صداهای ممنوعه: «شهرآشوب»های امیر حکیمی
«شهرآشوب» اثر امیر حکیمی در نشر آسمانا
این مجموعه با الهام از سنت شهرآشوب، به بازآفرینی مدرن این قالب شعری انتقادی-اجتماعی میپردازد. حکیمی در این اثر، با فاصلهگیری از طنز کلاسیک، تصاویری روایی و مستندگونه از فجایع معاصر مانند پلاسکو و گورهای دستهجمعی ارائه میدهد و با نقد دروغ رسانهای و فراموشی جمعی، روح اعتراض شهرآشوب را در قالبی مدرن احیا میکند.

شهرآشوب، امیر حکیمی، مجموعه شعر، تابستان ۲۰۲۵/۱۴۰۴، نشر آسمانا
نشر آسمانا با انتشار اطلاعیهای اعلام کرد مجموعه تازهای از اشعار امیر حکیمی را منتشر کرده است. بر اساس این اطلاعیه با انتشار این مجموعه سهگانه «عجایبیاد» از این شاعر به اتمام رسیده است.
امیر حکیمی (زادهٔ ۱۳۶۰ در تهران) نویسنده، پژوهشگر و شاعری است که به بازخوانی و احیای سنتهای شعری کمتر شناختهشده و تاریخ معاصر ایران میپردازد. اثر پیشین او، «عجایب یاد» (منتشرشده توسط نشر آسمانا)، تجربهای شعری در پیوند با تاریخ است که به موضوعاتی چون رابطهٔ شعر و روایت تاریخی، بازنمایی دردهای جمعی و احیای صداهای تجددخواه میپردازد. حکیمی در این اثر از فرمهای کهن مانند «عجایبنامه» الهام گرفته، اما آنها را با رویکردی مدرن بازآفرینی کرده است. «دفتر الحان» دومین اثر و «شهرآشوب» سومین و آخرین دفتر از سهگانهٔ «عجایب یاد» است.
شهرآشوب در ادبیات فارسی
شهرآشوب در ادبیات فارسی به اشعاری گفته میشود که با زبانی طنزآمیز، هزلگونه یا انتقادی به توصیف ناآرامیهای اجتماعی، نقد گروههای مختلف جامعه (مانند درویشان، بازاریان، فقیهان) و گاهی با لحنی تند و گزنده میپردازد. این نوع شعر در آثار شاعرانی چون عبید زاکانی و برخی شاعران سبک عراقی، مانند کمالالدین اسماعیل، نمونههای برجستهای دارد.
این قالب شعری ابتدا در دورههای تیموری و پیش از آن (قرن ۶-۸ ه.ق) به صورت «تاریخ محلی منظوم» شکل گرفت و به توصیف آشوبهای شهری، فساد اصناف و روابط قدرت میپرداخت. شهرآشوبها گاه به مثابه مستندات اجتماعی، اطلاعاتی درباره مشاغل، آداب و باورهای عامه ارائه میدادند و با استفاده از زبان کوچهبازاری و طنز سیاه، نارضایتیهای مردم را بیان میکردند. در عصر صفوی (قرن ۱۰-۱۲ ه.ق)، شهرآشوب با تمرکز بر نقد سیستماتیک فساد حکومتی و اجتماعی احیا شد. این رونق ریشه در چند عامل داشت: فساد ساختاری در دستگاه حکومتی، اقتصاد مبتنی بر رانت متکی بر سیستم اقطاعداری و مالیاتستانی سنگین که شکاف طبقاتی را عمیقتر کرد و سرانجام ترویج خرافات توسط برخی روحانیون، مانند علامه مجلسی همزمان با انحطاط اخلاقی که جلوههایی از آن را میتوان برای مثال در رستمالتواریخ سراغ گرفت.
روح اعتراض
معروفترین مجموعه شهرآشوب، شامل ۹۲ قطعه از مسعود سعد سلمان (درگذشته در ۵۱۵ ق) است که کوتاهترین قطعه آن ۲ بیت و بلندترینش ۹ بیت دارد. شهرآشوبهای امیر حکیمی هم دقیقا به همین سنت ادبی در شعر فارسی تکیه داده است اما با تفاوتهایی به فراخور دوران، به این شکل که شهرآشوبهای حکیمی بازآفرینیهای مدرنی از سنت شهرآشوب است که با زبانی تلخ و گزنده، از طنز هزلآمیز نمونههای کلاسیک فاصله گرفته و تصاویری پر از خشونت، فراموشی و فجایع معاصر (پلاسکو، متروپل، قحطیهای دستساز) ارائه میکند. مضامینی چون دروغ رسانهای («دروغ را پیامآور»)، کشتارهای جمعی («گورهای دستهجمعی») و اشاره به «دستار» (پیوند با نقد سنتی اقشار) روح اعتراض شهرآشوب را حفظ کرده، اما در قالبی روایی-تصویری و مستندگونه بازسازی شده است. تفاوت اصلی این شعر در لحن سنگین، فقدان طنز و تمرکز بر حسرت و نقد فراموشی جمعی است که آشوبهای مدرن شهری را با عمقی تکاندهنده به تصویر میکشد.
در برخی شهرآشوبها لحن تندتر و زبان گزندهتر می شود. برای مثال در شهرآشوب ۱۳شاعر با نقد نهادهای نظامی و کنایه به روشنفکران، با برخی ترکیبهای نوآورانه مانند «وضوخانههای کابوس» قالب شهرآشوب را به ابزاری برای روایت تراژدیهای معاصر و دردهای جمعی بدل میکند و در همان حال وفاداری به درونمایه انتقادی و لحن تند سنت کهن را حفظ کرده است. شعرها همه خشمگیناند اما در برخی شعرها از امید دیگر هیچ نشانی نمیبینیم از این منظر و با توجه به تاریخ سرایش اشعار و تحولات اجتماعی این اشعار را میتوان موضوع یک پژوهش ادبی – اجتماعی قرار داد و با توجه به رونق مجدد شهرآشوب در دوران صفوی، شباهتهای دو حکومت شیعه در تاریخ ایران راه برد.
نظرها
نظری وجود ندارد.