ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

بوی شورش می‌آید!

سهراب رضایی − کرونا یک بحران جدی در مقیاس جهانی است اما زیر پوست کرونا چه اتفاقاتی در جامعه ایران در حال وقوع است؟ مشاهداتی در دل جامعه.

«بوی شورش می‌آید!» این گفته‌ی یک مامور پلیس است. می‌گوید که شم پلیسی‌ او احساس می‌کند شورشی در راه است. ظاهر او بیشتر شبیه به یک آشپز مهربان یا مغازه‌داری است که در جوار یک چلوکبابی مغازه دارد. شکم بزرگی دارد و فیزیک بدنی و چهره او سنخیتی با یک مامور پلیس ندارد. مشخص نیست که چقدر باید به شم پلیسی او اعتماد کرد و یا اینکه اصلاً شم پلیسی دارد یا خیر. معتقد است «اگر تا آخر اردیبهشت یا اول تابستان واکسن آمد که آمد، اگر نیاید دوباره شورش می‌شود.» او روی کلمه شورش تاکید دارد و معتقد است درگیری از بانک‌ها و به خاطر چک‌های برگشتی شروع می‌شود. او ابعاد این شورش احتمالی را مشابه اعتراضات آبان ۱۳۹۸  ارزیابی می‌کند.

منتظرند. همه منتظر‌ هستند ببینند که «آخرش چه می‌شود».

اگر خبر تصادف زنجیره‌ای بیش از صد خودرو به گوش کسی بخورد – حتی اگر این خبر مربوط به کشور محل سکوت خود او هم نباشد – به احتمال زیاد توجه‌اش جلب خواهد شد. اگر خبر این تصادف زنجیره‌ای مربوط به کشور محل سکونت شنونده باشد احتمال جلب توجه شنونده به این خبر افزایش خواهد یافت. اما اگر در یک کشور آتشفشانی در نزدیکی یک شهر پر جمعیت فعال شده باشد باز هم خبر تصادف زنجیره‌ای بیش از صد خودرو همانقدر می‌تواند جلب توجه کند؟

وضعیت جامعه ایران شبیه به یک جعبه‌ی نگهداری انواع بحران‌ها است. سیل، زلزله، ورشکستگی اقتصادی، شکاف طبقاتی، خطر درگیری نظامی، شیوع ویروس کرونا، دروغگویی و دستکاری آمارها توسط حکومت، بازداشت فعالان سیاسی و اجتماعی، خودکشی مردم به دلیل مشکلات زندگی، دستمزد پایین کارگران، سخت شدن زندگی برای طبقه متوسط، منازعات سیاسی بین سهامداران قدرت، بحران ارزی، تورم افسار گسیخته، مسئله بیکاری، بحران‌های محیط زیستی و خلاصه هر بحران دیگری را می‌توان به صورت روزانه یا به صورت دوره‌های تکرار شونده در بازه‌های زمانی کوتاه مدت دید.

متاسفانه بعد از کشتار تعداد زیادی از شهروندان ایرانی در اعتراضات آبان ۱۳۹۸، شلیک موشک از طرف سپاه پاسداران به هواپیمای مسافربری و شیوع بیماری کرونا، دیگر هیچ خبر و هیچ نشانه‌ای آنقدر وزن و اهمیت پیدا نمی‌کند که بتواند توجهات را به خود جلب کند. جامعه ایران چنان فجایع بزرگی را در یک دوره کوتاه تحمل کرده است که در مقابل بسیاری از اخبار و اتفاقات کرخت و بی‌حس شده است. روزهاست که محتوای رسانه‌ها در اشغال اخبار کرونا است.

کرونا یک بحران جدی در مقیاس جهانی است اما زیر پوست کرونا چه اتفاقاتی در جامعه ایران در حال وقوع است؟

مشاهداتی از دل جامعه:

مسافرکشی با اتوبوس

اتوبوس، یک وسیله اصلی مسافربری، ساز و کار و ویژگی‌های خود را دارد. اتوبوس‌های درون شهری بر مبنای خطوط مشخص اتوبوسرانی رفت و آمد می‌کنند. شما هرگز یک اتوبوس به طول دوازده متر را نمی‌بینید که در خیابان‌‌ها و کوچه پس کوچه‌ها در حال مسافرکشی باشد. کرونا آنقدر وضعیت را غیرعادی کرده است که دیدن هر چیز غیرعادی به صورت امری عادی درآمده است. برای پنجمین مرتبه از یک اردبیهشت ماه سال جاری تا کنون سوار اتوبوس‌هایی شدم که مثل خودروهای سواری در حال مسافرکشی بودند. نرخ کرایه آنها دو برابر نرخ مصوب است و رانندگان اجازه نمی‌دهند که مسافران از سرویس پرداخت الکترونیک استفاده کنند. رانندگان این اتوبوس‌ها می‌گویند برای تامین هزینه خرید مایحتاج منزل در حال مسافرکشی هستند و فقط پول نقد قبول می‌کنند. یکی از آنها می‌گوید: «زنم گفته دو کیلو گوشت بخرم. کارتم خالی است. اینقدر باید بچرخم که پول دو کیلو گوشت جور شود.»

این رانندگان معتقدند که سوار شدن بر چنین اتوبوس‌هایی در این شرایط کرونایی به صرفه است: «اینهمه صندلی. مردم هم که نیستند. اتوبوس خالی است. هر چند متر که دوست داری فاصله ایمنی بگیر که کرونا نگیری.» آنها می‌گویند درست است که دو برابر نرخ مصوب کرایه می‌گیرند ولی کرایه کمتری از رانندگان تاکسی دریافت می‌کنند.

از دو نفر از این رانندگان سوال پرسیدم که آیا فعالیت آنها در راستای بخشنامه یا دستور سازمانی است؟ یکی از آنها پاسخ داد: «کدام بخشنامه؟ کدام دولت؟ دولت کو؟ مردم را ول کرده‌اند به امان خدا. گفته‌اند بروید خودتان فکری به حال زندگی کنید. برای شما خنده‌دار نیست که قیمت این اتوبوس یک میلیارد و ششصد میلیون تومان است بعد من آنرا راه انداخته‌ام با چهارتا مسافر؟ من اگر مجبور نبودم که این کار را نمی‌کردم. کارها خوابیده و مردم پولی ندارند. دست همه خالی است. از هیچکس نمی‌شود پول قرض کرد. دولت هم می‌گوید برو خودت بمال.»

راننده دیگر می‌گوید به دلیل بی اعتنایی دولت به وضعیت مردم، هیچ نهاد دولتی حق ندارد در کار مردم دخالت کند: «دولت‌هایی هستند که زندگی مردم خودشان را تامین کرده‌اند و گفته‌اند تا وقتی کرونا باشد به مردم حقوق می‌دهند اما دولت ما می‌گوید تحریم هستیم و پول نداریم. ماهواره اسم چند جایی را گفت که زیر نظر رهبر است و هر کدامشان نود میلیارد دلار پول دارند. در همین ایران خودمان. این پول‌ها خرج کجا می‌شود؟ بخشنامه اگر می‌خواهند بدهند به همان کسانی بدهند که دلارها به آنها می‌رسد. من راننده‌ام. من کاری به جز رانندگی بلند نیستم. زن و بچه‌ام گرسنه هستند. کرایه‌خانه باید بدهم.»

جهش تولید

علی خامنه‌ای در پیام‌های نوروزی خود برای هر سالی اسم انتخاب می‌کند. او سال ۱۳۹۹ را سال جهش تولید نامیده است. کرونا و بی‌پولی ناشی از تحریم‌ها مانع از آن نشده است که پلاکاردهای جدیدی از عکس رهبر جمهوری اسلامی و بیانات او در تابلوهای شهری و ساختمان‌های دولتی و نظامی نصب نشود.

در مقابل یکی از این اماکن حکومتی، شهروندی که ۶۵ تا ۷۰ ساله به نظر می‌رسد در حال عبور از پیاده‌رو ناگهان قهقه سر داد. این رفتار در شرایط شیوع کرونا مرسوم نیست. مردم سعی می‌کنند در محیط‌های عمومی دهان خود را باز نکنند. مردم در محیط‌های عمومی سعی دارند با کسی صحبت نکنند و در صورت لزوم با صدای آهسته صحبت می‌کنند یا سرفه‌های خفیفی می‌کنند. شنیدن صدای بلند در این روزها غافلگیرکننده است به خصوص اگر صدای خنده باشد. سه مرد، دو خانم جوان، یک مادر و کودک و یک پیک موتوری به جهت نگاه پیرمرد نگاه کردند تا دلیل خنده او را بفهمند. آنها نیز شروع به خندیدن کردند. روی یک بنر بزرگ، همراه با عکس رهبر جمهوری اسلامی نوشته شده بود سال رونق تولید مبارک باد. نگهبان ساختمان دولتی که این بنر روی دیوار آن نصب شده بود بیرون آمد تا دلیل خنده و تجمع مردم را بفهمد. او نیز بی‌اختیار شروع به خندیدن کرد. یکی از مردهای که به دلیل خنده‌ی پیرمرد توقف کرده بود گفت که «کاش زودتر این هم کرونا بگیرد.» یکی از زن‌ها گفت «آمین» و دیگران هم به تقلید از او یک به یک «آمین» گفتند. پیرمرد در حالی که همچنان می‌خندید به دیگران گفت: «یادتان باشد اگر ما را گرفتند هیچکدام یکدیگر را نمی‌شناسیم. سعی کنید اعتراف نکنید که ویروس کرونا کار شما بوده.»

اقتصاد ویران

نرخ بالای تورم در ایران تبدیل به یک مسئله دائمی شده است. به جز مقاطعی کوتاه، در اکثر دوران حکومت جمهوری اسلامی نرخ‌های بالایی از تورم ثبت شده است. شیوع بیماری کرونا باعث شده است این وضعیت دائمی بیش از پیش مورد بی‌توجهی قرار بگیرد. هنگامی که پیش از تعطیلات نوروز مردم به قرنطینه رفتند فکرش را هم نمی‌کردند وقتی از قرنطینه بیرون بیایند شاهد چنین موجی از گرانی باشند. نرخ بسیاری از مواد غذایی افزایش یافته است. این افزایش در مورد کالاهای مختلف بین سی تا صد درصد است. یک خانم می‌گوید: «توی عید فهمیدم. رفتم خرید و دیدم همه چیز گران شده. اول گفتم شاید به خاطر تعطیلی عید است و چون جنس در بازار کم است ولی بعد از عید قیمت‌ها بالاتر رفت.»

کارگری 34 ساله، متاهل و با یک فرزند می‌گوید: «سیب زمینی کیلیویی هشت هزار تومان یعنی چی؟ مردم ایران دیگر نمی‌توانند سیب‌زمینی بخرند. سیب‌زمینی یک چیزی است که موقع جنگ هم پیدا می‌شود ولی چند روز دیگر کار به جایی می‌رسد که سیب‌زمینی توی مغازه هست ولی کسی پولش نمی‌رسد که سیب زمینی بخرد. این زندگی نیست که برای ما مردم درست کرده‌اند. از بدبختی پایین‌تر است.»

یک میوه‌فروش که به همراه دو برادر و یک فرزند خود کار می‌کند درباره دلایل این افزایش قیمت می‌گوید: «والا چی بگم؟ ما هم مثل همه به همه می‌گوییم به خاطر کرونا. کشور ما یک جای سالم نداشت حالا دیگر به خاطر کرونا هر حرفی بزنیم حواله می‌دهند به کرونا. بنزین را گران کردند، کرایه ‌را گران کردند، برق و آب را گران کردند، همه چیز گران شده ولی مردم فقط این سیب زمینی و پیاز را می‌بینند چون هر روز لازم دارند. همه چیز گران شده آن کشاورز بیچاره مجبور است گران کند. توقع دارید همه چیز گران بشود ولی سیب‌زمینی و پیاز گران نشود؟ »

میوه فروش دیگری که به تنهایی مغازه کوچک خود را اداره می‌کند نظر دیگری دارد. او می‌گوید کرونا باعث شده بعضی از محصولاتی که وارد بازار می‌شود برای بسته‌بندی‌های لوکس و مصرف توسط اقشار متمول از بازار خارج شود. «بعضی فکر می‌کنند اگر چیزی سلفون داشته باشد دیگر کرونا ندارد. در صورتی که بدتر است، این بسته‌ها را با دست درست می‌کنند. هر چیزی کمتر دست بخورد کرونایش کمتر است. آنهایی که پولدار هستند در خانه می‌نشینند و سفارش می‌دهند. بهترین جنس‌های بازار دارد می‌رود برای بسته‌بندی. بار می‌رود برای این کارها و قیمت بالا می‌رود.»

چون در میان صحبت‌ها درباره هزینه آب، برق و گاز صحبت شده بود از چند نفر از مردم خواستم مشاهدات خودشان از تغییر در قیمت این خدمات را بیان کنند. از دل این صحبت‌ها می‌توان فهمید که ارتباط مردم با صورت‌حساب‌هایی که در این زمینه باید وجود داشته باشد قطع شده است. دولت به بهانه حذف قبض کاغذی و صرفه‌جویی در مصرف کاغذ، قبض‌ها را به صورت پیامک برای مردم ارسال می‌کند. چند نکته جالب درباره این اقدام دولت وجود دارد. اول آنکه هیچ اطلاعاتی از میزان مصرف و بهای هر واحد از مصرف این خدمات در قبض پیامکی وجود ندارد. این پیامک‌ها عبارت هستند از هزینه‌ای که باید پرداخت شود، شناسه‌ قبض، شناسه پرداخت و تاریخ‌ها. دوم آنکه بر خلاف بخشنامه دولت که وام یک میلیونی با بهره چهار درصد را فقط به شرطی پرداخت می‌کند که سرپرست خانواده سیم کارتی به اسم خود داشته باشد، هر کسی با هر شماره‌ای می‌تواند هر قبضی را که خواست با هر کارت بانکی که مایل بود پرداخت کند و در این زمینه محدودیتی وجود ندارد. سوم اینکه قرار بوده است که مشترکان از طریق اینترنت بتوانند مشخصات قبض را مشاهده کنند اما مردم می‌گویند تاکنون موفق نشده‌اند به صورت اینترنتی قبض‌های خود را مشاهده کنند و از جزئیات آن مطلع شوند. مردم بر این باور هستند که دسترسی آنها به اطلاعات قبض‌ها به این خاطر قطع شده است که مشترکان خدمات شهری متوجه افزایش قیمت‌ها نشوند.

یک آقای میانسال می‌گوید: «ما که نمی‌فهمیم چه خبر است. می‌گویند اینقدر واریز کن وگرنه قطع می‌شود. قبضی که ما پرداخت می‌کردیم نزدیک چهل هزار تومان الان شده هفتاد و شش هزار تومان. تقریباً دو برابر است اما دولت می‌گویند گران نکرده‌ایم.»

مشکل بزرگتر در مورد قبض‌های گاز است. در فصل‌های سرد سال هزینه گاز در ایران بیشتر از ماه‌های گرم سال است. قبض‌های گاز در زمستان ارقام نجومی هستند و همیشه با یک تا دو ماه تاخیر به مصرف‌کنندگان اعلام می‌شوند. در حالی که دولت‌های جهان برای مقابله با شرایط کرونایی به شهورندان خود کمک‌های نقدی قابل توجهی ارائه می‌کنند در ایران دولت تصمیم گرفته است تا قبض‌های گاز را با تاخیر به مردم بدهد. مردم بسیار از این تصمیم شکایت دارند و فحش‌های بسیار رکیک و زشتی به مسئولان دولت و سران نظام می‌دهند. آنها می‌پرسند وقتی هزینه چند ماه گاز روی هم جمع شود مردم چطور خواهند توانست مبالغ مربوطه را پرداخت کنند؟ متاسفانه به دلیل ادبیات تندی که مردم در این رابطه به کار می‌برند بازتاب اظهارات آنها ممکن نیست. شهروندان زیادی معتقد هستند جمهوری اسلامی با وجود تحریم‌های آمریکا هنوز مقادیر زیادی ذخایر ارزی دارد که آنرا بجای کمک به مردم ایران صرف فعالیت در عراق، سوریه و یمن می‌کند.

ترکیب رکود و هرج و مرج

اقتصاد ایران عملاً ورشکسته شده است. دولت با فروش اموال کارگران و فروش سهام شستا در بورس در حال غارت منابع کارگران و بیمه‌شدگان ایران است تا کسری بودجه خود را جبران کند. نظام جمهوری اسلامی قصد دارد به هر طریق ممکن و با هر روشی از جمله تصاحب امول و پس‌اندازهای مردم ایران از طریق تورم، مصرف منابع صندوق‌های بازنشستگی، فروش اموال عمومی و روش‌هایی از این دست در مقابل تحریم‌های آمریکا مقاومت کند تا دموکرات‌های در آمریکا دوباره دولت را به دست بگیرند. سرمایه‌های خصوصی همچنان در حال خروج از کشور است، قیمتها چنان بالا رفته و دستمزدها چنان پایین مانده است که گردش اقتصادی ناشی از عرصه و تقاضا تا حدود زیادی بی‌معنا شده است. کسی در خیابان نیست. آنانی که پول و پس‌اندازی دارند یا می‌توانند دورکاری کنند در خانه‌اند و آنها که مجبور هستند سر کار بروند صبح‌ها می‌روند و غروب‌ها بر می‌گردند. کسی چیز زیادی نمی‌خرد. دستفروشانی که همیشه از ترس ماموران شهرداری در حال باج‌دادن یا فرار هستند آزادانه در برخی میادین و خیابان‌ها بساط خود را پهن کرده‌اند اما خبری از مشتری نیست.

از دولت فقط آن بخش‌هایی باقی مانده است که از مردم پول می‌ستاند. پلیس راهنمایی و رانندگی همچنان در حال جریمه خودروها است ولی حتی گشت‌های پلیس کاهش یافته‌اند و کمتر به چشم می‌آیند. نظارتی وجود ندارد. قیمت‌ها کاملاً دلبخواهی شده است. برخی می‌گویند «وقتی روحانی برود خامنه‌ای پول‌ها را آزاد می‌کند» و برخی دیگر می‌گویند: «دیگر چیزی باقی نمانده. همه‌اش یا خرج سوریه شده و یا برده‌‌اند کانادا» و برخی دیگر معتقدند «هنوز پول هست ولی به مردم ایران نمی‌رسد». همه منتظر‌ هستند ببینند که «آخرش چه می‌شود».

کرونا پایان اعتراض است؟

با تایید رسمی خبر شیوع کرونا و اشغال رسانه‌ها توسط اخبار کرونا عده‌ای بر این عقیده شدند که کرونا برای جمهوری اسلامی یک نعمت بوده زیرا به بحران‌‌هایی مانند اعتراضات گسترده آبان ۱۳۹۸ و بحران مشروعیت ناشی از شلیک به هواپیمای مسافربری خاتمه داده است. عده‌ای تا آنجا پیش رفتند که کرونا را عامل کاهش شکاف دولت و ملت و آشتی‌دهنده‌ مردم با حکومت دانستند. شاید بتوان مسئله را از زاویه دیگری هم نگاه کرد. آیا ایران در آستانه‌ی یک اعتراض بزرگ دیگر است؟

عوامل دخیل در مسائل فرهنگی و سیاسی یک جامعه آنچنان پر تعداد است و این عوامل آنچنان درهم تنیده هستند که نمی‌توان به پشتوانه بررسی یک یا چند عامل در مورد تحولات آینده پیشبینی‌‌هایی صورت داد. مطمئن‌تر آن است که زمان بگذرد، حوادث اتفاق بیافتد و بعد درباره آن سخن گفت اما پدیدارهایی هستند که می‌توان به آنها توجه کرد.

«بوی شورش می‌آید!» این گفته‌ی یک مامور پلیس است. می‌گوید که شم پلیسی‌ او احساس می‌کند شورشی در راه است. ظاهر او بیشتر شبیه به یک آشپز مهربان یا مغازه‌داری است که در جوار یک چلوکبابی مغازه دارد. شکم بزرگی دارد و فیزیک بدنی و چهره او سنخیتی با یک مامور پلیس ندارد. مشخص نیست که چقدر باید به شم پلیسی او اعتماد کرد و یا اینکه اصلاً شم پلیسی دارد یا خیر. معتقد است «اگر تا آخر اردیبهشت یا اول تابستان واکسن آمد که آمد، اگر نیاید دوباره شورش می‌شود.» او روی کلمه شورش تاکید دارد و معتقد است درگیری از بانک‌ها و به خاطر چک‌های برگشتی شروع می‌شود. او ابعاد این شورش احتمالی را مشابه اعتراضات آبان 1398 ارزیابی می‌کند.

مشخص است که نمی‌توان با این دقت تعیین کرد که اعتراضی در مقیاسی تعیین شده و در یک بازه زمانی معین به وقوع خواهد پیوست اما می‌توان گفت کرونا دیگر آن عامل بازدارنده چند ماه اخیر نیست. شروع دوباره اعتراضات لبنان نشان داد که کرونا نمی‌تواند معترضان را برای همیشه در خانه نگاه دارد. صف‌های طویل برای خرید سیم‌کارت و دریافت وام یک میلیون تومانی نشان داد که قدرت اقتصادی فرودستان ایران تا چه حد کاهش یافته است. یک کارمند بخش خصوصی می‌گوید: «به خدا رفتن داخل مغازه شده است کابوس. بروی داخل سوپرمارکت هفتاد هزار تومان خرج می‌شود و اگر بروی داخل میوه‌فروشی بین هفتاد هزار تومان تا صد هزار تومان هزینه دارد. تازه برای ما که خیلی از هزینه‌های را حذف کرده‌ایم.»

پیش‌بینی شده است بین دو میلیون و هشتصد هزار تا پنج میلیون نفر در ایران کار خود را از دست بدهند. درخواست بیمه بیکاری در برخی استان‌های ایران سیزده برابر شده است. عراق به عنوان تامین کننده اصلی ارز ایران در شرایط تحریم، خودش با بحران کرونا و کاهش قیمت نفت دست به گریبان است و نشانه‌ای از تغییر رویکرد رهبری جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران در روابط خارجی دیده نمی‌شود. این عوامل می‌توانند به عنوان زمینه‌ساز وقوع اعتراضات در ایران عمل کنند. شاید به خاطر همین است که عده‌ای معتقد هستند «سکوت ناشی از کرونا، آرامش قبل از توفان است.»

از همین نویسنده

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • شورش گرسنگان

    درخواست های گسترده حمایت معیشتی مشاغل آسیب دیده از کرونا، سکوت خامنه ای، وعده های مسئولان، رشد احتمال نافرمانی مدنی، شورش گرسنگان، مصادره بنیادهای غارتگر ▪️اردوی کار: گروههای آسیب دیده و گرفتار درماندگی معیشتی در اثر شیوع ویروس کرونا راه اعتراض مطالباتی را در پیش گرفته اند. اعتراض رانندگان و دستفرشان در هفته جاری دو نمونه از این اعتراضات است. بیانیه ۱۴۶ انجمن صنفی کارگران ساختمانی در خصوص بحران جاری کرونا نمونه برجسته دیگر است. ▪️ذیل مطالبه عمومی و مشترک تامین فوری معاش و رفع مشکلات معیشتی ناشی از شیوع کرونا و جبران درآمدهای محذوف ناشی از ماندن در خانه، احتمال نافرمانی مدنی در قالب خودداری از پرداخت قبض های آب و برق و گاز وبدهی های بانکی گسترش یافته. همچنین احتمال شورش گرسنگان و هجوم به موسسات وابسته به بنیادها و نهادهای غارتگر وابسته به ولایت فقیه؛ نظیر بنیاد مستضعفان و آستان قدس که مراکز انباشت ثروت های نجومی غارت شده مردم است تشدید شده است. ▪️شرایط به گونه ای است که بنیادهای مربوطه برای خارج شدن از آماج خشم متراکم گرسنگان به انجام اقدامات نمایشی و تبلیغاتی و پخش محدود بسته های غذایی میان گروههای محدودی از فرودستان رو آورده اند و برخی از نمایندگان مجلس نیز با اشاره به خزانه خالی دولت ورشکسته و منابع به غارت رفته رسما خواستار آن هستند که نهادهای مربوطه بدون منت گذاشتن بر مردم سر کیسه را شل کنند و مخارج مردم را تقبل کنند. ▪️غلامرضا حیدری، نماینده مجلس امروز گفته: «معتقدم تنها راه عبور از بحران اقتصادی این است که یکسری از نهادها که منابع مالی خوبی دارند به کمک دولت بیایند چون دارایی‌های این نهادها متعلق به ملت و مملکت است» ▪️او گفته: «جا دارد بنیاد مستضعفان، ستاد اجرایی فرمان امام و آستان‌های مختلف که منابع درآمدی دارند صادقانه و داوطلبانه بدون اینکه سر مردم منت بگذارند و فکر کنند صدقه می‌دهند دارایی‌هایشان را در اختیار مردم قرار دهند.» ▪️حیدری، خواسته که خامنه ای وارد شود و در این مورد اقدام کند و گفته: «استفاده از دارایی‌های برخی از نهادها تدبیر و فرمان رهبری را می‌طلبد». ▪️اما در حالی که خامنه ای که معمولا در همه چیز از پشت صحته و گاهی حتی با حکم حکومتی آشکارا دخالت می کند، در این مورد سکوت کرده است. در عوض سایر فاجعه سازان نظام در رده های مختلف ترجیج داده اند به جای ایستادن در جایگاه پاسخگویی پوستین مطالبه گری به تن کنند. ▪️از جمله شهرام آدم‌نژاد معاون حمل و نقل وزارت راه و شهرسازی از درخواست ۲ بسته حمایتی برای مجموعه‌های حمل و نقلی به مبلغ حدود بیست میلیارد تومان خبر داده تا خساراتی را که «به فعالان حمل‌و‌نقلی در حوزه‌های هوایی، جاده‌ای، ریلی و دریایی شد» جبران کند. اما او گفته که این بسته ها هنوز طرح وزیر راه است که پیگیر آن بوده است. ▪️حناچی شهردار تهران هم به شیوه سنگ مفت و گنجشک مفت نامه ای به اسحاق جهانگیری معاون روحانی نوشته و از او خواسته: « ترتیبی اتخاذ گردد که کلیه رانندگان فعال در حوزه حمل و نقل عمومی شهری نیز بتوانند در مدت زمان مشخص از بیمه بیکاری یا کمک‌های مشابه جایگزین برخوردار شوند.» ▪️جناچی نوشته: رانندگان فعال در حوزه حمل و نقل عمومی شهری که در قالب بیمه رانندگان از خدمات تأمین اجتماعی برخوردار هستند ازجمله اقشاری هستند که بیشترین آسیب را در این بحران دیده‌اند، لیکن در مراجعه این افراد به سامانه تأمین اجتماعی جهت ثبت درخواست دریافت بیمه بیکاری با این پیغام مواجه می‌شوند که به علت پرداخت ۲۷ درصد سهم بیمه و نداشتن کارفرما امکان پرداخت بیمه بیکاری برای شما میسر نیست. که این موضوع سبب اعتراض رانندگان به دلیل مشکلات مالی ناشی از محدودیت فعالیت آنها شده است. ▪️همه اینها در حالی است که انواع توصیه، یادآوری، کنایه، اشاره و حذر داشت از عواقب خودداری از اقدام فوری در تامین معیشت اسیب دیده کارگران و فرودستان و پاس کاری این مجموعه بین بخش های مختلف مسئولان، کمترین نفعی به حال گروههای آسیب دیده از کرونا نداشته و در سطح دفع الوقت و وعده های گریبان خلاص کنی مانده است. رهبر هم فعلا ساکت است و روحانی با خنده های تهوع آورش روی اعصاب مردم سوهان می کشد.

  • دوره پسا کرونا دوره شورش ها و طغیان های اجتماعی

    هشدار نماینده مجلس: دوره پسا کرونا دوره بحران و ناهنجاری هاست / تصمیم شورای عالی کار نقص مصوبه حداقل دستمزد ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار تومانی مجلس برای کارگران و بازنشستگان است ▪️اردوی کار: دوره پسا کرونا دوره شورش ها و طغیان های اجتماعی است. به این احتمال از جوانب متفاوتی اشاره می شود. مخالفین به استقبال شورش ها می روند و آن را راهی برای نجات از جهنم کنونی برای کارگران و زحمتکشان می دانند. اما موافقان و همراهان نظام هشدار می دهند و در پی آن هستند که با اندکی توجه به حداقل دستمزدها نظام را نجات دهند. در این چهارچوب اخیر سهیلا جلودار زاده نماینده مجلس از تهران به موارد زیر اشاره کرده: ▪️«مجلس در بودجه سال ۹۹ حداقل حقوق برای کارمندان دولت، بازنشستگان و کارگران در بخش‌های مختلف ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان پیش بینی کرده بود که متاسفانه در شورای عالی کار توجهی به این مصوبه نشد.» ▪️«گفته می‌شود این ۲۱ درصد به اضافه حقوق پایه مجموعاً اضافه حقوق ۳۳ درصدی را برای کارگران رقم می‌زند. باز این ۳۳ درصد ۱۰ درصد کمتر از وضعیت فعلی تورم است و تفاوت بسیاری با نرخ تورمی که امروز در جامعه مشاهده می‌شود، دارد.» ▪️«امروز بیشتر از ۷۰ درصد کارگران، کارمندان دولت، بسیاری از پرستاران، پزشکان، بهیاران و بخش یا بخشی از افرادی که با شرکت نفت کار می‌کنند حداقلی بگیر هستند و پیمان‌کاران اضافه کار و سایر مسائل را برایشان پرداخت نمی‌کنند.» ▪️«حداقل حقوق ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان برای کارمندان دولت اجرایی می‌شود اما جالب است برای کارگران و بازنشستگان که قول همسان‌سازی به آنها داده شده بود، اجرایی نمی‌شود.» ▪️«رئیس دیوان محاسبات اعلام می‌کند یک مدیر در ماه حقوق دریافتی‌اش ۵۳ میلیون است و تنها سخت‌گیری درخصوص افزایش حقوق تنها برای کارگران است.» ▪️ «در پسا کرونا مطمئنا بحران‌های و ناهنجاری‌های اجتماعی خواهیم داشت که برای رفع‌شان باید تلاش مضاعف کنیم.» @ordoyekar‎

  • حقیقتگو

    انکار جناب مامورپلیس دماغ ویا بینی با سلول های مشامی و تجزیه وتحلیل آنچنانی دارد که حتی قادراست بوی شورش درورد به دماغش احساس کند...مگرشورش همانند گلاب عطر و دود اگزوزاتومبیل ها و دود کباب ویا ازآنچه ازروی ذباله ها به مشام آدمی میرسد بو سازاست .؟ درحقیقت انچه مامورپلیس به آن ادعا می کند وهشدارمیدهد درزمره برچسب چسبانی ها ماموران پلیس به مردم و دستگیری انهاست ...والله سرکارجرمی مرتکب نشدم و سرکارهم که مامورپلیس باشد جواب میدهد .. حرف هات بوی دروغ می کند وباید برای بازجوئی تورا به پاسگاه ببریم ...در بازجویای شکنجه گران قوه قضائیه ازدستگیرشده گان چنین است انچه دستگیرشده گان دردفاع ازخودشان می گویند هم بوی دروغ میدهد و با ضرب وشتم و تهدید وشکنجه آنچنه که شکنجه گران دیکته می کنند باید بپذیرند و بوی حقیقت میدهد ..چرا ماموران پلیس و نظامیون ارتشی و سپاه وبسیج با دیدن آنچه برمردمان کم درآمد و بیکارو کارگران روا میشود هرگزبوی شورشی ازجنانب شان برنخواسته است ؟ وتنها بوی شورش مردم مشامشان را می آزارد ..ماموران پلیس وماموران شهرداری اکثریت شان درخیابان گردی ها به اخاذی کاسبان دستفروشان مشغول بوده وهستند چه پولی و چه کالائی ...اگر گاوشیری راقراراست شیرش را بدوشند وشیرش محترم است لاقل محتانه ومحترمانه با گاو برخورد می کنند و علوفه ای دراختیارش می گذارند و این فرای تصور جهل و دیوانگی است که گاو شیر را گرسنه نگه دارند و با ضرب وشتم و شلاق زدن ازگاو تقاضای شیرش را بکنند.وگاوهم اقدام به شورش می کند شخ میزند ..حکومت آخوندی ورهبرآخوند با مدارک پروفسوری علوم انچنانی دوشیدن مردم کم درآمد و حتی بی درآمد و کارگران بیکارشده و اخراج شده وآوراه را با ضرب وشتم وتهدید کارنامه سیاه حکومتی داشته ودارند .ومسلم است به برپائی شورش و ضمیمه آنهم دردفاع ازموجودیت انسانی شان که هررزوه درگرسنگی وفقر وظلم وستم و نامیدی می گذارنند ...

  • تکمیل نکات تحریم تسلیحاتی

    در کامنت بالا، اضافه شود جمهوری اسلامی ایران تقریبا در عمده تسلیحات نه تنها خودکفا است و بلکه ظرفیت عظیم صادراتی دارد، توانایی ساخت سلاحهای مختلف کشتار جمعی از بمب اتم تا غیره دارد. موشک قاره پیما میسازد. تانک و حتی جنگنده! برخلاف اینکه ایران میخواهد سلاح بخرد برعکس هدف اصلی فتح رسمی بازارهای صادراتی است و چون مشتریهای غربی از ترس هم شده از ایران نمیخرند، لغو تحریم تسلیحات و آزادی تجارت اسلحه برای جمهوری اسلامی، گرفتن بخش مهمی بازار صدارت تسلیحات بلوک شرق (چین و روسیه و کره شمالی و..) است! به لطف نیروی متخصص و ارزان و ظرفیت عظیم صنعت نظامی اش، به طوری میتواند به سرعت تا شاید 50 میلیارد دلار صدارت داشته باشد و بخش مهمی بازار بلوک شرق در کشورهای کم درامد بگیرد! روسیه و چین اولین قربانی حواهند بود. بزودی خواهند دید چینی و ورسها که بازارشان با صدور سیستمهای موشکی و دافند و پهپاد و تسلیحات سبک و تا سنگین از سوی جمهوری اسلامی گرفته میشود!!!

  • نکته تحریم تسلیحاتی

    برخلاف تصور بسیاری رفع تحریم تسلیحاتی، موجب دستیابی به تسلیحات پیشرفته به نظام ج ا میشود، اما در حقیقت این نظام در رفع تحریم تسلیحاتی پیزی درخوری بدست نمیاورد بجز در معدود تسلیحاتی که ضعف دارد مانند خرید جنگنده که تنها چین وروسیه حاضرند نسل 4 بفروشند آن هم احتمالا به قیمت گزاف و با رشوه واسطه ها! در دیگر موارد این رزیم یا اصلا درنیافت نخواهد کرد (در راهبرد نظامی ج ا از زمان خامانه ای، اساسا نیوری هوایی جایش به نیوری موشکی و پهپاد داده و جنگنده صرفا برای سرکوب و پشتیبانی هوایی و سکوی پرتاب موشک دور برد تعریف شده و دنبال جنگنده نشل 5 و 6 هم نمیرود از خارج چون میداند هیچ کشوری نمیفروشد بهش!) و یا اگر بخواهد الانم میدهند، مثلا فلزت و مواد خاص کامپوزیت (برای ساخت موشک و بدنه زره پوش...) از طریق بازارهای سیاه و کشورهای یاغی علیه جهان غرب دریافت میکند و الانم عملا تولید کننده این مواد هست. مسئله مهم برای رفع تسلیحاتی برای ج ا، باز شدن بازارهای رسمی برای صادرات است که الان دارد قاچاقی و باقیمت پایین میفروشد، اما آزادسازی تجارت اسلحه برای نظام، این نظام ضد سکولار و ضد لیبرال دموکراسی و حتی ضد هر نوع دمکوکراسی مدرن - یعنی حتی ضد سوسیال دمکراسی است (بنظرم بهترین شکل نظام فعلی جهان)- و ضد هر نوع حقوق بدیهی بشری از زیر لحاف مردم تا حققو عدالت-تساوی بشری و کارگر و زنان.. براحتی میتواند سلاحهای خود با قیمت کمتر ارقبای غربی وشرقی بفروشد! آن هم به هرکشور دردسرساز جهانی! من میدانم همین امروز تجارت اسلحه برای جمهوری اسلامی ازاد شود درامدش از صدور اسلحه بزرگترین منبع تامین مالی میشود حتی بالاتر زا نفت و صادرات غیر نفتی غیر نظامی!

  • فریبرز

    حمید خان دیماه ۹۶, آبانمها ۹۸, دیماه ۹۸ هم از درون کمپ های آلبانی بود که در بیشتر از صد شهر در کشور شورش و قیام شد؟ مردم عادی چه انگیزه, محرک و منفعتی در حمایت از رژیمی دارند که غیر از گرانی, قحطی, طاعون و کشتار هیچ چیز دیگری برایشان ندارد؟ فکر می کنید فرق بین مردم عادی و خواهران و برادران سایبر بسیج در چه باشد؟

  • حمید

    خداوکیلی همتون در توهم سیر میکنید. جمهوری اسلامی به *** چشم همه دشمنانش، همچنان پابرجا و پاینده خواهد ماند. ما مردم عادی هم همچنان طرفدارش هستیم. حالا شما از داخل کمپ آلبانی هرچی میخواید بنویسید. میدونم که این پیام رو منتشر نمیکنید، ولی حداقل خودتون میخونید میفهمید اینجا چه خبره.

  • فریبرز

    به سجاد شما به چند نکتهء کلیدی اصلا توجه ندارید: ۱) علیرغم مرگبار بودن کرونا, حتی در این چند ماه اخیر نیز کارگران و زحمتکشان از هر فرصتی برای اعتراض و اعتصاب استفاده کرده اند. ۲) اتفاقا تمامی خیزش های چند سال اخیر تماما دقیقا به خاطر فقر بوده و تنگدستی بزرگترین و اساسی ترین محرک مردم است. ۳) داستایوسکی یکی از برجسته ترین نویسندگان تاریخ است, اما برای روانشناسی اجتماعی مردم ایران بهتر است که شما به تاریخ ما رجوع کنید, تا رمانهای قرن نوزدهم روسی. دیماه ۹۶, آبانماه ۹۸, دیماه ۹۸ پیامی خاص برای ما دارد. به نظر شما پیام این سه بزنگاه های تاریخی برای ما چیست؟ ۴) نئولیبرالیزم بر خلاف تصور شما اتفاقا بزرگترین عکس العمل های مخالف خود را از روز اول به همراه داشته است؛ از جنبش های جهانی ضد سرمایه داری, تا کارزارهای متشکل کردن و اتحادیه ای کردن کارگران. همین امروز در آمریکا یکی از بزرگترین هماهنگی های کارگری بین کارگران آمریکایی در اعتراض به شرایط کاری و با هدف به وجود آوردن اتحادیه انجام گرفت. روایت شما بسیار شبیه به روایت "دوستان" سایبر بسیجی است, که فقط قدرت حاکم را در نظر میگیرند, و هیچ نقشی برای حرکت های مستقل مردم قائل نیستند. انشاءالله گربه است!

  • فرزاد کمانگر

    مگر می توان معلم بود و راه دریا را به ماهیان کوچولوی این سرزمین نشان نداد؟ حالا چه فرقی می کند از ارس باشد یا کارون، سیروان باشد یا رود سرباز، چه فرقی می کند وقتی مقصد دریاست و یکی شدن، وقتی راهنما آفتاب است. بگذار پاداشمان هم زندان باشد. مگر میتوان بار سنگین مسئولیت معلم بودن و بذر آگاهی پاشیدن را بر دوش داشت و دم برنیاورد ؟ مگر می توان بغض فروخورده دانش آموزان و چهرەی نحیف آنان را دید و دم نزد ؟ مگر می توان در قحط سال عدل و داد معلم بود، اما “الف” و “بای” امید و برابری را تدریس نکرد، حتی اگر راه ختم به اوین و مرگ شود؟ نمی توانم تصور کنم در سرزمین” صمد”،” خانعلی” و “عزتی” معلم باشیم و همراه ارس جاودانه نگردیم. نمی توانم تجسم کنم که نظارەگر رنج و فقر مردمان این سرزمین باشیم و دل به رود و دریا نسپاریم و طغیان نکنیم؟... «فرزاد کمانگر» @ordoyekar

  • گرامی باد اول ماه مه

    گرامی باد اول ماه مه من در رویای خود دنیایی را می‌‌بینم که در آن هیچ انسانی انسان دیگر را خوار نمی‌‌شمارد زمین از عشق و دوستی سرشار است و صلح و آرامش، گذرگاه‌‌هایش را می‌‌آراید. من در رویای خود دنیایی را می‌‌بینم که در آن همه‌گان راه گرامی ِ آزادی را می‌‌شناسند حسد جان را نمی‌‌گزد و طمع روزگار را بر ما سیاه نمی‌‌کند. من در رویای خود دنیایی را می‌‌بینم که در آن سیاه یا سفید ــ از هر نژادی که هستی ــ از نعمت‌‌های گستره‌‌ی زمین سهم می‌‌برد. هر انسانی آزاد است شوربختی از شرم سر به زیر می‌‌افکند و شادی همچون مرواریدی گران قیمت نیازهای تمامی ِ بشریت را برمی‌‌آورد. چنین است دنیای رویای من ! لنگستون - هیوز برگردان احمد - شاملو @ordoyekar

  • ندا ناجی

    اردوی کار, [01.05.20 04:16] یادداشت ندا ناجی از بازداشت‌شدگان روزکارگر در سال ۹۸ ▪️پارسال این ساعت دیگر به وزرا برده بودندمان. فکر می‌کردیم تا دو سه روز آینده و با تعیین قرار آزاد خواهیم شد. فکر می ‌کردیم اتفاق عجیبی نیفتاده و دست از سرمان بر خواهند داشت. همه مان به تجمع روز کارگر رفته بودیم. تجمعی که حتی نرسیدیم شعار بدهیم. همه ‌چیز آنقدر سریع اتفاق افتاد که از همان چند دقیقه فقط تصویر پلاکاردهایی با مشت گره کرده را به خاطر دارم و بعد کشیده شدن آدم ها روی زمین و مشت و لگدی که به سمت مان می ‌آمد و خودم را تصور می کنم با نگاهی پرسش‌گر به مامور ضرب و شتم که با همین چند دقیقه جمع شدن ما عصبانی شدید. ▪️هرکسی برای آن­جا بودن دلایلی داشت و پیش­‌بینی­‌هایی از برخورد با تجمع و من هم. حضور من در تجمع منفک از شرایط عینی ‌ای که در آن می زیستم نبود و به گونه ای بود که نمی­‌توانستم نسبت به آن بی­‌تفاوت باشم. مدتی طولانی بود که به کار بی­‌ثبات و فاقد امنیت می­‌پرداختم و شرایط اقتصادی برآمده از نادیده گرفتن وضع عموم مردم بر زندگی من و دیگرانی که به من نزدیک بودند تاثیر داشت. یک می روزی بود که می­‌شد تمام آن چه از نظرم مهم پنداشته می­‌شود را در فورمی از اعتراض که حق خود و دیگرانی چون خودم می­‌دانستم پیوند بدهیم. فرصتی بود تا بتوانیم کارگران بخش بازتولید که به­ واسطه­‌ی ماهیت شغلشان امکان رودررو شدن با هم را ندارند یادآوری کنیم و مانع از بیرون گذاشته شدنشان از دایره­‌ی استثمار شوندگان باشیم. در روز کارگر سال گذشته هم­چنین صدای زنانی که کار تمام وقتشان نامرئی است نیز بود. زنان خانه­‌داری که بدون ساعت کاری مشخص کار می­‌کنند اما در هیچ گونه از مناسبات حتی دیده نیز نمی­‌شوند و زنانی که در گره­‌گاه جنسیت و فقر نوع دیگری از فرودستی را تجربه می­‌کنند. ▪️علی­‌رغم این ادعا که با زنان بازداشت شده با عطوفت و متفاوت از مردان رفتار می­‌شود نیز در بازداشت زن بودن تبدیل می­شود به اهرم فشار برای بازجویی. از ما زنان انتظار نداشتند اعتراض کنیم و خواسته­‌ی خود را در قالب اعتراض به خیابان بیاوریم. می­‌گفتند تو که الان این­جایی همسر و مادرت در گرما و بیرون ایستاده­‌اند تا عذاب وجدان را بر تو بار کنند. بی­‌دلیل نبود که از بیش از چهل بازداشت شده­‌ی روز کارگر تنها سه زن را برای مدتی طولانی در زندان نگاه داشتند. از زنان می­‌خواهند که به ساحت خانه محدود بمانیم و اگر کار می­‌کنیم تنها در خدمت همان بازتولیدی باشیم که این­‌روزها بیش از هر زمان دیگر اهمیتش را درمی­‌یابیم. ▪️روز کارگر نه از سال ۹۸ آغاز شد و نه پایان خواهد یافت. قدمتی به درازای سرکوب حق­‌خواهی کارگران دارد و این برخوردها طی تاریخ بخش جدایی‌ناپذیر آن بوده­‌اند. بی­‌آنکه از روز کارگر سال گذشته تا این نقطه که اکنون ایستاده­‌ایم تغییری در سیر نزولی وضعیت کارگران تولیدی و بازتولیدی بوجود آمده باشد و بی­‌آن­که با وجود موقعیتی که حالا و به­‌ واسطه­‌ی ویروس کرونا داریم به اهمیت مشاغلی که از آن تحت عنوان «زندگی­‌ساز» یاد می­‌کنند توجه شود به استقبال روز کارگر می­‌رویم اما چیزی که باید به آن توجه کرد این است که اگر به مبارزات کارگری در طولانی مدت نگاه کنیم اندک تغییری نیز که در وضعیت کار و کارگران بوجود آمده نتیجه­‌ی چنین تلاش­‌هایی است. ندا ناجی ۱۱ اردیبهشت ۹۹ @ordoyekar

  • فرج سرکوهی

    سکوت خیابان خلوت بارانی روز تعطیل کرونائی می‌شکند. از پنجره نگاه می‌کنم. زن و مردی با پرچم سرخ بردوش و بلندگوئی در دست می‌گذرند. از بلندگو سرودی پخش می‌شود. سرود نوید رهائی همگانی. همسایه‌ای از پشت پنجره نیمه باز با سرود همخوانی می‌کند. همسایه دیگر نیز. پنجره‌ها یک به یک جان می‌گیرند. انسانِ اولِ ماه می با آرزوهای انسانی در خیابان‌های خلوت بارانی روز تعطیل کرونائی با سرود همبستگی و رهائی. ... اول ماه می اکنون و بیش از هر زمانی نماد قدیمی‌ترین، ژرف‌ترین و زیباترین آرزوی‌های جمعی آدمی است اول ماه می اکنون و بیش از هر زمانی نماد آزادی و عدالت و خودآگاهی و خردورزی، نماد رهائی انسان از بهره‌کشی، «از خود بیگانگی» زمینی و آسمانی، از همه اقتدارهای مقدس آسمانی و اقتدارهای نامقدس زمینی اول ماه می چشم انداز آزادی از جبر و نوید زندگی انسانی و خلاقیت آزاد آدمی است اول ماه می اکنون و بیش از هر زمانی نماد همبستگی و شریف‌ترین آرزوهای آدمی است اکنون و بیش از هر زمانی

  • جلال

    ناجا غذاهای چرب با برنج زیاد به مامورانش میدهد به خاطر اینکه هیکلی باشن و مردم ازشون بترسن. به خاطر همین اکثر ماموران ناجا اواخر خدمتشون مریضیهای مختلف گوارشی، کلیوی، قلبی یا سرطان میگیرن.

  • سجاد

    سلام اتفاقا برعکس نظریه نویسنده عزیز معتقده کرونا پایان اعتراض نیست ! من باهاش مخالفم و هم عقیده نیستم ، چرا که اعتقاد ندارم فقر در زمان حالا محرکه ای برای شور ش باشه یکیش به علت ترس از کرونا و اینکه همه افراد میترسن جز اون 3-7 درصد مرگ نباشن دومیش پروپاگاندای موفق جمهوری اسلامی ، جمهوری اسلامی نقش دوگانه رو بازی میکنه اونم اینکه کل جهان الان درگیر کرونا و همه جای دنیا برا اثر کرونا مردم دچار فقر و بیکاری شدن و در ثانی این به ذهن مردم فرو میکنه که نسبت به بقیه دنیا عملکرد بهتری در مهار کرونا داشته و مثلا مثل اروپا و امریکا نشده که کشته های زیاد بده و اینکه برای درمان بین پیر و جوان مجبور به کشتن افراد پیر بشه و دراخر فقر همیشه محرکه عمل نیست نمونه اون میشه در رمان بیچارگان داستایوفسیکی دید که شخصیت های رمان هرچقدر فقیر تر میشه اما عملی در جهت اعتراض بیان نمیکنن و بنوعی فقر خودشون قبول میکنن بنوعی که درگذشته فقر رو تقدیر الهی میدنستن و الان فقر بنوعی درجهان نئوالیبرال تقدیر فردی میدونن و به عات بی عرضگی خودشون