در انتظار رأی شورای حکام و پیامد آن
گزارش تازهی آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مورد فعالیتهای هستهای ایران حاوی انتقادهای تندی است. قطعنامهای هم که برای ارائه به شورای حکام آماده شده، چنین رویکردی دارد. همه در انتظار آناند که آیا «ماشه»ی مقرر در قرارداد برجام کشیده خواهد شد یا نه.

آژانس بینالمللی انرژی اتمی
در رسانههای داخل کشور هم این حس با صراحت بیان میشود که قضیهی برنامهی هستهای دولت ایران به مقطع تعیینکنندهای رسیده است. روزنامهی اعتماد نوشته است:
حدفاصل دورهای پنجم و ششم مذاکرات را شاید بتوان حساسترین و پیچیدهترین بخش از ماراتن مذاکراتی ایران و امریکا برشمرد. به نظر میرسد اصلیترین گِرههای موجود در توافق احتمالی، هم در همین ایستگاه ششم شکل گرفته باشد. امریکا اعلام کرده غنیسازی در خاک ایران را نمیپذیرد و ازسوی دیگر ایران هم مطابق NPT غنیسازی در خاکش را حق خود میداند.
و یک گزارش تازهی خبرگزاری ایلنا این گونه آغاز میشود:
پرونده هستهای ایران به نقطهای حساس و تعیینکننده رسیده است. این بحران که سالهاست منطقه و جهان را تحت تاثیر قرار داده، اکنون در آستانه فصلی جدید قرار دارد؛ فصلی که میتواند مسیر دیپلماسی را هموار کند یا به تشدید تنشها و بیثباتی بیشتر منجر شود.
از شاخصهای فصل جدید، گزارش تازهی آژانس بین المللی اتمی در مورد برنامهی هستهای ایران است. این گزارش تهران را متهم به تخطی از تعهدات خود در قبال پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) است.
به دنبال انتشار خبرهایی دربارهی مضمون کلی این گزارش و رویکرد انتقادآمیز آن، موضوع قطعنامهای که آمریکا و سه کشور اروپایی آلمان، فرانسه و انگلستان دربارهی عملکرد دولت ایران به شورای احکام آژانس عرضه کردهاند، برجسته شد. خبرها حاکی از موضع انتقادی تند این قطعنامه است، اما در این باره که آیا پیامد آن ارجاع پروندهی ایران به شورای امنیت سازمان ملل و به کار افتادن مکانیسم موسوم به «ماشه» است، هنوز نمیتوان با قطعیت نظر داد. خبرهای متناقضی در این باره شایع است.
امید دولت ایران به پوتین
اگر «ماشه» کشیده شود، ممکن است ایران مشمول تحریمهای بینالمللی شود، تحریمهایی که در ترکیب با فشار تحریمی آمریکا، کشور را در محاصرهی اقتصادی همهجانبهای قرار میدهند.
اظهار نظرهایی در تهران حاکی از آن است که امید مقامات به پوتین است. کاظم جلالی، سفیر ایران در روسیه، خبر داده که پوتین به زودی به تهران سفر خواهد کرد. شاید انتظار دولت ایران از رئیس جمهوری روسیه این باشد که وساطت کند تا آمریکا از تهدید نظامی دست شوید و در شورای امنیت این خطر پیش نیاید که حکم به محکومیت ایران داده شود.
اما روسیه در وضعیت کنونی چنان درگیر جنگ اوکراین است که نمیخواهد درگیری تازهای برای خود ایجاد کند. کاری که او ممکن است پیش برد، ترغیب تهران به سازش است، اما از طرف دیگر ممکن است بالا گرفتن تنشی را که آمریکا و اروپا را درگیر خود کند، به نفع خویش ببیند.
ترامپ، دوباره در فاز تهدید و فشار حداکثری
در هفتهی پیش خبرهایی منتشر شد در این باره که رئیس جمهوری آمریکا دستور داده که «فشار حداکثری» در ایران به حالت تعلیق درآید. صحبت از پیشرفت در مذاکرات شد و امید به نتیجهبخش بودن آن. اما چندی نپایید که ترامپ دوباره به فاز تهدید و تأکید بر فشار حداکثری برگشت. معلوم نیست علت این تغییر چیست: به مشکلی در مذاکرات هستهای برمیگردد، یا تابع حال خود و اطرافیانش به خاطر مشکلات داخلی در کاخ سفید و در امر پیشبرد برنامههای اقتصادی و سیاسی ترامپیستی است.
دونالد ترامپ، در جمعه ۶ ژوئن باز مخالفت خود را با غنیسازی در هر سطحی در ایران اعلام کرد. او گفت: «اگر آنها غنیسازی کنند، ما مجبوریم این کار را به روش دیگری انجام دهیم و من واقعا نمیخواهم این روش دیگر را اتخاذ کنم، اما مجبور خواهیم بود. غنیسازی درکار نخواهد بود.» منظور از «روش دیگر» بمباران مرکزهای هستهای ایران است.
او در گفتوگوی تلفنیای هم که با پوتین داشته، به مذاکرات هستهای با ایران هم پرداخته، آن هم از موضعی که مضمون آن در پیامی که در شبکهی اجتماعی Truth منتشر کرده، منعکس است:
به نظرم ایران درحال کند کردن روند تصمیمگیری در این مساله مهم است و ما باید در مدت زمان بسیار کوتاه، پاسخ قطعی دریافت کنیم.
قضیهی جاسوسی از اسرائیل
مقامات دولت ولایی دست به واکنشهای مختلفی برای مواجهه با رویدادهای این مقطع حساس زدهاند. گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی را رد کردهاند و مدعی شدهاند که گزارش جدید گروسی، سوگیرانه و در مغایرت با اصل بیطرفی، با اتکا به اطلاعات تأیید نشده یا اطلاعات ارائه شده توسط «طرفهای ثالث شناخته شده» تهیه شده است. در پاسخ رسمی به این گزار آمده که «تمام مواد و فعالیتهای هستهای ایران بهطور کامل به آژانس اعلام و توسط آن راستیآزمایی شده است.» در این پاسخ منشأ «ذرات مشکوک» یافت شده در برخی مکانهای بازرسی شده به «خرابکاری و یا اقدام خصمانه در آلودگی آن مکانها» برگردانده شده است. دولت ایران اسرائیل را عامل «خرابکاری» میداند.
همزمان در ایران ادعا شد که به انبوهی مدرک دربارهی فعالیت اتمی پنهانی اسرائیل دست یافتهاند. اسرائیل عضو NPT نیست و مشهور است که دارای بمب هستهای است. چند و چون برنامهی هستهای اسرائیل از دیرباز موضوع تحقیق و گمانهزنی بوده است. دولت ایران وانمود میکند که مدارک تازه دربارهی فعالیت اتمی پنهانی اسرائیل را خود به دست آورده است. هنوز جزئیات قضیه انتشار نیافته و به نظر نمیرسد که حکومت ایران بتواند موضوع اسرائیل را چنان برجسته کند که موضوع خودش در سایهی آن قرار گیرد.
روزنامه اسرائیلی هاآرتص درباره این خبر نوشته است: هیچ اظهارنظر رسمی فوری از اسرائیل وجود نداشته و مشخص نیست که آیا ادعای ایران با قضیه هک شدن یک مرکز تحقیقات هستهای اسرائیل مرتبط است. سال گذشته «هکرها از یک سازمان ناشناس ادعا کردند که موفق به سرقت اسناد از مرکز تحقیقات هسته ای Negev و پاک کردن برخی از اطلاعات در سیستم های رایانهای شدهاند که آنها را هک کردهاند.»
موضعگیریهای متناقض
مقامات تهران از یک طرف میکوشند دیپلماتیک رفتار کنند و خود را اهل مذاکره و همکاری با آژانس جلوه دهند، از طرف دیگر چهرهی سرسختی از خود نشان میدهند.
مسعود پزشکیان، در روز شنبه در دیدار با مراد نورتلئو، معاون نخستوزیر و وزیر امور خارجه جمهوری قزاقستان به موضوع مذاکره با آمریکا هم پرداخت و گفت:
بهانهجویی درباره برنامه صلحآمیز هستهای ایران، در حالی مطرح میشود که ما بارها بهصراحت اعلام کردهایم و در عمل نیز نشان دادهایم که هرگز در پی تولید سلاح هستهای یا تسلیحات کشتار جمعی نبوده و نیستیم.
او در ادامه افزود:
فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی ایران کاملاً شفاف است و آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز بارها این مسئله را تأیید کرده است. ما همچنان که برای بازرسیها آمادهایم، هرگونه محرومسازی ملتها از دانش، فناوری و دستاوردهای علمی را غیرقابل قبول میدانیم.
در همین حال اعضای کمیسیون اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس اعلام کردند «مطابق قانون، مذاکرهکنندگان ایرانی اجازه پذیرش غنیسازی زیر ۲۰ درصد را نخواهند داشت.»
روزنامه اعتماد این رویکرد را شگردی برای چانهزنی دانسته است:
برخی تحلیلگران این رویکرد تازه را در راستای گرهگشایی از مذاکرات ارزیابی میکنند. در واقع مطالبه ایران درخصوص غنیسازی دیگر ۳,۷درصد نیست، بلکه غنیسازی ۲۰ درصدی است. اگر دو راس پاره خط مطالبات دو طرف را غنیسازی ۲۰ درصدی برای ایران و مطالبه غنیسازی صفر درصدی برای امریکا فرض کنیم، در آن صورت دو کشور میتوانند روی غنیسازی ۳,۷ درصدی به عنوان یک نقطه مشترک دست یابند.
رأی شورای حکام مشخص خواهد کرد که برای تهران تا چه حد جایی برای چانهزنی باقی مانده است.
نظرها
نظری وجود ندارد.