«یادم رفت»: سرگشتگی یک نسل در موسیقی تلفیقی چروکها
وحید امیری - گروه موسیقی «چروکها» با انتشار ترانهی جدید خود به نام «یادم رفت»، بار دیگر به بیان دغدغههای نسل جوان در جامعهای پرداخته که آرمانهایش فروپاشیده و آیندهای مبهم پیش روی جوانان قرار داده است. این گروه چهارنفره متشکل از آرش صدر، بردیا علوی، کوروش امینزاده و علی سلیمانی، با ترکیب سبکهای فانک و آلترناتیو راک، موسیقی منحصربهفردی خلق کردهاند که هم انرژی و ریتم دارد و هم عمق و پیام اجتماعی.

گروه موسیقی چروکها (عکس: اینستاگرام هنرمندان)
گروه موسیقی تازه نفس «چروکها» سرانجام ترانهی تازهای منتشر کرد: این ترانه که «یادم رفت» نام دارد بیانگر سرگشتگیهای نسل جوان در یک جامعه آرمانباخته بدون چشماندازی از آینده است.
«چروکها» متشکل از چهار هنرمند و نوازندهی ایرانی است: آرش صدر، بردیا علوی، کوروش امینزاده و علی سلیمانی. از این گروه هم تاکنون چهار آهنگ منتشر شده که هر چهار آهنگ از نظر مضمونی بیانگر مشکلات جوانان ایرانیست.
تلفیق فانک با آلترناتیو راک
سبک فانک و آلترناتیو راک تأثیر عمیقی بر موسیقی گروه چروکها گذاشته و منجر به خلق آثار تلفیقی منحصربهفردی شده است. فانک با ریتمهای قدرتمند، خط باس برجسته و ضربات پیچیده درامز شناخته میشود و تمرکز آن بر ایجاد فضایی ریتمیک و مناسب برای رقص است، در حالی که آلترناتیو راک با ملودیهای غیرمتعارف و ساختارهای خلاقانه، حس و حال نوآورانهای به موسیقی چروکها افزوده است. خط باس در آثار چروکها نقش محوری در شکلدهی ریتم و حس آهنگها دارد و ضربات درامز با انرژی و پویایی خاصی اجرا میشوند، در عین حال ملودیهای الهامگرفته از آلترناتیو راک، لایههای احساسی و ساختاری پیچیدهتری به قطعات میبخشند. استفاده از آکوردهای ساده و تکرار هارمونی، فضایی صمیمی و سرراست ایجاد میکند که با طنینهای خام و گاه تجربی آلترناتیو راک درهمآمیخته شده است. چروکها با بهرهگیری از زبان صریح، طنزآمیز و عامیانه فانک برای بیان دغدغههای اجتماعی و ترکیب آن با مضامین عمیقتر و لحنهای چندلایه آلترناتیو راک، موسیقی تلفیقی پرانرژی و تأثیرگذاری ارائه کردهاند که هویت خاص خود را دارد. این تأثیرپذیریها از همان نخستین آهنگ چروکها مشخص است اما در تازهترین اثر این گروه خلاق و شوخطبع این تأثیرات برجستهتر و درونیتر و در همان حال مردمپسندتر شده است.
فانک با بهرهگیری از گرووهای پیچیده (groove )[۱] و ریتمهای سنکپهشده[۲] (syncopated rhythms)، موسیقی را به تجربهای فیزیکی و پویا بدل میکند. بیسلاینهای پرجنبوجوش، گیتارهای تیز با افکت واه-واه (wah-wah)[۳] و درامهای دقیق[۴] و حسابشده، فضایی پرشور و رقصانگیز میآفرینند که ریشه در فرهنگ آفروآمریکایی دارد. این سبک، به جای تمرکز بر ملودیهای پیچیده، بر «فضای میان نتها» تأکید دارد و شنونده را به حرکت وا میدارد. فانک اغلب اعتراض اجتماعی را نه در کلام، بلکه در ریتمهای آزاد و نامنظم منتقل میکند؛ چنانکه جیمز براون با فریاد «Get up offa that thing!»[۵] شنونده را از رخوت اجتماعی بهسوی تحرک و آگاهی سوق میداد.
وقتی فانک با آلترناتیو راک درهم میآمیزد (مانند آنچه در آثار رد هات چیلی پپرز یا پرایمز دیده میشود) ترکیبی جذاب و پرتنش شکل میگیرد: گرووهای فانک (funk grooves) زیر لایههای دیستورشن گیتار و اشعار گزنده پنهان میشوند. این تلفیق، انرژی جسمانی فانک را حفظ کرده و در عین حال بیان خام و اکسپرسیونیستی آلترناتیو راک را تقویت میکند. برای نمونه، در ترانه «Give It Away»، ریتمهای شاد فانک با مضامینی درباره ازخودبیگانگی در جامعه مصرفگرا درهم میآمیزند، مشابه رویکرد چروکها در «یادم رفت». این ترکیب، پلی میان اعتراض نهفته در ریتمهای رقصانگیز فانک و فریادهای صریح و جسورانه راک برقرار میسازد.
یادم رفت
«یادم رفت» کار تازهی «چروکها» بیش از همه بیانگر ساز و کاری اجتماعیست که فرد را با خود و خواستههایش بیگانه میکند.
ترانه با تصویری از کودکی در بند سیستم آموزشی سرکوبگر آغاز میشود؛ ناظمی که فریاد میکشد، روپوشهای یکنواخت و کتابهایی که به جای پرورش خلاقیت، تنها حافظه را پر میکنند. عبارات تکراری «یادم رفت» مانند ضربات چکش بر ذهن شنونده فرود میآیند، گویی همه آنچه با اجبار به فرد آموختهاند، بیفایده و تهی است. در اینجا، نهادهای جامعهپذیرکننده (مدرسه و خانواده) به جای تقویت هویت، آن را ویران میکنند. این همان «بیگانگی از خود» است که مارکس و فروم توصیف کردند: وقتی جامعه ارزشهای تو را انکار میکند، تو نیز خودت را از یاد میبری.
در مواجهه با این سرکوب، شخصیت ترانه به جای مبارزه، به سوی فرار میرود: پناه بردن به الکل، درگیریهای نمایشی، شرکت در مهمانیهای شبانه، مصرفگرایی بیمعنا و خوشگذرانیهای فرساینده. این بخش، جامعهای را به تصویر میکشد که به جوانانش هیچ افق روشنی ارائه نمیدهد، پس آنها به لذتهای لحظهای روی میآورند. طعنهی «حالا دیگه شدی نرهخر» دیگر از ناظم نیست، بلکه از زبان همسالان یا فرهنگ غالب شنیده میشود. فشار همرنگی چنان سنگین است که فرد ترجیح میدهد به جای مقاومت، در باتلاق هنجارهای پوچ غوطهور شود.
هجدهسالگی که باید نقطه اوج بلوغ روانی باشد، در این ترانه به لحظهای هراسانگیز بدل میشود: «این منم یا همه اینا توهمان؟» این سؤال، شکاف هویتی را فریاد میزند؛ تناقضی میان آنچه جامعه از تو انتظار دارد (تحصیل، شغل رسمی) و آنچه حقیقتاً هستی (جشن، رقص، آزادی). این همان جامعهای که ارزشهایش را گم کرده و جوانانش را در برزخ سردرگمی رها میسازد.
ریتمهای رقصانگیز فانک در تضادی آگاهانه با تاریکی متن قرار میگیرند، گویی فریاد میزنند: «میخواهید ما برقصیم؟ پس این رقص را تماشا کنید!». این پارادوکس، پوچی زندگی مدرن را عیان میکند: جامعهای که در ظاهر شادمان است، اما از درون تهی و فرسوده. فانک چروکها، مانند نقابی رنگارنگ بر چهرهی زخمی نسلی است که میداند بازیچه شده، اما همچنان امیدوار است این ریتمها صدای اعتراضش را به گوش دیگران برساند.
در یک نگاه
چروکها با الهام از فانک (با ریتمهای سنکپهشده، خط بیس برجسته و گرووهای پرانرژی) و آلترناتیو راک (با ملودیهای نامتعارف و اشعار نیشدار) اثری را خلق کردهاند که هم شنونده را با نشاط میکند و هم او را به تأمل وامیدارد. این ترکیب، مشابه رویکرد گروههایی چون رد هات چیلی پپرز، اما با هویتی متمایز و ریشهدار در بستر اجتماعی ایران است.
چروکها با زبانی صمیمی، طنزی گزنده و موسیقی پرشور، از این استعداد برخوردارند که در آینده نه چندان دور به صدای نسلی بدل شوند که در پی معنا و هویت است. ترانههایشان نهتنها نقدی بر جامعه است، بلکه با تلفیق خلاقانه سبکهای گوناگون، مسیری نو در موسیقی ایران باز خواهد کرد.
ترانه «یادم رفت» نمونهای برجسته از این سبک است: اثری که هم عامهپسند است و هم عمیقاً تأملبرانگیز. چروکها با موسیقی خود آینهای پیش روی جامعه میگذارند و پرسشی کلیدی مطرح میکنند: آیا ما نیز آنچه حقیقتاً ارزشمند است را از یاد بردهایم؟
پانویس:
[۱] این اصطلاح در موسیقی، بهویژه در سبکهایی مانند فانک، به ریتمها و الگوهای تکرارشونده و پرانرژی اشاره دارد که حس حرکت و رقص را در شنونده ایجاد میکند.
[۲] این اصطلاح به ریتمهایی اشاره دارد که ضربات غیرمنتظره یا جابهجا شده در آنها تأکید میشود، بهگونهای که الگوی ریتمیک از ضربهای اصلی یا پیشبینیشده فاصله میگیرد و حس پویایی و غافلگیری ایجاد میکند.
[۳] افکت واه-واه به انگلیسی "wah-wah" نامیده میشود. این افکت صوتی در موسیقی، بهویژه در سبکهایی مانند فانک، راک و جاز، با استفاده از پدال واه-واه (wah-wah pedal) ایجاد میشود. این پدال با تغییر فرکانسهای صوتی، صدایی شبیه به صدای انسان (مانند «واه-واه») تولید میکند که به گیتار یا سایر سازها حالتی تیز، پویا و احساسی میبخشد. در موسیقی فانک، این افکت اغلب برای افزودن رنگ و تحرک به گیتارهای ریتمیک استفاده میشود.
[۴] این اصطلاح در موسیقی، بهویژه در سبکهایی مانند فانک، به اجرای درامز با دقت بالا، زمانبندی بینقص و ضربات منظم و حسابشده اشاره دارد که به ایجاد ریتمهای منسجم و پرانرژی کمک میکند. در زمینه فانک، این دقت در اجرای درامز برای حفظ گروو و حس رقصانگیز موسیقی بسیار مهم است.
[۵] عبارت "Get up offa that thing" که توسط جیمز براون در ترانهای به همین نام استفاده شده، به معنای «بلند شو از اون حالت» یا «از جات پاشو» است. در زبان محاورهای انگلیسی، «offa» شکل غیررسمی و کوتاهشدهی «off of» است. این عبارت در متن ترانه، دعوتی پرانرژی به حرکت، رقصیدن و رها شدن از رخوت یا بیحالی است، با پیامی که شنونده را به فعالیت و جنبوجوش تشویق میکند، چه بهصورت فیزیکی (رقص) و چه به معنای رهایی از محدودیتهای اجتماعی یا ذهنی.
نظرها
نظری وجود ندارد.