نرخ بیکاری در سیستان و بلوچستان در وضعیت قرمز قرار دارد
دادههای فصلی مرکز آمار ایران نشان میدهند که در استان سیستان و بلوچستان بازار کار وضعیت نامساعدی دارد. در ۱۶ فصل گذشته، این استانِ محروم در شش فصل بالاترین نرخ بیکاری را داشته است.

در استان سیستان و بلوچستان بازار کار وضعیت نامساعدی دارد ـ عکس از آرشیو
دادههای فصلی مرکز آمار از نرخ بیکاری استانهای ایران، حاکی از آن است که استان سیستان و بلوچستان در چهار سال گذشته، در شش فصل بالاترین نرخ بیکاری را به خود اختصاص داده است.
براساس این آمار سیستان و بلوچستان در بهار ۱۴۰۳ با نرخ بیکاری ۱۲,۳ درصد، در تابستان با نرخ بیکاری ۱۲,۵ درصد، و در پاییز همان سال با نرخ بیکاری ۱۲,۵ درصد، بالاترین نرخ بیکاری را در ایران داشت. تنها در زمستان سال گذشته کرمانشاه با ۱۵,۲ درصد نرخ بیکاری، بالاتر از سیستان و بلوچستان قرار گرفت.
در سال ۱۴۰۲ نیز این وضعیت مشابه بود و سیستان و بلوچستان در سه فصل بهار، تابستان و پاییز به ترتیب با نرخهای بیکاری ۱۲,۵ درصد، ۱۲,۵ درصد و ۱۳,۵ درصد بیشترین میزان بیکاری را داشت. استان کرمانشاه در این سال نیز در فصل زمستان با ۱۷,۴ درصد نرخ بیکاری از سیستان و بلوچستان بالاتر بود.
در فصل زمستان چون شرایط برای مشاغلی مانند کولبری سختتر میشود، نرخ بیکاری در استانهایی مانند کرمانشاه و کردستان نیز افزایش مییابد. کولبری در معیشت مردم استانهای کرمانشاه و کردستان نقش اساسی دارد.
مقایسه این آمار با استانهایی که کمترین نرخ بیکاری در سال گذشته را داشتند میزان شکافها را نشان میدهد. در بهار ۱۴۰۳ استان مرکزی با نرخ بیکاری ۴,۸ درصد؛ همین استان در تابستان با نرخ بیکاری ۴,۳ درصد، و در پاییز استان تهران با نرخ بیکاری ۴,۵ درصد، کمترین نرخ بیکاری را داشتهاند.
برای تحلیل وضعیت بازار کار نرخ بیکاری همراه با نرخ مشارکت مورد بررسی قرار میگیرد. نرخ مشارکت نیز از نسبت جمعیت فعال در بازار کار که بالای ۱۵ سال دارند به کل جمعیت بالای ۱۵ سال بهدست میآید که بیانگر میزان مشارکت افراد در سن کار در بازار کار است. از این رو در این گزارش تنها گوشهای از بازار کار از طریق شاخص نرخ بیکاری مورد بررسی قرار گرفته است.
مرکز آمار ایران پیش از این، در آذرماه سال گذشته نرخ بیکاری مردان سیستان و بلوچستان را در تابستان، ۱۱,۷ درصد اعلام کرده بود که این رقم ۰,۷ واحد درصد افزایش را نسبت به بهار ۱۴۰۳ و ۱,۵ واحد درصد افزایش را در مقایسه با تابستان سال قبل از آن (۱۴۰۲) نشان میداد. نرخ بیکاری مردان در سیستان و بلوچستان، ۵,۶ واحد درصد بیشتر از نرخ بیکاری مردان کشور بود.
نرخ بیکاری زنان سیستان و بلوچستان نیز در تابستان سال ۱۴۰۳ با ۴,۹ واحد درصد افزایش نسبت به بهار همان سال و ۱,۴ واحد درصد افزایش در مقایسه با تابستان سال قبل از آن، به ۲۱,۵ درصد رسیده بود. این رقم نیز ۷,۳ واحد درصد بیشتر از متوسط کشوری نرخ بیکاری زنان بود.
در سیستان و بلوچستان، حدود ۷۹ درصد و در کل کشور حدود ۸۴ درصد شاغلان باسواد را مردان تشکیل میدهند.
مرکز آمار همچنین گفته بود که سهم فارغالتحصیلان دانشگاهی از جمعیت بیکاران باسواد در سیستان و بلوچستان، حدود ۴۱ درصد است. در حالی که این نسبت در کل کشور به حدود ۴۵ درصد میرسد.
بیشتر فارغالتحصیلان دانشگاهی بیکار در سیستان و بلوچستان و کشور تا سطح کارشناسی تحصیل کردهاند. سهم زنان نیز در این جمعیت، در سیستان و بلوچستان به حدود ۳۰ درصد و در کل کشور به حدود ۳۳ درصد میرسد.
در این میان، سهم اشتغال در بخشهای خدمات و کشاورزی در سیستان و بلوچستان کمتر از متوسط کشوری است. در مقابل، بخش صنعت، نسبت به متوسط کشوری، نقش پررنگتری در اشتغال سیستان و بلوچستان دارد. سهم اشتغال مردان سیستان و بلوچستان در بخشهای کشاورزی و صنعت، کمتر از متوسط کشوری و سهم اشتغال آنها در بخش خدمات بیشتر است. در مقابل، سهم اشتغال زنان در بخش صنعت در این استان بسیار پررنگتر از متوسط کشوری است و به ۵۶ درصد میرسد که بیشترین رقم در میان استانهای ایران است. این در حالی است که بهگفته مرکز آمار سهم اشتغال زنان این استان در بخشهای کشاورزی و خدمات، به حد قابل توجهی کمتر از متوسط کشوری است.
غلامرضا گودرزی، رئیس مرکز آمار ایران، ۲۷ فروردینماه امسال نرخ بیکاری کشور در سال ۱۴۰۳ را ۷,۶ درصد اعلام کرد و گفت:
نرخ بیکاری برای بازه سنی جوانان که جمعیت ۱۵ ساله تا ۲۴ ساله را شامل میشود، متفاوت بوده و رقم ۲۰,۱ درصد است.
احمد میدری، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی گفته است که دولت چهاردهم برای کاهش بیکاری چند سیاست اصلی دارد: «سرمایهگذاری متناسب با ظرفیتهای هر منطقه»؛ «افزایش تسهیلات مشاغل خرد و خانگی همراه با افزایش میزان تسهیلات»؛ و «توسعه آموزشهای مهارتی». با این حال دستیابی به چنین اهدافی نیازمند تغییرات اساسی در سیاستهای حکومت ایران چه در عرصه داخلی و چه خارجی است.
با در نظر گرفتن این آمار میتوان دریافت که پدیده سوختبری که در مناطق مرزی ایران، بهویژه در استانهای سیستان و بلوچستان و هرمزگان متداول است، نتیجه مستقیم فقر ساختاری، بیکاری گسترده و توسعهنیافتگی مزمن است. در غیاب فرصتهای شغلی پایدار، هزاران نفر از ساکنان این مناطق بهناچار به حمل سوخت در شرایطی پرخطر روی میآورند. با این حال، پاسخ نهادهای امنیتی و نظامی به این وضعیت، اغلب خشونتبار و مرگبار بوده است.
تیراندازی بدون هشدار، تعقیب در جادهها و یورشهای گاهوبیگاه به روستاها، بارها به کشته و زخمی شدن سوختبران انجامیده است. این وضعیت نه تنها نقض جدی حقوق بشر محسوب میشود، بلکه به شکاف عمیقتری میان دولت و شهروندان این مناطق دامن زده است.
نظرها
A3EILM2S2Y.
زمانی برای کشتن !