ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

فقط ۲٬۷ میلیون افغانستانی می‌توانند در ایران بمانند

«مددکاران» همدست در مهاجرستیزی

ایران از سال تحصیلی آینده به کودکان مهاجر اجازه نمی‌دهد در مدرسه‌ها ثبت‌نام نمی‌کند. یک انجمن با نام «انجمن علمی مددکاری اجتماعی در ایران» به کمک دولت آمده تا طالبان را سفیدشویی و خشونت بر مهاجران را توجیه کند.

خط و نشان برای اخراج افغانستانی‌ها از سوی مسئولان امنیتی و دولتی ادامه دارد. همزمان «انجمن علمی مددکاری اجتماعی» یک جزوه آموزشی با عنوان «آماده سازی مهاجران برای بازگشت به کشورشان» منتشر کرده که در حکم «دستور کار» گروه‌های اجتماعی و مددکاران با هدف «اقناع» مهاجران برای خروج از ایران است.

به فاصله چند روز پس از اینکه احمد رادان در مقام فرمانده نیروی انتظامی ایران افغانستانی‌ها را افرادی خواند که «قانون کشور را زیر پا گذاشته‌اند» و گفت به همین دلیل «باید دستگیر، به اردوگاه‌ها منتقل و از کشور اخراج شوند»، یک مقام مسئول در وزارت کشور فاش کرد به مهاجرانی که فرزند دانش‌آموز دارند فرصت داده شده است تا «۱۵ تیر صبر کنند دانش‌آموزان‌شان امتحان را بدهند و بعد کارنامه را بگیرند و بروند».

ایران بر اساس گفته مقام‌های دولتی قصد دارد به سرعت حداقل دو میلیون افغانستانی را که در طرح سرشماری اتباع شرکت کردند، اخراج کند. فرمانده نیروی انتظامی که اخراج دو میلیون افغانستانی در سال ۱۴۰۳ را هدف‌گذاری کرده بود، ۷ خرداد گفته بود:

بر اساس قانون، اتباع خارجی غیرمجاز باید دستگیر شوند، به اردوگاه‌ها هدایت شوند و از طریق مرزهای کشور اخراج شوند.

حکومت در کلام همواره بر تفکیک «مهاجران مجاز» و «مهاجران غیرمجاز» تاکید می‌کند، در عمل اما بسیاری از مهاجران دارای کارت اقامت بازداشت و از ایران اخراج شده‌اند.

نادر یاراحمدی، رئیس مرکز امور اتباع و مهاجران خارجی وزارت کشور هم با همین رویکرد به روزنامه فرهیختگان گفت حکومت برای «اتباعی که مجاز هستند فعلا برنامه محدودکننده ندارد». او بلافاصله تاکید کرد: «همه آنها هم باید پالایش شوند».

این مقام مسئول سپس افزود آن گروه از مهاجران که به گفته او «غیرمجاز» هستند «از همین الان هم نباید در کشور حاضر باشند. وقتی کسی غیرمجاز است، از همین الان هم حق ندارد در کشورمان بماند».

یاراحمدی با بیان اینکه اخراج این گروه از مهاجران «عملی نیست»، گفت: «مجبوریم در یک برنامه‌ریزی عملی به آنها فرصت بدهیم». معنای ساده این بخش از سخنان رئیس مرکز امور اتباع و مهاجران خارجی وزارت کشور این است که تعیین فرصت برای مهاجران افغانستانی نه یک طرح آنطور که تبلیغ می‌شود «انسان دوستانه» بلکه از سر اجبار است و اگر وزارت کشور توان و امکانات لازم را داشته باشد روند اخراج مهاجران سریعتر و خشن‌تر اجرا خواهد شد.

او در بخش دیگری از این گفت‌وگو که دوشنبه ۱۱ خرداد منتشر شد، طرح و برنامه وزارت کشور را این گونه بیان کرد:

کسانی که غیرمجازند، کشور را ترک کنند. آن‌هایی که شرایطی دارند و می‌توانند طبق شرایطمان، تبدیل به یک فرد مجاز شوند؛ با نگاه سهل‌گیرانه ما، از این فرصت استفاده کنند. اما کسانی که غیرمجازند باید از کشور خارج شوند.

منظور یاراحمدی در باره «استفاده از فرصت» در جملات بعدی او نمایان شده که گفت: «همه جای دنیا عرف است که سه درصد جمعیت نیروی کار مهاجران باشند» تا مشخص شود تنها مهاجرانی که امکان کار در ایران داشته باشند، مشمول اخراج نخواهند شد.

به گفته رئیس مرکز امور اتباع و مهاجران خارجی وزارت کشور «چون افغانستانی‌ها با خانواده به ایران می‌آیند»، تنها امکان اقامت برای جمعیتی معادل سه درصد کل جمعیت ایران وجود دارد. او گفت که «یعنی باید ۲٬۷ میلیون نفر باشند» و «۶۰ الی ۵۵ درصد آنها باید به موطن خود بازگردند».

آمار دقیقی از جمعیت افغانستانی‌ها در ایران وجود ندارد. در سال‌های اخیر، پس از سلطه دوباره طالبان بر افغانستان شمار افغانستانی‌هایی که به ایران گریخته‌اند تا راهی برای رسیدن به کشورهای اروپایی بیابند، افزایش یافته است. مقام‌های دولتی جمعیت مهاجران افغانستانی را از ۴٬۵ میلیون تا شش میلیون نفر اعلام کرده‌اند. برخی از رسانه‌ها، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و حتی «کارشناسان» اقتصادی و اجتماعی اما مدعی حضور ۱۰ میلیون تا ۱۷ میلیون افغانستانی در ایران هستند. این بزرگنمایی که با خبرهای دروغین مبنی بر «اعطای شهروندی» به افغانستانی‌ها با هدف «تغییر ترکیب بافت جمعیتی» و «خرید هواردار و فادار برای حکومت» در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی تکرار می‌شود، از مهمترین محرک‌های مهاجرستیزی و نژادپرستی در ایران است.

رئیس مرکز امور اتباع و مهاجران خارجی وزارت کشور به پرسش «آمار‌های مختلفی از اتباع شنیده می‌شوند. با توجه به رد مرز‌های صورت گرفته؛ چه تعداد آمار از اتباع داریم؟»، پاسخ روشنی نداد. او گفت: «غیر از افرادی که با ویزا وارد شده‌اند، نزدیک به دو میلیون نفر افرادی هستند که از مرزها وارد می‌شوند».

این مقام مسئول در بخش پایانی این گفت‌وگو اما جمعیت مهاجران افغانستانی را شش میلیون و ۱۰۰ هزار نفر اعلام و تاکید کرد که آنهایی که غیرمجاز هستند باید به کشورشان بازگردند.

یاراحمدی با بیان اینکه «این‌ها برای اینکه خودشان را به تهران برسانند، صد‌ها کار غیرقانونی کرده و صد‌ها نفر را درگیر کار غیرقانونی می‌کنند»، آنها را «مجرم» خواند که به گفته او «باید تحویل دادگاه شوند».

او در ادامه ادعا کرد برخلاف سایر کشورها که «قبول نمی‌کنند این حجم پناهجو وارد کشورشان شوند، سر کار بروند، حقوق بگیرند و از بهداشت استفاده کنند»، ایران مهاجران را «رایگان درمان می‌کند». ادعای درمان رایگان مهاجران پیش از این بارها از سوی مهاجران، برخی از مدافعان حقوق مهاجران و حتی چند نماینده مجلس و مقام دولتی تکذیب شده است. همچنین حکومت ایران با محدود کردن دسترسی مهاجران به خدمات اجتماعی قصد دارد هزینه زندگی آنان را بیشتر و به ترک «داوطلبانه» ایران مجبور کند.

«مردم در برابر مردم»

این مقام مسئول در پاسخ به این سوال که «شما پیوست فرهنگی و اجتماعی رفتن مهاجرین و خالی ماندن بعضی از مشاغل را در نظر گرفته‌اید؟» هم همان ادعاهای نادرست پیشین را تکرار کرد تا اخراج مهاجران را از خواسته‌های «شهروندان» ایران بازنمایی کند. او با بیان اینکه «شأن و کرامت مردم ایران این است که ما از جیبشان دربیاوریم و به کسانی پرداخت کنیم که از حضورشان راضی نیستند؟»، گفت: «این نمی‌شود».

یاراحمدی در ادامه ابتدا مدعی شد: «مردم دیگر نمی‌توانند تحمل کنند عده‌ای غیرمجاز در کشور حضور داشته باشند» و سپس در نقش یک «مقام مسئول» گفت: «من هم به عنوان کسی که مسئول است، نمی‌توانم تحمل کنم. بالاخره وزارت کشور یک وزارتخانه امنیتی است. یعنی امنیت مردم را باید براساس سیاست‌های خاص تأمین کند. نمی‌توانیم بگذاریم عده‌ای در کشورمان این طور زندگی کنند.»

او همچنین در جای دیگری از این گفت‌وگو با طرح این سوال که «آیا منافع مردم ایران در این است که اتباع افغانستانی در کشور ما حضور داشته باشند؟»، افزود: «اگر پاسخ مثبت است، من صددرصد آن را می‌پذیرم. اما اگر امروز افکار عمومی نسبت به این موضوع ناراحت است، پس باید به آن پاسخ دهیم.»

نژادپرستی «توجیه پذیر»

او که در این گفت‌وگو چندین مرتبه گزاره‌های نادرست محرک مهاجرستیزی را تکرار کرد، در پاسخ به «موضع شما در رابطه با مهاجرستیزی اخیری که در فضای مجازی به راه افتاده بود، چیست؟»، ادعا کرد از نژادپرستی «متنفر است» و ایرانی‌ها «نژادپرست نیستند».

یاراحمدی بخشی از موج خشونت بر مهاجران افغانستانی را هم با بیان اینکه «برخی‌هایشان نژادپرستی نبود و شکایت از وضعیت بود»، توجیه کرد اما نتوانست رفتار و برخورد نژادپرستانه با افغانستانی‌ها را انکار کند: برخی از این شکایت از وضعیت‌ها «وقتی که از موضع ایرانی علیه موضع افغانستانی مطرح می‌شود، شکل نژادپرستی می‌گیرد.»

او البته در ادامه افزایش مهاجرستیزی و نژادپرستی علیه افغانستانی‌ها را به «وضعیت» موجود ربط داد و مدعی شد پس از اینکه وزارت کشور بتواند به وضعیت مهاجران نظم بدهد «احتمال قوی وجود دارد که این مطالب فروکش خواهد کرد»، چرا که به گفته او مردم ایران «اهل جنگ نیستند» و «نمی‌خواهند با کسی درگیر شوند».

رئیس مرکز امور اتباع و مهاجران خارجی وزارت کشور در حالی نژادپرستی گسترده علیه افغانستانی‌ها را به «شکایت از وضعیت» تقلیل داد که شبکه‌های اجتماعی، برخی از رسانه‌های و حتی نمایندگان مجلس و مقام‌های دولتی محلی با نشر اطلاعات نادرست و دروغ مهاجران را به «شیطان» و «مخل امنیت ملی» تبدیل کرده‌اند. همزمان با این موج رسانه‌ای در چند شهر سکونتگاه مهاجران هدف حمله گروه‌های محلی قرار گرفته است.

یاراحمدی بدون اینکه در باره این رویدادها توضیح بدهد، گفت که این مرکز «در مواردی ما با مهاجرستیزی برخورد و شکایت کرده است». او جزئیات این موارد را هم بیان نکرد.

«مگر افغانستان معدن ندارد»

اخراج افغانستانی‌ها و بازگشت آنها به جغرافیای تحت سلطه طالبان موجی از نگرانی و انتقاد سازمان‌های بین‌المللی و گروه‌های افغانستانی را به همراه داشته است. در ایران نیز صدایی ضعیف از دولت خواسته در این سیاست تجدید نظر کند.

سازمان بین‌المللی مهاجرت که بازگشت نزدیک به ۲۷۰ هزار افغانستانی را در چهار ماه نخست ۲۰۲۵ از ایران ثبت کرده، با بیان اینکه ۷۵ درصد آنها اخراج شده‌اند، وضعیت آنها را نگران کننده توصیف کرده است. معاون مدیرکل عملیات بین‌الملل این سازمان ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ گفته بود:

بسیاری از افرادی که به افغانستان بازمی‌گردند در وضعیت آسیب‌پذیری شدیدی قرار دارند، زیرا مجبور شده‌اند خانه، دارایی‌ها و شغل خود را رها کنند. آسیب‌پذیرترین آن‌ها، به‌ویژه زنان و دختران، اغلب از خانواده‌های خود جدا شده‌اند و به سرپناه و سایر خدمات ضروری دسترسی ندارند.

علاوه بر این برخی از آنها به دلیل سابقه فعالیت در دولت افغانستان یا عضویت در سازمان‌های غیردولتی و فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی تحت تعقیب و مجازات قرار بگیرند. ایران اما این نگرانی‌ها را نادیده گرفته است و اخراج مهاجران افغانستانی را توجیه می‌کند.

رئیس مرکز امور اتباع و مهاجران خارجی در راستای همین سیاست بازگشت مهاجران افغانستانی را به نفع آنها دانست. او گفت:

اینکه می‌گوییم باید به کشور خودشان بازگردند، به این دلیل است که مگر می‌شود گفت افغانستان از نظر منابع معدنی، جزء کشور‌های غنی جهان نیست؟ در کشور خودشان می‌توانند کار کنند. الان که به اینجا آمده‌اند، خودشان نیز از این وضعیت رضایت ندارند. بله، نسبت به افغانستان شرایط بهتری دارند، اما آیا در آسایش و آرامش‌اند؟ نه.

او در ادامه با طرح این پرسش که «فردی که می‌تواند به‌راحتی به کشور خود بازگردد، آیا صرفاً چون زندگی در آنجا سخت است، باید بماند؟»، افزود:

بله، در آنجا زندگی سخت است. اما آیا به این بهانه باید به خودمان اجازه دهیم غیرقانونی در این کشور بمانیم. این‌ها پناهنده نیستند. پس چطور حضور دارند؟ این‌ها زمانی در دوران جنگ به کشور ما آمدند و بعد، این حضور همین‌طور تمدید شده و ماندگار شده‌اند.

یاراحمدی پیشتر در یک برنامه تلویزیونی شمار افغانستانی‌هایی که به عنوان پناهنده در ایران پذیرفته شده‌اند را کمتر از ۸۰۰ هزار نفر (۷۷۲ هزار و ۴۳۴ نفر) اعلام کرد. به گفته او، دو میلیون و ۳۴ هزار و ۳۶۴ نفر در طرح سرشماری شرکت کرده‌اند و به آنها گفته شده برگه سرشماری‌شان اعتبار ندارد و ۵۰ درصد این افراد ایران را «داوطلبانه» ترک کرده‌اند.

رئیس مرکز امور اتباع و مهاجران خارجی همچنین فاش کرد دانش‌آموزان افغانستانی در سال آینده «به دلیل اینکه باید همراه سرپرست خانوار از ایران خارج شوند، امکان تحصیل را ندارند.»

او در پاسخ به پرسشی در باره وضعیت اقامت دانش‌آموزان افغانستانی که در کنکور شرکت کرده‌اند، هم با بیان اینکه «امکان ادامه تحصیل ندارند»، مدعی شد «افغانستان فاقد دانشگاه نیست و در آنجا می‌توانند ادامه تحصیل بدهند». بیان این ادعا با توجه به منع تحصیل زنان در افغانستان در «رسانه ملی» یک نمونه آشکار از سیاستی که برای توجیه اخراج مهاجران وضعیت حاکم بر افغانستان را «عادی» جلوه می‌دهد، است.

یاراحمدی همچنین ادعا کرد افرادی که بازگشت به افغانستان جانشان را به خطر می‌اندازد و یا کودک بیمار دارند که به درمان نیاز دارد، از بازگشت به افغانستان «مستثنی هستند».

به ادعای او مهاجرانی که «مادر ایرانی» دارند هم امکان ماندن دارند و به پدر این کودکان اقامت موقت داده می‌شود.

او همچنین با بیان اینکه مهاجران «دارای کد اشتغال بعد از بازگشت می‌توانند درخواست روادید کنند و با توافق به یک کارفرما به ایران باز گردند»، فاش از سیاست سودجویانه حکومت و کارفرمایان برای استفاده از کارگران ارزان مهاجر پرده برداشت.

رئیس مرکز امور اتباع و مهاجران خارجی وزارت کشور در بخش دیگری از این برنامه تلویزیونی از همکاری برخی «انجمن‌های مددکاری» و «مرکزهای روانشناسی» با وزارت کشور برای بازگرداندن مهاجران خبر داد.

مددکاران خشونت و مهاجرستیزی

«انجمن علمی مددکاری اجتماعی در ایران» یکی از سازمان‌های به اصطلاح «غیردولتی» است که برای اخراج افغانستانی‌ها به کمک حکومت آماده است. این انجمن به تازگی یک کتابچه با عنوان «آماده سازی مهاجران افغانستانی برای بازگشت به کشورشان» در ۲۰۰ نسخه به صورت رایگان منتشر کرده است.

تصویر یک: تاکید بر حقوق دریغ شده از مهاجران افغانستانی در ایران به عنوان عوامل انگیزشی برای خروج. منبع کتابچه انجمن علمی مددکاری اجتماعی در ایران.

در نخستین «راهنما» این کتابچه که لطف‌الله محسنی و فاطمه ابره‌دری آن را با تیتر «شهروندی» نوشته‌اند به «مددکاران» توصیه شده در کارگاه‌هایی که برای خانواده‌ها برگزار می‌کنند بر عدم امکان شهروندی آنها در ایران و «فرصت بازگشت به افغانستان» تاکید کنند. یکی از عنوان‌های این بخش «بازگشت به افغانستان یک فرصت است»، است که به مددکاران توصیه شده آن را بخوانند. بخشی از این متن «راهنما» در تصویر شماره یک قابل مشاهده است. همانطور که پیدا است تاکید این «راهنما» بر حقوقی است که مهاجران از آن محروم‌ند و تشویق می‌شوند برای دستیابی به این حقوق راهی ندارند مگر بازگشت به افغانستان تحت سلطه طالبان.

این انجمن همچنین در بخش‌های دیگری از این دفترچه به «مشاوران» توصیه کرده به مهاجران بگویند برای خروج از ایران چه اقداماتی باید انجام دهند و چه مدارک، مواد غذایی و داروهایی به همراه داشته باشند.

یک عنوان دیگر در این «مدیریت استرس» است که رعنا ریکوندی آن را نوشته. او در این نوشته یک جدول از آنچه که «دلایل استرس مرتبط با بازگشت به افغانستان و راه حل‌های پیشنهادی» منتشر کرده که توجیه خشونت‌های نظام‌مند طالبان است. به عنوان نمونه راه حل پیشنهادی برای «نگرانی در مورد سخت‌گیری در مورد نوع پوشش مردان و زنان» این است که به مهاجران بگویند «پوشش کامل زنان در افغانستان می‌تواند یک عامل محافظتی برای آنها باشد که کمتر مورد آزار قرار گیرند».

تصویر شماره دو: بخش‌هایی از کتابچه آماده‌سازی مهاجران افغانستانی برای بازگشت، انجمن علمی مددکاری اجتماعی در ایران.

«نداشتن آزادی تفریح در افغانستان» هم با ایجاد ترس از پلیس و رد مرز توجیه شده است؛ «به مراجعین توضیح دهید در صورتی که به صورت غیرقانونی در ایران بمانند، ممکن است در هر مکانی (مثل مکان‌های تفریحی توسط پلیس شناسایی و رد مرز شوند.»

سفیدشویی طالبان با ادعای کذب «کاهش خشونت» هم راهکار این دفترچه راهنما در پاسخ به استرس ناشی از «تصویر بسیار وحشتناک از افغانستان در گذشته است». نویسنده به «مددکاران» توصیه کرده است با مراجعین «همدلی کنند» و سپس به دروغ «تاکید کنند» بر اساس گزارش‌هایی که از افغانستان دریافت کرده‌اند «نشان می‌دهد آن رفتارها به طور معنی‌داری کاهش پیدا کرده‌اند». علاوه بر این گفته شده است به مهاجران بگویند «زندگی بدون هویت شهروندی وضعیت بسیار مخاطره آمیزی است» و «در افغانستان می‌توانند تذکره بگیرند، هویت داشته باشند و حقوق اولیه خود را مطالبه کنند».

نویسنده به بی‌شرمانه‌ترین حالت توصیه کرده در توجیه نگرانی بابت آینده تحصیلی فرزندان در افغانستان به آنها بگویند «در صورتی که انگیزه والدین و فرزندان برای تحصیل بالا باشد، در افغانستان نیز می‌توانند تحصیلات خود را ادامه دهند».

منع تحصیل زنان در افغانستان نیز با این جملات «عادی‌سازی» شده است:

در مورد محدودیت تحصیل دختران توضیح دهید که هم اکنون امکان ادامه تحصیل دختران به صورت آنلاین و با دریافت مدارک معتبر بین‌المللی فراهم است.

از دیگر موارد مورد توجه در این راهکارها پاسخ به استرس ناشی از دشوار بودن اخذ ویزا برای ورود مجدد به ایران است که به مددکاران گفته شده به مهاجران بگویند دریافت ویزا «بسیار پر هزینه و دشوار» و «در صورتی که بتوانند ویزا بگیرند، کوتاه مدت» خواهد بود.

راهکار این دستور العمل طرد مهاجران افغانستانی برای عدم بازگشت به ایران به صرفه نبودن دریافت روادید با تاکید بر این گزاره است که «مجبور خواهند شد بخش زیادی از درآمد خود را صرف رفت و آمدهای مکرر بین ایران و افغانستان کنند». همچنین خواسته شده مهاجران را «ترغیب کنند بر پیدا کردن کار یا راه‌اندازی کسب و کار در افغانستان متمرکز شوند».

این انجمن در ادامه مجموعه‌ای از آنچه که «فرصت‌های کسب و کار» خوانده و همچنین نهادهای بین‌المللی و دولتی در افغانستان را منتشر کرده تا به مهاجران بگویند دلیلی برای نگرانی بعد از بازگردانده شدن به افغانستان وجود ندارد.

نویسندگان این کتابچه که با هدف برگزاری «کارگاه» از سوی تسهیلگران و مددکاران برای افغانستانی‌‎های مقیم ایران نوشته شده است، اغلب دانش‎آموخته مددکاری اجتماعی هستند. معصومه معارف‎وند در مقام «ویراستار علمی و سرپرست نویسندگان» صاحب کرسی و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی است. لطف‌الله محسنی هم سابقه ریاست کانون اصلاح و تربیت یا همان زندان کودکان تهران را دارد. عضو هیئت امنا و معاون اجتماعی انجمن حمایت از کودکان کار که از مجریان طرح «ساماندهی کودکان کار» بود و کودکان کار را در یک قرارداد سودده با شهرداری و بهزیستی تهران در مراکز مشخص حبس می‎کرد از دیگر مسئولیت‎های محسنی است.

فاطمه ابره‎دری چون محسنی در انجمن حمایت از کودکان کار صاحب منصب است؛ قائم مقام و مدیر مرکز مولوی انجمن حمایت از کودکان کار. فروه فضلی‌خانی دیگر همکار این انجمن است که در تدوین کتابچه راهنمای طرد مهاجران با محتوای نژادپرستانه، زن‌ستیزانه و البته سفیدشویی طالبان نقش دارد. او معاون آموزش انجمن است. هانیه بیرانوند نیز همکار و سرپرست واحد مددکاری اجتماعی این انجمن از دیگر نویسندگان این کتابچه است که اخراج مهاجران را توجیه می‌کندو خشونت نظام‌مند بر آنها را نه به حکومت ایران که به «شهروند نبودن» مهاجران نسبت می‌دهد تا آنها را به ترک ایران و بازگشت به افغانستان ترغیب کند، حتی اگر در آنجا طالبان دختران را از آموزش محروم کرده باشند.

حمیدرضا فراهانی واشقانی در واکنش به انتشار کتابچه «آماده‌سازی مهاجران افغانستانی برای بازگشت به کشورشان» این انجمن را مردم ستیز، تحریف‌گر، زن‌هراس، نژادپرست و چاکر قدرت توصیف کرد. این اسلایدها بخشی از متنی است که این فعال حقوق کودکان و پژوهشگر در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرد.
پایین و بالا بگیرید و بکشید

سمیه نوشادی دانش آموخته مقطع دکتری مددکاری اجتماعی و مدرس دوره‌های آموزشی است. رومان متین، مونا مبشر و محمدامید هشام از دیگر نویسندگان کتابچه انجمن علمی مددکاری اجتماعی در ایران هستند. هشام تبار افغانستانی دارد و در دانشگاه کابل تدریس کرده است. مونا مبشر دانش آموخته دانشگاه علامه طباطبایی تهران و همکار لطف الله محسنی در تدوین چند مقاله است. از رومان متین اطلاعاتی در رسانه‌ها منتشر نشده است.

کتابچه انجمن مددکاری اجتماعی در ایران ادامه سیاست عادی‌سازی طالبان از سوی حکومت ایران و دولت های غربی است که با هدف اخراج افغانستانی‌ها صورت می‌گیرد. ایران در سال ۱۴۰۳ بیش از یک میلیون و ۳۰۰ هزار افغانستانی را اخراج کرد و قصد دارد دو میلیون دیگر را اخراج کند.

در همین زمینه:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.