ناهار در کیسه پلاستیکی؛ نماد تحقیر و تبعیض ساختاری علیه کارگران راهسازی در بلوچستان
«این وعده ناهار روزانه نیروهایی است که در شرایط طاقتفرسای کوهستانی و بیابانی مشغول ساخت و نگهداری جادهاند؛ در گرمای سوزان، بدون امکانات رفاهی یا ایمنی، و زیر فشار سنگین اقتصادی و اقلیمی.»

یک وعده غذایی کارگر اداره راه و شهرسازی در محور ایرانشهر و ابتر
یک شهروند خبرنگار پنجشنبه، اول خرداد ۱۴۰۴، تصویری از وعده ناهار یکی از کارکنان اداره راه و شهرسازی در محور ایرانشهر به ابتر را به کمپین فعالین بلوچ ارسال کرد. در این تصویر میبینیم که غذای این کارگر، شامل یک بطری نوشابه کوچک و مقداری خوراک درون یک کیسه پلاستیکی است.
به گزارش کمپین فعالین بلوچ، این شهروندخبرنگار با ارسال این تصویر به گزارشگر کمپین نوشته است:
این وعده ناهار روزانه نیروهایی است که در شرایط طاقتفرسای کوهستانی و بیابانی مشغول ساخت و نگهداری جادهاند؛ در گرمای سوزان، بدون امکانات رفاهی یا ایمنی، و زیر فشار سنگین اقتصادی و اقلیمی.
این تصویر، نه تنها سندی از وضعیت نامناسب خدمات رفاهی کارگران در استان سیستان و بلوچستان است، بلکه جلوهای عینی از تحقیر سیستماتیک و تبعیض ساختاری علیه کارمندان مناطق محروم بهشمار میرود. در کشوری که اصل ۴۳ قانون اساسی آن تأمین خوراک، پوشاک و بهداشت را از حقوق مسلم همه شهروندان میداند، چنین ناهاری برای کارکنان یک نهاد دولتی، نماد شکافی عمیق میان قانون و واقعیت است.
شکاف بین قانون و عمل
بر اساس اصل ۲۲ قانون اساسی جمهوری اسلامی، حیثیت و حقوق شهروندان باید از تعرض مصون بماند. اما نحوه تأمین ناهار این نیروها نهتنها کرامت انسانی آنان را خدشهدار میکند، بلکه نشاندهنده زخم کهنهای است که سالهاست در بلوچستان سرباز کرده: زخم تبعیض نهادی، بیعدالتی مزمن، و بیتوجهی حاکمیت به ابتداییترین استانداردهای زندگی در این استان.
در وضعیتی که نهادهای نظامی در این منطقه توسعه یافتهاند و هزینههای امنیتی بهصورت روزافزون افزایش مییابد، حقوق کارگران و پرسنل خدماتی به پایینترین سطح تنزل یافته است. کارگری که در شرایط دشوار اقلیمی در این منطقه راه میسازد، اما ناهار خود را در کیسهای پلاستیکی و غیربهداشتی دریافت میکند، نماد نوعی اولویتبندی نابرابر در نظام تخصیص منابع کشور است.
زندگی زیر خط استاندارد
استان سیستان و بلوچستان سالهاست با بحران شدید بیکاری، فقر، عدم توسعه زیرساختها و ترک تحصیل کودکان دستوپنجه نرم میکند. کارگران این منطقه اغلب در پروژههایی موقت و بدون قراردادهای مشخص بهکار گرفته میشوند؛ بیمه ندارند، امنیت شغلیشان تضمینشده نیست و در برابر مخاطرات جادهای، حوادث کار یا بیماری، کاملاً بیپناهاند.
بر اساس گزارشهای سازمانهای مستقل و غیردولتی، از جمله کمپین فعالین بلوچ و گزارشهای میدانی رادیو زمانه، بخش عظیمی از کارگران فنی و خدماتی در این منطقه یا بهصورت روزمزد فعالیت میکنند یا تحت قراردادهای سست و بیپشتوانه به کار گرفته میشوند. دستمزدهای آنان اغلب با تأخیر پرداخت میشود و در صورت اعتراض، با تهدید به اخراج یا سکوت روبهرو هستند.
در چنین بستری، تصویر یک ناهار در کیسه پلاستیکی، بیش از آنکه صرفاً بازتابی از کمبود امکانات باشد، نشانگر نوعی بیاعتنایی نهادینه به شأن انسانی کارگران بلوچ است؛ کسانی که در خطوط مقدم توسعه و نگهداری جادهها فعالیت میکنند، اما کمترین توجه را دریافت میکنند.
کرامت انسانی، نه ناهار پلاستیکی
در گزارش کمپین فعالین بلوچ، آمده است: «ادارهای که حتی بودجه تأمین ظروف یکبار مصرف ندارد، چگونه انتظار دارد کارکنانش با انگیزه و روحیه بالا در زیر آفتاب سوزان بلوچستان، جاده بسازند؟» این پرسش، نه تنها خطاب به یک اداره خاص بلکه نشانهای از یک سیاست کلان است که مناطق محروم را به حاشیه رانده و به نیروی کار آن، نه بهعنوان انسان بلکه بهعنوان ابزار نگاه میکند.
بازتاب چنین تصاویری در رسانههای مستقل، میبایست همچون تلنگری باشد برای بازبینی سیاستهای رفاهی و استخدامی در مناطقی که بیش از هر جای دیگری درگیر فقر و حاشیهنشینیاند.
نظرها
نظری وجود ندارد.