ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

محسنی‌اژه‌ای: شلاق‌های زده شده کاملا منطبق با آیین دادرسی کیفری‌ست

سخنگوی قوه قضاییه ایران صدور و اجرای حکم شلاق برای دختران و پسران دستگیر‌ شده در قزوین را کاملا منطبق با آیین دادرسی کیفری دانست و گفت که در این مورد از رییس دادگستری پرس‌و‌جو کرده است.

سخنگوی قوه قضاییه ایران، صدور و اجرای حکم شلاق برای دختران و پسران دستگیر‌ شده در قزوین را که می‌خواستند مهمانی فارغ‌التحصیلی‌ برگزار کنند، کاملا منطبق با آیین دادرسی کیفری دانست و گفت که در این مورد از رییس دادگستری پرس‌و‌جو کرده است.

غلامحسین محسنی اژه‌ای در نشست خبری روز چهارشنبه ۱۲ خرداد ماه خود، در پاسخ به سوالی در مورد رعایت نشدن درست تشریفات آیین دادرسی در مورد این پرونده هم گفت که امکان ندارد به یک پرونده‌ای بدون تشریفات آیین دادرسی رسیدگی شود.

۳۵ دختر و پسر برای برگزاری جشن فارغ‌التحصیلی در باغی در قزوین گرد آمده بودند که دستگیر می‌شوند، در مدت کمتر از ۲۴ ساعت کار بازجویی، تحقیقات و دادگاه آن‌ها به انجام می‌رسد، هر یک به ۹۹ ضربه شلاق محکوم می‌‌شوند و حکم‌شان به اجرا گذاشته می‌شود: اجرای حکم ۳۴۶۵ ضربه شلاق علیه ۳۵ دختر و پسر در قزوین

صادقی نیارکی، دادستان عمومی و انقلاب قزوین پنج‌شنبه ششم خرداد ماه به میزان، خبرگزاری قوه قضاییه گفته بود که این جوان‌ها هیچ‌ رابطه‌ای با هم نداشته‌اند و به‌هنگام دستگیری «نیمه‌عریان» و در حال «رقص و پایکوبی» و «مصرف مشروبات الکلی» بوده‌اند.

بازداشت افراد در مهمانی‌ها سال‌هاست که در ایران به رویه‌ای عادی تبدیل شده، اما احکامی که به دنبال این دستگیری‌ها صادر می‌شوند، گاهی خبر‌سازند و حتی واکنش‌های خارجی را به دنبال دارند.

سخنگوی قوه قضاییه درباره این پرونده گفت که برای برخی جرائم باید مستقیما به دادگاه رفت و دادسرا اجازه ندارد به آن‌ها ورود کند که این مورد هم از جمله این موارد است: «اگر پرونده‌‌ای مستقیما به دادگاه رفته و دلایل مستند بوده و طرف هم حاضر است، بلافاصله با تشریفات آیین دادرسی، دادگاه تشکیل می‌شود و حکم صادر می‌شود.»

او گفت که افراد "محکوم" در این پرونده به احکام صادر شده اعتراض نکرده‌اند و به همین دلیل هم احکام اجرایی شده‌اند. حکم شلاق دستگیرشدگان را پلیس امنیت اخلاقی اجرا کرده است.

محسنی اژه‌ای: «در برخی پرونده‌ها که حکم صادر شده و به آن اعتراض شده و باید به تجدیدنظر برود و رسیدگی به آن زمان‌بر است، دادگاه باید صبر کند. اما چنانچه در روز دوم، دادگاه تشکیل و حکم صادر شد و طرف اعتراض نکرد، حکم قطعی است و اجرا می‌شود و این اختصاص به مورد خاصی ندارد و موارد در قانون پیش‌بینی شده است.»

پارتی‌های هدفمند هدایت می‌شوند

معاون اول قوه قضاییه ایران اما خبر از قرائن و شواهدی داد که بر اساس آن‌ها برگزاری پارتی‌ها و حضور دخترها و پسرها در آن‌ها هدایت‌شده و هدفمند است. او از سیستم‌های اطلاعاتی و انتظامی خواست تا این موضوع را پیگیری کنند.

آن‌چه که این مقام قضایی به عنوان "شواهد" ارائه کرد این است که برگزار‌کننده پارتی‌ها در تهران و برخی استان‌ها از جمله مازندران و خراسان رضوی یکی هستند و با افرادی از سفارتخانه‌ها ارتباط گرفته‌اند.

شواهد ارائه شده و خواسته او برای برخوردهای شدیدتر، ممکن است موجی از بازداشت شرکت‌کنندگان در مهمانی‌ها و برگزار‌کنندگان آن‌‌ها را به دنبال داشته باشد، به‌خصوص که او پای سفارتخانه‌های خارجی را هم به میان آورده است.

موجی که از روزهای گذشته آغاز شده است: بازداشت ۲۹ دختر و پسر در یک پارتی در مشهد

به گفته محسنی اژه‌ای، یکی از پارتی‌هایی که با آن برخورد شده، در تهران بوده و فردی که میزبان بوده، در چند نوبت افراد خاصی را دعوت کرده است: «در واقع این افراد به صرف برپایی یک پارتی نمی‌آمدند و بعضی از این افراد با افرادی که از سفارتخانه‌ها آمده بودند، صحبت می‌کردند و نشانی می‌گرفتند و قرارهای بعدی را تحت عنوان پارتی می‌گذاشتند.»

محسنی‌اژه‌ای البته تاکید کرد که دستگاه‌های قضایی و اطلاعاتی باید موضوع را بررسی کنند و او نمی‌تواند اظهارنظر قطعی بکند، اما مسائل خلاف قانون، مصرف مشروبات الکلی و «مسائل خلاف ارتباطی در این پارتی‌ها» هستند که شرع و قانون در ایران، آن‌ها را جرم و گناه می‌دانند.

در همین زمینه: 

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • احمد

    کاملا معلوم دروغ.حتما همه اعتراض کردن به حکم ولی برای زهر چشم گرفتن سریع شلاق زدن.

  • ستوده

    من بنا بر احساس مسئولیتمف نمیخواهم صرفا انتقادکننده باشم و دوست دارم انتقا سازنده باشد و هعمراه پیشنهاد و راه حل. اما واقعا این باتلاقی حاکمیت دچارش هست بسیار گسترده و پیشچیده است. کار یک فرد و در مجال اندک کامنت گذاری نیست. ولی راه حل نجات از باتلاق یادشده، میتوان در نقدهای دیگران و تجارب دیگر کشورها جستجو کرد. اگر حاکمیت راه خردگرایانه پیشه کند، در همین فضای مجازی انبوهی پیشنهاد است. پالایش سیستم از افراد فاسد و ناکارامد قطعا باید بشود، ولی بستر قانونی یا بی قانونی که اجازه داده این افراد وارد سیستم بشوند هم باید اصلاح شود. قانون مندی و رفع ابهام، همچنینی خواست قلبی حاکمیت برای رهایی از باتلاق فوق الذکر، از پیشنهادهای اولیه است.

  • ستوده

    من معتقدم علی رغم همه انتقادها به اسلام و تشیع یمشود، اگر حاکمیت بخواهد، به اندازه کافی دلیل میتواند از خود اسلام و تشیع پیدا کند تا حریم خصوصی و شادی را محترم بشمارد. من معتقدم اسلام و تشیعی اکنون هست به اندازه کافی بهانه و دلیل به حاکمیت مذهبی میدهد که این موارد بدیهی و برحق انسانها رعایت کند و حاکمیت به دلایل تاکتیکی نمیخواهد اینکار بکند. دلیل بر فرضیه دوم میتوان جستجو کرد. محدودیت و مزاحم حقوق بشر و حقوق شهروندی و مزاحمت در حریم خصوصی و شادی مردم، یک تاکیتک است که البته بسیار اشتباه است و تاکنون هم خسارت و مشکلات زیادی برای مردم و حاکمیت داشته است. حاکمیت هم متحمل زیانهای مادی و غیرمادی میشود. در واقع حاکمیت فرصت جلب رضایت کم هزینه مردم را از دست داده، برای فرار موقت از باتلاق ناکارآمدی و فساد و کمبود منابع تامین ناشی از ایدئولوژی پراشتباه، سوءمدیریت و بداداره کردن کشور، متوسل به تز "الرعب بالنصر" شده است.

  • ستوده

    فرضیه دوم، احتمالم اینست که تاچار دنباله روی حاکمیت از تز "ارعب بالنصر" نه ناشی از اجبار ایدئلوژیک و محدودیت عقاید مذهبی است (راهبردی) و بلکه ناچاری از احساس بن بست تاکتیکی است. در واقع حاکمیت در باتلاق ناکارآمدی و فساد و بی عدالتی گرفتار است، و راهی برای نجات خود متصور نیست. توسل به به تز یاد شده، مُسکن موقتی برای تحمل گرفتاری در باتلاق مذکور است. وگرنه آن قدر عقل حداقلی اینها دارند که ب روضعیت بد خود اگاه باشند. مگر میشود اینان ندانند و نفهمند که این ناکارمدی و فساد در نهایت موجب سقوط و کرش نظام میشود. دنیای امروز مثل گذشته نیست که حکومتها با دادن رانت و امتیاز به عوامل خود همچو تیول، سرپا بمانند، چرا در گذشته تیول اگر منابع تامین حاکمیت کم میکرد ولی حاکمیت میتوانست با کشور گشایی منابع جدید بدست اورد ولی امروزه چنین چیزی نیست و حاکمیت کشورها د رکل چاره ای ندارند که بر منابع داخلی کشورشان تکیه کنند. اما این حاکمیت، در روش اداره نادرست کشور، به سبک قدیم، منابع تامین قدرت در قالب رانت و امتیاز میان عواملش بخش کرده و با کمبود روزافزون منابع تامین روبرو است!

  • ستوده

    درباره موارد الف و ب، را اگر فرض بگیریم، میباییست مفصل بپردازیم که گمان میکنم مجال کامنت مناسب نباشد و من نظر خودم با ارئه فرضیه دوم میگویم. فرضیه اول اینست که دیکتاتوری مذهبی، بنا ب رایدئلوژی مذهبی و اسارت اذهانشان در تقید عقاید مذهبی، چاره ای ندارد که تز الرعب بالنصر را پیگیری کند! این فرضیه میتواند درست باشد ولی اگر فرض کنیم درست نیست و حاکمیت به دلایل دیگری این تز اشتباه ضدانسانی و ضداخلاقی دنبال میکند. این را من در قالب فرضیه دوم توضیح مختصر میدهم. ادامه....

  • ستوده

    پرسش اینست که احترام حاکمیت به حریم خصوصوی و مساعدت در شادی مردم، چه خطری برای حاکمیت میتواند داشته باشد؟ الف- آیا حاکمیت میداند این بدیهات را ولی ناچار است مزاحمت برای حریم خصوصی و شادی مردم فراهم کند؟! ب- آیا عقاید اسلامی و ایدئلوژی مذهبی حاکمان، آنها وادار به چنین حمقاتی میکند؟! ج- آیا این حاکمان هم دچار توهم ضداخلاقی مثل تکفیری های همچو داعش و امثالهم شده اند و گمان میکنند با تز "الرعب بالنصر" میتوانند بیشتر حکومت کنند و از منافعش بهر ببرند؟! در مورد گزینه ج، من فعلا میگویم این تز فراماکیاولیستی، محکوم به شکست است و نمونه اش همین اتحاد غیر رسمی عموم جهانیان علیه داعش اثبات میکند. شدت ضداخلاقی بودن این تز، حتی از درون عوامل جنایتکار مجری تز به واگرایی و فروپاشی وامیدارد. مخالفت و تنفر مردم و عذاب وجدان و ابتلا به بیماریهای روحی ناشی جنایت، اینها نابود خواهد، تز "ارعب بالنصر" در جهان امروز محکوم به شکست است، هیچ حکومتی مدت زیادی نمیتواند چنین روش ضانسانی-ضداخلاقی را ادامه دهد. ادامه...

  • ستوده

    اینجا میخواهم تحلیل شخصی خودم را از وضعیت ایران بگویم. ابتدا بگویم، جدا تردید در صداقت ادعاهای دولت و گروههای چپ نظام (مثل اعتدالیون و اصلاح طلب...) و تردید در تونایی آنها. اساسا ابزارهای لازم برای تحقق عدالت و بهبود اوضاع مردم ندارند. مثلا انچه مشهور است، نهاد رهبری و عوامل حامی و وابسته او، مستقیما وزرارتخانه های کلیدی در کنترل دارند و دست کم چهار وزرات خارجه، کشور، اطلاعات و دفاع، منصوبان رهبری هستند! و در این باره رئیس جمهور اختیاری نداشته مگر در حد مشاور! اما چرا این نظام تا این حدید به ورته انحطاط کشورداری افتاده است؟ چرا این نظام، چنین روش جکومت احمقانه دارد، که بدیهیات کشورداری را رعایت نمیکند؟، مثلا خیلی بدیهی است هر نظام و حاکمیتی (اعم از دیکتاتوری تا دموکراتیک)- در ظاهر هم شده- رضایت نسبی مردم جلب کند. از بدیهی ترین و کم هزینه ترین و سریع ترین راههای جلب رضایت مردم، احترام به حریم خصوصی، دادن آزادی در زندگی خصوصی، اسباب شادی و تفریح عموم را فراهم کردن است. اساسا این موارد هیچ هزینه خاص مادی و غیرمادی برای حاکمیت ها ندارند!، این جلب رضایت عمومی بدون هزینه، امروزه اغلب حاکمیتها اعم دیکتاتوری تا دموکراتیک انجام میدهند، از چین دیکتاتوری تک حذبی گرفته تا سوئد دموکراتیک. ادامه...