ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

«هفت روز»: زندگی خانوادگی یا مبارزه برای آزادی؟

نادر افراسیابی - فیلم «هفت روز» به کارگردانی علی صمدی احدی، درامی سیاسی است که داستان مریم، فعال حقوق بشر ایرانی با بازی ویشکا آسایش، را روایت می‌کند که در مرخصی هفت‌روزه از زندان اوین، بین فرار به آلمان با خانواده یا بازگشت به زندان برای ادامه مبارزه مردد است. این فیلم، الهام‌گرفته از زندگی نرگس محمدی، در آلمان پربازتاب بوده و گفت‌‌وگوهایی درباره دیاسپورای سینمایی ایران و مقاومت در برابر سانسور را برانگیخته است.

«هفت روز» (به آلمانی: Sieben Tage) به کارگردانی علی صمدی احدی، یک درام سیاسی است که در سال ۲۰۲۴ تولید شده و در ۱۵ مه ۲۰۲۵ در سینماهای آلمان اکران شد. این فیلم که بر اساس فیلمنامه‌ای از محمد رسول‌اف ساخته شده، داستان مریم، یک فعال حقوق بشر ایرانی را روایت می‌کند که پس از شش سال تحمل حبس در زندان اوین تهران، به مرخصی پزشکی هفت‌روزه می‌رود. او باید تصمیم بگیرد که آیا به همراه خانواده‌اش به آلمان فرار کند یا به زندان بازگردد تا به مبارزه برای حقوق بشر و دموکراسی ادامه دهد. این فیلم الهام‌گرفته از زندگی نرگس محمدی، فعال حقوق بشر ایرانی و برنده جایزه نوبل صلح، است و به موضوع‌های مهمی مانند آزادی، خانواده، و مبارزه برای عدالت می‌پردازد.

این گزارش به بررسی بازتاب فیلم «هفت روز» در رسانه‌های آلمان، از جمله نقدها، مصاحبه‌ها، و اهمیت سیاسی و اجتماعی این فیلم، می‌پردازد.

حضور قوی ویشکا آسایش

وب‌سایت تخصصی فیلم Filmstarts. de نقدی مفصل درباره «هفت روز» منتشر کرده و به فیلم نمره ۴ از ۵ (معادل «قوی») داده است. این نقد، بازی ویشکا آسایش در نقش مریم را ستوده و آن را «قوی و معتبر» توصیف کرده است.

پوستر فیلم هفت روز

گرچه بخش عمده فیلم‌برداری در گرجستان انجام شده، برخی صحنه‌ها به‌صورت مخفیانه در لوکیشن‌های واقعی در ایران ضبط شده‌اند. این شرایط تولید گاه در تصاویر ناپایدار و بداهه دوربین دستی منعکس می‌شود که فضای پراضطراب فیلم را بیش از پیش برجسته می‌کند.

دوربین که همیشه به شخصیت اصلی نزدیک است، تماشاگران را نیز همراه با ویشکا آسایش، که حضوری بسیار قوی دارد، در رنج‌های مریم شریک می‌کند. ویشکا آسایش، مریم را به‌عنوان مبارزی قدرتمند و تسلیم‌ناپذیر به تصویر می‌کشد. او با اراده‌ای آهنین و در برابر مقاومت‌های قاچاقچی انسان، حتی در سرمای سوزان و طوفان برفی بی‌رحم، خستگی‌ناپذیر به راه خود ادامه می‌دهد.

با این حال منتقد اشاره کرده که درگیری درونی مریم بین خانواده و مبارزه برای آزادی به‌طور کامل منتقل نشده است. نقد همچنین از نیمه دوم فیلم به دلیل تحلیل پویایی شکننده خانواده و پرسش درباره تصمیم مریم برای بازگشت به زندان تمجید کرده است:

کارگردان [...] در نیمه دوم فیلم که گاهی چالش‌برانگیز است، موفق به ارائه تحلیلی دردناک و عمیق از ساختار شکننده یک خانواده می‌شود. این ساختار خانوادگی، با وجود تلاش‌های شکننده برای بازسازی نوعی زندگی روزمره با صبحانه‌های مشترک، بازی در برف، و صمیمیت جسمانی، در آستانه فروپاشی کامل قرار دارد.

یک درام دلنشین

روزنامه معتبر Süddeutsche Zeitung فیلم را یک «درام دلنشین» توصیف کرده که به داستان واقعی فعالان حقوق بشر مانند نرگس محمدی می‌پردازد. این نقد به صحنه‌ای خاص اشاره کرده که در آن مریم در کوهستان‌های مرزی بین ترکیه و ایران، با اجساد یخ‌زده افرادی مواجه می‌شود که در تلاش برای فرار جان باخته‌اند. منتقد این صحنه را به‌عنوان نمادی از خطرهای فرار از ایران مورد توجه قرار داده و آن را با تجربه خروج محمد رسول‌اف از ایران مرتبط دانسته است:

صحنه‌ای تأثیرگذار در فیلم «هفت روز» وجود دارد که احتمالاً تنها کسی می‌تواند آن را خلق کند که خود تجربه حضور در کوهستان‌های بین ترکیه و ایران را داشته باشد. مریم (ویشکا آسایش) در این منطقه در حال حرکت است، همراه با یک قاچاقچی انسان که عادت ندارد مشتریانش مانند او این‌قدر عجله داشته باشند. هوا به‌اندازه کافی مساعد نیست، اما مریم مصر است که حرکت کند، و حالا در برف به اجساد یخ‌زده دیگرانی برخورد می‌کند که در این سرزمین بی‌صاحب نتوانسته‌اند جان سالم به در ببرند؛ منطقه‌ای که تنها به دلیل خصومت با حیات، برای فرار مناسب است.

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

منتقد زوددویچه یادآوری می‌کند:

فیلمنامه «هفت روز» را محمد رسول‌اف نوشته است، کسی که در بهار گذشته از همین مسیر از ایران فرار کرد و اکنون در هامبورگ زندگی می‌کند. او برای این تصویر تکان‌دهنده، ضمانتی معتبر است.

خطرهای فیلمسازی بدون مجوز

شبکه تلویزیونی ZDF مصاحبه‌ای با علی صمدی احدی پخش کرده که در آن او به سرکوب زنان در ایران و اهمیت مبارزه آن‌ها برای حقوق بشر اشاره کرده است. این مصاحبه بر پیام سیاسی فیلم و نقش آن در جلب توجه به مسائل حقوق بشر تأکید دارد. در مصاحبه‌ای با SPOT media & film، علی صمدی احدی از چالش‌های تولید فیلم سخن گفته و اظهار کرده که برای این فیلم بسیار «جنگیده» است. او به فیلمبرداری در شرایط سخت زمستانی و محافظت از بازیگران و عوامل ایرانی در برابر پیامدهای احتمالی اشاره کرده است. احدی در پاسخ به این پرسش بنیادین که چه چیزی در «هفت روز» نهفته بود که باعث شد این داستان را روایت کند می‌گوید:

 این داستان، داستان بسیاری از افراد قدرتمند است، عمدتاً زنان – و البته مردان – که برای ارزش‌های بنیادینی که ما آن‌ها را بدیهی می‌دانیم، زندگی خود را به خطر می‌اندازند. این افراد از یک سو ابتدا برای حقوق فردی خود مبارزه می‌کنند، مثل اینکه مجبور نباشند روسری سر کنند، یا با محدودیت‌هایی در مورد کارهایی که می‌توانند انجام دهند یا جاهایی که می‌توانند بروند مواجه نشوند. اما از سوی دیگر، آن‌ها درک کرده‌اند که تنها زمانی می‌توانند به حقوق فردی خود دست یابند که همه از این حقوق برخوردار باشند. به همین دلیل، آن‌ها آماده‌اند زندگی خود را به خطر بیندازند تا دیگران نیز آزادی، برابری، و زندگی با کرامت را تجربه کنند.

او در ادامه درباره خطرهایی که عوامل فیلم را تهدید می‌کرد می‌گوید:

باید از این افراد محافظت می‌شد، فیلم‌برداری باید به‌صورت کاملاً مخفیانه انجام می‌شد تا آن‌ها هنگام بازگشت به ایران با مشکلی مواجه نشوند. در آن زمان، خود رسول‌اف هم هنوز در ایران بود. بنابراین، مهم بود که او نیز در معرض خطر قرار نگیرد. محرمانه بودن اولویت اصلی ما بود. از سوی دیگر، باید بازیگران و تیم را گرد هم می‌آوردیم و پروژه را به سرانجام می‌رساندیم. همیشه یک رفت‌وآمد و ارزیابی مداوم وجود داشت که تا کجا می‌توانیم اطلاعات را علنی کنیم و تا کجا باید آن‌ها را مخفی نگه داریم.

بزرگ‌ترین دیاسپورای تاریخ سینما

وبلاگ فرهنگی Schabel Kultur «هفت روز» را برای واقع‌گرایی و بازی ویشکا آسایش ستوده، اما اشاره کرده که ساخته صمدی احدی در مقایسه با فیلم‌های خود محمد رسول‌اف، مانند «دانه انجیر معابد»، از نظر بصری ساده‌تر است. این نقد بر پیام فیلم تأکید کرده که مریم، با انتخاب خود، به فرزندانش نشان می‌دهد که مقاومت در برابر سرکوب چقدر مهم است.

در مجموع در رسانه‌های آلمان فیلم «هفت روز» فراتر از یک اثر سینمایی، به‌عنوان یک بیانیه سیاسی و اجتماعی در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران، به‌ویژه سرکوب زنان، مورد توجه قرار گرفته است. پوشش رسانه‌ای در آلمان، از جمله در رسانه‌های عمومی مانند NDR و ZDF، نشان‌دهنده اهمیت این فیلم در ایجاد گفت‌وگو درباره مسائل حقوق بشر است.

علی صمدی احدی می‌گوید:

هیچ کشوری به اندازه ایران، خارج از مرزهای خود، فیلمسازان برجسته‌ای ندارد – ایران بزرگ‌ترین دیاسپورای تاریخ سینما را دارد. هیچ کشوری به اندازه ایران فیلم‌هایی ندارد که اصلاً در خاک خودش ساخته نشده باشند. این به دلیل ماندگاری این رژیم است – ۴۷ سال سانسور و آزار و اذیت فیلمسازان. اما در عین حال، موفق‌ترین فیلمسازان این دیاسپورا عمدتاً کسانی هستند که خارج از ایران متولد شده‌اند یا در سنین بسیار کم این کشور را ترک کرده‌اند.

او در ادامه درباره نسل دوم سینماگران ایرانی در دیاسپورا می‌افزاید:

 اجازه دهید به نمایندگی از مرجان ساتراپی، علی عباسی، آرش ریاحی یا حتی خودم نام ببرم. من در دوازده سالگی به اروپا آمدم و اینجا ریشه دواندم. ما فرهنگ را می‌شناسیم، زبان را می‌شناسیم، معنای کلمات را می‌دانیم – نه تنها در معنای اولیه، بلکه در لایه‌های عمیق‌تر. این شناخت و هم‌ذات‌پنداری عمیق وجود دارد. این به ما امکان می‌دهد در وطن دوم‌مان، یعنی خارج از ایران، فیلم‌هایی بسازیم که دنیای غرب آن‌ها را بشناسد و درک کند. فیلمسازان بزرگسال ایرانی که در ایران اجتماعی شده‌اند – مانند امیر نادری، مخملباف، کیارستمی، قبادی یا اصغر فرهادی – در این زمینه موفق نبوده‌اند. آن‌ها با فیلم‌هایی که در وطن خود ساخته‌اند، موفقیت‌های بزرگی کسب کردند، اما وقتی به تبعید رفتند، کمتر موفق بودند. آن‌ها شکست خوردند، چون طبیعتاً درک زبان و فرهنگ برای فهم داستان‌های جدید و مخاطبان جدید ضروری است. برای بازیگران، این موضوع حتی شدیدتر است، چون آن‌ها باید به زبان‌های بیگانه بازی کنند.

 علی صمدی احدی با فیلم «موج سبز» به‌صورت هنرمندانه‌ای به موج اعتراضات سال ۲۰۰۹ پرداخت؛ آرش ریاحی، فیلمساز اتریشی-ایرانی، در سال ۲۰۰۹ با فیلم «لحظه‌ای آزادی» مسیر دشوار پناهجویان ایرانی به سوی امنیت پناهندگی در اروپا را به تصویر کشید؛ و «فردا آزادیم» ساخته حسین پورسیفی در سال ۲۰۱۳ داستان زوج ایرانی-آلمانی‌ای را روایت کرد که پس از انقلاب ۱۳۵۷ با امید به ایران سفر می‌کنند، اما به‌زودی با واقعیت‌های تلخ مواجه می‌شوند. فیلم «عنکبوت مقدس» ساخته علی عباسی (۲۰۲۲) نیز روایتی بسیار قدرتمند و با سبک مطمئن از قاتل زنجیره‌ای «عنکبوت» در مشهد بود که بین سال‌های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۲ دست‌کم ۱۶ زن را به قتل رساند.

در همین زمینه:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.