر گونههای غیربومی مشمول محدودیتهای بینالمللی هستند. بهگفته پژوهشگران، همین خلاء قانونی یکی از دلایل تداوم فعالیت بازار در «منطقه خاکستری» قانون است.
تحلیل اقتصادی بازار نیز بر این دوگانگی صحه میگذارد. نتایج آزمونهای آماری نشان میدهد قیمت گونههای غیربومی بهطور معناداری بالاتر از گونههای بومی است؛ اختلافی که انگیزه قاچاق و واردات غیرقانونی را تقویت میکند. در عین حال، گونههای بومی عمدتاً در فضاهای کمنظارتتر مانند حیاط و راهروها عرضه میشوند، در حالی که گونههای غیربومی در فروشگاههای ثابت و رسمیتر متمرکزند.
این یافتهها در خلاء اتفاق نمیافتد. پیشتر، مسئولان سازمان حفاظت محیطزیست بارها نسبت به نقش بازار خلیج فارس هشدار داده بودند. روزنامه «شرق» مهرماه سال گذشته در گزارشی تحلیلی نوشته بود «قاچاق حیات وحش» سومین تجارت غیرقانونی در جهان است و در ایران نیز رشد یافته است؛ گزارشی که صریحاً به «شکلگیری مافیای خرید و فروش حیات وحش» و نقش بازارهایی مانند خلیج فارس اشاره داشت.
این گزارش به نقل از مسئولان محیط زیست تأکید کرده بود که پرندگان شکاری، مانند بالابان، هوبره، بحری و شاهین، بیشترین آمار قاچاق را دارند و افزوده بود که مراکز نگهداری مجاز برای پرندگان زینتی در کشور وجود ندارد، بنابراین پس از کشف قاچاق، این حیوانات ناگزیر دوباره وارد بازار میشوند.
اطلاعات رسمی نگرانکننده دیگری نیز وجود دارد. خبرگزاری دولتی ایرنا در آذرماه ۱۴۰۲، بهنقل از حسن اکبری، معاون وقت محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست نوشت سالانه بین ۶ تا ۱۲ هزار پستاندار و پرنده در ایران زندهگیری و وارد بازار خرید و فروش میشوند که «عدد بسیار بالایی» است و «بخش عمدهای از آن نیز از کشور خارج میشود». این مقام مسئول همچنین تأکید کرده بود که ایران در عین حال مقصد قاچاق پرندگان زینتی وارداتی از شرق نیز هست و تا زمانی که بازارهایی مثل خلیج فارس فعالاند، برخورد با قاچاقچیان دشوار خواهد بود.
اطلاعات ایرنا نشان میداد که قاچاقچیان نهتنها گونههای بومی را برداشت میکنند بلکه ایران را به مسیر عبور و مقصد گونههای زینتی خارجی تبدیل کردهاند؛ روندی که با تفاوتهای نظارتی (بیش از ۷۰ درصد گونههای بومی در هیچیک از پیوستهای CITES فهرست نشدهاند) تشدید میشود و بهقول پژوهشگران، فرصتی برای فعالیت در «منطقه خاکستری قانون» فراهم میآورد.
تنها در یک سال، آمار دستگیری مرتبط با زندهگیری و خرید و فروش حیات وحش از ۴۳ مورد به ۳۱۰ مورد افزایش یافته است.
کارشناسان تأکید میکنند تا زمانی که چنین بازارهایی فعال باشند، مقابله با سرشاخههای قاچاق دشوار خواهد بود. پژوهش جدیدی که روزنامه «پیام ما» منتشر کرده نیز همین نکته را تأیید میکند: بازار پرندگان خلیج فارس صرفاً یک بازار محلی نیست، بلکه گرهی چندسطحی در شبکه قاچاق حیات وحش ملی و فراملی است. گرهی که هم جمعیت گونههای بومی ایران را تحلیل میبرد و هم کشور را به مقصد و گذرگاه گونههای در معرض خطر جهانی تبدیل میکند.
پژوهشگران بر ضرورت بازنگری فهرستهای حفاظتی ملی، تقویت نظارتهای میدانی هدفمند، هماهنگی با چارچوبهای بینالمللی و افزایش آگاهی عمومی تأکید میکنند؛ اقداماتی که بدون آنها، بازارهایی مانند خلیج فارس میتوانند به یکی از جدیترین تهدیدها برای آینده تنوع زیستی ایران بدل شوند.





نظرها
نظری وجود ندارد.