ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

جنگ اسرائیل و ایران

در مواجه با دروغ‌ها، خبرهای جعلی یا روابط‌عمومی‌های اسرائیل و جمهوری اسلامی چه کنیم؟

جنگ فقط در صحنه بمباران و رودررویی دو ارتش اسرائیل و جمهوری اسلامی رخ نمی‌دهد. بخشی از آن، جنگ روانی است و مهم‌ترین ابزار دست طرف‌های درگیر، تحریف واقعیت با خلق دروغ و خبرهای جعلی است. در این فرمول، مهم نیست واقعیت ماجرا چیست، با تکرار مکرر یک تصویر ـ عکس، ویدیو، نقل‌قول و... ـ می‌توان ادعا کرد که این واقعیت دارد. 

تصویری از تلویزیون، شبکه خبر صداوسیما را در روزهای جدایی مطلق اینترنت ایران از فضای مجازی جهانی در جنگ اسرائیل با جمهوری اسلامی را نشان می‌دهد که صدای ویدیو حذف شده، و حمله ارتش اسرائیل به شهرک باقری چیتگر را با «شرح حمله ایران به اسرائیل» پخش می‌کند. در ویدیو به زبان فارسی صحبت می‌شود. یک نسخه از این ویدیو در حساب توییتری وحید آنلاین در لحظه نوشتن این گزارش، بیش از ۵۲۶ هزار مرتبه دیده شده است. 

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

مشتی نمونه خروار از دروغ‌ها، خبرهای جعلی و فعالیت‌های روابط‌عمومی (یا PR) که این روزها توسط گروه‌ها و حکومت‌های مختلف در فضای مجازی منتشر می‌شوند و همه ادعا می‌کنند تصویرهایی از «خبرهای فوری» این روزهای جنگ هستند. 

آن هم برای مخاطبی که خواه در داخل یا خارج از ایران، مضطرب از وضعیت عزیزان و سرزمین مادری‌اش، دل‌نگران رویدادهای جنگی است و لبریز سوال‌هایی که جواب‌شان را نمی‌داند. 

جنگ ولی فقط در صحنه بمباران و رودررویی دو ارتش اسرائیل و جمهوری اسلامی رخ نمی‌دهد. بخشی از آن، جنگ روانی است و مهم‌ترین ابزار دست طرف‌های درگیر، تحریف واقعیت با خلق دروغ و خبرهای جعلی است. در این فرمول، مهم نیست واقعیت ماجرا چیست، با تکرار مکرر یک تصویر ـ عکس، ویدیو، نقل‌قول و... ـ می‌توان ادعا کرد که این واقعیت دارد. 

در فضای مجازی، طول عمر خبر خیلی کوتاه‌تر از پیش شده و در گذر چند دقیقه، خبری داغ می‌شود و سپس به فراموشی سپرده می‌شود. مخاطبی که باید در هر لحظه آماده بررسی‌های گوناگون باشد تا بتواند بفهمد حقیقت و چه دروغ کدام است، بعضا در این نبرد روزمره شکست می‌خورد و دروغ را به‌جای واقعیت می‌بیند. نتیجه‌اش اضطرابی مضاعف برای اوست. 

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

بعضی هم در این میانه برای سود شخصی خودشان ماهیگیری می‌کنند. مانند عباس تبریزیان، روحانی مخالف علم پزشکی روز که بعد از کشتار سرداران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در نخستین ساعات بمباران ایران توسط ارتش اسرائیل، مشکل را «واکسن‌» معرفی کرد، چون «واکسن‌ها، امکان ردیابی افراد را می‌دهند!»

سوژه در اینجا مهم نیست، دروغ را به‌ شکل‌های مختلف می‌توان به‌جای واقعیت فروخت. آنچه فراموش می‌شود، این است که هر کسی خبرنگار نیست و هر مطلبی، خبر نیست. آن هم در زمانی که رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور به‌واسطه بودجه‌های وابسته به دولت فدرال آمریکا از دولت دونالد ترامپ ضربه‌هایی مهلک خورده‌اند. 

یک مثال آن در پایان هفته اول جنگ مستقیم اسرائیل و ایران رخ داد وقتی کارمندان بخش فارسی‌زبان صدای آمریکا که پیش‌تر به مرخصی‌های طولانی‌مدت به خانه فرستاده شده بودند، به محل کار برگشتند تا جنگ را گزارش کنند اما همراه صدها خبرنگار دیگر اخراج شدند.

روزبه بوالهری، خبرنگار رادیو فردا در همین زمینه در شبکه اجتماعی ایکس، توییتر سابق، نوشت:

شمار بسیاری از نیروهای فدرال سرویس‌های مختلف صدای آمریکا، از جمله همکاران سابق در بخش فارسی، روز جمعه اخراج شدند. یعنی دومین موج پس از اخراج ما، نیروهای قراردادی.

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

در میانه ضعف رسانه‌های فارسی‌زبان وابسته به بودجه‌های دولت آمریکا که حالا با فرمان‌های حکومتی دونالد ترامپ بخش‌هایی از بودجه‌هایشان، همچنین عمده کارمندانشان را از دست داده‌اند، تلاش برای خلق تصویری حقیقی از شرایط جنگ اسرائیل و ایران نیز وجود دارد. همراه آن، با کاهش اعتماد به کلیت رسانه‌ها، چهره‌های خبری بیشتر جلوه می‌کنند. نام‌هایی مانند وحیدآنلاین، که بعضی‌ها او را بهتر از رسانه‌های جریان اصلی زبان فارسی در موضوع خبرهای ایران می‌شناسند. 

از «منبع آگاه» و «خبر فوری» تا فراموشی استانداردهای راستی‌آزمایی

وحیدآنلاین جزو معدود چهره‌ها یا اینفلوئنسرهای خبری است که ادعای خبرگزاری بودن ندارد، ولی می‌گوید که به شیوه خود راستی‌آزمایی می‌کند. همه الزاما به چنین ابزارهایی برای انتشار خبر تکیه نمی‌کنند و هرچه به‌دستشان برسد، اگر بدانند برای مخاطبشان جلوه دارد، منتشر می‌کنند. 

شاید برای همین این روزها بیشتر از هر عبارتی می‌توان دو گزینه «خبر فوری» و «منبع آگاه» را در شبکه‌های اجتماعی پیدا کرد. به‌گونه‌ای که دیگر معنای این عبارت‌ها از آنها جدا شده است. خبر فوری ترجمه‌ای از عبارت breaking news است و آن را رسانه‌های ۲۴ ساعته خبری مانند سی‌ان‌ان به جهان خبر آوردند. پیش از تلویزیون‌های همیشه در حال گزارش رویدادهای خبری، جامعه یا در روزنامه ـ که صبح‌ها، یا عصرها عرضه می‌شد ـ یا برنامه‌های خبری ـ که اغلب بعدازظهرها و عصرها پخش می‌شدند، خبر می‌دید. 

سی‌ان‌ان این روند را تغییر داد. به‌جای اینکه صبر کنی تا سرشب در روزنامه، یا در برنامه خبری رادیو و تلویزیون چیزی را بشنوی، حالا می‌توانی در همان لحظه‌ای که خبر رخ می‌دهد، رخ دادن آن را تماشا کنی. وقتی خبر مهمی اتفاق می‌افتاد، عبارت خبر فوری به صفحه تلویزیون می‌آمد تا مخاطب را آماده شنیدن موضوعی مهم کند. 

مهم بودن این روزها از این عبارت جدا شده و برخی پروفایل‌ها را می‌توان پیدا کرد که تقریبا تمامی نوشته‌هایشان هشتگ خبر فوری خورده‌اند. انگار معنای کار خبر از آن جدا شده باشد.

منبع آگاه هم سرنوشتی مشابه در این روزها پیدا کرده. منبع آگاه یا anonymous source به فردی اشاره می‌کند که به خبرنگار موضوعی را فاش کرده، یا اسنادی را عرضه کرده،‌ اما بدلایل اغلب امنیتی نمی‌توان نام او را به زبان آورد. مثلا یک کارمند دولت است که اگر نامش عرضه شود، کارش را از دست می‌دهد و شاید به زندان بیافتد. یا عضو خانواده یک زندانی سیاسی است که زیرنظر سازمان‌های امنیتی قرار دارد. این روزها ولی برخی شایعات، دروغ‌ها و خبرهای جعلی با استفاده از همین عبارت عرضه می‌شوند بدون اینکه مشخصا گفته شود که چرا این منابع ناشناس باقی مانده. 

در جهان خبر، خبرنگار هویت این فرد را می‌داند و دلایل خود را به تیم مدیریت رسانه توضیح می‌دهد که چرا نام او بایستی مخفی باقی بماند. چون استانداردهای کار رسانه رعایت می‌شود، می‌توان به استفاده از این عبارت تکیه کرد اما نه در همه‌جا، نه در همه‌چیز. 

مشابه همین، هر خبر، دست‌کم دو منبع لازم دارد. به‌عنوان مثال،‌ اگر دونالد ترامپ ادعا می‌کند که ارتش آمریکا تاسیسات فردو را «به کل ویران» کرده است، تصویرهای ماهواره‌ای لازم است تا آن را تایید کند. وگرنه صرف یک ادعاست. یعنی آنچه ارتش‌های آمریکا، اسرائیل یا سپاه پاسداران در موضوع جنگ می‌گویند صرف یک ادعاست، تا دیگر مدارک و شواهد آن را تایید یا رد کند. 

برای مخاطب عادی، دست به گریبان سرعت بالای خبرهای جنگ، زمان کافی و اعصاب آرام وجود ندارد که هر مطلب شبکه‌های اجتماعی، گفته‌های اینفلوئنسرهای خبری یا رسانه‌ها را با استانداردهای راستی‌آزمایی تطبیق دهد. شاید در اینجا، مهم‌ترین کاری که یک فرد بتواند بکند، صبوری است. بخصوص در فشار بر دگمه‌های لایک و بازنشر. چون تا مطمئن نباشی، شاید بهتر باشد که خبری را به فالورهایت توصیه نکنی.

پوریا ناظمی، روزنامه‌نگار علمی در مطلب وب‌سایت خود با تیتر «مسیر هراسناک و پرخطر روزنامه‌نگاری جنگ» مشابه همین را می‌نویسد:

به همین ترتیب باید به یاد داشته باشیم هر گزاره‌ای که اکانت توییتر یا روابط عمومی یا سخنگوی یک ارتش منتشر می‌کند الزاماً نه خبر است نه فوری. ما خبرنگاران باید تفاوت‌ها را متوجه شویم. همه ما داستان معروف سخنگوی ارتش صدام، سعید الصحاف را به یاد داریم که چطور هر ساعت در برابر دوربین‌های رسانه‌ای دروغ می‌گفت. همان‌طور که هر ادعای او بارها مورد راستی آزمایی قرار می‌گرفت ادعای سخنگویان یا اکانت های ارتش‌ها همیشه نه خبرند و نه فوری و باید مرود راستی آژمایی قرار بگیرند. حتی زمان گزارش آن‌ها باید دقت کرد. وقتی سخنگوی ارتش اسراییل اعلام می‌کند ما ۶۰ درصد انبار و ذخیره مشوک‌های ایران را از بین برده‌ایم، این خبر نه فوریتی برای مخاطب دارد و نه امکان راستی آزمایی مستقیم آن وجود دارد پس به جای ایجاد اضطراب برای آن می‌تواند خلاصه‌ای از خبرهای روزانه اشاره کرد که وزارت دفاع اسراییل ادعا کرده است که این تعداد موشک را از بین برده است اما این ادعا قابل تایید مستقل نیست.

پروپاگانداهایی که هم‌دیگر را بازتایید می‌کنند

آن اپلباوم، خبرنگار ارشد مجله آتلانتیک، نویسنده و پژوهشگر، در کتاب تازه‌اش،‌ «شرکت خودکامگی: دیکتاتورهایی که می‌خواهند جهان را اداره کنند»، به شبکه‌های رسانه‌ای، بخصوص در شبکه‌های اجتماعی اشاره می‌کند که از چین، روسیه و ایران تا ونزوئلا و آمریکا گسترده‌اند و هر کدام به شیوه مطلوب خود، «منبع» دروغ‌های همدیگر می‌شوند. مثلا یک ملا به اسم تبریزیان در ایران، صدای بلند مخالفت با واکسن بخصوص علیه ویروس کووید است و یکی از دلایلش این است که می‌توان با واکسن، فرد را ردیابی کرد.

شاید خود او هم ندارند اما منبع ادعایش، خبرهای جعلی است بر پایه یک بودجه کوچک که بنیاد بیل و ملیندا گیتس پیش‌تر به یک گروه پژوهشگر داده بود تا یک مشکل را حل کنند. مشکل، پناهجویانی بود که از مناطق مختلف آفریقا به کشورهایی مانند لیبی می‌رسند و در این مسیر، همه‌چیز، بخصوص مدارک شناسایی و تحصیلی خود را از دست می‌دهند. ایده این بود که شاید بتوان داده‌های خصوصی مردم را در بدن آنها نگهداری کرد و برای این کار از بنیاد گیتس بودجه گرفته بودند. پژوهش به نتیجه نرسید. ربطی هم به واکسن‌های کووید نداشت. ولی یک دروغ را یک جا منتشر می‌کند، جایی دیگر به آن استناد می‌کند. 

شبیه به همین را می‌توان در خبرهای جنگ اسرائیل و ایران، در هر دو طرف درگیر، گروه‌های همراه آنان پیدا کرد. خبرگزاری‌های وابسته به سپاه می‌توانند از منابع خبری استفاده کنند که در حقیقت دروغ‌سازی‌های دیگر کشورهای مستبد هستند. مشابه همین، طرف دیگر می‌تواند از منابع دروغ‌ساز مثلا آمریکایی به‌عنوان منبع خبر استفاده کند. 

هوش مصنوعی هم کار را برای همه ساده کرده است. این روزها دیگر هر کسی که به اینترنت جهانی دسترسی داشته باشد، می‌تواند با یک هوش مصنوعی کار کند و از ویدیو، تا عکس، تا اسکرین‌شات از مثلا صفحه رادیو زمانه خلق کند که آنچه دلش می‌خواهد بیان می‌کنند، به‌جای آنکه منبع واقعی یک حقیقت باشند ولی گسترده می‌آیند و جای واقعیت می‌نشینند. 

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

ذهن فرد که گمراه شود، خرد جمعی به خطر می‌افتد. وقتی یک نفر نتواند درست ببیند، بشنود و بر پایه آن تصمیم بگیرد، بتدریج کل جامعه توانایی تصمیم‌گیری را از دست می‌دهد. یا آن‌گونه که پرویز یاری، خبرنگار در یک توییت نوشت:

یکی از تلخ‌ترین و البته خطرناک‌ترین ابعاد این جنگ حذف عاملیت مردم در تعیین سرنوشت‌شان است. 

وقتی بی‌طرفی رسانه‌ای با طرفداری سرمایه‌گذار جایگزین می‌شود

یک سوال برای هر رسانه‌ای، موضوع بی‌طرفی و چهارچوب‌های آن است. سوال را می‌توان به این شکل پرسید: شما می‌توانید برای یک مصاحبه رفته باشید و به شما چایی و شیرینی تعارف می‌کنند. اگر این چایی و شیرینی را بخورید، آیا تاثیری بر شیوه کار شما می‌گذارد؟ برخی خبرنگاران می‌گویند می‌خورم و سوال‌های سختم را رک می‌پرسم. برخی دیگر می‌گویند نمی‌خورم و سوالم را می‌پرسم. مشابه همین را در کشورهایی مانند کانادا در موضوع انتخابات می‌توان یافت که خبرنگارانی که موضوع انتخابات را گزارش می‌کنند، در انتخابات رای نمی‌دهند.

ولی کارمند یک رسانه برای بی‌طرف ماندن به شیوه‌ای که از بی‌طرفی درک می‌کند، احتیاج به فضای تصمیم‌گیری دارد که الزاما در رسانه‌های فارسی‌زبان دیده نمی‌شود چون یک مرز الزاما وجود ندارد: مرز بین تیم خبر و سرمایه‌گذار. سرمایه‌گذار نباید در تصمیم‌های خبری (ادیتوریال) دخالت کند ولی می‌تواند سویه کلی را مشخص کند مثلا بگوید این یک رسانه طرفدار محافظه‌کاری است اما نمی‌تواند بیاید و بگوید خبر منفی در موضوع محافظه‌کاری منتشر نکنید. 

در رسانه‌های جریان اصلی فارسی‌زبان، الزاما این مرز وجود ندارد. بخصوص حالا که توان رسانه‌ها برای استخدام کارمند بشدت کاهش یافته است و از رادیو زمانه، تا رادیو فردا، صدای آمریکا، ایران وایر و... همه شاهد کاهش نیرو بوده‌اند. رسانه‌هایی مانند بی‌بی‌سی فارسی مشخصا صدای حکومت حاکم بر بریتانیا هستند. هرچند استقلال محدود خود را دارند اما این استقلال به‌معنای بی‌طرفی نیست. 

زمانی بی‌بی‌سی – به‌عنوان صداوسیمای بریتانیا – در موضوع فروپاشی اقلیمی زیر سوال رفت؛ چرا که منکران تغییر اقلیم که می‌گویند گرمایش زمین به‌واسطه فعالیت‌های صنعتی و سبک زندگی آدمی نیست را جلوی دانشمندان می‌آورد تا با هم جدل کنند. به‌جای اینکه به این واقعیت بپردازد که ۹۹.۹ درصد پژوهش‌های علمی می‌گویند تغییر اقلیم به‌خاطر فعالیت‌های آدمی است و آن یک‌دهمِ درصد هم در بررسی‌های مجدد نمره قبولی نمی‌گیرد. 

شبیه به همین را می‌توان برای بی‌بی‌سی فارسی هم گفت: بی‌طرفی به‌معنای این نیست که جلوی هر صدایی، الزاما یک مخالف آن را بیاوری. صدای مخالف، باید در موضوع، هم‌سطح صدای موافق باشد. 

نازلی کاموری، همکار رادیو زمانه در ایکس نوشت:

روزنامه‌نگاری بی‌طرف، افسانه‌ای بیش نیست. نهایت کاری که یک روزنامه‌نگار می‌تواند بکند، وفاداری به واقعیت‌ها، صداقت در تفسیر، و شفافیت در موضع‌گیری سیاسی‌اش است. باقی‌اش چیزی جز فریب نیست. سمت‌وسوها همیشه مشخص‌اند.

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

برخی دیگر رسانه‌ها، مانند ایران اینترنشنال، این روزها بشدت در فضای مجازی زیر سوال هستند، چون به‌شکلی مشخص از شیوه جنگ اسرائیل علیه ایران حمایت می‌کند. امید رضایی، خبرنگار رسانه‌های آلمانی‌زبان و فارسی‌زبان در همین زمینه در ایکس نوشت:

ایران اینترنشنال اعضای رسمی و علنی (نه حتی مخفی) گروه‌های سیاسی (به‌طور ویژه نزدیک به پهلوی) رو دعوت می‌کنه به عنوان «تحلیلگر سیاسی» که قراره بی‌طرفانه برمبنای واقعیت تحلیل کنه. برنامه یک نیروی سیاسی رو به عنوان تحلیل به مخاطب می‌فروشه. این کار رسانه نیست، کار ارگان رسمی حزبه.

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

با این همه مشکلات حاکم بر خبرهای جنگ چه کنیم؟

اگر حتی برای خبرنگار حرفه‌ای هم دریافت واقعیت جنگ اسرائیل و ایران سخت شده، مخاطب عادی چه می‌تواند بکند؟ گزینه‌های موجود، متمرکز انتخاب‌های شخصی است. شاید یک راه، محدود ماندن به چهره‌ها و رسانه‌هایی است که هنوز می‌توان به آنها اعتماد کرد و قبول اینکه قرار نیست در هر لحظه، همه‌چیز را بدانیم. خیلی از خبرهایی که می‌توانند حقیقت نداشته باشند اما گسترده بدست ما می‌رسند، شاید به جز اضطراب چیزی به‌همراه نیاورند. 

ولی در کنار آن، حداقل‌های کار خبری را از یک تولید خبری باید از آن انتظار داشت: تیتر هیجان‌انگیز نداشته باشد، منابع خبری مشخص داشته باشد، زبانی خنثی ارائه دهد، نشان دهد که در تلاش برای ارائه تصویری حقیقی از واقعیت است تا آنکه بخواهد به‌جای خبر، نظر شخصی فرد را بازگو کند.

و فراموش نکنیم که بهای کار خبر را خبرنگاران به‌شکل‌های مختلف می‌دهند. صحنه جنگ نوار غزه، قتلگاه خبرنگاران شده است تا چشم جهانیان به آنچه در این منطقه می‌گذرد، تاریک باشد. جمهوری اسلامی به‌ندرت به چهره‌های خبری جهانی اجازه کار در داخل کشور را حتی در شرایط جنگی کنونی می‌دهد. خبرنگارهای ایرانی، گسترده بازداشت می‌شوند و آزار می‌بینند. چهره‌های خبری خارج از کشور، اجازه کار در داخل کشور را پیدا نمی‌کنند و حتی در خارج هم آزار می‌بینند. مثال آن را این روزها می‌توان یافت که برخی کارمندان شبکه‌های «من و تو» و «ایران اینترنشنال» با بازداشت اعضای خانواده‌هایشان روبرو شده‌اند تا «از کار در این رسانه‌ها استعفا دهند».

بیشتر بخوانید:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.