ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

هجدهمین روز دادگاه حمید نوری: «چرا باید به خاطر زندگی اشتراکی اعدام می‌شدیم؟»

هجدهمین جلسه محاکمه دادیار سابق دستگاه قضایی جمهوری اسلامی به شهادت مسعود اشرف سمنانی، زندانی سیاسی سابق و از جان‌به‌دربردگان کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ اختصاص داشت. اشرف سمنانی در شهادتش هویت حمید نوری به عنوان عباسی را تایید کرد و از هم‌بندی‌هایش که اعدام شده‌اند، گفت.

پس از جلسه فوق‌العاده دادگاه حمید نوری که در روز "رزرو" (۲۰ سپتامبر) برگزار شد، چهارشنبه ۲۲ سپتامبر ۳۱ شهریور هجدهمین جلسه دادگاه در سالن ۳۷ دادگاه استکهلم برگزار شد و مسعود اشرف سمنانی، زندانی سیاسی سابق و از جان‌به‌دربردگان کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ به عنوان شاکی و شاهد، ادامه شهادتش را پی گرفت.

این اولین بار است که طی بیش از سه دهه پس از کشتار جمعی زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷، یکی از متهمان به دست داشتن در این جنایت در دادگاه محاکمه می‌شود.

مسعود اشرف سمنانی ابتدا به سوالات دادستان‌ها پاسخ داد و سپس به سوالات دیگر وکیلان مشاور (مدافع) جواب داد. بعد از آن وکلای مدافع حمید نوری پرسش‌های خود را با مسعود اشرف سمنانی در میان گذاشتند. ساعت شروع دادگاه معمولا از حدود ۹:۱۵ به وقت محلی است. دادگاه در دو نوبت صبح و بعدازظهر برگزار می‌شود و معمولا حدود ساعت ۱۶:۳۰ تمام می‌شود.

دادگاه حمید نوری با ادامه شهادت مسعود اشرف سمنانی ادامه پیدا کرد و دادستان از او درباره برخی زندانیان سوال پرسید و نام‌هایی را که اشرف سمنانی آورده، با لیست‌هایی که دادگاه در اختیار دارد تطابق داد. دادستان از او خواست درباره این نام‌ها صحبت کند. دادستان از جمله درباره حمید نجاتی سوال کرد و اشرف سمنانی گفت حمید نجاتی را در راهروی مرگ دیده است و بعد دیگر او را ندیده تا زمانی که در بند دوباره او را دیده است.

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

مسعود اشرف سمنانی خواست نام‌های دیگری را بیاورد که در “آن فرعی” بوده‌اند و اعدام شده‌اند: ابراهیم اکبری صفت، حجت نیکویی.

دادستان از مسعود اشرف سمنانی خواست درباره احساساتش در راهروی مرگ بگوید. مسعود اشرف سمنانی منقلب شد و همراه با گریه چنین توضیح داد:

«من را با حمید که قبلا اسمش را برده‌ام، برده بودند به راهروی مرگ. بعدازظهر شده بود. من داشتم به این بچه‌ها که می‌بردند برای اعدام فکر می‌کردم. بعد فکر می‌کردم که یک بخشی از وجودم می‌رود به سوی مرگ و یک بخشی می‌گوید که زنده بمان …. در فکرم خودم را می‌دیدم که می‌روم روی چهارپایه و طناب را می‌اندازند به گردنم و می‌زنند زیر چهارپایه …. در ذهنم با شوهر خواهرم حرف می‌زدم که سال ۶۱ اعدام شده بود. به او می‌گفتم سهراب! به من بگو که اگر قرار است انتخاب کنم چگونه انتخاب کنم که راحت بمیرم ….»

مسعود اشرف سمنانی همچنان با گریه و اشک پرسید که چرا افرادی مانند حمید نوری می‌توانستند این بچه‌ها را این‌گونه بکشند؟ او گفت:

«این بچه‌ها حکم داشتند. ما چرا باید برای ورزش دسته‌جمعی شکنجه می‌شدیم؟ چرا باید به خاطر زندگی اشتراکی اعدام می‌شدیم؟ مگر زندگی اشتراکی چه ایرادی داشت؟ من واقعا کاری نکرده بودم که بخواهم بمیرم. من واقعا بی‌گناه بودم ….»

مسعود اشرف سمنانی در ادامه در پاسخ به سوال دادستان درباره شناسایی حمید نوری به عنوان حمید عباسی گفت مطمئن است او همان شخص (حمید عباسی) است: «او کمی پیرتر شده اما چهره‌اش همان چهره است.»

دادستان در ادامه درباره حضور مسعود اشرف سمنانی در “دادگاه ایران تریبونال” سوال کرد و اشرف سمنانی گفت شهادتش در این دادگاه نمادین را در لندن ارائه داده است. اشرف سمنانی در دادگاه ایران تریبونال گفته بوده که در دادگاه گوهردشت بوده، در راهروی مرگ نشسته و دیده که زندانبانان (پاسدارها) زندانیانی را با خود برده‌اند که این زندانیان دیگر برنگشته‌اند. او همچنین درباره شروع اعدام‌ها گفته، به اسامی هیأت مرگ اشاره کرده و مواردی از این دست.

دادستان اما نسبت به تاریخی که مسعود اشرف سمنانی به عنوان تاریخ شروع اعدام‌ها در “ایران تریبونال” اعلام کرده طرح سوال کرد که این تاریخ با تاریخی که اشرف سمنانی در دادگاه حمید نوری ارائه کرده، متفاوت است. مسعود اشرف سمنانی در پاسخ گفت که آن زمان تاریخ را درست نمی‌فهمیده و برایش هم مهم نبوده. او گفت که تاریخ شروع اعدام‌ها هشتم مرداد بوده است.

اشرف سمنانی در ادامه و در پاسخ به سوال دادستان درباره ابراهیم اکبری صفت صحبت کرد، او بار دیگر منقلب شد: «ابراهیم تا قبل از اعدام‌ها بهترین و نزدیک‌ترین دوست من بود. ما به هم خیلی خیلی نزدیک بودیم. او انسانی بسیار صاف و ساده بود که از یکی ازروستاهای گیلان آمده بود و اعدامش کردند.»

مسعود اشرف سمنانی در ادامه درباره برخی دیگر از نام‌ها صحبت کرد و در بخش دیگری از شهادتش چنین گفت:

«روزی پاسداری آمد و من را صدا زد. من ترسیدم و فکر کردم که باز آمده‌اند برای اعدام. پاسدار گفت که چشم‌بند بزن و بیا. رفتیم تا یک اتاقی. گفت چشم‌بندت را بردار و نگاه کن به این ساک‌ها ببین می‌شناسی مال کی هستند؟ من نگاه کردم و دو سه ساک را شناختم. فکر می‌کنم ساک‌ها برای کسانی بود که اعدامشان کرده بودند و حالا می‌خواستند ببینند کدام ساک مال کدام زندانی‌ است تا شاید به خانواده‌اش تحویل بدهند ….»

مسعود اشرف سمنانی در ادامه درباره اینکه چرا در دادگاه ایران تریبونال نامی از حمید عباسی (حمید نوری) نیاورده است توضیح داد:

«ناصریان [که از او نام برده] نقشی بسیار پررنگ داشت اما آن دادگاه درباره اشخاص نبود و درباره روند اعدام‌ها بود. من درباره روند اعدام‌ها توضیح دادم و یک اشتباه بزرگ هم درباره تاریخ کردم و گفتم شروع اعدام‌ها از خرداد ۶۷ بوده که خب ما در خرداد ۶۷ اعدامی نداشتیم.»

مسعود اشرف سمنانی سپس درباره نحوه در جریان قرار گرفتن از سفر حمید عباسی (حمید نوری) به استکهلم توضیح داد و گفت ایرج مصداقی به او گفته بوده حمید عباسی دارد به سوئد می‌آید، اما نمی‌دانسته که او چه زمانی قرار است بیاید. او گفت در ادامه مصداقی به او گفته است کاوه موسوی با او تماس خواهد گرفت:

«بعد کاوه با من تماس گرفت از یک دفتر وکالت از لندن و بعد “ربکا” و باز هم کاوه تماس گرفت. من اظهاراتم را دادم و از طریق دوربین در واتس‌اپ نقشه‌های کتاب ایرج مصداقی را به آنها نشان دادم. بعد آنچه من گفتم به انگلیسی ترجمه شد و برایم فرستاده شد. من بخشی را می‌فهمیدم و آنچه را نمی‌فهمیدم هم به اصطلاح از گوگل ترنسلیت ترجمه کردم.»

این بخش توضیح مسعود اشرف سمنانی درباره شکایتش از حمید عباسی (حمید نوری) بود. با این توضیح سوالات دادستان به پایان رسید و نوبت به وکیل مشاور مسعود اشرف سمنانی رسید تا از او درباره زمان اعدام‌ها بپرسد. او از اشرف سمنانی پرسید که آیا در زمان برده شدن به راهروی مرگ یا برگشتن از آن شکنجه هم شده است؟

اشرف سمنانی در پاسخ گفت: «بله، وقتی ناصریان من را به سلول انفرادی برگرداند آنجا خودش من را مورد ضرب و شتم قرار داد. خیلی عصبانی بود و من را می‌زد.»

وکیل مشاور پرسید فکر می‌کنی چرا ناصریان این‌گونه عصبانی بود؟ مسعود اشرف سمنانی در پاسخ گفت: «نمی‌دانم! شاید از این عصبانی بود که چرا اعدام نشده‌ام. می‌خواست من هم اعدام بشوم اما من واقعا کاری نکرده بودم …»

اشرف سمنانی در ادامه درباره مدت ماندنش در سلول انفرادی توضیح داد که حدود یک ماه و نیم در سلول انفرادی بوده است، با یک پتو و یک دمپایی:

«من آنجا با خودم فکر می‌کردم. در ذهنم با بچه‌ها حرف می‌زدم. با پدر و مادرم حرف می‌زدم. به بچه‌هایی فکر می‌کردم که اعدام شدند. به خانواده‌هایشان فکر می‌کردم. در ذهنم می‌دیدم و فکر می‌کردم که من را هم می‌برند برای اعدام ….»

مسعود اشرف سمنانی گفت در این مدت هیچ تماس و ارتباطی با بیرون نداشته است. او همچنین از شعرهایی گفت که روی دیوار انفرادی نوشته شده بود.

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

در ادامه جلسه هجدهم دادگاه حمید نوری، مسعود اشرف سمنانی درباره صدماتی گفت که از پس زندان و اعدام‌های سال ۶۷ به او وارد شده است. او توضیح داد از دو سال پیش که ماجرای بازداشت نوری اتفاق افتاده، کابوس‌های او برگشته‌اند و شبی دو سه ساعت بیشتر نمی‌تواند بخوابد:

«من می‌دانم که افسردگی دارم اما می‌توانم این واقعه را، این کشتار را فراموش کنم. من یک آدم عادی هستم اما با توجه به رنجی که کشیده‌ام، نمی‌توانم بی‌طرف باشم و عدالت را می‌خواهم ….»

مسعود اشرف سمنانی گفت اقامتش را در سوئد به دلیل شکنجه‌هایی که شده بود، گرفته است. او گفت که حال بدش مورد اعتراض همسر سابقش قرار می‌گرفته و با وجود اینکه تلاش می‌کرده تا حالش مساعد باشد، نمی‌توانسته و از پس آن برنمی‌آمده است.

اشرف سمنانی سپس به خدمات روان‌پزشکی‌‌ای اشاره کرد که دریافت می‌کرده و می‌کند. او گفت بخشی از این خدمات را از واحد شکنجه صلیب سرخ دریافت کرده است. او در این چنین توضیح داد: «پزشکم به من گفت که مسعود! گذشته‌ات را مثل یک کوله‌پشتی به پشتت بینداز ….»

اشرف سمنانی گفت از آن زمان تلاش کرده تا گذشته را مرور نکند اما همیشه موفق نبوده است. او در طول بیان این موارد بارها منقلب شد و تأکید کرد که: «مگر ما چه کرده بودیم که باید شکنجه و اعدام می‌شدیم؟»

در ادامه جلسه هجدهم (بدون در نظر گرفتن جلسات فوق‌العاده) دادگاه حمید نوری، دیگر وکلای (مشاور) سوالاتی کنترلی از مسعود اشرف سمنانی پرسیدند و او پاسخ داد. اشرف سمنانی همچنین اشاره کرد که به دنبال سال‌های زندان و اعدام‌های سال ۶۷ به سندروم «اضطراب پس از سانحه» دچار شده است.

با پایان سوالات وکلای مشاور (مدافع) و یک سوال کنترلی دوباره از سوی دادستان که اغلب به نام‌های زندانیان و اعدام‌شدگان برمی‌گشت، دادگاه پس از ۱۵ دقیقه تنفس با طرح سوالات وکلای مدافع حمید نوری از مسعود اشرف سمنانی به عنوان شاکی و شاهد ادامه پیدا کرد.

یکی از وکلای مدافع حمید نوری از اشرف سمنانی پرسید که آیا جلسات دادگاه را شنیده و تعقیب کرده است. اشرف سمنانی در پاسخ گفت که جلسات را دنبال نکرده، حتی جلسات آغازین را. او درباره آشنایی با ایرج مصداقی و خواندن کتاب‌هایش گفت که با مصداقی دوست است، کتاب‌هایش را مدت‌ها قبل خوانده و در بازجویی پلیس کتاب او را با خود برده تا از روی آن نقشه‌های منتشر شده را نشان بدهد و از روی آنها صحبت کند.

وکیل مدافع حمید نوری در ادامه درباره لباس و پوشش حمید عباسی (حمید نوری) از مسعود اشرف سمنانی سوال کرد. سمنانی گفت عباسی لباس شخصی می‌پوشیده، کت، کاپشن و … اما یونیفرم پاسداری نمی‌پوشیده یا دست‌کم او چنین چیزی را به خاطر نمی‌آورد که عباسی را با لباس پاسداری دیده باشد.

او سپس درباره شنیدن نام “عرب” در سوال و جواب دادگاه با نصرالله مرندی گفت که وکیل مدافع حمید نوری پرسید: «اما شما گفتید که جلسات را نشنیده‌اید ….»

مسعود اشرف سمنانی: «من روز دوشنبه و موقع سوال و جواب با نصرالله مرندی اینجا بودم و اینجا حرف‌ها را شنیدم ….»

وکیل نوری عذرخواهی کرد و سپس سوالاتی درباره نقشه‌ها از سمنانی پرسید. اشرف سمنانی درباره نقشه‌ها توضیح داد و اینکه ممکن است در نقشه‌ها اشتباه وجود داشته باشد یا محل دادگاه آن جایی نبوده باشد که ا‌و پیش از این نشان داده بود. او گفت در روزهای گذشته به این موضوع فکر کرده و [از روی نقشه] جا و مکان دیگری را نشان می‌دهد.

در ادامه دا‌دگاه وکلای مدافع حمید نوری طرح سوالات‌شان را از مسعود اشرف سمنانی ادامه می‌دهند. وکیل نوری در مورد تاریخ‌هایی که اشرف سمنانی در “دادگاه ایران تریبونال” ارائه کرده است پرسید و اشرف سمنانی بار دیگر گفت که در آن زمان نسبت به تاریخ‌ها بی‌توجه بوده است.

وکیل مدافع حمید نوری گفت: «اما آن جلسه برای همین تشکیل شده بود که شما درباره همین موارد صحبت کنید ….»

مسعود اشرف سمنانی در پاسخ گفت که زمان زیادی از دادگاه ایران تریبونال گذشته است و آن‌طور که او یادش می‌آید، در آن زمان موضوع تاریخ‌ها را جدی نمی‌گرفته است.

وکیل مدافع حمید نوری گفت: «از زمان وقوع این حوادث مدت خیلی زیادی گذشته و از زمان ایران تریبونال هم خیلی گذشته. بعد الان شما توجه‌تان به تاریخ جلب شده و تاریخ‌ها را دقیق می‌گویید؟»

مسعود اشرف سمنانی در پاسخ گفت: «خب الان موضوع جدی‌ است و من رفته‌ام و فکر کرده‌ام ….»

یس از این پاسخ، وکیل مدافع حمید نوری اعلام کرد سوالاتش از مسعود اشرف سمنانی به پایان رسیده است. با پایان سوالات وکیل مدافع حمید نوری، دو وکیل مشاور با پرسیدن سوالات کنترلی از مسعود اشرف سمنانی، موضوع زمان را به شکل دیگری مطرح کردند و مسعود اشرف سمنانی به طرح این نکته رسید که در زندان تقویمی در اختیار نداشته و حتی همین حالا هم نمی‌تواند به طور کاملا دقیق بگوید زمان وقوع اتفاقات مورد نظر چه زمانی بوده است.

سمنانی تأیید و تأکید کرد که روز هفتم مرداد تلویزیون را از بند برده‌اند، پس از آن روزنامه هم در اختیار زندانیان قرار داده نشده و به این ترتیب زمان گم شده است.

با این پاسخ و نظر به اینکه دیگر وکلای مشاور (مدافع) سوالی از مسعود اشرف سمنانی نداشتند، شهادت او به پایان رسید. رئیس دادگاه از حضور او تشکر کرد و بابت هماهنگ نشدن وقت برای ارائه شهادتش در زمانی که از پیش تعیین شده بود، عذر کرد.

با پایان شهادت مسعود اشرف سمنانی رئیس دادگاه از دادستان پرسید آیا می‌خواهد درباره شهادت حمید نجاتی خلاق‌دوست توضیح بدهد که دادستان توضیح داد فردا (در نوبت بعدی دادگاه) درباره این موضوع صحبت خواهد کرد تا بتواند موضوع را به شکل کامل مطرح کند.

جلسه بعدی دادگاه حمید نوری پنج‌شنبه ۲۳ سپتامبر / اول مهر از ساعت ۱۴ بعدازظهر به وقت محلی آغاز خواهد شد. در این جلسه بر اساس جدول از پیش اعلام شده، بناست سولماز علیزاده، از کانادا شهادت بدهد. او به انگلیسی شهادت خواهد داد و یک مترجم گفته‌های او را به فارسی برمی‌گرداند و سپس مترجمان دادگاه این ترجمه را برای دادگاه به سوئدی ترجمه می‌کنند.

سولماز علیزاده، پدرش محمود علیزاده را جریان اعدام‌های تابستان ۶۷ از دست داده است. او هنگام اعدام پدرش کلاس دوم راهنمایی بود و خودش پیشتر گفته وقتی خبر اعدام پدرش به آنان رسیده، گرچه صدای ضجه‌های خانواده را می‌شنیده اما به طور مشخص برایش روشن نبوده است که چه اتفاقی افتاده.

سولماز علیزاده اول مهر ماه ۹۹ به زمانه گفته بود: «… امید دارم روز دادخواهی خاوران نزدیک است. چنین روزی خواهد رسید. دور یا نزدیک خواهد رسید. من به امید آن روز نفس می‌کشم.»

فراخوان برای گردهمایی مقابل دادگاه حمید نوری در استکهلم

روز ۱۹ سپتامبر گروه «دادخواهان خاوران» با انتشار فراخوانی اعلام کرد هم‌زمان با شرکت سه تن از اعضای خانواده‌های جانباختگان در دادگاه نوری، صدیقه حاج محسن (خواهر حسین حاج محسن) و لاله بازرگان (خواهر بیژن بازرگان) در روزهای ۲۵ و ۲۶ مهر/۱۸ و ۱۹ اکتبر  و هم چنین عصمت طالبی (خواهر عادل طالبی)  در روز ۶ آبان /۲۸ اکتبر ، در روزهای ۱۸ و ۱۹ اکتبر مقابل دادگاه حمید نوری تجمع خواهند داشت.

در متن این فراخوان آمده است:

حمید نوری یکی از مجریان اصلی فاجعه کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۶٧ در چنگ عدالت گرفتار شده است. او نماینده حکومتی است که رئیس جمهورش ابراهیم رئیسی یکی از تصمیم گیرندگان اصلی و عضو هیئت مرگ بوده است.

   محاکمه نوری در نفس خود پیام اجرای عدالت را دارد و طلیعه امید را  در دل‌ها زنده کرده است.

این گروه در ادامه از دیگر خانواده‌های دادخواه، فعالان سیاسی، مدنی و حقوق بشری برای شرکت در این دو روز تجمع دعوت به‌عمل‌ آورده‌اند.

در همین زمینه:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.