سرقت، تخریب، بیمهری: مرگ خاموش اسناد سنگی تاریخ ایران
نادر افراسیابی ـ سنگقبرها در مقبرهها و گورستانهای قدیمی ایران حاوی اطلاعات فرهنگی، هنری و تاریخی از دورههای صفویه تا قاجار هستند، اما به دلیل بیتوجهی مسئولان و مردم، در معرض تخریباند. سرقت سنگهای آرامگاه قشم به امارات، نابودی سنگهایی در گورستانهای ابنبابویه و تخت فولاد، و تبدیل بقعه شاهزادگان صفوی به زبالهدانی نشانههاییست از زوال این آثار، با نقوش، کتیبهها و خطوط نفیس که روایتگر هویت، باورها و سبک زندگیاند.

سنگ قبر مربوط به دوره ایلخانی
مهدی تمیزی، مستندنگار گورستانهای تاریخی، در همایشی که چندی پیش با عنوان «مزار بهمثابه سند» در اصفهان برگزار شد، از سرقت بیش از ۴۰ سنگ آرامگاه از قشم که به امارات منتقل شدهاند، خبر داد. او سنگ مزارها را اسنادی مظلوم خواند که نه مسئولان، نه هیئتهای امنا و نه مردم عادی برایشان ارزشی قائل نیستند و به تخریب گورستانهایی مانند ابنبابویه و امامزاده عبدالله اشاره کرد. تمیزی تأکید کرد که سنگهای آرامگاهی، علاوه بر طراحیهای هنری منحصربهفرد، حاوی اطلاعات ارزشمند رجالشناسی، سبک نگارش، نامهای رایج و تاریخ وقایع از دوره صفویه تا قاجارند. او با تأسف گفت:
سنگهایی از ایذه و خمینیشهر امروز در امارات دیده میشوند، اما ما نمیدانیم چگونه آنها را حفظ کنیم. این اسناد حتی در موزهها جایی ندارند.
سرقت و تخریب سنگقبرها: غفلت از میراث تاریخی
سنگقبرها از نظر میراث فرهنگی اهمیت فراوانی دارند، زیرا بهعنوان اسناد تاریخی ارزشمند، اطلاعات مهمی دربارهی هویت، باورها، سبک زندگی و تحولات اجتماعی ادوار گذشته ارائه میدهند. نقوش، کتیبهها و تزئینات روی سنگها بازتابی از هنر، معماری، خط و زبان دورههای مختلفاند و میتوانند دادههای باستانشناسی، جامعهشناسی و مردمشناسی را تکمیل کنند. همچنین، این سنگها گاه تنها یادگار باقیمانده از افراد یا جوامع فراموششدهاند و به حفظ حافظهی جمعی کمک میکنند.
از سوی دیگر، سنگقبرها بخشی از میراث ناملموس یک جامعه محسوب میشوند، زیرا آیینهای تدفین، باورهای مذهبی و سنتهای مرتبط با مرگ را منعکس میکنند. بررسی آنها ممکن است به درک تحولات فرهنگی، مهاجرتها و حتی بیماریهای تاریخی کمک کند. بسیاری از سنگهای قدیمی به دلیل قدمت و ویژگیهای هنری، تحت حفاظت سازمانهای میراث فرهنگی قرار میگیرند تا هم بهعنوان جاذبه گردشگری و هم بهعنوان منابع پژوهشی برای نسلهای آینده حفظ شوند. تخریب یا بیتوجهی به این آثار، به معنای از دست دادن بخشی از تاریخ و هویت یک ملت است.
مهدی تمیزی با مقایسه سنگ مزارها با اشیای موزهای مانند لباسهای تاریخی که بهعنوان سند حفظ میشوند، افزود:
سنگ مزار هنوز بهعنوان سند تاریخی رسمی شناخته نمیشود و اغلب در گوشه باغچهها یا در انتظار تخریب رها شدهاند.
تمیزی این بیتوجهی را نتیجه جهل فرهنگی دانست که گنجینهای از هنر، زبان و تاریخ اجتماعی را نابود میکند. او به اهمیت زبانشناختی، ادبی و تاریخی سنگ مزارها اشاره کرد و گفت:
متون سنگ مزارها منابع ارزشمندی برای زبانشناسی و سندپژوهیاند که از طریق واژگان، عبارات و قالبهای عزاداری، باورها و فرهنگ دورههای مختلف را نشان میدهند.
او همچنین از تخریب سنگهای تاریخی گورستانهایی مانند تخت فولاد و آببخشان در پروژههای عمرانی انتقاد کرد و افزود:
این سنگها، با خطوطی از کوفی تا نستعلیق صفوی، نمونههای بینظیری از هنر حجاری و گرافیکاند که در حال نابودیاند.
او سنگ مزارها را اسنادی برای کشف روایتهای مخفی اجتماعی، جنایی و تاریخی دانست و تأکید کرد:
این آثار هنری، حاوی اطلاعات فرهنگی درباره سبک زندگی، مد و سیاستهای دورههای مختلفاند و باید حفظ شوند، اما مدیریت شهری با جایگزینی سنگهای بیارزش، هویت آنها را نابود میکند.
اهمیت سنگقبرها: پنجرهای به تاریخ و فرهنگ
عمر مفید سنگ قبر بستگی به جنس سنگ و شرایط محیطی دارد. سنگهای طبیعی مانند گرانیت با مقاومت بالا میتوانند تا ۱۰۰ سال بدون نیاز به تعویض یا تعمیر باقی بمانند، در حالی که سنگهای مرمر با وجود زیبایی، معمولاً بین ۳۰ تا ۶۰ سال دوام میآورند. سنگهای مصنوعی نیز به دلیل ترکیب مواد شیمیایی، عمر کوتاهتری دارند و در برابر عوامل جوی آسیبپذیرترند. عوامل دیگری مانند شستوشوی نامناسب (استفاده از مواد اسیدی مانند وایتکس)، بارانهای اسیدی، و قرارگیری در مناطق شیبدار نیز عمر سنگ را کاهش میدهند.
ارزش تاریخی سنگ قبر را میتوان از طریق نقوش، کتیبهها، سبک حکاکی، و قدمت آن تشخیص داد. سنگقبرهای قدیمیتر که دارای طرحهای منحصربهفرد، آیات قرآنی، یا نمادهای فرهنگی-مذهبی هستند، اغلب از اهمیت تاریخی بالاتری برخوردارند. همچنین، سنگهایی که متعلق به دورههای خاصی مانند صفویه یا قاجار هستند و نشاندهنده سبکهای هنری آن دوران میباشند، از نظر باستانشناسی و مردمشناسی ارزشمند محسوب میشوند. مطالعات میدانی و تطبیقی با نمونههای دیگر نیز به تعیین ارزش تاریخی کمک میکنند.
در سراسر جهان، نمونههای متعددی از نگهداری صحیح سنگقبرها وجود دارد که برخی از آنها شامل موزههای سنگقبر، مانند موزههای گورستان تاریخی در اروپا (مثل گورستان پرلاشز در پاریس) است که با مرمت و حفاظت منظم، این آثار را بهعنوان میراث فرهنگی حفظ میکنند. در ژاپن، سنگقبرهای بودایی با روشهای سنتی، مانند استفاده از مواد ضدآب و تمیزکاری دورهای، برای قرنها پابرجا ماندهاند. همچنین، در ایالات متحده، گورستانهای تاریخی مانند آرلینگتون از فناوریهای نوین، مانند اسکن سهبعدی و نانوپوششها، برای محافظت از حکاکیها و جلوگیری از فرسایش استفاده میکنند.
بقعه شاهزادگان صفوی: از هنر نفیس تا انبار زباله
مهدی تمیزی، مستندنگار گورستانهای تاریخی از وضعیت اسفناک بقعه کوچک «مقبره شاهزادگان صفوی» با گنبد آبی انتقاد کرد که به انبار زباله تبدیل شده و سنگهای نفیس آن با حجاریهای اسلیمی تخریب شدهاند.
پس از مرگ شاه عباس اول، شاه صفی اول با کشتار بیرحمانه سپهسالاران، شاهزادگان و نوادگان صفوی، از جمله فرزندان عیسی خان قورچی باشی، حاکمیت صفویه را به بحران کشاند. بقعه شاهزادگان صفوی، ساختهشده در دوره شاه عباس دوم در گورستان ستی فاطمه، مدفن زبیده بیگم (دختر شاه عباس اول)، سه پسرش و بدر جهان بیگم است. این بقعه با سنگقبرهای مرمر نفیس، منقش به خط نستعلیق محمدرضا امامی، نقاشیها، تذهیبکاریها و کاشیکاریهای بینظیر، نمونهای از هنر و تمدن صفوی است. برخی اعضای خاندان خلیفه سلطانی و مرعشی نیز در این مکان مدفوناند، اما از مزار شاه اسماعیل سوم، از شاهان تشریفاتی صفویه، امروزه اثری باقی نمانده است.
مهدی تمیزی سنگ مزارها را «پنجرههایی بهسوی زندگان» و اسنادی بینظیر خواند که جزئیات فرهنگی، هنری و تاریخی را حفظ میکنند. او تأکید کرد:
این سنگها روایتگر فرهنگ، ادبیات، باورها و زندگی روزمرهاند و باید بهعنوان اسناد تاریخی از حاشیه به متن آیند. او هشدار داد که بیتوجهی به این آثار، بخشی از حافظه تاریخی را به فراموشی میسپارد و خواستار پاسداری جدی از این میراث شد.
نظرها
نظری وجود ندارد.