ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

دیدگاه

الهه را کشتند، چون زن بود

علی جوادی در این دیدگاه می‌نویسد که الهه حسین‌نژاد را نه فقط چاقو، بلکه تمام یک نظم ضد زن کشت. این یک قتل سیاسی بود. زن ‌ستیزانه بود. تقدیس ‌شده از دل همان «ارزشی» که زنان را «ناموس» می‌نامد و بعد، چون برده با آن رفتار می‌کند.

دیدگاه

الهه حسین‌نژاد را نه چاقو، که نظامی کشت که زن را برده‌ قرن معاصر می‌خواهد. الهه را نه یک مجرم روانی، بلکه خود اسلام سیاسی، خود مردسالاری به قتل رساند. الهه کشته شد چون در میانه‌ این جهنم اسلامی - سرمایه، زن بودن، ایستادگی کردن، تنها بیرون رفتن، کار کردن، و حتی نفس کشیدن، خود جرمی نا بخشودنی ا‌ست.

الهه را کشتند چون تلفنش گران ‌تر از جانش به نظر می‌رسید. و این، نه هذیان یک قاتل روانی اسلامی، بلکه منطق سرد و محاسبه ‌گر این جامعه وارونه و ضد انسانی است: زن، کم ‌ارزش‌تر از کالا، کم‌ اهمیت‌ تر از سود.

الهه را کشتند، چون قوانینی اسلامی حاکم تجاوز را جرم آنچنانی نمی‌داند، قتل ناموسی را تخفیف می‌دهد، پوشش کثیف اسلامی را اجباری می‌کند، و نفس زن را محدود می‌سازد. قانونی که زن را نه انسان، بلکه نیمه ‌انسان می‌بیند. قانونی که حتی در مرگش نیز، او را مقصر می‌سازد: «چرا تنها رفتی؟»، «چرا اعتماد کردی؟»، «چرا... زن بودی؟».

الهه را کشتند چرا که زن، در این نظام، اگر مطیع نباشد، تهدید است. اگر مستقل باشد، طعمه است. اگر مقاومت کند، حذف می‌شود. چرا که فقه اسلامی و قانون حکومت اسلامی زن را نصف مرد، مطیع مرد، ضعیفه، ناتوان، کشتزار مرد، و در نهایت «قابل قربانی شدن» می‌بیند؟

الهه را کشتند چرا که تهدید بود. چرا که زن بود و نترسید. کار کرد، سفر کرد، تنها بود، و در لحظه‌ دزدی، «نه» گفت. این «نه»، صدای ناقوس مرگش بود. و این یعنی: ما در نظامی زندگی می‌کنیم که مقاومت زن را با مرگ پاسخ می‌دهد.

قاتل الهه، فرزند مشروع فرهنگ اسلامی است

قاتل الهه یک لجن «ارزشی» بود. نه دیوانه، نه اتفاقی، بلکه محصولی از دل همین فرهنگ مردسالار و ضد زن اسلامی. فرزند ایدئولوژی‌ای خرافی، عقب مانده، ضد انسان، که زن را یا در بند می‌خواهد یا در گور. قاتلی که در همین فضا رشد کرد، در فقه «غیرت» آموخت، در رسانه «فتنه» شنید، در کوچه‌های این حکومت تمرین کرد، و روزی چاقو را در قلب زن جوانی فرو کرد.جمهوری اسلامی، او را ساخت.

الهه حسین ‌نژاد را نه فقط چاقو، بلکه تمام یک نظم ضد زن کشت. او را نه فقط یک آدم‌کش بیمار، بلکه همه‌ آن ‌چه جمهوری اسلامی و فرهنگ پوسیده‌اش به ‌نام «ارزش» تحمیل کرده به قتل رساند. این یک قتل سیاسی بود. زن ‌ستیزانه بود. تقدیس ‌شده از دل همان «ارزشی» که زنان را «ناموس» می‌نامد و بعد، چون برده با آن رفتار می‌کند.

کابوس اسلامی در سراشیبی سقوط است

اما این حکومت، با همه قانون و فقه و باتوم و دشنه‌اش، نتوانست زن را ساکت کند. نتوانست عشق را ممنوع، صدای زن را خفه، بدن زن را بپوشاند. این «کابوس اسلامی» ــ که خیال می‌کرد بر نعره‌ها و تازیانه‌ها و طناب‌های دار اسلام تا ابد می‌تازد ــ امروز، در گِل مانده است. پشت هر حجاب اجباری، ترس حکومت پنهان است. پشت هر قتل زن، ضعف نظام در حال فروریزی نهفته است. 

این حکومت با چهل ‌و هفت سال تهدید، باتوم، زندان، و طناب دار، خواست زن را بشکند. اما زنان از هر نسل، از هر کوچه، از هر کارخانه، ایستادند. فریاد زدند. حجاب‌ها را برداشتند. دیوارها را نوشتند. خیابان‌ها را تصرف کردند. و امروز، جمهوری اسلامی مانده با تیغی که دیگر نمی‌بُرد.

و اکنون تاریخ ورق خورده است. این رژیم اکنون تماما پوسیده، رمق چندانی ندارد. در گِل فرو رفته. نه زبان دارد، نه مشروعیت، نه آینده. هر زن زنده، هر زن معترض، هر زن که دیگر سکوت نمی‌کند، یک ضربه است به تابوت این نظام. دیگر هیچ ‌چیز نمی‌تواند قتل‌ها را توجیه کند، نه امنیت، نه دین، نه قانون. دروغ تمام شده است.

اما الهه تنها نبود. در کنار او، میلیون‌ها هزاران زن دیگر هر روز در کوچه و خیابان، در کلاس و کارخانه، در بازداشتگاه و خانه، مقاومت می‌کنند. زنانی که بر دیوارها می‌نویسند، که با نگاه، با صدا، با راه رفتن، با نپوشیدن، با فریاد زدن، با نه گفتن، علیه این حکومت کثیف اسلامی شوریده‌اند. این مقاومت، بی ‌رحمانه سرکوب شد، اما نابود نشد، زنده و پویا است. و چون زنده است و چون مبارزه می‌کند، پس آینده دارد. فردا از آن اوست. 

آری پایان نزدیک است. و این پایان، با انقلابی زنانه خواهد آمد.

در همین زمینه:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.