مذاکرات هستهای ایران و آمریکا: هنوز چشمانداز مشخص نیست
آخرین خبرهای مرتبط با این مذاکرات و برداشتهایی که از آنها صورت گرفته است. شاید جلسهی به تعویق افتادهی چهارم گفتوگو میان نمایندگان تهران و واشنگتن چشمانداز مذاکرات را روشن کند. اما تکلیف خود این جلسه هنوز نامعلوم است.

عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران و استیو ویتکاف، نماینده دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در امور خاورمیانه ـ عکس از خبرگزاری فرانسه
خبرهای روزهای اخیر دوباره به گمانهزنی دربارهی چشمانداز مذاکرات هستهای رونق دادهاند. اما هنوز بیش از آنکه دلایلی محکمی برای درستی یک گمانه بتوان عرضه کرد، میتوان دلایلی در مورد درستی گمانهای دیگر که شاید بدیل گمانهی اول باشد، برشمرد.
خبرها:
طبق آنچه وزیر خارجهی عمان اعلام کرده بود، قرار بود روز شنبه، سوم ماه مه (۱۳ اردیبهشت) دور چهارم مذاکرات هستهای میان ایران و آمریکا در رُم برگزار شود. اما طرف آمریکایی اعلام کرد که جلسهی جدید به دلایل «تدارکاتی و فنی» برگزار نمیشود و زمان و مکان آن بعداً به اطلاع عموم خواهد رسید.
ظاهراً تیم مذاکرهکنندهی ایران به سرپرستی عباس عراقچی، وزیر امور خارجه، آمادهی رفتن به رم بوده است. عراقچی در روز چهارشنبه در گفتوگو با خبرنگاران اعلام کرد: «دور بعدی مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا روز شنبه در رم برگزار میشود و روز جمعه نیز قبل از آن، یک جلسه با سه کشور اروپایی خواهیم داشت.»
هدف دولت ایران از مذاکره با بریتانیا، فرانسه و آلمان باز داشتن این سه کشور از کاربست «مکانیسم ماشه» است که با پایان رسیدن مهلت تعیین شده در برجام در ماه اکتبر امسال ممکن است باعث بازگشت همهی تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران شود. دولت ایران اکنون بر آن است که به گفتوگو با سه کشور اروپایی بپردازد تا به آنها این اطمینان خاطر را دهد که مذاکره با آمریکا همسو با عمل به تعهدات گنجانده شده در برجام است و از این رو شکایت اروپاییان و رفتن به سوی طرح موضوع برنامهی هستهای ایران در شورای امنیت موضوعیت ندارد. وزیر خارجهی فرانسه به تازگی با صراحت ایران را تهدید به کاربست مکانیسم ماشه کرده است.
ترامپ با انتشار پستی در شبکهی مورد علاقهاش Truth Social بار دیگر اعلام کرد که هر شخص یا شرکتی که از ایران نفت یا دیگر مواد پتروشیمی بخرد، تحریم میشود و حق تجارت با آمریکا را نخواهد داشت. پیش از آن وزارت امور خارجه آمریکا در بیانیهای اعلام کرده بود که تحریمهایی را علیه هفت شرکت مستقر در امارات عربی متحده، ترکیه و ایران اعمال کرده است که در تجارت محصولات نفتی ایران دخالت داشتهاند. همچنین دو کشتی نیز هدف تحریم قرار گرفتهاند.
و یک خبر دیگر: تغییرهایی در تیم ترامپ. دونالد ترامپ مایکل والتز، مشاور امنیت ملی آمریکا و معاون او، الکس وونگ، را کنار گذاشت. ترامپ مایکل والتز را به عنوان نامزد نمایندگی آمریکا در سازمان ملل معرفی کرده است. قرار است مارکو روبیو، وزیر امور خارجه، همزمان به عنوان مشاور امنیت ملی ایفای نقش کند. هم والتز و هم روبیو، به عنوان کسانی که موضعشان علیه ایران تند است، شهرت دارند. روبیو به تازگی باز دولت ایران را به خاطر حمایتش از حوثیهای یمن به مقابلهی شدید تهدید کرده است.
گرم شدن بازار شایعه
هر یک از این خبرها و ترکیبشان با هم باعث شد گمانهزنی در مورد وضعیت مذاکرات میان ایران و آمریکا شدت گیرد.
از هر خبر یا بستهی خبری میتوان تفسیرهای مختلفی داشت. وقتی اطلاعات قابل اتکایی دربارهی آنچه در مذاکرات جریان دارد، وجود نداشته باشد، پهنهی برداشت از هر خبر گسترده میشود.
از عقب افتادن دور چهارم مذاکرات این برداشت شده که مشکلی اساسی در برنامهی آن بروز یافته است. تهدیدهای ترامپ به تحریمهای بیشتر ایران، اعلام تحریمهای جدید از سوی واشنگتن علیه چند شرکت خریدار نفت از ایران، حملهی تند وزیر خارجهی آمریکا به ایران به خاطر حوثیها، و همچنین حملهی جدید وزیر خارجهی فرانسه به ایران به خاطر سر باز زدن از تعهداتش در برجام، همه در این راستا تفسیر شدهاند.
تغییر در کابینهی ترامپ هم مورد گمانهزنی قرار گرفته است. این تصور پیش آمده که برکناری مایکل والتز از سمت مشاور امنیت ملی به ضرر طرفداران مقابلهی نظامی با ایران تمام میشود. نگرانی لابی اسرائیل در واشنگتن از بابت برآیند گرایشها در تیم ترامپ به سمت یک سازش با تهران مشهود است.
اتکا به شواهد
شاید جلسهی به تعویق افتادهی چهارم گفتوگو میان نمایندگان تهران و واشنگتن چشمانداز مذاکرات را روشن کند. اما تکلیف خود این جلسه هنوز روشن نیست.
ممکن است این جلسه واقعاً به دلایل «تدارکاتی و فنی» به عقب افتاده باشد. دلیل محکمی در دست نیست که خبرهای حول و حوش آن را که در بالا فهرست شدند، به آن ربط دهیم. تهدید ایران به فشار تحریمی بیشتر یا مقابله با آن به خاطر حمایتش از قدرت حوثی در یمن، همه میتوانند به عنوان خبرهایی که به جریان معمول امور تعلق دارند، تفسیر شوند.
اظهارات اخیر مقامات تهران نشاندهندهی آناند که در رویکرد خامنهای و دستگاه قدرت او به مذاکره با آمریکا در مدت اخیر انسجام پیدا شده است. تصمیمشان را گرفتهاند که مذاکره کنند و اکنون تمام سعیشان معطوف به آن است که مذاکره محدود به برنامهی هستهای شود. امیدشان رسیدن به یک برجام ۲ است.
در برابر، در خط آمریکا کمتر انسجام دیده میشود. آشفتگی در همهی کارکردهای دولت ترامپ مشهود است و سیاست در قبال ایران هم شامل این آشفتگی میشود. با وجود این گرایش به سمت گفتوگو و سازش و پرهیز از مقابلهی نظامی مشهود است. لابی اسرائیل و گرایش جنگطلب هم کار خود را میکنند، اما از طرف دیگر هم گرایش به پرهیز از جنگ به خاطر پیامدهای کنترلناپذیر آن قوی است، هم فشار مؤثری از سوی عربستان سعودی، امارات متحده عربی و قطر وجود دارد که یک جنگ تازه در منطقه را علیه منافع خود میبینند.
شاید جلسهی چهارم گفتوگو میان نمایندگان تهران و واشنگتن معلوم کند که تیم ترامپ به چه خط ثابتی رسیده و مذاکرات چه مسیری را پیش رو دارند.
نظرها
نظری وجود ندارد.